سنت‌های الهی در قرآن (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
(صفحه‌ای تازه حاوی «<big>== برشماری سنت‌های الهی در قرآن == <br> سنت وقتی در مورد خداوند به کار می‌رود...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۹

== برشماری سنت‌های الهی در قرآن ==

سنت وقتی در مورد خداوند به کار می‌رود به معنی روش مستقیم و پایدار و مستمر و متوالی است. در قرآن کریم کلمه «سنت» شانزده بار در یازده آیه به‌کاررفته است که به‌استثنای یک مورد همواره سنت الهی مقصود بوده است. سنت‌های الهی

• سنت آفرینش به وجه احسن: «وَ لَقَد خَلَقْنا الإنسانَ فی أحسنِ تَقویمٍ»؛ [۱]

• سنت هدایت تکوینی: «قَال رَبُّنا الذی أعطی کُلَّ شَی ءٍ خَلقَهُ ثُمَّ هَدی» طه .«الّذی خَلَقَنی فَهُوَ یَهدیِن»؛ [۲]

• سنت هدایت فطری: در قرآن آمده که میل به خداپرستی در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده است: «وَ إذ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنی آدم مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتهم وَ أشهَدَهُم عَلی أنفُسِهِم ألستُ بِرَبِّکُم قالوُا بَلی»؛ [۳]

• سنت تقدیر الهی: این سنت بدان معناست که تقدیر امور به دست پروردگار است: «وَ الَّذی قَدَّرَ فَهَدی»؛ [۴]

• سنت انذار و تبشیر: «وَ إِن مِن اُمَّةٍ لا فیها نَذیرٌ»؛ [۵]

• سنت نفی حرج: یکی دیگر از سنت‌های الهی این است که خداوند متعال سختی و مشقت را بر بندگان خود نخواسته است:«یُریدُ اللّه بِکُمُ الیُسر وَ لا یُرید بِکُم العُسر»؛ [۶]

• سنت نفی ظلم از طرف خدا: همان گونه که در اصول دین نیز آمده است پروردگارْ عادل است و هیچ‌گاه نسبت به بندگان خود ظلم روا نمی‌دارد: «وَ مَا اللّهُ یُریدُ ظُلماً لِلْعالَمین»؛ [۷]

• سنت بازتاب اعمال: یعنی هرکس هر چه انجام دهد اگر خوب باشد به نفع اوست و اگر بد باشد به ضرر خود اوست: «لَها ما کَسَبَت وَ عَلَیها ما اکْتَسَبَت»؛ [۸]

• سنت نصرت ناصرین: وَلَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه [۹] و يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْکُمْ وَ يُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ [۱۰]

• سنت عمومی مرگ: «کُلُّ نفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ»؛ [۱۱] و «کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ»؛ [۱۲]

• سنت عدم تقدیم‌وتأخیر مرگ در صورت فرارسیدن اجل: اگرچه اجل تغییر می‌کند اما هرگاه اجل حتمی انسان سر برسد هیچ چیزی آن را تغییر نمی‌دهد: «اِنَّ اللّه لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروُا ما بِأنفُسِهِم»؛ [۱۳]

• سنت تنبه: خدا برای توجه دادن انسان‌ها و دور نمودن آن‌ها از غفلت، این سنت را روا می‌دارد: «فَأَخذنا هُم بِالبَأساءِ وَ الضَّراءِ لَعَلَّهُم یَتَصَرَّعُون»؛ [۱۴]

• سنت افزونی نعمت با تقوا: «وَ لَو أنَّ أهلَ القُری آمَنوا و اتَّقَوْا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکاتٍ مِن السَّماء و الأرضِ وَ لکن کَذَّبُوا»؛ [۱۵]

• سنت آزمایش و ابتلاء:«وَ لَنبلُوَنَّکُم بِشَی ءٍ مِن الخَوفِ و الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأموالِ وَ الأنفسِ و الثَّمراتِ»؛ [۱۶]

• سنت هدایت مجاهدین: فَهَدی اللّه الَّذین آمنوا لِما اخْتَلَفوا فیهِ مِنَ الحَقِّ بِإذنِهِ»؛ [۱۷]«و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا»؛ عنکبوت/69.

• سنت سرپرستی خداوند برمؤمنان و خداترسان: اللّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمنُوا...»؛ [۱۸]

• سنت اتمام حجت: «رُسُلاً مُبَشِّریَن وَ مُنذِرینَ لِئَلاّ یَکُونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّه حُجَّة بعدَ الرُّسلِ وَ کان اللّهُ عَزیزاً حَکیماً»؛ [۱۹]

• زیادت ضلالت: همان گونه که اهل حق در جهت نعمت‌های معنوی و اخروی امداد می‌شوند، اهل باطل نیز در جهت ضلالت و گمراهی مدد می‌یابند:«فَلَمّا زاعُّوا أزاغَ اللّهُ قُلُوبَهُم وَ اللّهُ لا یهدِی القَوم الفاسِقینَ»؛ [۲۰]

• سنت تزیین اعمال: پس از آن که حجت بر همه مردم تمام شد و اهل باطل به اختیار و گزینش خود راه نادرستی و ناراستی در پیش گرفتند شیطان دست‌به‌کار وسوسه می‌شود و کارهای آنان را در چشمشان آراسته و خوب و زیبا جلوه می‌دهد:«وَ زَیَّنَ لَهم الشَّیطانُ ما کانُوا یَعمَلُون»؛ [۲۱]

• سنت املاء و استدراج: این سنت بدین معناست که خدای متعال بر نعمت‌های مادی و دنیوی اهل باطل می‌افزاید تا فریفته و مغرور شوند و در راه خود استوارتر شوند و بر کفر خود بیفزایند و استحقاق عذاب بزرگ‌تر و دردناک‌تری را بیابند: «وَ الَّذین کَذَّبوا بِأیاتِنا سَنَستَدرَجُهُم مِن حَیثُ لا یَعلَمُون وَ اُملِی لَهُم إنَّ کَیدی مَتینٌ» [۲۲]

• سنت امهال: این سنت بدین معناست که خدای متعال، برای رعایت یک سلسله از مصالحی که ما به همه آن‌ها وقوف نداریم، در عقوبت اهل باطل تعجیل نمی‌کند، بلکه به آنان فرصت و مهلت می‌دهد، شاید همه یا بعضی از آنان پشیمان و نادم شوند و بازگردند و توبه کنند و یا از نسلشان انسان‌هایی حق‌طلب و مؤمن و صالح پدید آیند: «وَ لَو یُؤاخِذُ اللّه النّاسَ بِمَا کَسبُوا ما تَرَکَ عَلَی ظَهرِها مِن دابَّةٍ و لکِن یُؤَخِّرُهُم إلی أجَلٍ مُسَمًّی فَإذا جاءَ أجَلُهُم فَإنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصیراً»؛ [۲۳]

• سنت ابتلا به مصائب: خدای متعال اهل باطل را به مصائب، شدائد و مشکلاتی دچار می‌سازد تا شاید آنان را تنبه و توبه‌ای حاصل آید: «وَ لا یَزالُ الَّذینَ کَفروا تُصیبُهُم بِما صَنَعُوا قاِرَعةٌ أو تَحُلُّ قَریباً مِن دارِهِم حَتّی یَأتی وَعدُ اللّهِ اِنَّ اللّهَ لا یُخلِفُ المیعادَ»؛ [۲۴]

• سنت لزوم معصوم‌بودن امام: «لا ینال عَهدِی الظّالِمینَ»؛ [۲۵]عهد الهی که همان زعامت و رهبری و امامت بر انسان‌هاست، به انسان‌های ظالم سپرده نمی‌شود؛ لذا امام باید معصوم از هر ضلالت و گناهی باشد و گرنه مهتدی به نفس نخواهد بود، بلکه محتاج به هدایت غیر خواهد بود و دیگر این‌که هر کس که معصوم نباشد، امام و هادی به‌سوی حق نخواهد بود.

• سنت استیصال: اگر اهل باطل چنان در کفر و انکار و فسق و فجور فرو روند که حکمت بالغه الهی بیش از این مقتضی امهال آنان و تأخیر عقوبت و عذابشان نباشد نوبت به سنت «استیصال» (ریشه‌کنی و براندازی) می‌رسد [۲۶] داستان قوم نوح، قوم هود، قوم صالح، قوم لوط، قوم شعیب، فرعونیان اصحاب سبت، اصحاب رس، قوم تبع، اصحاب فیل و... و غالباً سبب هلاکت آنان نیز که اموری از قبیل کفر، شرک، ظلم،... است، ذکر شده است.

• سنت فشل حاصل از تنازع: وَأَطيعُوا اللَّهَ وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم [۲۷]

مواردی که برشمرده شد تعدادی از سنن الهی مهم‌تر در تدبیر جهان و انسان بود [۲۸] با نگاهی دیگر می‌توان تمام آنچه در قر آن و روایات (بیشتر روایات اخلاقی) به‌صورت شرط و جزاء بیان شده، به‌عنوان سنن الهی برشمرد، البته تحقق برخی احکام تنها مبتنی بر یک شرط نیست که باید با کار عمیق علمی و اجتهادی تمام شروط را احصاء نمود و حکم قطعی نمود.

  1. تین / 4 .
  2. شعراء/ 78 .
  3. اعراف/ 172 و نیز: روم/ 3 .
  4. اعلی/3 و نیز حدید / 22.
  5. فاطر/ 24 همچنین: نحل/ 9 و بلد/ 10.
  6. بقره/ 185. همچنین: بقره/ 286، نساء/ 28، مائده/ 6 و حج/ 78.
  7. آل عمران / 108، انفال/ 51، یونس/ 44.
  8. بقره/ 286. حدود 31 آیه دیگر نیز در این زمینه وجود دارد.
  9. حج،40
  10. محمد،7
  11. آل عمران/ 185
  12. الرحمن/ 26.
  13. رعد / 11، اعراف/ 34 و نحل/ 61 و حجر / 4و5.
  14. انعام / 42.
  15. اعراف/96.
  16. بقره / 155. همچنین: انبیاء / 35 و تغابن/ 15.
  17. بقره/ 213.
  18. بقره/ 257.
  19. نساء / 165.
  20. صف/ 5.
  21. انعام/ 43. همچنین: حجر / 39، انعام / 108، بقره/ 212 و یونس / 12.
  22. اعراف / 183 و 182 و آل عمران/ 178.
  23. فاطر/ 45، شوری/ 30 و روم/ 41.
  24. رعد/ 31.
  25. بقره/ 124.
  26. آل عمران/ 137، انعام/ 11، اعراف/ 84 و 86 و103، یونس/ 39 و 73، یوسف/ 109 و آیات دیگر.
  27. انفال ، 46
  28. (تفسیر المیزان؛ جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن آیت‌الله مصباح یزدی؛ سنت‌های تاریخی در قرآن، شهید صدر؛ سنت‌های الهی، مسیح مهاجری و مقاله برشماری سنت‌های الهی در قرآن مجله شمیم یاس خرداد 1385، شماره 39)،