فرق و مذاهب اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:فرق و مذاهب اسلامی.jpg |جایگزین=فرق و مذاهب اسلامی]]</div>
[[پرونده:فرق و مذاهب اسلامی.jpg|بی‌قاب|چپ]]
'''فرق و مذاهب اسلامی'''، پیروان [[دین]] [[اسلام]] از دیدگاه فقهی و کلامی این دین را به [[مذاهب]] گوناگونی تقسیم کرده‌اند که برخی از این [[مذهب|مذاهب]] خود به فرقه‌های مختلف و گاه هر فرقه به انشعاباتی چند تقسیم می‌شود. در بررسی بسیاری از فرقه‌ها در [[جهان اسلام]] آنچه شرط انصاف است رعایت نمی‌شود گاه نظر غیر قابل قبول یک فردِ نزدیک به فرقه را به همان فرقه نسبت می‌دهند و یا نظر تردید‌آمیز فردی را که در فرقه پذیرفته نشده است، دیدگاه ضروری آن فرقه می‌شمرند، یا دیدگاه­‌های مغرضانه دشمنان و مخالفان را دیدگاه­‌های مسلّم یک فرقه دیگر ذکر می‌کنند. این وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد. منظور از دیدگاه فقهی، نوع [[احکام شرعی]] پذیرفته و بکاررفته در هر مذهب و منظور از دیدگاه کلامی درجهٔ پذیرش خردگرایی در هر یک از مذهب‌ها است.
'''فرق و مذاهب اسلامی'''، پیروان [[دین]] [[اسلام]] از دیدگاه فقهی و کلامی این دین را به [[مذهب|مذاهب]] گوناگونی تقسیم کرده‌اند که برخی از این [[مذهب|مذاهب]] خود به فرقه‌های مختلف و گاه هر فرقه به انشعاباتی چند تقسیم می‌شود. در بررسی بسیاری از فرقه‌ها در [[جهان اسلام]] آنچه شرط انصاف است رعایت نمی‌شود گاه نظر غیر قابل قبول یک فردِ نزدیک به فرقه را به همان فرقه نسبت می‌دهند و یا نظر تردید‌آمیز فردی را که در فرقه پذیرفته نشده است، دیدگاه ضروری آن فرقه می‌شمرند، یا دیدگاه­‌های مغرضانه دشمنان و مخالفان را دیدگاه­‌های مسلّم یک فرقه دیگر ذکر می‌کنند. این وضعیتی است که از گذشته وجود داشته و همچنان هم ادامه دارد. منظور از دیدگاه فقهی، نوع [[احکام شرعی]] پذیرفته و بکاررفته در هر مذهب و منظور از دیدگاه کلامی درجهٔ پذیرش خردگرایی در هر یک از مذهب‌ها است.


== وجه ارزشمند بودن مباحث فرق و مذاهب ==
== وجه ارزشمند بودن مباحث فرق و مذاهب ==
مؤلف و روایت‌گر ملل و نحل و فرق و مذاهب اگر از شجاعت علمی لازم و روحی صادق و بدون تعصب بهره‎مند نباشد، آگاهی ناقص و مخدوش را به طالبین ارائه می‎دهد ومعرفت آنان را به مذهب و عقیده‎ای به بدبینی و شک و تردید گرایش می‎دهد. در تبیین هر مذهبی باید از کتاب‎های اصیل و مورد قبول آنان بهره برد و هرگز بر نوشته‎های مخالفان اکتفا نکرد.
مؤلف و روایت‌گر ملل و نحل و [[فرق و مذاهب اسلامی|فرق و مذاهب]] اگر از شجاعت علمی لازم و روحی صادق و بدون تعصب بهره‎مند نباشد، آگاهی ناقص و مخدوش را به طالبین ارائه می‎‌دهد ومعرفت آنان را به مذهب و عقیده‎ای به بدبینی و شک و تردید گرایش می‌‎دهد. در تبیین هر مذهبی باید از کتاب‎‌های اصیل و مورد قبول آنان بهره برد و هرگز بر نوشته‎‌های مخالفان اکتفا نکرد.
جمعی از نویسندگان ملل و نحل، تعصبات دینی و مصالح شخصی خویش را، در نوشته‎های خود تأثیر داده‎اند و واقعیت و حقیقت مذاهب دیگر را ارائه نداده‎اند. یکی از اساتید و اندیشمندان معاصر از این فاجعه علمی ابراز تأسف می‎کند و برای این نویسندگان نمونه‎هایی ذکر می‎کند. وی در این زمینه می‎نویسد:
جمعی از نویسندگان ملل و نحل، تعصبات دینی و مصالح شخصی خویش را، در نوشته‎‌های خود تأثیر داده‎اند و واقعیت و حقیقت مذاهب دیگر را ارائه نداده‌‎اند. یکی از اساتید و اندیشمندان معاصر از این فاجعه علمی ابراز تأسف می‎‌کند و برای این نویسندگان نمونه‎‌هایی ذکر می‎‌کند. وی در این زمینه می‎‌نویسد:
«[[كتاب ملل و نحل شهرستانی|کتاب ملل و نحل شهرستانی]] از کتاب‎های معروف در قلمرو تاریخ عقاید ملل جهان است که همگان با نام و موضوع آن آشنایی دارند، این کتاب در همه کتابخانه‎ها موجود و در اختیار دیگران است، وی در معرفی [[مذهب شیعه|شیعه]] می‎گوید:
«[[كتاب ملل و نحل شهرستانی|کتاب ملل و نحل شهرستانی]] از کتاب‎‌های معروف در قلمرو تاریخ عقاید ملل جهان است که همگان با نام و موضوع آن آشنایی دارند، این کتاب در همه کتابخانه‎‌ها موجود و در اختیار دیگران است، وی در معرفی [[مذهب شیعه|شیعه]] می‌‎گوید:
# از ویژگی‎های شیعه، اعتقاد به [[تناسخ]] و [[حلول]] و [[تشبیه]] است.
# از ویژگی‎‌های شیعه، اعتقاد به [[تناسخ]] و [[حلول]] و [[تشبیه]] است.
# [[علی بن محمد (هادی)|امام دهم شیعیان]] در [[قم]] درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد<ref>ملل و نحل شهرستانی، عبدالكریم، ج 1، ص 280، دارالسرور بیروت، 1368 هـ. ق.</ref>.
# [[علی بن محمد (هادی)|امام دهم شیعیان]] در [[قم]] درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد<ref>ملل و نحل شهرستانی، عبدالكریم، ج 1، ص 280، دارالسرور بیروت، 1368 هـ. ق.</ref>.
# [[هشام بن حکم]] خدا را جسم می‎دانست و برای او اندازه‎ای برابر هفت وجب از وجب‌های خود قائل بود.
# [[هشام بن حکم]] خدا را جسم می‎دانست و برای او اندازه‎ای برابر هفت وجب از وجب‌های خود قائل بود.
# او [[علی بن ابی طالب|علی]] را خدای لازم الاطاعه می‎دانست<ref>سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 10.</ref>. و دروغ‎های متعدد دیگری که به شیعه نسبت داده است، هر کس اندک آشنایی با [[مذهب شیعه]] داشته باشد [[دروغ]] بودن این مطالب برایش همانند آفتاب روشن است. بعضی از نویسندگان دیگر هم، بعد از وی، ‌بی‎پروا شیعه را به شکل یاد شده معرفی کرده‎اند. برای نمونه «[[احمد امین]] در [[فجر الاسلام (كتاب)|کتاب فجر الاسلام]] تهمت‌هائی به شیعه زد و سپس در [[نجف]] از محضر مصلح کبیر شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمد حسین کاشف الغطا]]، معذرت خواست و گفت ریشه اشتباه من این بود که مصادر و مدارک کافی درباره عقیده شیعه نداشتم»، که امروز این عذر هرگز پذیرفتنی نیست و از یک محقق چنین سخنی بعید است.
# او [[علی بن ابی طالب|علی]] را خدای لازم الاطاعه می‎دانست<ref>سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 10.</ref>. و دروغ‎های متعدد دیگری که به شیعه نسبت داده است، هر کس اندک آشنایی با [[مذهب شیعه]] داشته باشد [[دروغ]] بودن این مطالب برایش همانند آفتاب روشن است. بعضی از نویسندگان دیگر هم، بعد از وی، ‌بی‎پروا شیعه را به شکل یاد شده معرفی کرده‎اند. برای نمونه «[[احمد امین]] در [[فجر الاسلام (كتاب)|کتاب فجر الاسلام]] تهمت‌هائی به شیعه زد و سپس در [[نجف]] از محضر مصلح کبیر شیخ [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمد حسین کاشف الغطا]]، معذرت خواست و گفت ریشه اشتباه من این بود که مصادر و مدارک کافی درباره عقیده شیعه نداشتم»، که امروز این عذر هرگز پذیرفتنی نیست و از یک محقق چنین سخنی بعید است.
بسیار مشاهده گردیده که اطلاعاتِ موجود در میان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌تسنن]] پیرامون شیعه، غالباً از کتاب‎های همانند ملل و نحل شهرستانی که از سر تعصب و با مستنداتی ضعیف یا بدون مدرک نگارش یافته‎اند، گرفته شده است و آثار زیانباری را در پی داشته است، این وضع در مورد فِرق اسلامی دیگر هم دیده می‎شود، [[معتزله]] از فرقه‎های کلامی است که با چنین بی‎مهری‎های روبرو است و نسبت‎هایی که به آنها داده شده، غالباً با استناد به کتب مخالفین آنها بوده است که در نتیجه از نظر علمی ارزش لازم را ندارد علاوه بر دروغ‎های که آگاهانه یا غیر آگاهانه نویسندگانی، مانند شهرستانی به آنها نسبت داده‎اند. امید آن که نویسندگان فرق و مذاهب از سر انصاف و واقع بینی به این کار همت گمارند.
بسیار مشاهده گردیده که اطلاعاتِ موجود در میان [[اهل سنت و جماعت|اهل‌تسنن]] پیرامون شیعه، غالباً از کتاب‎‌های همانند ملل و نحل شهرستانی که از سر تعصب و با مستنداتی ضعیف یا بدون مدرک نگارش یافته‎اند، گرفته شده است و آثار زیانباری را در پی داشته است، این وضع در مورد فِرق اسلامی دیگر هم دیده می‎شود، [[معتزله]] از فرقه‎‌های کلامی است که با چنین بی‎‌مهری‎‌های روبرو است و نسبت‌‎هایی که به آنها داده شده، غالباً با استناد به کتب مخالفین آنها بوده است که در نتیجه از نظر علمی ارزش لازم را ندارد علاوه بر دروغ‎‌های که آگاهانه یا غیر آگاهانه نویسندگانی، مانند شهرستانی به آنها نسبت داده‎اند. امید آن که نویسندگان فرق و مذاهب از سر انصاف و واقع بینی به این کار همت گمارند.


== تاریخچه ==
== تاریخچه ==
خط ۲۱: خط ۲۱:
خبر داده‌اند. بعضی از کتاب‌های فرق از قرن سوم در دسترس است، و مورد استفاده علاقه‌مندان این علم واقع می‌شود.
خبر داده‌اند. بعضی از کتاب‌های فرق از قرن سوم در دسترس است، و مورد استفاده علاقه‌مندان این علم واقع می‌شود.


البته در واقع این دانش همان گونه که از نام آن پیداست به بحث در مورد مکتب‎های فکری و شعب درون یک دین می‎پردازد و تاریخ تولد و تطور آنها را مورد توجه قرار می‎دهد و «در قلمرو تاریخ علوم جا می‎گیرد<ref> سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 28.</ref>» و بخشی از تاریخ ادیان و مذاهب است. قابل ذکر است که کلمه «مذهب» به معنی دین و آئین در اصطلاح علماء همانند معنای لغوی آن، استعمال شده است<ref> توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، 13.</ref> و بعضی دو واژه ملل و نحل در عربی را معادل فرق و مذاهب کلامی در فارسی دانسته‎اند<ref> ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب كلامی، 10.</ref>.
البته در واقع این دانش همان گونه که از نام آن پیداست به بحث در مورد مکتب‎های فکری و شعب درون یک دین می‎‌پردازد و تاریخ تولد و تطور آنها را مورد توجه قرار می‎‌دهد و «در قلمرو تاریخ علوم جا می‌‎گیرد<ref> سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 28.</ref>» و بخشی از تاریخ ادیان و مذاهب است. قابل ذکر است که کلمه «مذهب» به معنی دین و آئین در اصطلاح علماء همانند معنای لغوی آن، استعمال شده است<ref> توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ، 13.</ref> و بعضی دو واژه ملل و نحل در عربی را معادل فرق و مذاهب کلامی در فارسی دانسته‎اند<ref> ربانی گلپایگانی، علی، فرق و مذاهب كلامی، 10.</ref>.
فایده و کاربرد این علم را می‎توان در موارد زیر خلاصه نمود:
فایده و کاربرد این علم را می‎‌توان در موارد زیر خلاصه نمود:


# شناخت ادیان و مذاهب و شعب مختلف آنها و آشنایی با تولد و رشد و توسعه آنها و یا ازبین رفتن آنها و علل این مسائل.
# شناخت ادیان و مذاهب و شعب مختلف آنها و آشنایی با تولد و رشد و توسعه آنها و یا ازبین رفتن آنها و علل این مسائل.
# آگاهی از جهات اشتراک و اختلاف فرق و مذاهب.
# آگاهی از جهات اشتراک و اختلاف فرق و مذاهب.
# نقد مستدل و مستند فرق و مذاهب
# نقد مستدل و مستند فرق و مذاهب؛
# دفاع از دین حق
# دفاع از دین حق.


این مواد کلیات فوائدی است که می‎تواند بر این علم مترتب باشد، البته کاربرد این دانش فقط در این موارد خلاصه و محصور نمی‎گردد، برای نمونه گاه قدرت طلبان، جهت پیشبرد اهداف خویش از شناخت ادیان و فرقه‎های مختلف آنها استفاده نموده و به اهداف سیاسی خویش از طریق آشنایی با ادیان و تأثیر بر پیروان آنها دسترسی پیدا می‎کنند.
این مواد کلیات فوائدی است که می‌‎تواند بر این علم مترتب باشد، البته کاربرد این دانش فقط در این موارد خلاصه و محصور نمی‌‎گردد، برای نمونه گاه قدرت طلبان، جهت پیشبرد اهداف خویش از شناخت ادیان و فرقه‌‎های مختلف آنها استفاده نموده و به اهداف سیاسی خویش از طریق آشنایی با ادیان و تأثیر بر پیروان آنها دسترسی پیدا می‎کنند.


== واژه‌شناسی ==
== واژه‌شناسی ==
فِرَق جمع «فرقه» است و فرقه به معنی، دسته، گروه و طائفه آمده است<ref>فرهنگ فارسی معین.</ref>. مذهب را اهل لغت به شعبه‎ای از دین، روش، طریقه، دین و کیش معنی نموده‎اند<ref>فرهنگ فارسی معین.</ref>. در عربی نویسندگان کتاب‎های تاریخ ادیان و مذاهب از دو واژه «ملل ونحل» استفاده نموده‎اند. ملت در لغت عربی، به معنی شریعت و دین است، آنچه را که خداوند برای رسیدنِ بندگانش به سعادت، بواسطه انبیاء وضع نموده است ملت است و جمع آن ملل است<ref> المعجم الوسیط، ج 2، ص 364.</ref>. نِحَل جمع نِحلَه به معنی دین و مذهب<ref> اقرب الموارد، ج 5، ص 364.</ref> و ادعاء و یا ادعای باطل آمده است<ref> لسان العرب و قاموس اللغه.</ref>.
فِرَق جمع «فرقه» است و فرقه به معنی، دسته، گروه و طائفه آمده است<ref>فرهنگ فارسی معین.</ref>. مذهب را اهل لغت به شعبه‎ای از دین، روش، طریقه، دین و کیش معنی نموده‌‎اند<ref>فرهنگ فارسی معین.</ref>. در عربی نویسندگان کتاب‎های تاریخ ادیان و مذاهب از دو واژه «ملل ونحل» استفاده نموده‌‎اند. ملت در لغت عربی، به معنی شریعت و دین است، آنچه را که خداوند برای رسیدنِ بندگانش به سعادت، بواسطه انبیاء وضع نموده است ملت است و جمع آن ملل است<ref> المعجم الوسیط، ج 2، ص 364.</ref>. نِحَل جمع نِحلَه به معنی دین و مذهب<ref> اقرب الموارد، ج 5، ص 364.</ref> و ادعاء و یا ادعای باطل آمده است<ref> لسان العرب و قاموس اللغه.</ref>.
واژه ملت در قرآن کریم مکرر مورد استفاده قرار گرفته است و به دو معنای آئین الهی و حق و یا باطل و غیر الهی بکار رفته است: در مورد آئین الهی می‎فرماید:
واژه ملت در قرآن کریم مکرر مورد استفاده قرار گرفته است و به دو معنای آئین الهی و حق و یا باطل و غیر الهی بکار رفته است: در مورد آئین الهی می‎‌فرماید:
{{متن قرآن |ثُمَّ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً |سوره = نحل |آیه = 122 }}؛ آنگاه به تو وحی کردیم که از آئین حنیف ابراهیم (آئین توحید) پیروی کن.
{{متن قرآن |ثُمَّ أَوْحَیْنا إِلَیْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْراهِیمَ حَنِیفاً |سوره = نحل |آیه = 122 }}؛ آنگاه به تو [[وحی]] کردیم که از آئین حنیف ابراهیم (آئین توحید) پیروی کن.
و در مورد آئین غیر الهی می‎فرماید: {{متن قرآن |إِنِّی تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ |سوره = یوسف |آیه = 37 }}؛ من آئین قومی را که به خدا [[ایمان]] نمی‎آورند و به آخرت [[كفر|کفر]] می‎ورزند رها کرده‎ام.
و در مورد آئین غیر الهی می‌‎فرماید: {{متن قرآن |إِنِّی تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ |سوره = یوسف |آیه = 37 }}؛ من آئین قومی را که به خدا [[ایمان]] نمی‌‎آورند و به آخرت [[كفر|کفر]] می‎ورزند رها کرده‎ام.
[[قرآن]] در مقام استعمال پیوسته کلمه «ملة» را به گروهی یا شخصی اضافه می‎کند و نسبت می‎دهد<ref>» سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 27.</ref>
[[قرآن]] در مقام استعمال پیوسته کلمه «ملة» را به گروهی یا شخصی اضافه می‎‌کند و نسبت می‎‌دهد<ref>» سبحانی، جعفر، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 27.</ref>
موارد استعمال این واژه در [[قرآن|قرآن کریم]] بیش از نه مورد می‎باشد. واژه نحله به معنی مورد بحث در قرآن کریم استعمال نشده است. در اصطلاح نویسندگان تاریخ [[ادیان و مذاهب]] هم این واژه به معنی لغوی آن بکار گرفته شده است.
موارد استعمال این واژه در [[قرآن|قرآن کریم]] بیش از نه مورد می‎‌باشد. واژه نحله به معنی مورد بحث در قرآن کریم استعمال نشده است. در اصطلاح نویسندگان تاریخ [[ادیان و مذاهب]] هم این واژه به معنی لغوی آن بکار گرفته شده است.


== علت پیدایش مذاهب اسلامی ==
== علت پیدایش مذاهب اسلامی ==
معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است<ref> جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۴۸</ref>. شهرستانی در بیان اختلاف‌های امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله [[امامت]] و [[خلیفه|خلافت]] پس از  پیامبر ص می‌داند<ref> جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۵۵</ref>.
معیار اسلامی بودن هر فرقه و مذهبی، پذیرش اسلام به عنوان دین است<ref> جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۴۸</ref>. شهرستانی در بیان اختلاف‌های امت اسلامی، مهمترین اختلاف میان امت اسلامی را در مسئله [[امامت]] و [[خلیفه|خلافت]] پس از  پیامبر ص می‌داند<ref> جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۵۵</ref>.


تعداد فرقه‌های اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته‌است. با این حال بدوی معتقد است که این فرقه‌ها منحصر به تعدادی محدود نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار فرقه‌های اسلامی، ناتمام بوده‌است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهل‌سنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر ۷۳ فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته‌است و گوشزد می‌نماید که تعداد فرقه‌های اسلامی پس از نگارش کتب مورخین و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بوده‌است<ref>بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ۱:‎ ۴۸–۴۹</ref>. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کرده‌اند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات از نجات و بر حق بودن یکی از فرقه‌های هفتاد و سه‌گانهٔ اسلام یاد شده‌است که به آن روایت «فرقه ناجیه» گفته می‌شود. با توجه به اینکه تعداد فرقه‌های اسلامی، بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر، و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهند بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زده‌اند<ref>جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۵۰</ref>. ضمن آنکه برخی منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت؛ تعداد کثیری از فرقه‌های موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانسته‌اند<ref>اسفندیاری، «فرقه سبائیه»، مسجد، ۶۸</ref>. از این رو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شده‌اند<ref>جعفری، «باورها و فرقه‌های خوارج»، معارف عقلی، ۳۵</ref>. از منابع اهل‌سنت، سنن ابن‌ماجه، مسند احمد بن حنبل، سنن ابن‌داود، سنن ترمذی و المستدرک علی الصحیحین حاکم این روایت را به نقل از ابوهریره، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوامامه و واثله نقل کرده‌اند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را به نقل از محمد باقر نقل کرده‌است.<ref>صفری فروشانی، «راهنمای مطالعات فرقه‌شناسی اسلامی»، هفت آسمان، ۱۲۹</ref> در اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده‌است. در این بین، فخر رازی در مفاتیح الغیب، ابن حزم اندلسی و ذهبی در کتب خویش این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانسته‌اند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کرده‌اند؛ از جمله ابوالحسن اشعری -موسس فرقه اشاعره- را می‌توان یاد کرد که در صحت یا عدم صحت این حدیث سکوت اختیار کرده‌است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته و مواردی چون تواتر، تکرار و سند مختلف حدیث، اقدام به تصحیح و تأیید روایت کرده‌اند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیه این روایت تأیید کرده‌اند<ref>مان، ۱۲۹.
تعداد فرقه‌های اسلامی همواره مورد اختلاف منابع قرار گرفته‌است. با این حال بدوی معتقد است که این فرقه‌ها منحصر به تعدادی محدود نیست و تلاش گروهی از نویسندگان در انحصار فرقه‌های اسلامی، ناتمام بوده‌است. بدوی با نقدی بر روایت فرقه ناجیه در منابع اهل‌سنت، تلاش برخی از مورخان را که سعی در ذکر ۷۳ فرقه یا توجیه تعداد زیاد فرق اسلامی توسط آنان را اشتباه دانسته‌است و گوشزد می‌نماید که تعداد فرقه‌های اسلامی پس از نگارش کتب مورخین و گذران عصر آنان، همچنان رو به افزایش بوده‌است<ref>بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی، ۱:‎ ۴۸–۴۹</ref>. بنابر آنچه منابع روایی شیعه و سنی نقل کرده‌اند، پس از پیامبر اسلام، ملت مسلمان به هفتاد و سه فرقه منشعب خواهند شد. در برخی از این روایات از نجات و بر حق بودن یکی از فرقه‌های هفتاد و سه‌گانهٔ اسلام یاد شده‌است که به آن روایت «فرقه ناجیه» گفته می‌شود. با توجه به اینکه تعداد فرقه‌های اسلامی، بدون احتساب مذاهب فرعی، از عدد مذکور در روایت کمتر، و با احتساب مذاهب فرعی از عدد هفتاد و سه بالاتر خواهند بود، نویسندگان ملل و نحل به توجیه روایت دست زده‌اند<ref>جمعی از محققین، دانستنی ادیان و مذاهب، ۳۵۰</ref>. ضمن آنکه برخی منابع به نقد این روایت پرداخته و با ضعیف یا جعلی دانستن این روایت؛ تعداد کثیری از فرقه‌های موجود در کتب ملل و نحل را ساختگی، سیاسی یا با اغراض شخصی دانسته‌اند<ref>اسفندیاری، «فرقه سبائیه»، مسجد، ۶۸</ref>. از این رو، کتب ملل و نحل به فرقه سازی متهم شده‌اند<ref>جعفری، «باورها و فرقه‌های خوارج»، معارف عقلی، ۳۵</ref>.
بقائی یمین، «بررسی حدیث فرقه ناجیه»، مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، ۶۱–۶۲</ref>.
 
از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، [[سنن ابن‌ماجه]]، [[مسند احمد بن حنبل]]، [[سنن ابن‌داود]]، [[سنن ترمذی]] و المستدرک علی الصحیحین حاکم این روایت را به نقل از [[ابوهریره]]، ابودردا، جابر بن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری، انس بن مالک، عبدالله بن عمرو بن عاص، ابوامامه و واثله نقل کرده‌اند. در منابع شیعی نیز کلینی در روضه کافی، روایت را به نقل از محمد باقر نقل کرده‌است.<ref>صفری فروشانی، «راهنمای مطالعات فرقه‌شناسی اسلامی»، هفت آسمان، ۱۲۹</ref> در اعتبار یا عدم اعتبار این روایت از لحاظ سند، اختلافاتی گزارش شده‌است. در این بین، فخر رازی در مفاتیح الغیب، ابن حزم اندلسی و ذهبی در کتب خویش این روایت را ضعیف و غیرقابل اعتماد دانسته‌اند. در کنار تضعیف روایت، گروهی دیگر سکوت را اختیار کرده‌اند؛ از جمله ابوالحسن اشعری -موسس فرقه اشاعره- را می‌توان یاد کرد که در صحت یا عدم صحت این حدیث سکوت اختیار کرده‌است. گروه دیگری نیز به تأیید روایت همت گماشته و مواردی چون تواتر، تکرار و سند مختلف حدیث، اقدام به تصحیح و تأیید روایت کرده‌اند. افرادی چون مناوی در فیض القدیر، حاکم نیشابوری در المستدرک، شاطبی در الاعتصام و سفارینی در لوامع الانوار البهیه این روایت تأیید کرده‌اند<ref>مان، ۱۲۹. بقائی یمین، «بررسی حدیث فرقه ناجیه»، مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی، ۶۱–۶۲</ref>.


کتب ملل و نحل، از فرقه‌های بسیاری یاد کرده‌اند و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا نموده‌اند<ref>اسفندیاری، «فرقه سبائیه»، مسجد، ۷۰</ref>. در تدوین فهرست حاضر، از فرقه‌هایی که تنها به ذکر نامشان اکتفا شده، در بخش توضیحات فرقه اصلی که از آن منشعب شده‌اند اکتفا شده‌است.
کتب ملل و نحل، از فرقه‌های بسیاری یاد کرده‌اند و در موارد بسیاری نیز تنها به ذکر نام فرقه اکتفا نموده‌اند<ref>اسفندیاری، «فرقه سبائیه»، مسجد، ۷۰</ref>. در تدوین فهرست حاضر، از فرقه‌هایی که تنها به ذکر نامشان اکتفا شده، در بخش توضیحات فرقه اصلی که از آن منشعب شده‌اند اکتفا شده‌است.


== بنیان‌گذاران ==
== بنیان‌گذاران ==
قدیمی‎ترین کتبی که در زمینه فرق و مذاهب موجود است کتاب‎هایی است که در قرن سوم هجری توسط دانشمندان [[مذهب شیعه|شیعه]] به رشته تحریر در آمده است و اکنون مورد توجه محققین این رشته می‎باشد. [[فرق الشیعه (كتاب)|کتاب «فرق الشیعه»]] تألیف [[ابومحمد حسن بن موسی نوبختی]] متوفای حدود 300 هجری، تحت عنوان فرق الشیعه نوبختی برای اولین بار در سال 1379 هجری قمری با مقدمه و تعلیقات استاد [[سید محمد صادق بحرالعلوم]] در [[نجف]] چاپ شد و ترجمه آن توسط دکتر شکور در سال 1361 هجری شمی در [[تهران]] انتشار یافت. کتاب دیگری که از قرن سوم هجری موجود است، فرق الشیعه [[اشعری]] است که این دانشمند در 299 یا 300 در گذشته است از این کتاب به المقالات و الفرق یاد شده است.
قدیمی‎‌ترین کتبی که در زمینه فرق و مذاهب موجود است کتاب‎‌هایی است که در قرن سوم هجری توسط دانشمندان [[مذهب شیعه|شیعه]] به رشته تحریر در آمده است و اکنون مورد توجه محققین این رشته می‎‌باشد. [[فرق الشیعه (كتاب)|کتاب «فرق الشیعه»]] تألیف [[ابومحمد حسن بن موسی نوبختی]] متوفای حدود 300 هجری، تحت عنوان فرق الشیعه نوبختی برای اولین بار در سال 1379 هجری قمری با مقدمه و تعلیقات استاد [[سید محمد صادق بحرالعلوم]] در [[نجف]] چاپ شد و ترجمه آن توسط دکتر شکور در سال 1361 هجری شمی در [[تهران]] انتشار یافت. کتاب دیگری که از قرن سوم هجری موجود است، فرق الشیعه [[اشعری]] است که این دانشمند در 299 یا 300 در گذشته است از این کتاب به المقالات و الفرق یاد شده است.
از میان مصنفان شیعه پنجاه سال قبل و یا بعد از وفات نویسندگان این دو کتاب، یعنی در فاصله سال‌های 247 هجری قمری تا 356 [[سال قمری|هجری قمری]] نام نویسندگان دیگری در کتاب‎های رجالی و تاریخ ذکر شده است:
از میان مصنفان شیعه پنجاه سال قبل و یا بعد از وفات نویسندگان این دو کتاب، یعنی در فاصله سال‌های 247 هجری قمری تا 356 [[سال قمری|هجری قمری]] نام نویسندگان دیگری در کتاب‎‌های رجالی و تاریخ ذکر شده است:


# [[ابو عیسی محمد بن هارون وراق]] که در سال 247 هجری قمری وفات یافته است از علمای معروف علم کلام در قرن سوم هجری است، وی کتابی در فرق شیعه به نام «اختلاف الشیعه» داشته و از متکلمان بزرگ [[امامیه]] محسوب می‎شود<ref>فرق الشیعه نوبختی، دكتر شكور، بیست.</ref>.
# [[ابو عیسی محمد بن هارون وراق]] که در سال 247 هجری قمری وفات یافته است از علمای معروف علم کلام در قرن سوم هجری است، وی کتابی در فرق شیعه به نام «اختلاف الشیعه» داشته و از متکلمان بزرگ [[امامیه]] محسوب می‎شود<ref>فرق الشیعه نوبختی، دكتر شكور، بیست.</ref>.
خط ۵۵: خط ۵۶:
# [[ابوالقاسم نصر بن صباح بلخی]] کتابی به نام «فرق الشیعه» داشته است، کشی در رجال خود مکرر از نصر بن صباح و کتاب فرق الشیعه او یاد می‎کند<ref> رجال شیخ طوسی، ص 515.</ref>.
# [[ابوالقاسم نصر بن صباح بلخی]] کتابی به نام «فرق الشیعه» داشته است، کشی در رجال خود مکرر از نصر بن صباح و کتاب فرق الشیعه او یاد می‎کند<ref> رجال شیخ طوسی، ص 515.</ref>.


در مورد کتاب‎های قرن اول و دوم هجری قمری پیرامون فرق و مذاهب نقل شده است که در ایام خلافت [[مهدی عباسی]](132ـ135) «ابن مفضل» کتابی به نام صنوف الفرق به رشته تحریر درآورد و کتاب به دستور مهدی عباسی بر مردم خوانده می‎شد، [[هشام بن حکم]] می‎گوید من دیدم این کتاب در باب‌الذهب [[مدینه]] بر مردم خوانده می‎شد و بار دیگر دیدم که در فضاء<ref> محلی در مدینه.</ref> قرائت شد<ref> سبحانی، جعفر، فرهنگ فرق و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 25.</ref>. اما از این کتاب غیر از این خبر، هیچ نشانه‎ای دیگر وجود ندارند، ‌ علاوه بر این احتمال این که نوشته‎ای مختصر همانند یک گزارش پیرامون معرفی فرقه‎ها بوده، به گونه‎ای که اطلاعات که مورد توجه مهدی عباسی را در زمینه فرقه‎های دینی به مردم ارائه می‎داده است زیاد است.
در مورد کتاب‎‌های قرن اول و دوم هجری قمری پیرامون فرق و مذاهب نقل شده است که در ایام خلافت [[مهدی عباسی]](132ـ135) «ابن مفضل» کتابی به نام صنوف الفرق به رشته تحریر درآورد و کتاب به دستور مهدی عباسی بر مردم خوانده می‎شد، [[هشام بن حکم]] می‌‎گوید من دیدم این کتاب در باب‌الذهب [[مدینه]] بر مردم خوانده می‎‌شد و بار دیگر دیدم که در فضاء<ref> محلی در مدینه.</ref> قرائت شد<ref> سبحانی، جعفر، فرهنگ فرق و مذاهب اسلامی، ج 1، ص 25.</ref>. اما از این کتاب غیر از این خبر، هیچ نشانه‎‌ای دیگر وجود ندارند، ‌ علاوه بر این احتمال این که نوشته‌‎ای مختصر همانند یک گزارش پیرامون معرفی فرقه‎‌ها بوده، به گونه‌‎ای که اطلاعات که مورد توجه مهدی عباسی را در زمینه فرقه‎‌های دینی به مردم ارائه می‎داده است زیاد است.
کتابی هم درباره فرق به ضرار بن عمرو که در نیمه نخست قرن اول هجری می‎زیسته است نسبت داده شده است<ref>فرق و مذاهب كلامی، 11، به نقل از مقالات الاسلامیین، ترجمه مؤیدی.</ref>. در مورد کیفیت این کتاب و نویسنده آن اطلاعات زیادی در دسترس نیست.
کتابی هم درباره فرق به ضرار بن عمرو که در نیمه نخست قرن اول هجری می‎‌زیسته است نسبت داده شده است<ref>فرق و مذاهب كلامی، 11، به نقل از مقالات الاسلامیین، ترجمه مؤیدی.</ref>. در مورد کیفیت این کتاب و نویسنده آن اطلاعات زیادی در دسترس نیست.


== اقسام کتاب‌ها ==
== اقسام کتاب‌ها ==
خط ۶۸: خط ۶۹:


== هفتاد وسه فرقه ==
== هفتاد وسه فرقه ==
در متون قدیم شمار فرقه‌های اسلامی را ۷۳ فرقه می‌شمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های اسلامی به شش گروه رافضیه، خارجیه، جبریه، قدریه، جهمیه، مرجیه تقسیم می‌شد و برای هر گروه ۱۲ زیرگروه نام برده می‌شد.
در متون قدیم شمار فرقه‌های اسلامی را ۷۳ فرقه می‌شمردند و به آنها اصطلاحاً «هفتاد و سه ملت» یا «هفتاد و سه گروه» می‌گفتند. در این متون، فرقه‌های اسلامی به شش گروه [[رافضیه]]، [[خارجیه]]، [[جبریه]]، [[قدریه]]، [[جهمیه]]، [[مرجیه]] تقسیم می‌شد و برای هر گروه ۱۲ زیرگروه نام برده می‌شد.


[[ابوالقاسم رازی]] هفت فرقه دیگر نیز نام می‌برد به این شرح: [[کرامیه]]، [[هریه]]، [[حالیه]]، [[اسماعیلیه|باطنیه]]، [[اباحیه]]، [[براهمیه]]، [[اشعریه]]. در برخی متون اسم فرقه‌های سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده می‌شود.
[[ابوالقاسم رازی]] هفت فرقه دیگر نیز نام می‌برد به این شرح: [[کرامیه]]، [[هریه]]، [[حالیه]]، [[اسماعیلیه|باطنیه]]، [[اباحیه]]، [[براهمیه]]، [[اشعریه]]. در برخی متون اسم فرقه‌های سوفسطائیه، فلاسفه، سمنیه، و مجوسیه نیز دیده می‌شود.
خط ۲۳۰: خط ۲۳۱:
=== ذهبیه ===
=== ذهبیه ===
این فرقه در دزفول به نام احمدیه مشهور و فعال است که در آن جا حسینیه‏ای نیز به نام این فرقه موجود است.<ref>jh.isca.ac.ir</ref>  
این فرقه در دزفول به نام احمدیه مشهور و فعال است که در آن جا حسینیه‏ای نیز به نام این فرقه موجود است.<ref>jh.isca.ac.ir</ref>  
== جستارهای وابسته ==
* [[جهان اسلام]]
* [[احکام شرعی]]
* [[اهل سنت و جماعت|اهل‌تسنن]]


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۴٬۲۴۸

ویرایش