۸۸٬۱۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی') |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
</div> | </div> | ||
'''المیزان | '''المیزان فی تفسیر القرآن''' معروف به تفسیر المیزان، اثر گرانسنگ علامه [[سید محمد حسین طباطبایی|سید محمدحسین طباطبایی]] ( 1281- 1360 ش) به زبان عربی است. ویژگی برجسته این تفسیر آن است که مولف اصرار دارد به شیوه تفسیر قرآن به قرآن به تفسیر آیات بپردازد. | ||
این تفسیر [[آیات]] را به صورت گروهی (آیات یک سیاق با هم) تفسیر مینماید و پس از تفسیر برخی از این گروههای آیات، به مناسبت به طرح مباحث عمیق | این تفسیر [[آیات]] را به صورت گروهی (آیات یک سیاق با هم) تفسیر مینماید و پس از تفسیر برخی از این گروههای آیات، به مناسبت به طرح مباحث عمیق قرآنی، حدیثی، فلسفی، عرفانی، ادبی، اخلاقی، تاریخی، اجتماعی و غیره میپردازد. | ||
تفسیر المیزان به زبان فارسی، انگلیسی و اردو ترجمه شده، سه نوع فهرست فارسی و عربی تهیه گردیده، پژوهشهای تحلیلی و انتقادی گوناگون تفسیری درباره این کتاب انجام شده؛ و اخیرا وجیزهای در یک جلد (خلاصه شرحهای بیانی المیزان) به نام خلاصة المیزان در [[بیروت]] به چاپ رسیده است. | تفسیر المیزان به زبان فارسی، انگلیسی و اردو ترجمه شده، سه نوع فهرست فارسی و عربی تهیه گردیده، پژوهشهای تحلیلی و انتقادی گوناگون تفسیری درباره این کتاب انجام شده؛ و اخیرا وجیزهای در یک جلد (خلاصه شرحهای بیانی المیزان) به نام خلاصة المیزان در [[بیروت]] به چاپ رسیده است. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
این هجمه زمینه جنبشی در حوزه معرفت دینی شد، فرهنگ نوشتاری جامعه دینی گسترده و غنی و ادبیات و زبان آن دگرگون شد. گروهی به تألیف آثاری در رد نظریات فلسفی مانند [[کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم]] شدند و برخی در جهت اثبات این که اسلام با علم در تضاد نیست، و در این مفاهیم دینی تحریف و بدفهمی انجام شده است، کتابهایی به نگارش درآودند. | این هجمه زمینه جنبشی در حوزه معرفت دینی شد، فرهنگ نوشتاری جامعه دینی گسترده و غنی و ادبیات و زبان آن دگرگون شد. گروهی به تألیف آثاری در رد نظریات فلسفی مانند [[کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم]] شدند و برخی در جهت اثبات این که اسلام با علم در تضاد نیست، و در این مفاهیم دینی تحریف و بدفهمی انجام شده است، کتابهایی به نگارش درآودند. | ||
از سوی دیگر [[مبشران مسیحی]] که از اقدامات خود در [[مسیحی]] کردن مسلمانان ناامید شده و آن را کم نتیجه دیده بودند، فعالیت خود را بر متزلزل ساختن عقاید مسلمانان متمرکز نمودند، تا به بنیادی ترین پایه مقاومت آنها خلل وارد آوردند. در این جا است که مستشرقان به کمک این مبشران شتافتند و با تردیدها درباره [[قرآن]] و یا شخصیت [[پیامبر]] و ترجمه این آثار زمینه طرح شبهات فراهم میساختند. حضور علامه در پاسخ به شبهات ماتریالیسم و مبشران مسیحی و اشکالات برخی روشنفکران غیر مسلمان در تفسیر آشکار میرسد. <ref>به عنوان نمونه در پاسخ تفسیری خود درباره انتساب کارهای آشکار و پنهان انسان به خدا فصلی را در تفسیر با عنوان: کلام فی استناد مصنوعات الانسان | از سوی دیگر [[مبشران مسیحی]] که از اقدامات خود در [[مسیحی]] کردن مسلمانان ناامید شده و آن را کم نتیجه دیده بودند، فعالیت خود را بر متزلزل ساختن عقاید مسلمانان متمرکز نمودند، تا به بنیادی ترین پایه مقاومت آنها خلل وارد آوردند. در این جا است که مستشرقان به کمک این مبشران شتافتند و با تردیدها درباره [[قرآن]] و یا شخصیت [[پیامبر]] و ترجمه این آثار زمینه طرح شبهات فراهم میساختند. حضور علامه در پاسخ به شبهات ماتریالیسم و مبشران مسیحی و اشکالات برخی روشنفکران غیر مسلمان در تفسیر آشکار میرسد. <ref>به عنوان نمونه در پاسخ تفسیری خود درباره انتساب کارهای آشکار و پنهان انسان به خدا فصلی را در تفسیر با عنوان: کلام فی استناد مصنوعات الانسان الی الله سبحانه در جلد اول ص ۴۰۰ اختصاص میدهد.</ref> | ||
پیش فرضها و علوم زمان و مسئولیت شناسی و دغدغه انحراف جوانان، باعث تحول معانی و تبدل تفاسیر وی میشود، او به موضوعات و مسائلی اشاره میکند که پیش از آن سابقه نداشت. بیشک نباید از نقش این تحولات و معلومات و اطلاعات بیرونی در گرایش صاحب تفسیر المیزان به این مباحث و پاسخهای تفسیری و روی آوردن به موضوعات ملائم با عصر و اندیشه اجتماعی غافل بود. | پیش فرضها و علوم زمان و مسئولیت شناسی و دغدغه انحراف جوانان، باعث تحول معانی و تبدل تفاسیر وی میشود، او به موضوعات و مسائلی اشاره میکند که پیش از آن سابقه نداشت. بیشک نباید از نقش این تحولات و معلومات و اطلاعات بیرونی در گرایش صاحب تفسیر المیزان به این مباحث و پاسخهای تفسیری و روی آوردن به موضوعات ملائم با عصر و اندیشه اجتماعی غافل بود. | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
نکته دیگر کاوشهای عقلی و عقل گراییهای او است. علامه با عقل و برهان به سراغ مسائل و شبهات میرود و موشکافانه جنبههای مختلف را بررسی میکند. این موضوع حتی در تحلیلهای تاریخی و حدیثی او مشهود است. تأملات عقلی این فرزانه در تحلیل و تفسیر قضایای اسلامی، اعم از مسائل فلسفی، اجتماعی و اخلاقی نیاز به بیان ندارد. کمتر مسالهای است که از چشم تیزبین، ذهن نقاد و عقل وقاد وی دور مانده و مورد ارزیابی دقیق قرار نگرفته باشد. <ref>عقل گرایی و موشکافی های دقیق تنها مورد تعجب دانشمندان شیعه قرار نگرفته است، بلکه از نظر قرآن پژوهانی چون دکتر «فهد الرومی» از علمای «سلفی مذهبه کشور عربستان در کتاب «اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشره»، ج ۱، ص ۲۴۹، مورد ستایش قرار گرفته است. تفصیل این گفتار را نیز میتوانید در کتاب: «المفسرون حیاتهم و منهجهم»، ذیل بحث از تفسیر المیزان، ملاحظه کنید</ref> | نکته دیگر کاوشهای عقلی و عقل گراییهای او است. علامه با عقل و برهان به سراغ مسائل و شبهات میرود و موشکافانه جنبههای مختلف را بررسی میکند. این موضوع حتی در تحلیلهای تاریخی و حدیثی او مشهود است. تأملات عقلی این فرزانه در تحلیل و تفسیر قضایای اسلامی، اعم از مسائل فلسفی، اجتماعی و اخلاقی نیاز به بیان ندارد. کمتر مسالهای است که از چشم تیزبین، ذهن نقاد و عقل وقاد وی دور مانده و مورد ارزیابی دقیق قرار نگرفته باشد. <ref>عقل گرایی و موشکافی های دقیق تنها مورد تعجب دانشمندان شیعه قرار نگرفته است، بلکه از نظر قرآن پژوهانی چون دکتر «فهد الرومی» از علمای «سلفی مذهبه کشور عربستان در کتاب «اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشره»، ج ۱، ص ۲۴۹، مورد ستایش قرار گرفته است. تفصیل این گفتار را نیز میتوانید در کتاب: «المفسرون حیاتهم و منهجهم»، ذیل بحث از تفسیر المیزان، ملاحظه کنید</ref> | ||
در تفسیر بارها دیده میشود که گویی از تعارض آیه ای با آیه دیگر پاسخ میدهد. شهدای از تناقض را مطرح و به آن جواب میدهد. به عنوان نمونه در آیه: «إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَإِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ». <ref> سوره مائده، آیه۲۹</ref> که از زبان ها[[هابیل|بیل]] نقل میکند که میخواهم که تو با اقدام به قتل، [[گناه]] من و گناه خود را بر دوشگیری؛ این شبهه را مطرح میکند که به دوش کشیدن گناه دیگران هم با عقل ناسازگار است، هم با آیه: «أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ | در تفسیر بارها دیده میشود که گویی از تعارض آیه ای با آیه دیگر پاسخ میدهد. شهدای از تناقض را مطرح و به آن جواب میدهد. به عنوان نمونه در آیه: «إِنِّی أُرِیدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِی وَإِثْمِکَ فَتَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِکَ جَزَاءُ الظَّالِمِینَ». <ref> سوره مائده، آیه۲۹</ref> که از زبان ها[[هابیل|بیل]] نقل میکند که میخواهم که تو با اقدام به قتل، [[گناه]] من و گناه خود را بر دوشگیری؛ این شبهه را مطرح میکند که به دوش کشیدن گناه دیگران هم با عقل ناسازگار است، هم با آیه: «أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَی» <ref>سوره نجم، آیه ۲۸</ref> هیچ باربرداری بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد. | ||
لذا پاسخ میدهد که مخالفت با عقل نظری مشکل دارد، چون تنافی با احکام عقل عملی، مشکلی ندارد. گاهی براساس مصالح اجتماعی، جامعه حقوقی بدهیهای مقتول را به عهده قاتل میگذارد. با ایه هم تنافی ندارد، زیرا میتوان اعتبار کرد که گناهان مقتول به حساب قاتل گذارده شود، یعنی قاتل با کار خود گناهان مقتول را از آن خویش کرده و در حقیقت به سزای گناهان خود مؤاخذه میشود. <ref> المیزان، ج ۵، صص ۳۰۴-۳۰۵</ref> | لذا پاسخ میدهد که مخالفت با عقل نظری مشکل دارد، چون تنافی با احکام عقل عملی، مشکلی ندارد. گاهی براساس مصالح اجتماعی، جامعه حقوقی بدهیهای مقتول را به عهده قاتل میگذارد. با ایه هم تنافی ندارد، زیرا میتوان اعتبار کرد که گناهان مقتول به حساب قاتل گذارده شود، یعنی قاتل با کار خود گناهان مقتول را از آن خویش کرده و در حقیقت به سزای گناهان خود مؤاخذه میشود. <ref> المیزان، ج ۵، صص ۳۰۴-۳۰۵</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
بنابراین، علامه فیلسوف، در زمینه طرح مباحث فلسفی نقل مباحث با هوشیاری برای دفاع از حریم وحی است. او هیچ گاه اصالت و اولویتی به مباحث علمی و فلسفی نمیدهد، از اصطلاحات آن در تفسیر استفاده نمیکند، گرچه در پرتو عقل و قواعد علمی، به رهیافتهای خوبی اشاره میکند. | بنابراین، علامه فیلسوف، در زمینه طرح مباحث فلسفی نقل مباحث با هوشیاری برای دفاع از حریم وحی است. او هیچ گاه اصالت و اولویتی به مباحث علمی و فلسفی نمیدهد، از اصطلاحات آن در تفسیر استفاده نمیکند، گرچه در پرتو عقل و قواعد علمی، به رهیافتهای خوبی اشاره میکند. | ||
شیوه علامه طباطبایی در تفسیر به این شرح است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را میآورد، پس از آن، به بخشی تحت عنوان بیان آیات که شامل مباحث موضوعی است میپردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوی، ادبی، توضیح معانی آیه با توجه به آیات نظیر و مشابه و مسائل دلالتی آیه مطرح میشود. سپس در بخشی دیگر، نقل و نقد احادیث و اخبار آغاز میگردد. در این قسمت علامه از منابع گوناگون حدیثی فریقین سود میجوید و عمده مطالب (بحث روایتی) را نقل و نقد دلالتی این دسته از اخبار تشکیل میدهد. از این قسمت که بگذریم، مباحث مستقل | شیوه علامه طباطبایی در تفسیر به این شرح است که در آغاز، چند آیه از یک سوره را میآورد، پس از آن، به بخشی تحت عنوان بیان آیات که شامل مباحث موضوعی است میپردازد. در این قسمت غالبا مباحث لغوی، ادبی، توضیح معانی آیه با توجه به آیات نظیر و مشابه و مسائل دلالتی آیه مطرح میشود. سپس در بخشی دیگر، نقل و نقد احادیث و اخبار آغاز میگردد. در این قسمت علامه از منابع گوناگون حدیثی فریقین سود میجوید و عمده مطالب (بحث روایتی) را نقل و نقد دلالتی این دسته از اخبار تشکیل میدهد. از این قسمت که بگذریم، مباحث مستقل موضوعی تفسیر المیزان شایان ذکر است. زیرا مباحثی عمیق و گسترده در زمینه گوناگون در این قسمت دیده میشود که کمتر در تفاسیر عصر یافت میگردد. | ||
درباره تفسیر المیزان کارهای گوناگونی انجام شده است. این تفسیر به زبان فارسی، [[انگلیسی]] و [[اردو]] ترجمه شده، سه نوع فهرست فارسی و عربی تهیه گردیده، پژوهشهای تحلیلی و انتقادی گوناگون تفسیری درباره این کتاب انجام شده؛ و اخیرا وجیزه ای در یک جلد (خلاصه شرحهای بیانی المیزان) به نام خلاصة المیزان در بیروت به چاپ رسیده است. | درباره تفسیر المیزان کارهای گوناگونی انجام شده است. این تفسیر به زبان فارسی، [[انگلیسی]] و [[اردو]] ترجمه شده، سه نوع فهرست فارسی و عربی تهیه گردیده، پژوهشهای تحلیلی و انتقادی گوناگون تفسیری درباره این کتاب انجام شده؛ و اخیرا وجیزه ای در یک جلد (خلاصه شرحهای بیانی المیزان) به نام خلاصة المیزان در بیروت به چاپ رسیده است. |