حسن العطار: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
خط ۳۰: خط ۳۰:
=اساتید=
=اساتید=


در میان شیوخ وی: 1- الشیخ محمد مرتضى الزبیدی صاحب تاج العروس فی شرح القاموس. 2-الشیخ محمد الأمیر. 3- الشیخ محمد الصبان. 4- الشیخ أحمد بن یونس. 5- الشیخ عبدالرحمن المغربی. 6- الشیخ أحمد السجاعی. 7- الشیخ أحمد العروسی. 8- الشیخ عبدالله الشرقاوی. 9-الشیخ محمد الشنوانی. 10-عبدالله سویدان. 11-الشیخ محمد عرفة الدسوقی. 12-الشیخ أحمد برغوت. 13- الشیخ البیلی. 14- الشیخ حسن الجبرتی.
در میان شیوخ وی: 1- الشیخ محمد مرتضی الزبیدی صاحب تاج العروس فی شرح القاموس. 2-الشیخ محمد الأمیر. 3- الشیخ محمد الصبان. 4- الشیخ أحمد بن یونس. 5- الشیخ عبدالرحمن المغربی. 6- الشیخ أحمد السجاعی. 7- الشیخ أحمد العروسی. 8- الشیخ عبدالله الشرقاوی. 9-الشیخ محمد الشنوانی. 10-عبدالله سویدان. 11-الشیخ محمد عرفة الدسوقی. 12-الشیخ أحمد برغوت. 13- الشیخ البیلی. 14- الشیخ حسن الجبرتی.


=شاگردان=
=شاگردان=

نسخهٔ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۵

العطار
شیخ العطار
نام حسن بن محمد بن محمود العطار
نام‎های دیگر شیخ العطار
وفات 1835 م

حسن بن محمد بن محمود العطار (1766 م. / 1180 ق) - (1835 م. / 1250 ق) شیخ الازهر متولد قاهره . پدرش شیخ "علی محمد العطار" فقیر و عطار و مراکشی تبار و عالم بود و حسن در مغازه پدر به او کمک می‌کرد. وقتی پدرش عشق به دانش و اشتیاق به یادگیری را در او دید او را به این کار تشویق کرد. بنابراین حسن شروع به رفت و آمد در محافل علمی در الازهر نمود[۱].

شخصیت علمی

او فردی سخت کوش بود پس در مدت کوتاهی به دانش بالایی دست یافت که وی را متمایز از دیگران می‌کرد و شایسته تدریس شد.هنگامی که فرانسوی ها در سال 1798 مصر را اشغال کردند ، حسن العطار سی و دو ساله بود و مانند بسیاری از دانشمندان در آن زمان از ترس اینکه به آنها آسیب برساند به مصر علیا فرار کرد. العطار حدود هجده ماه در مصر علیا اقامت گزید ، اما پس از برقراری امنیت به قاهره بازگشت و با برخی از دانشمندان الازهر آشنا شد و به فراگیری علوم از ایشان پرداخت و همچنین در اثنای حمله فرانسه بود که به تدریس در الازهر مشغول شد.

فعالیت سیاسی و اجتماعی

وی در سال 1802 به بلاد روم، شام و سرزمین‌های حجاز نقل مکان کرد زیرا پس از اشغال مصر به دست فرانسوی ها به دلیل روابط خوبی که با آنها داشت این امر باعث نارضایتی روحانیون شد و باعث نقل مکان او از مصر شد و وی عازم ترکیه شد و در استانبول اقامت گزید و مدتها نیز در آلبانی اقامت گزید سپس در سال 1810 میلادی وارد شام شد و به عنوان معلم در آنجا مشغول فعالیت شد و پنج سال در آنجا سکنی گزید. او در سال 1815 به مصر بازگشت و به تدریس در الازهر پرداخت. وی به عنوان اولین سردبیر اولین روزنامه عرب مصر که روزنامه رسمی است انتخاب شد و توسط محمد علی در سال 1828 تأسیس شد و آن را به سخنگوی دولت و روزنامه رسمی دولت تبدیل کرد. روزنامه‌ای حکومتی بود که به بررسی اتفاق‌های روزانه مصر می‌پرداخت. شیخ حسن به دلیل قلم و اسلوب زیبا در نگارش به این سمت برگزیده شد. وی سلسله جنبان نهضت جدید مصر به شمار رفته و در زمره اولین افرادی بود که بر لزوم اصلاح ساختار الازهر تاکید داشت. شیخ عطار می‌گوید: «هرکس به شرح حال و زندگی‌نامه بزرگان مراجعه کند خواهد فهمید که آنان علاوه بر ثابت قدم بودن در علوم شرعی و احکام دینی نسبت به سایر علوم نیز اطلاع کافی داشتند تا آنجا که کتاب‌های دشمنان و مخالفان را در اصول و فروع مطالعه می‌کردند اما الان زمانی است که در آن تقلید و نقل علوم رواج دارد نه تحلیل و بررسی نظرات.» [۲].

ریاست الازهر

شیخ حسن العطار یکی از اصلی‌ترین افراد در ایجاد تغییرات در الازهر بود. زیرا وی اولین فردی بود که خواستار اصلاح الازهر در زمانی بود که علمای الازهر با هرگونه اصلاح در الازهر مخالف بودند. العطار در شصت و پنج سالگی در سال 1830 میلادی (1246 ق) شیخ الازهر شد و تا زمان مرگ در این سمت باقی ماند.

اساتید

در میان شیوخ وی: 1- الشیخ محمد مرتضی الزبیدی صاحب تاج العروس فی شرح القاموس. 2-الشیخ محمد الأمیر. 3- الشیخ محمد الصبان. 4- الشیخ أحمد بن یونس. 5- الشیخ عبدالرحمن المغربی. 6- الشیخ أحمد السجاعی. 7- الشیخ أحمد العروسی. 8- الشیخ عبدالله الشرقاوی. 9-الشیخ محمد الشنوانی. 10-عبدالله سویدان. 11-الشیخ محمد عرفة الدسوقی. 12-الشیخ أحمد برغوت. 13- الشیخ البیلی. 14- الشیخ حسن الجبرتی.

شاگردان

از جمله شاگردان مشهور وی رفاعة الطهطاوی است که یکی از پیشگامان نوزایی مدرن در مصر بود. الشیخ حسن قویدر مغربی الأصل والشیخ محمد عیاد الطنطاوی و شاعر مصری الشیخ محمد شهاب‌الدین.

آثار

العطار شاعر، نویسنده و پژوهشگر نسخه های خطی بود. او شعرهایی در زمینه های مختلف مانند نوحه، ستایش و هجو و غزل دارد. العطار دارای کتابها و رساله‌هایی در مورد ادبیات، منطق ،اخلاق و پزشکی است. وی کتابی در زمینه داروسازی دارد و تالیفاتی در علوم ریاضی، نجوم، علوم فقهی نیز داشته که حاشیه بر جمع الجوامع در اصول فقه، حاشیه بر شرح اجرومیه و سمرقندیه، دیوان عطار، شرح تفسیر بیضاوی، حاشیه بر شرح ایساغوجی و... از او باقی مانده است.

درگذشت

زمان درگذشت او را در 22 مارس 1835 میلادی (1250 ق) ذکر کرده‌اند.

پانویس