عبدالله بن علوی الحداد: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←نابینایی) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
بیماری آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. این امر بر شخصیت یا دانش وی در حفظ کل [[قرآن]] تاثیر نداشت. او میگوید: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی". از کودکی او بهعنوان یک متعلم دینی تربیت شد بهگونهای که در کودکی به عبادت و ریاضت معنوی پرداخته بود. او همچنین زندگی زاهدانه را انتخاب کرد. در این زمینه نقل میکند:"در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباسهای خشن کردم". | بیماری آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. این امر بر شخصیت یا دانش وی در حفظ کل [[قرآن]] تاثیر نداشت. او میگوید: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی". از کودکی او بهعنوان یک متعلم دینی تربیت شد بهگونهای که در کودکی به عبادت و ریاضت معنوی پرداخته بود. او همچنین زندگی زاهدانه را انتخاب کرد. در این زمینه نقل میکند:"در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباسهای خشن کردم". | ||
ایشان در نوجوانی قبل از 17 سالگی در درههای بیابانی اطراف طارم یک چهارم جزء از [[قرآن]] را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات | ایشان در نوجوانی قبل از 17 سالگی در درههای بیابانی اطراف طارم یک چهارم جزء از [[قرآن]] را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات قرائت را به همراه یکی از دوستانش انجام میداد. در [[ماه رمضان]] 1061 هجری قمری در حالی که هنوز در 17 سالگی بود وارد خلوت معنوی در گوشهای از مسجد الوجیره در طارم میشد. او همچنین در همین سال ازدواج کرد. او روزها وقت خود را در خلوت معنوی میگذراند، سپس شب را به منزل خانواده همسرش میرفت. در شب خادم او را به مساجد مختلف در طارم میبرد جایی که گزارش شده است که او تا 700 رکعت در شب [[نماز]] میخواند. | ||
وی همچنین به آهنگر قلب(حدادالقلوب) معروف بود. معنای احتمالی این امر این است که آنها یک قطعه فلزی زنگ زده یا خورده را برداشته و آن را به یک قطعه فلزی خوششکل تبدیل میکنند. | |||
حبیب حداد در دوران افول اسلام زندگی میکرد. در طول زندگی او انگلیسیها قبلاً به تجارت در [[یمن]] عادت کرده بودند و پرتغالیها جزیره سوکوترا را در 350 کیلومتری ساحل تصرف کرده بودند. گسترش [[مسلمانان]] عملاً متوقف شده بود. علاوه بر این منطقه [[حضرموت]] در طول زندگی خود شاهد یک دوره ویرانگر بود. وقتی سید بیست و پنج ساله بود حضرموت توسط قصیمی زیدیه یمن علیا فتح شد. | |||
=تحصیلات= | =تحصیلات= | ||
ایشان نزد بسیاری از علمای زمان خود در [[حضرموت]] تحصیل کرد. یکی از آنها پدرش میباشد. قبل از رسیدن به سن 15 سالگی پدرش توصیه کرد که کتابی به نام الارشاد را حفظ کند. کاری که در [[فقه]] [[شافعی]] بسیار خلاصه شده است. اما بعداً درخواست کرد که ترجیح دهد به جای مطالعه کتاب بیعت الهیدایه (آغاز هدایت) مطالعه کند. تمرکز بر فقه حبیب القطب عمر بن عبدالرحمان العطاس از جمله معلمان دیگر او بود. ایماژ عبدالرحمان العطاس معلمی است که به او اجازه داد تا بخشی از گشایش معنوی خود را در دوران دانشجویی توسعه دهد. وی همچنین در نزد چندین علمای دیگر علوی صداوسیما تحصیل کرد. مانند حبیب عاقل بن عبدالرحمان السگاف، حبیب العالمه عبدالرحمان بن شیخ ایدید، حبیب العلمه سهل بن احمد بحسین آل- حدیلی بعلاوی و دانشمند بزرگ [[مکه]]. حبیب محمد بن العوی السگاف و چند علمای دیگر. | |||
در جوانی وقتی امام حداد سوره یاسین را می خواند. گریه میکرد و بر گریه غلبه میکرد. اعتقاد بر این است که گشایش معنوی او از طریق سوره یاسین بوده است. وی با راهنمایی یکی از علمای فقیه باجبیر ، بیعت الهدایه را فراگرفت. وی همچنین احیاء العلوم الدین (احیای علوم دینی) را امام غزالی زیر نظر این دانشمند آموخت. | در جوانی وقتی امام حداد سوره یاسین را می خواند. گریه میکرد و بر گریه غلبه میکرد. اعتقاد بر این است که گشایش معنوی او از طریق سوره یاسین بوده است. وی با راهنمایی یکی از علمای فقیه باجبیر ، بیعت الهدایه را فراگرفت. وی همچنین احیاء العلوم الدین (احیای علوم دینی) را امام غزالی زیر نظر این دانشمند آموخت. |
نسخهٔ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۸
سید عبدالله بن علوی الحداد (متولد در سال 1634 میلادی) یک محقق اسلامی اهل کشور یمن که تمام عمر خود را در شهر طارم در درۀ حضرموت یمن گذراند و در آنجا درگذشت. وی پیرو عقیده اهلسنت اشعری بود در حالی که در فقه اسلامی از مسلمانان اهلسنت مکتب شافعی بود. در بین اهلسنت بهویژه در میان صوفیان بهعنوان مرجع شناخته میشد. در این سالهای اخیر کتابهایش مورد توجه قرار گرفتند و به زبان انگلیسی چاپ و منتشر شدند.
نسب
نسب ایشان به شرح زیر ثبت شده است:
او عبدالله بن علوی، بن محمد، بن احمد، بن عبدالله، بن محمد، بن علوی، بن احمد حداد، بن ابوبکر، بن احمد، بن محمد، بن عبدالله، بن احمد، بن عبدالرحمان، بن علوی عامل الفقیه، بن محمد صاحب میربت، بن علی خلیقسام، بن علوی الثانی، بن محمد صاحب السومعه، بن علوی الاول، بن عبیدالله، بن احمد مهاجر، بن عیسی رومی، بن محمد النقیب، بن علی العریضی، بن جعفربن محمد الصادق علیه السلام، بن محمد باقرعلیهالسلام، بن علی زینالعابدین علیه السلام، بن حسین علیه السلام ، بن علی بن ابی طالب علیه السلام و فاطمهسلام الله علیها بنت محمدصل الله علیه وآله.
زندگینامه
حبیب عبدالله یکشنبه شب پنجم ماه صفر المظفر 1044 هجری قمری (1634 میلادی) در الصبیر روستایی در حومه طارم در حضرموت به دنیا آمد. پدرش علوی بن محمد الحداد بود. مادرش سلما بنت ایدروس بن احمد الحبشی بود.
اولین شخصی که نام خانوادگی حداد (آهنگر) را به دست آورد، جد امام سید حداد، سید احمد بن ابوبکر بود. سید، که در قرن نهم هجری زندگی میکرد، اغلب در مغازه آهنفروشی در طارم مینشست، از این رو او را احمد الحداد(احمد آهنگر) مینامیدند.
نابینایی
بیماری آبله باعث نابینایی دائمی او قبل از پنج سالگی شد. این امر بر شخصیت یا دانش وی در حفظ کل قرآن تاثیر نداشت. او میگوید: "در کودکی من هرگز مانند کسی رفتار نمیکردم که نمیدید، نه در راه رفتن و نه در بازی". از کودکی او بهعنوان یک متعلم دینی تربیت شد بهگونهای که در کودکی به عبادت و ریاضت معنوی پرداخته بود. او همچنین زندگی زاهدانه را انتخاب کرد. در این زمینه نقل میکند:"در ابتدا ، من مدت زیادی را صرف غذای درشت و پوشیدن لباسهای خشن کردم".
ایشان در نوجوانی قبل از 17 سالگی در درههای بیابانی اطراف طارم یک چهارم جزء از قرآن را به تنهایی قرائت میکرد. گاهی اوقات قرائت را به همراه یکی از دوستانش انجام میداد. در ماه رمضان 1061 هجری قمری در حالی که هنوز در 17 سالگی بود وارد خلوت معنوی در گوشهای از مسجد الوجیره در طارم میشد. او همچنین در همین سال ازدواج کرد. او روزها وقت خود را در خلوت معنوی میگذراند، سپس شب را به منزل خانواده همسرش میرفت. در شب خادم او را به مساجد مختلف در طارم میبرد جایی که گزارش شده است که او تا 700 رکعت در شب نماز میخواند.
وی همچنین به آهنگر قلب(حدادالقلوب) معروف بود. معنای احتمالی این امر این است که آنها یک قطعه فلزی زنگ زده یا خورده را برداشته و آن را به یک قطعه فلزی خوششکل تبدیل میکنند.
حبیب حداد در دوران افول اسلام زندگی میکرد. در طول زندگی او انگلیسیها قبلاً به تجارت در یمن عادت کرده بودند و پرتغالیها جزیره سوکوترا را در 350 کیلومتری ساحل تصرف کرده بودند. گسترش مسلمانان عملاً متوقف شده بود. علاوه بر این منطقه حضرموت در طول زندگی خود شاهد یک دوره ویرانگر بود. وقتی سید بیست و پنج ساله بود حضرموت توسط قصیمی زیدیه یمن علیا فتح شد.
تحصیلات
ایشان نزد بسیاری از علمای زمان خود در حضرموت تحصیل کرد. یکی از آنها پدرش میباشد. قبل از رسیدن به سن 15 سالگی پدرش توصیه کرد که کتابی به نام الارشاد را حفظ کند. کاری که در فقه شافعی بسیار خلاصه شده است. اما بعداً درخواست کرد که ترجیح دهد به جای مطالعه کتاب بیعت الهیدایه (آغاز هدایت) مطالعه کند. تمرکز بر فقه حبیب القطب عمر بن عبدالرحمان العطاس از جمله معلمان دیگر او بود. ایماژ عبدالرحمان العطاس معلمی است که به او اجازه داد تا بخشی از گشایش معنوی خود را در دوران دانشجویی توسعه دهد. وی همچنین در نزد چندین علمای دیگر علوی صداوسیما تحصیل کرد. مانند حبیب عاقل بن عبدالرحمان السگاف، حبیب العالمه عبدالرحمان بن شیخ ایدید، حبیب العلمه سهل بن احمد بحسین آل- حدیلی بعلاوی و دانشمند بزرگ مکه. حبیب محمد بن العوی السگاف و چند علمای دیگر.
در جوانی وقتی امام حداد سوره یاسین را می خواند. گریه میکرد و بر گریه غلبه میکرد. اعتقاد بر این است که گشایش معنوی او از طریق سوره یاسین بوده است. وی با راهنمایی یکی از علمای فقیه باجبیر ، بیعت الهدایه را فراگرفت. وی همچنین احیاء العلوم الدین (احیای علوم دینی) را امام غزالی زیر نظر این دانشمند آموخت.
برخی از شاگردان امام حداد پسرانش ، حسن و حسین الحداد و همچنین حبیب احمد بن زین الحبشی بودند. حبیب احمد بن زین حبشی جانشین امام حداد در رهبری تصوف پس از مرگ وی شد.
آثار و آموزهها
وی زندگی خود را از طریق مزارع تحت مالکیت خود تأمین میکرد، زندگی خود را وقف تدریس و نوشتن کرد. امام حداد مدت کوتاهی پس از ورود به خلوا (خلوت) شروع به تدریس کرد. از جمله کتابهایی که او تدریس کرد، عوارف المعارف بود که اثری کلاسیک در تاسوعا توسط ابوحفص عمر سهروردی است. او این کار را تقریباً به مدت 11 سال تا سال 1072 هجری قمری (1661 میلادی) انجام داد. حتی سلاطین عصر او نامه های پند و اندرز از وی دریافت کردند. او بیشتر عمر خود را در حضرموت گذراند و در آنجا به تدریس فقه اسلامی و تصوف کلاسیک طبق دستور صوفی باعلویه (طریقه) پرداخت.
آثار او حول و حوش یقین، میزان ایمان تزلزل ناپذیر به خدا و پیامبر محمد است. آنها از بحث های تحقیقی یا جزمی خالی هستند. علاوه بر این، وی احکام قانونی (احکام فقهی) را مطرح نمی کند، که این امر مستلزم آن است که خوانندگان وی محدود به پیروان مکتب حقوقی وی (شافعی) باشند. بنابراین ، آثار او بسیار مناسب است ، اگر عمداً طراحی نشده باشد ، برای خوانندگان انبوه. نوشتههای او مختصر است زیرا او قضاوت کرد که نسل های آینده وقت نخواهند داشت تا حجم زیادی را بخوانند.
"یقین" با عمل صحیح "سنت" در انجام عبادات واجب و پرهیز از حرام ها همراه با صداقت و راستگویی به خداوند حاصل می شود. نباید بین اشکال ظاهری، ذات باطنی و کاربرد عملی آموزه های اسلامی مانعی وجود داشته باشد. بنابراین ، به گفته امام حداد ، هرکس دانش دارد ، باید آن را به نیازمندان بیاموزد.
او چندین کتاب در زمینه تصوف و همچنین کتابهای ذکر مانند راتیب الحداد (عربی: راتب الحداد ، معروف به "گادات" در گویش محلی) و ورد اللطیف (عربی: الورد اللطیف) تألیف کرده است.)[۱] او همچنین کتابهایی مانند مجموعه ده جلدی از رسالههای کوتاه خود، حجم شعر او، مجموعه ای از سخنان وی، رسالت الموانه (کتاب کمک)، نسایih الدینیiy والوسایaya اللّه را تألیف کرده است. ایمانیه (توصیه های مذهبی و توصیه های مبتنی بر ایمان)
درگذشت
امام حداد دوشنبه شب هفتم یا هشتم ذی القعده سال 1132 هجری قمری (1720 میلادی) در منزل خود در الحاوی، طارم درگذشت و در قبرستان زنبل در طارم به خاک سپرده شد. قبر او یکی از مقاصد اصلی است که بسیاری از مردم هنگام انجام یک سفر مذهبی به حضرموت از آن دیدن کردند.
منابع
الروحیب، خالد (08-07-2015). تاریخ فکری اسلامی در قرن هفدهم. انتشارات دانشگاه کمبریج. پ. 248.
پانویس
- ↑ راتیب الحداد به زبان عربی با ترجمه و ترجمه رومی به انگلیسی و مالایی.