۸۸٬۱۹۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بیت المقدس' به 'بیتالمقدس') |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
'''حضرت یعقوب(ع)''' از [[پیامبران]] بزرگ الهی بود که [[بنی اسرائیل|قوم بنیاسرائیل]] از فرزندان و نوادگان او بودند. یعقوب(ع) پسر [[حضرت اسحاق|اسحاق(ع)]] و نوه [[ابراهیم(ع)]]، بر اساس برخی گزارشها مادرش «رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر» نام داشت. | '''حضرت یعقوب(ع)''' از [[پیامبران]] بزرگ الهی بود که [[بنی اسرائیل|قوم بنیاسرائیل]] از فرزندان و نوادگان او بودند. یعقوب(ع) پسر [[حضرت اسحاق|اسحاق(ع)]] و نوه [[ابراهیم(ع)]]، بر اساس برخی گزارشها مادرش «رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر» نام داشت. | ||
او که لقبش اسرائیل است، پدر قوم | او که لقبش اسرائیل است، پدر قوم بنی اسرائیل می باشد که در بین آنها [[انبیاء]] بسیاری مبعوث شد. او از پیامبران ستوده شده در قرآن است و داستان فراغ او از فرزندش [[حضرت یوسف|حضرت یوسف (ع)]]، و چگونگی بازگشت او به نزدش، در [[قرآن]] آمده است. | ||
=ولادت و نسب حضرت یعقوب(ع)= | =ولادت و نسب حضرت یعقوب(ع)= | ||
حضرت یعقوب(ع) یکی از پیامبران بزرگ الهی و سر سلسلهی قوم بنیاسرائیل است. از تاریخ دقیق تولدش اطلاعاتی در دست نیست، اما تولد او به پدربزرگش ابراهیم(ع) بشارت داده شده بود: «همسر او(ابراهیم) در حالیکه ایستاده بود [از شنیدن | حضرت یعقوب(ع) یکی از پیامبران بزرگ الهی و سر سلسلهی قوم بنیاسرائیل است. از تاریخ دقیق تولدش اطلاعاتی در دست نیست، اما تولد او به پدربزرگش ابراهیم(ع) بشارت داده شده بود: «همسر او(ابراهیم) در حالیکه ایستاده بود [از شنیدن گفتوگوی فرشتگان با ابراهیم خندید. او را به اسحاق و پس از اسحاق به یعقوب مژده دادیم». <ref> هود، 71</ref> | ||
حضرت یعقوب پسر حضرت اسحاق(ع) <ref>«زندگینامه اسحاق نبی(ع)»، 116102</ref> و نوه حضرت ابراهیم(ع) <ref>« فرازهای مهمّ زندگانی حضرت ابراهیم (ع)»، 12146</ref> است. نام مادرش <big>رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر</big> بود. <ref>ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، ج 2، ص 43، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق</ref> خدا به اسحاق | حضرت یعقوب پسر حضرت اسحاق(ع) <ref>«زندگینامه اسحاق نبی(ع)»، 116102</ref> و نوه حضرت ابراهیم(ع) <ref>« فرازهای مهمّ زندگانی حضرت ابراهیم (ع)»، 12146</ref> است. نام مادرش <big>رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر</big> بود. <ref>ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، ج 2، ص 43، بیروت، دار الفکر، چاپ دوم، 1408ق</ref> خدا به اسحاق وحی فرمود که من از شکم <big>رفقا</big> دو امت و دو قوم بزرگ بیرون میآورم و فرزند کوچک را از فرزند بزرگ، بزرگتر میسازم. عیسو(عیصو، عاص) و یعقوب دوقلو بودند، اما عیسو قبل از یعقوب به دنیا آمد. <ref>یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج 1،ص 28، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا</ref> | ||
=نام و القاب حضرت یعقوب(ع)= | =نام و القاب حضرت یعقوب(ع)= | ||
واژه «یعقوب» از ریشهی «عقب» و به | واژه «یعقوب» از ریشهی «عقب» و به معنای «پاشنه» است. <ref>ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 1، ص 623، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق</ref> گفته میشود از آنجا که یعقوب بعد از برادر دوقلوی خود «عیسو» <ref>«زندگینامه عیسو بن اسحاق و جریان نبوت او در تورات»، 7884</ref> به دنیا آمد، او را یعقوب نامیدند. | ||
لقب یعقوب(ع)، <big>اسرائیل</big> است. در مورد فلسفهی این لقب، چند وجه ذکر شده است: | لقب یعقوب(ع)، <big>اسرائیل</big> است. در مورد فلسفهی این لقب، چند وجه ذکر شده است: | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
=فرزندان یعقوب(ع)= | =فرزندان یعقوب(ع)= | ||
یعقوب(ع) از «لایا» دارای چند فرزند شد که عبارتاند از: روبیل، شمعان، | یعقوب(ع) از «لایا» دارای چند فرزند شد که عبارتاند از: روبیل، شمعان، لاوی، یهوذا، اشاجر، زفولون و دختری به نام دینا. او همچنین از «راحیل» صاحب دو فرزند به نام یوسف و [[بنیامین]] شد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> | ||
همچنین یعقوب(ع) از «زلفا»(کنیز لیا) دارای چند فرزند به نام کاذ، آشر و | همچنین یعقوب(ع) از «زلفا»(کنیز لیا) دارای چند فرزند به نام کاذ، آشر و نفتالی و نیز از کنیز راحیل دارای فرزندی به نام اودان شد. <ref>تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> | ||
از میان فرزندان یعقوب(ع) ملک و نبوت در میان چهار فرزند ایشان، یعنی لاوی، یهوذا(یهودا)، یوسف و بنیامین قرار گرفت. <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 1، ص 59، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> | از میان فرزندان یعقوب(ع) ملک و نبوت در میان چهار فرزند ایشان، یعنی لاوی، یهوذا(یهودا)، یوسف و بنیامین قرار گرفت. <ref>مسعودی، ابوالحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 1، ص 59، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
قرآن نیز بر پیامبر بودن ایشان تأکید میکند: | قرآن نیز بر پیامبر بودن ایشان تأکید میکند: | ||
«قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَینا وَ ما أُنْزِلَ | «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَینا وَ ما أُنْزِلَ إِلی إِبْراهِیمَ وَ إِسْماعِیلَ وَ إِسْحاقَ وَ یعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ ...»؛ <ref>بقره، 136</ref> بگویید ما به خدا و آنچه به سوی ما نازل شده، و به آنچه بر ابراهیم و [[اسماعیل]] و اسحاق و یعقوب و نوادگانِ آنان فرود آمده، ایمان آوردیم. | ||
=آیین یعقوب (ع)= | =آیین یعقوب (ع)= | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
بر اساس گزارش [[قرآن کریم]] مکتب و آیین یعقوب(ع) در راستای دعوت توحیدی جدش ابراهیم(ع) بود: | بر اساس گزارش [[قرآن کریم]] مکتب و آیین یعقوب(ع) در راستای دعوت توحیدی جدش ابراهیم(ع) بود: | ||
«... و یعقوب به فرزندانش گفت: | «... و یعقوب به فرزندانش گفت: ای فرزندان من، خدا برای شما این دین را برگزیده است، مبادا بمیرید بدون آنکه بدان گردن نهاده باشید». <ref>بقره، 132</ref> | ||
در همین راستا یعقوب(ع) در واپسین لحظات عمرش از فرزندان خود پرسید: «پس از من، چه چیز را میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم». <ref> بقره، 133</ref> | در همین راستا یعقوب(ع) در واپسین لحظات عمرش از فرزندان خود پرسید: «پس از من، چه چیز را میپرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت، ابراهیم و اسماعیل و اسحاق، خداوند یکتا را، و ما در برابر او تسلیم هستیم». <ref> بقره، 133</ref> | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
قرآن کریم از وی به عنوان سر سلسله «آل یعقوب» نام برده است: | قرآن کریم از وی به عنوان سر سلسله «آل یعقوب» نام برده است: | ||
«...وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ | «...وَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ عَلی آلِ یَعْقُوبَ کَما أَتَمَّها عَلی أَبَوَیْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَلیمٌ حَکیمٌ»؛ <ref>یوسف، 6</ref> و نعمتش را بر تو و بر آل یعقوب تمام میکند، چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام کرد؛ یقیناً پروردگارت دانا و حکیم است. | ||
«بنی اسرائیل» نیز به همان «آل یعقوب» در مصادیق گستردهاش گفته میشود. | «بنی اسرائیل» نیز به همان «آل یعقوب» در مصادیق گستردهاش گفته میشود. | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
در قرآن و روایات به گرفتاریهای او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(ع) و برخی دلائل آن پرداخته شده است: | در قرآن و روایات به گرفتاریهای او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(ع) و برخی دلائل آن پرداخته شده است: | ||
[[امام سجاد(ع)]] فرمود: «حضرت یعقوب(ع) هر روز | [[امام سجاد(ع)]] فرمود: «حضرت یعقوب(ع) هر روز گوسفندی را [[ذبح]] میکرد، بخشی از آنرا صدقه میداد، و قسمت دیگرش را خود و خانوادهاش استفاده میکردند، اما شب جمعهای هنگام افطار، سائلی که آنروز را روزه داشت، به خانهاش آمده و چند بار درخواست غذا کرد، یعقوب و اهل بیتش صدای او را شنیدند، ولی چون او را نشناخته و به او اعتمادی نداشتند پاسخ ندادند. | ||
آن سائل ناامید شده و شب را در | آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانوادهاش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانهات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(ع) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده میکنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاریهای او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(ع) به مصیبت»، 58029</ref> | ||
1. جدایی از یوسف که قرآن به صورت مفصل به آن پرداخته است. اجمالاً او آگاه بود که فرزندش زنده است، اما نمیدانست که در چه وضعیتی به سر میبرد. <ref>«دلیل آگاه نشدن حضرت یعقوب از وضعیت حضرت یوسف»، 53260</ref> به همین دلیل ایشان همواره گریان بود. <ref> «علت گریه زیاد حضرت یعقوب در فراق یوسف(ع) )»، 69999؛ «ثواب گریه یعقوب(ع) در فراغ فرزندش یوسف(ع)»، 102505؛ «تأثیر پیراهن حضرت یوسف(ع) در بینایی حضرت یعقوب(ع)»، 98962؛ روایت «بکائون خمسه»، 105553</ref> | 1. جدایی از یوسف که قرآن به صورت مفصل به آن پرداخته است. اجمالاً او آگاه بود که فرزندش زنده است، اما نمیدانست که در چه وضعیتی به سر میبرد. <ref>«دلیل آگاه نشدن حضرت یعقوب از وضعیت حضرت یوسف»، 53260</ref> به همین دلیل ایشان همواره گریان بود. <ref> «علت گریه زیاد حضرت یعقوب در فراق یوسف(ع) )»، 69999؛ «ثواب گریه یعقوب(ع) در فراغ فرزندش یوسف(ع)»، 102505؛ «تأثیر پیراهن حضرت یوسف(ع) در بینایی حضرت یعقوب(ع)»، 98962؛ روایت «بکائون خمسه»، 105553</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
=وفات و آرامگاه= | =وفات و آرامگاه= | ||
یعقوب(ع) بعد از یافتن یوسف(ع) هفده سال در [[مصر]] باقی ماند، <ref> المعارف، ص 40</ref> و سرانجام در سن 140 <ref> تاریخ | یعقوب(ع) بعد از یافتن یوسف(ع) هفده سال در [[مصر]] باقی ماند، <ref> المعارف، ص 40</ref> و سرانجام در سن 140 <ref> تاریخ الیعقوبی، ج 1، ص 30</ref> یا 147 <ref> المعارف، ص 40</ref> یا 170 <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 66، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> سالگی در مصر از دنیا رفت. | ||
او هنگام وفات به یوسف(ع) وصیت کرد که جنازه او را در مصر [[دفن]] نکند؛ <ref>تاریخ | او هنگام وفات به یوسف(ع) وصیت کرد که جنازه او را در مصر [[دفن]] نکند؛ <ref>تاریخ الیعقوبی،ج 1، ص 30</ref> لذا یوسف(ع) پیکر او را به [[فلسطین]] برد و در کنار قبر ابراهیم(ع) و اسحاق(ع) واقع در مَکفیله(واقع در شهر [[الخلیل]]) <ref> البدء و التاریخ، ج 3، ص 52</ref> به خاک سپرد. <ref>مروجالذهب، ج 1، ص 59 – 60</ref> | ||
=پانویس= | =پانویس= |