لبنان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ دسامبر ۲۰۲۰
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰۳: خط ۳۰۳:
پس از پایان جنگ جهانی اول، لبنان مستعمرة فرانسه شد. برنامة آموزشگاه های دولتی آن از روی برنامة مدارس فرانسه تنظیم و آموزش زبان فرانسه و ادبیات آن در آن گنجانده شد<ref>همان، ص 78</ref>. بدین گونه روابط میان لبنان و جهان عرب به طور عموم و لبنان و فرانسه به صورت خصوصی در این دوره، روز به روز استوارتر گردید. مدارس بیگانه نیز به تدریج توسعه یافتند و مدارس ملی را تحت الشعاع قرار دادند. به همین جهت دانشجویان از ادبیات غربی سرمایه فراوانی گرفتند و گنجینه های ادبیات عرب را سرمشق خود قرار دادند.
پس از پایان جنگ جهانی اول، لبنان مستعمرة فرانسه شد. برنامة آموزشگاه های دولتی آن از روی برنامة مدارس فرانسه تنظیم و آموزش زبان فرانسه و ادبیات آن در آن گنجانده شد<ref>همان، ص 78</ref>. بدین گونه روابط میان لبنان و جهان عرب به طور عموم و لبنان و فرانسه به صورت خصوصی در این دوره، روز به روز استوارتر گردید. مدارس بیگانه نیز به تدریج توسعه یافتند و مدارس ملی را تحت الشعاع قرار دادند. به همین جهت دانشجویان از ادبیات غربی سرمایه فراوانی گرفتند و گنجینه های ادبیات عرب را سرمشق خود قرار دادند.


طبقة نوخاستة شاعران و نویسندگان لبنان در تمام فنون ادبی و هنری، راه های تازه ای را گشودند، در نوشتن داستان های کوتاه و بلند و نمایشنامه نویسی و مقاله از نویسندگان غربی الگو گرفتند و آن را با محتوای غنی میراث عرب و ملی لبنان آمیختند.[3]
طبقة نوخاستة شاعران و نویسندگان لبنان در تمام فنون ادبی و هنری، راه های تازه ای را گشودند، در نوشتن داستان های کوتاه و بلند و نمایشنامه نویسی و مقاله از نویسندگان غربی الگو گرفتند و آن را با محتوای غنی میراث عرب و ملی لبنان آمیختند<ref>همان، ص 79</ref>.


فتحی الابیاری با اشاره به اشغال جهان عرب به وسیلة اروپا می گوید: «این اشغال با فرهنگ عربی ارتباط مستقیم داشت و به تغییر نشانه های عامه و چرخش و دگرگونی ذوق ادبی و هنری منجر شد؛ تغییری که با طبیعت و سرشت دولت مستعمره ای که به وسایل نشر (روزنامه ها و مجلات و چاپ خانه ها و...) اشراف دارد، تناسب داشت و این تأکید است به اینکه تجربه و آگاهی ارجحیت شاخه های فرهنگ عربی تضمینی نیست و به همین خاطر هم به ادب عربی که جوانب گوناگون (مثبت و منفی) داشت، اضافه شد».[4]
فتحی الابیاری با اشاره به اشغال جهان عرب به وسیلة اروپا می گوید: «این اشغال با فرهنگ عربی ارتباط مستقیم داشت و به تغییر نشانه های عامه و چرخش و دگرگونی ذوق ادبی و هنری منجر شد؛ تغییری که با طبیعت و سرشت دولت مستعمره ای که به وسایل نشر (روزنامه ها و مجلات و چاپ خانه ها و...) اشراف دارد، تناسب داشت و این تأکید است به اینکه تجربه و آگاهی ارجحیت شاخه های فرهنگ عربی تضمینی نیست و به همین خاطر هم به ادب عربی که جوانب گوناگون (مثبت و منفی) داشت، اضافه شد»<ref>ماهنامه ادبیات داستانی، ش 102، ص 25</ref>.


در این میان ترجمة آثار ادبی خارجی به عربی و انتشار آن، تأثیر جدی و عمیق بر ادبیات در لبنان داشت؛ به خصوص در مورد ادبیات داستانی که ترجمه و اثرپذیری از کشورهای اروپایی در پیدایش این هنر، شکل جدید و شخصیت مستقل آن نقش اساسی بازی کرده اند.
در این میان ترجمة آثار ادبی خارجی به عربی و انتشار آن، تأثیر جدی و عمیق بر ادبیات در لبنان داشت؛ به خصوص در مورد ادبیات داستانی که ترجمه و اثرپذیری از کشورهای اروپایی در پیدایش این هنر، شکل جدید و شخصیت مستقل آن نقش اساسی بازی کرده اند.
خط ۳۱۱: خط ۳۱۱:
اما ترجمة آثار هدفمند نبود و بسیاری از آثاری که با واسطة زبان دیگر (به ویژه فرانسوی) ترجمه شدند، ترجمه های ناقص و مشوشی داشتند. در نتیجه برای هنر داستانی متن هایی که به این صورت به عربی برگردانده شدند، فرصت کافی برای رسیدن و پخته شدن وجود نداشت و از آنجا که مترجمان شیوه های ادبی متقن و جا افتاده ای برای کار خود نداشتند، این ترجمه ها از ضعف هنری رنج می برند. البته از تصرفاتی که بسیاری از مترجمان در ترجمه و عربی سازی متون انجام داده اند نیز نباید گذشت.
اما ترجمة آثار هدفمند نبود و بسیاری از آثاری که با واسطة زبان دیگر (به ویژه فرانسوی) ترجمه شدند، ترجمه های ناقص و مشوشی داشتند. در نتیجه برای هنر داستانی متن هایی که به این صورت به عربی برگردانده شدند، فرصت کافی برای رسیدن و پخته شدن وجود نداشت و از آنجا که مترجمان شیوه های ادبی متقن و جا افتاده ای برای کار خود نداشتند، این ترجمه ها از ضعف هنری رنج می برند. البته از تصرفاتی که بسیاری از مترجمان در ترجمه و عربی سازی متون انجام داده اند نیز نباید گذشت.


همین مسئله سبب شد تا بعضی از نویسندگان به اعتراض برخیزند و برخی دیگر حوادث انقلاب عربی در جنوب لبنان را با قهرمان هایی جاودانه به تصویر کشند و شخصیت های وطنی و محلی را از روستاهای لبنان اختیار کنند.[5] میخائیل نعیمه، یکی از نویسندگان برجسته و تأثیرگذار لبنان در این باره می گوید: «علی رغم سنگینی هضمی که ادبیات ما با آن روبه رو بوده است، می بینیم که روزگار وابستگی و شاگردی با قدم هایی سریع طی می شود؛ همچنین می بینیم کسانی که بر سر سفره های نعمت های ادبی غرب چهار زانو نشسته بودند یا پیوسته می نشینند، شناخته اند که چه غذاهایی و چقدر از آن ها را باید بخورند و چگونه آن ها را هضم کنند و با چیزهای لازم آغشته سازند تا به یک غذای طیب و سالم برای خود و دیگران برسند».[6]
همین مسئله سبب شد تا بعضی از نویسندگان به اعتراض برخیزند و برخی دیگر حوادث انقلاب عربی در جنوب لبنان را با قهرمان هایی جاودانه به تصویر کشند و شخصیت های وطنی و محلی را از روستاهای لبنان اختیار کنند<ref>پیرایش داستان کوتاه در جهان عرب، صابر امامی، ادبیات داستانی، ش 102، ص 75</ref>. میخائیل نعیمه، یکی از نویسندگان برجسته و تأثیرگذار لبنان در این باره می گوید: «علی رغم سنگینی هضمی که ادبیات ما با آن روبه رو بوده است، می بینیم که روزگار وابستگی و شاگردی با قدم هایی سریع طی می شود؛ همچنین می بینیم کسانی که بر سر سفره های نعمت های ادبی غرب چهار زانو نشسته بودند یا پیوسته می نشینند، شناخته اند که چه غذاهایی و چقدر از آن ها را باید بخورند و چگونه آن ها را هضم کنند و با چیزهای لازم آغشته سازند تا به یک غذای طیب و سالم برای خود و دیگران برسند»<ref>همان، ، ص 77</ref>.
 


ادبیات مدرن در لبنان را می توان به سه دوره تقسیم کرد:
ادبیات مدرن در لبنان را می توان به سه دوره تقسیم کرد:
خط ۳۱۹: خط ۳۲۰:
2. روزگار دوم که تولید ادبیات مدرن در لبنان پیشرفت می کند و کم کم به استقلال می رسد [دوران بومی سازی]؛
2. روزگار دوم که تولید ادبیات مدرن در لبنان پیشرفت می کند و کم کم به استقلال می رسد [دوران بومی سازی]؛


3. روزگار سوم که ابداع و خلاقیت و آزادی هنری در آن متجلی می شود.[7]
3. روزگار سوم که ابداع و خلاقیت و آزادی هنری در آن متجلی می شود<ref>همان، ص 78</ref>.


نکته جالب توجه در مورد ادبیات مقاومت در لبنان این است که اغلب هنرمندان لبنانی در دو یا سه عرصه قلم زده اند و کمتر نویسنده و شاعری را در لبنان می توان یافت که در آثارش، ردّی از جنگ، مبارزه با استعمار مقاومت و ظلم ستیزی نباشد. اکنون به معرفی دو تن از هنرمندان هنر مقاومت در لبنان می پردازیم:
نکته جالب توجه در مورد ادبیات مقاومت در لبنان این است که اغلب هنرمندان لبنانی در دو یا سه عرصه قلم زده اند و کمتر نویسنده و شاعری را در لبنان می توان یافت که در آثارش، ردّی از جنگ، مبارزه با استعمار مقاومت و ظلم ستیزی نباشد. اکنون به معرفی دو تن از هنرمندان هنر مقاومت در لبنان می پردازیم:
خط ۳۲۵: خط ۳۲۶:
1. جبران خلیل جبران
1. جبران خلیل جبران


جبران خلیل جبران، در روستای بشری در شمال لبنان متولد شد. فقر و تنگدستی، او و خانواده اش را به مهاجرت به آمریکا وادار کرد. وی چندی بعد به کشورش بازگشت و برای آزادی لبنان از سلطة امپراطوری عثمانی فعالیت سیاسی بسیاری داشت. همچنین به همراه تنی چند از شاعران و نویسندگان مهاجر عرب، انجمن «الرابطة العلمیه» را در آمریکا بنیان نهاد.[8]
جبران خلیل جبران، در روستای بشری در شمال لبنان متولد شد. فقر و تنگدستی، او و خانواده اش را به مهاجرت به آمریکا وادار کرد. وی چندی بعد به کشورش بازگشت و برای آزادی لبنان از سلطة امپراطوری عثمانی فعالیت سیاسی بسیاری داشت. همچنین به همراه تنی چند از شاعران و نویسندگان مهاجر عرب، انجمن «الرابطة العلمیه» را در آمریکا بنیان نهاد<ref>مقاومت و پایداری در شعر عرب از آغاز تا امروز، موسی بیدج، ص 132</ref>.


ادبیات لبنان در آثار دسته ای از هنرمندان، مانند درختی است که ریشه و تنة آن عربی و پیوندش اروپایی است. این گروه از شاعران و نویسندگان به خوبی این دو مکتب را به هم آمیخته اند. [9] در این پیوند در آثار جبران خلیل جبران به خوبی مشهود است.
ادبیات لبنان در آثار دسته ای از هنرمندان، مانند درختی است که ریشه و تنة آن عربی و پیوندش اروپایی است. این گروه از شاعران و نویسندگان به خوبی این دو مکتب را به هم آمیخته اند<ref>الدراسات الادبیه، ش 1، ص 80</ref>. در این پیوند در آثار جبران خلیل جبران به خوبی مشهود است.
 
سروده ها و نوشته های وی زبانی نزدیک به کتاب های دینی به ویژه انجیل دارد. او همواره در پی این بود که درون انسان ها را با نوشته هایش پالایش کند و آن ها را به مقاومت در مقابل ظلم ها و پستی ها وادارد<ref>مقاومت و پایداری در شعر معاصر عرب، ص 132</ref>.


سروده ها و نوشته های وی زبانی نزدیک به کتاب های دینی به ویژه انجیل دارد. او همواره در پی این بود که درون انسان ها را با نوشته هایش پالایش کند و آن ها را به مقاومت در مقابل ظلم ها و پستی ها وادارد.[10]


2. الأخطل الصغیر
2. الأخطل الصغیر


بشارة عبدالله الخوری مشهور به الاخطل الصغیر در بیروت متولد شد. وقتی که در سال 1908 م قانون اساسی عثمانی منتشر شد، ساکنان سرزمین های مختلف تحت حکومت عثمانی به برقراری عدل و آزادی امیدوار شدند. نتیجة شادمانی الاخطل الصغیر، انتشار نشریة «البرق» بود. «البرق» با صدای بلند از ظلم و فساد سخن می گفت، اما طولی نکشید که جامعه ای که او در آن می زیست؛ هرچه بیشتر به سمت استبداد پیش رفت. او نیز این عملکرد را به باد انتقاد گرفت که نتیجه اش انتشار نشریة «البرق» بود. [11]
بشارة عبدالله الخوری مشهور به الاخطل الصغیر در بیروت متولد شد. وقتی که در سال 1908 م قانون اساسی عثمانی منتشر شد، ساکنان سرزمین های مختلف تحت حکومت عثمانی به برقراری عدل و آزادی امیدوار شدند. نتیجة شادمانی الاخطل الصغیر، انتشار نشریة «البرق» بود. «البرق» با صدای بلند از ظلم و فساد سخن می گفت، اما طولی نکشید که جامعه ای که او در آن می زیست؛ هرچه بیشتر به سمت استبداد پیش رفت. او نیز این عملکرد را به باد انتقاد گرفت که نتیجه اش انتشار نشریة «البرق» بود<ref>همان، ص 125</ref>.  


آثار الاخطل به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: اشعار و مقالات مطبوعاتی.
آثار الاخطل به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: اشعار و مقالات مطبوعاتی.


مضامین رایج در اشعار او تغزل، سیاست و مقاومت و... است. شعر سیاسی و اجتماعی او با زبانی برنده و حماسی همواره مردم را به آزادی، برادری و بزرگواری فرا می خواند. مسئلة فلسطین در کنار عشق به لبنان، زخمی عمیق و اندوهی جانکاه در قلب او بود که حاصلش اشعار ماندگاری در ترویج مقاومت و پایداری در برابر ظلم و وجود اسراییل است.[12]
مضامین رایج در اشعار او تغزل، سیاست و مقاومت و... است. شعر سیاسی و اجتماعی او با زبانی برنده و حماسی همواره مردم را به آزادی، برادری و بزرگواری فرا می خواند. مسئلة فلسطین در کنار عشق به لبنان، زخمی عمیق و اندوهی جانکاه در قلب او بود که حاصلش اشعار ماندگاری در ترویج مقاومت و پایداری در برابر ظلم و وجود اسراییل است <ref>همان، ص 126</ref>  <ref>ادبیات عرب در طول تاریخ در سرزمین‌های عربی شکل گرفت و ماهیت کاملاً بومی داشت، اما در دو مقطع زمانی این ادبیات خارج از محدودة کشورهای عربی شکل گرفت: اول در جریان مهاجرت به اندلس، قرطبه و اشبیلیه و دوم در ماجرای مهاجرت ادبای سوری و لبنانی به آمریکای شمالی و جنوبی. این مهاجرت تحول بزرگی در ادبیات معاصر عربی ایجاد کرد. «الرابطة العلمیه»، جریان ادبی مهجر شمالی را سازماندهی کرد. میشال نعمان معلوف با قدرت مالی خود و صرف آن در راه گسترش ادبیات مهجر جنوبی خدمت فراوان و شایان توجهی به ادبیات کرد. وی با تشکیل جلسات و نشست‌های متعدد، زمینة تشکیل یک انجمن ادبی را فراهم آورد و در نهایت انجمن ادبی مهجر جنوبی در سال 1933 میلادی در برزیل تأسیس شد. (کیهان فرهنگی، ش 222، ص 69 ـ 66)</ref>.


   
   


پی‌نوشت:


*. ادبیات عرب در طول تاریخ در سرزمین‌های عربی شکل گرفت و ماهیت کاملاً بومی داشت، اما در دو مقطع زمانی این ادبیات خارج از محدودة کشورهای عربی شکل گرفت: اول در جریان مهاجرت به اندلس، قرطبه و اشبیلیه و دوم در ماجرای مهاجرت ادبای سوری و لبنانی به آمریکای شمالی و جنوبی. این مهاجرت تحول بزرگی در ادبیات معاصر عربی ایجاد کرد. «الرابطة العلمیه»، جریان ادبی مهجر شمالی را سازماندهی کرد. میشال نعمان معلوف با قدرت مالی خود و صرف آن در راه گسترش ادبیات مهجر جنوبی خدمت فراوان و شایان توجهی به ادبیات کرد. وی با تشکیل جلسات و نشست‌های متعدد، زمینة تشکیل یک انجمن ادبی را فراهم آورد و در نهایت انجمن ادبی مهجر جنوبی در سال 1933 میلادی در برزیل تأسیس شد. (کیهان فرهنگی، ش 222، ص 69 ـ 66).






[3]. همان، ص 79.


[4]. ماهنامة ادبیات داستانی، ش 102، ص 25.


[5]. پیرایش داستان کوتاه در جهان عرب، صابر امامی، ادبیات داستانی، ش 102، ص 75.


[6]. همان، ، ص 77.


[7]. همان، ص 78.


[8]. مقاومت و پایداری در شعر عرب از آغاز تا امروز، موسی بیدج، ص 132.


[9]. الدراسات الادبیه، ش 1، ص 80.


[10]. مقاومت و پایداری در شعر معاصر عرب، ص 132.


[11]. همان، ص 125.


[12]. همان، ص 126.
 
 
 


=آداب و رسوم مردم لبنان=
=آداب و رسوم مردم لبنان=
confirmed
۳٬۹۰۲

ویرایش