۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'انسان ها' به 'انسانها') |
جز (جایگزینی متن - 'کتابها' به 'کتابها') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==نهایت خضوع== | ==نهایت خضوع== | ||
همان معناى اصلى، یعنى خضوع یا نهایت خضوع. این معنا مورد قبول اکثر واژه شناسان است.<ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲ ، ص ۱۴۲ .</ref><ref>اقرب الموارد، ج۲ ، ص ۷۳۶.</ref><ref>مفتاح الفلاح، ص ۲۸۷.</ref>همان طور که گفته شد اکثر | همان معناى اصلى، یعنى خضوع یا نهایت خضوع. این معنا مورد قبول اکثر واژه شناسان است.<ref>فیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر، ج۲ ، ص ۱۴۲ .</ref><ref>اقرب الموارد، ج۲ ، ص ۷۳۶.</ref><ref>مفتاح الفلاح، ص ۲۸۷.</ref>همان طور که گفته شد اکثر کتابهاى لغت و بسیارى از کتابهاى تفسیر همین معنا را مورد تأیید قرار دادهاند. | ||
==اطاعت و فرمانبرداری== | ==اطاعت و فرمانبرداری== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
واژه «عبودیت» نیز (همانند عبادت) در اصل، به نظر بسیارى از واژهشناسان، به مفهوم «خضوع» است.<ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰-۳۳۱. </ref><ref>الصحاح، ج ۲ ، ص ۵۰۲.</ref> و در استعمال متداول آن، معانى متعددى چون خضوع <ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۳۱۹. </ref> (که همان معناى اصلى است)، اطاعت، <ref>اقرب الموارد ج۲، ص ۳۷۳.</ref> پرستش گفته شده است. <ref>تهذیب الاصول، ج۱ ، ص ۱۱۱.</ref> برخى نیز «عبودیت» را مرادف با «عبادت» دانسته اند.<ref>المنجد، واژه «عبد».</ref><ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰. </ref> همان طور که هر «اطاعتى» نیز عبودیت نیست (هر چند عبودیت بدون اطاعت معنا ندارد). نظر دیگر، که عبودیت را مرادف عبادت دانسته است، نیز با کاربردهاى این واژه سازگار نیست. زیرا لفظ «عبادت»، در استعمال شایع آن، نوعا درباره خدا به کار مىرود، البته واژه عبادت و مشتقات آن در مورد غیر خدا هم استعمال شده است، لکن یا حقیقت ثانوى است یا مجاز. <ref>لسان العرب،ج ۳ ، ص ۲۷۱.</ref> درحالى که لفظ «عبودیت» در مورد انسان نیز فراوان استعمال مىشود. در برخى دعاها آمده است «... اى کسى که یوسف را بعد از عبودیت (بردگى) پیامبر قرار دادى».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۸۷، ص۱۹۸. </ref> | واژه «عبودیت» نیز (همانند عبادت) در اصل، به نظر بسیارى از واژهشناسان، به مفهوم «خضوع» است.<ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰-۳۳۱. </ref><ref>الصحاح، ج ۲ ، ص ۵۰۲.</ref> و در استعمال متداول آن، معانى متعددى چون خضوع <ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص ۳۱۹. </ref> (که همان معناى اصلى است)، اطاعت، <ref>اقرب الموارد ج۲، ص ۳۷۳.</ref> پرستش گفته شده است. <ref>تهذیب الاصول، ج۱ ، ص ۱۱۱.</ref> برخى نیز «عبودیت» را مرادف با «عبادت» دانسته اند.<ref>المنجد، واژه «عبد».</ref><ref>زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۸، ص۳۳۰. </ref> همان طور که هر «اطاعتى» نیز عبودیت نیست (هر چند عبودیت بدون اطاعت معنا ندارد). نظر دیگر، که عبودیت را مرادف عبادت دانسته است، نیز با کاربردهاى این واژه سازگار نیست. زیرا لفظ «عبادت»، در استعمال شایع آن، نوعا درباره خدا به کار مىرود، البته واژه عبادت و مشتقات آن در مورد غیر خدا هم استعمال شده است، لکن یا حقیقت ثانوى است یا مجاز. <ref>لسان العرب،ج ۳ ، ص ۲۷۱.</ref> درحالى که لفظ «عبودیت» در مورد انسان نیز فراوان استعمال مىشود. در برخى دعاها آمده است «... اى کسى که یوسف را بعد از عبودیت (بردگى) پیامبر قرار دادى».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج ۸۷، ص۱۹۸. </ref> | ||
همچنین در مورد «زید» که در خدمت پیامبر بود و پدر و مادر وى او را از پیامبر خواستند، اما زید خدمتگزارى نزد آن حضرت را بر رفتن به نزد پدر و مادر ترجیح داد، به او گفتند: «اتختار العبودیة»، یعنى: آیا عبودیت را بر آزادى ترجیح مىدهى .... <ref>المصنف،ج ۶ ، ص ۴۶۱.</ref> | همچنین در مورد «زید» که در خدمت پیامبر بود و پدر و مادر وى او را از پیامبر خواستند، اما زید خدمتگزارى نزد آن حضرت را بر رفتن به نزد پدر و مادر ترجیح داد، به او گفتند: «اتختار العبودیة»، یعنى: آیا عبودیت را بر آزادى ترجیح مىدهى .... <ref>المصنف،ج ۶ ، ص ۴۶۱.</ref> | ||
در | در کتابهاى فقهى نیز عبودیت در مورد غلام و برده استعمال شده است. بهعنوان مثال در کتب فقه آمده است: «و لا یجوز رد الحر الى العبودیة»، یعنى، جایز نیست انسان حر و آزاد شده را به بردگى و عبودیت برگرداند <ref>مختلف الشیعه،ج ۵ ، ص ۱۷۲.</ref> | ||
=تشابه عبودیت و عبادت= | =تشابه عبودیت و عبادت= |