۲۱٬۹۴۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
واژۀ '''«صبر»''' | واژۀ '''«صبر»''' عبارت است از ثَبات نفس و اطمینان آن و مضطرب نگشتن و مقاومت کردن در بلایا و مصایب، بهگونهای که سینه انسان تنگ نشود و خاطرش پریشان نگردد. در فرهنگ اخلاقی '''«صبر»''' عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که [[عقل]] و [[شرع]] اقتضا میکنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی میکنند<ref>زیبدی، مرتضی، تاج العروس، ج۷، ص۷۱.</ref>. | ||
=معنای لغوی= | =معنای لغوی= | ||
'''«صبر»''' | '''«صبر»''' عامترین و مهمترین صفت بازدارندۀ انسانی است. '''«صبر»''' در [[زبان عربی|لغت عرب]] به معنای خویشتنداری، حبس و در تنگنا و محدودیت قرار دادن است. | ||
و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بیتابی و بیقراری دانستهاند<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.</ref>. | و برخی نیز آن را بازداشتن نفس از اظهار بیتابی و بیقراری دانستهاند<ref>جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغة، ح ۲، ص۷۰۶.</ref>. | ||
=معنای اصطلاحی= | =معنای اصطلاحی= | ||
در فرهنگ اخلاقی '''«صبر»''' | در فرهنگ اخلاقی '''«صبر»''' عبارت است از وادار نمودن نفس به انجام آنچه که [[عقل]] و [[شرع]] اقتضا میکنند و باز داشتن از آنچه عقل و شرع نهی میکنند<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات، ص۴۷۴.</ref>. | ||
وهمچنین حفظ نفس از اضطراب، اعتراض و شکایت و همچنین به آرامش و طمأنینه گفته میشود. | وهمچنین حفظ نفس از اضطراب، اعتراض و شکایت و همچنین به آرامش و طمأنینه گفته میشود. | ||
در تعریف اصطلاحی نراقی چنین آمده: ضد جزع و بیتابی، '''«صبر»''' | در تعریف اصطلاحی نراقی چنین آمده: ضد جزع و بیتابی، '''«صبر»''' و شکیبایی است و آن عبارت است از ثبات و آرامش نفس در سختیها، بلایا و مصایب و پایداری و استقامت در برابر آنها بهطوری که از گشادگی خاطر و شادی آرامشی که پیش از حوادث داشت، بیرون نرود و زبان خود را از شکایت و اعضای خود را از حرکات ناهنجار، نگاه دارد. | ||
با توجه به تعاریف مذکور '''«صبر»''' | با توجه به تعاریف مذکور '''«صبر»''' یک صفت نفسانی بازدارنده و عامی است که دارای دو جهت عمده است: از یک سو گرایشها و تمایلات غریزی و نفسانی انسان را حبس و در قلمرو عقل و شرع محدود میکند. از سوی دیگر نفس را از مسئولیتگریزی در برابر [[عقل]] و [[شرع]] باز داشته و آن را وادار میکند که زحمت و دشواری پایبندی به وظایف الهی را بر خود هموار سازد. البته این حالت اگر به سهولت و آسانی در انسان تحقّق یابد، به آن '''«صبر»''' و هرگاه فرد خود را با زحمت و مشقّت بدان وادار سازد، تصبّر میگویند<ref>نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ج۳، ص۲۸۱، بیروت، اعلمی، ۱۴۲۲ه ق.</ref>. | ||
=تفاوت انظلام با صبر= | =تفاوت انظلام با صبر= | ||
علیرغم وضوح ظاهری این واژه، برخی آنرا تحریف کرده و آنرا به معنای انظلام (ظلمپذیری و سکوت در مقابل ظلم و ناملایمات) و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت گرفتهاند. این تفسیر که در واقع ظالمپروری و حقارتطلبی است ابداً در مورد '''«صبر»''' | علیرغم وضوح ظاهری این واژه، برخی آنرا تحریف کرده و آنرا به معنای انظلام (ظلمپذیری و سکوت در مقابل ظلم و ناملایمات) و شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت گرفتهاند. این تفسیر که در واقع ظالمپروری و حقارتطلبی است ابداً در مورد '''«صبر»''' صحیح نیست، بلکه '''«صبر»''' به معنای مقاومت، پایمردی، برخورد صحیح با مشکلات و تحکیم و تثبیت حق است، هر چند مستلزم از دستدادن مال و جان و آبرو باشد. | ||
سکوت کردن در مقابل ظلم (انظلام) (سکوت در برابر ظلم، شامل خونسردی و بیتفاوتی در مورد چارهجویی مشکلات که ظاهرا با '''«صبر»''' | سکوت کردن در مقابل ظلم (انظلام) (سکوت در برابر ظلم، شامل خونسردی و بیتفاوتی در مورد چارهجویی مشکلات که ظاهرا با '''«صبر»''' مشتبه میشود، نیز میگردد.) نظیر '''«صبر»''' است اما در معنا ضد آن میباشد، سکوت در برابر ظلم، حالتی است برخاسته از خواری و ذلت نفس که دارنده این حالت به جای مبارزه با موانع راه کمال و پیمودن راه فطرت و وصول به قرب الهی، نشستن را بر رفتن، آسانی را بر سختی و در یک کلام، تسلیم را بر مبارزه بر میگزیند. سکوت در برابر ظلم، از اقسام '''«صبر»''' بر بلا نیست، بلکه گردن نهادن به ادامه بلاهاست. بنابراین سکوت در مقابل ظلم را نباید با '''«صبر»''' که نوعی مبارزه آرام و حساب شده در جای خود میباشد، اشتباه گرفت<ref>حبیبیان، احمد، مرز فضایل و رذایل اخلاقی، ص۹۹، قم، مطبوعات دینی، بهار۸۲، دوم.</ref>. | ||
=ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام= | =ضرورت صبر در نظام اخلاقی اسلام= | ||
در تمام کتابهای آسمانی و گفتار همه پیامبران و اولیاء خدا و امامان (علیهالسلام) با تاکیدهای فراوان به '''«صبر»''' | در تمام کتابهای آسمانی و گفتار همه پیامبران و اولیاء خدا و امامان (علیهالسلام) با تاکیدهای فراوان به '''«صبر»''' و استقامت سفارش شده است بهطوری که آن را اکسیر اعظم و کیمیای کلیدی مشکلات دانستهاند و ضد آن را موجب انحرافات و بدبختیهای ویرانگر میدانند. به قول مولانا: | ||
صد هزاران کیمیا حق آفرید •••• کیمیایی همچو '''«صبر»''' | صد هزاران کیمیا حق آفرید •••• کیمیایی همچو '''«صبر»''' آدم ندید<ref>مولوی، محمد بن محمد، مثنوی معنوی، ص۴۸۳، تهران، پژوهش، ۸۳، هفتم.</ref> | ||
در سایه داشتن ویژگی '''«صبر»''' | در سایه داشتن ویژگی '''«صبر»''' و پایداری است که انسان میتواند در عرصههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی، مادی و معنوی ('''«صبر»''' علاوه بر زندگی مادی، در زندگی معنوی وجود دارد اگر انسان در برابر نفس سرکش و هوا و هوسها و زرق و برق دنیا و جاذبههای گناه ایستادگی نکند و در راه شناخت خدا و اطاعت از فرمان او با مشکلات نجنگد، هرگز به جایی نمیرسد)، رشد و تکامل نموده و به اهداف خویش دسترسی پیدا نماید. (البته باید توجه داشت که این قانون استثنائاتی دارد، و در مواردی باید به عنوان دفاع از حق قفل '''«صبر»''' و سکوت را شکست.) | ||
امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: «الصبر الظفر؛'''«صبر»''' | امام علی (علیهالسلام) میفرمایند: «الصبر الظفر؛'''«صبر»''' مساوی با پیروزی است». | ||
=اهمیت صبر در فرهنگ اسلامی= | =اهمیت صبر در فرهنگ اسلامی= | ||
کلمه '''«صبر»''' از مفاهیم بسیار مهمی است که در سرلوحه دستورهای سرنوشتساز [[قرآن]] قرار گرفته است. این واژه در ۴۵ [[سوره]] از سور [[قرآن کریم]]، بیش از صد مرتبه و در بیشتر کتب اخلاقی مطرح شده و بیانگر اهمیت این موضوع است. | کلمه '''«صبر»''' از مفاهیم بسیار مهمی است که در سرلوحه دستورهای سرنوشتساز [[قرآن]] قرار گرفته است. این واژه در ۴۵ [[سوره]] از سور [[قرآن کریم]]، بیش از صد مرتبه و در بیشتر کتب اخلاقی مطرح شده و بیانگر اهمیت این موضوع است. | ||
در اهمیت و ارزش '''«صبر»''' همین بس که [[علی بن ابی طالب|امیرمومنان علی (علیهالسلام)]] این فضیلت را یکی از اوصاف متقین و موقعیت '''«صبر»''' | در اهمیت و ارزش '''«صبر»''' همین بس که [[علی بن ابی طالب|امیرمومنان علی (علیهالسلام)]] این فضیلت را یکی از اوصاف متقین و موقعیت '''«صبر»''' را در برابر ایمان، همانند موقعیت سر نسبت به بدن میدانند. ایشان در این مورد میفرمایند: «'''«صبر»''' پیشه کنید! زیرا '''«صبر»''' برای ایمان همچون سر برای بدن است و هیچ خیری در بدن، بدون سر نیست و هیچ خیری در ایمانی که '''«صبر»''' با آن نیست نمیباشد؛ امام علی (علیهالسلام)<ref>نهجالبلاغه، ص۴۸۲، کلمات قصار، حکمت ۸۲.</ref>. | ||
این حدیث نشان میدهد که بدون صبر، ایمان کامل که التزام عملی به دین خداست امکانپذیر نیست و صبر، نقش کلیدی برای تمام ابعاد زندگی دارد. به همین دلیل در حدیث نبوی آمده است: «لا ایمان لمن لا صبر له؛<ref>نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ص۲۸۸.</ref>کسی که '''«صبر»''' و استقامت ندارد، ایمان او پایدار نخواهد ماند.» | این حدیث نشان میدهد که بدون صبر، ایمان کامل که التزام عملی به دین خداست امکانپذیر نیست و صبر، نقش کلیدی برای تمام ابعاد زندگی دارد. به همین دلیل در حدیث نبوی آمده است: «لا ایمان لمن لا صبر له؛<ref>نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، ص۲۸۸.</ref>کسی که '''«صبر»''' و استقامت ندارد، ایمان او پایدار نخواهد ماند.» | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
==انواع صبر از جهات مختلف== | ==انواع صبر از جهات مختلف== | ||
بر مبنای مفهوم عام و گستردهای که برای '''«صبر»''' | بر مبنای مفهوم عام و گستردهای که برای '''«صبر»''' بیان شد، عالمان اخلاق از جهات مختلف انواع متعددی برای '''«صبر»''' بیان داشتهاند که مهمترین آنها به اختصار بیان میگردد. | ||
← مفهوم | ← مفهوم | ||
بر طبق تعاریف پیشگفته، گاهی مراد از صبر، ایجاد هر نوع محدودیت در جاذبهها و دافعههای نفسانی است که مفهومی عام است و گاهی مراد از آن صرفاً بازداشتن نفس از اظهار بیتابی و عدم رضایت نسبت به امور ناخوشایند و سختیها است. بنابراین '''«صبر»''' | بر طبق تعاریف پیشگفته، گاهی مراد از صبر، ایجاد هر نوع محدودیت در جاذبهها و دافعههای نفسانی است که مفهومی عام است و گاهی مراد از آن صرفاً بازداشتن نفس از اظهار بیتابی و عدم رضایت نسبت به امور ناخوشایند و سختیها است. بنابراین '''«صبر»''' دارای دو مفهوم است که گاهی در مفهوم خاص به کار میرود. | ||
← موضوع | ← موضوع | ||
'''«صبر»''' در مفهوم عام خود، از حیث موضوع دارای انواع متعددی است: گاهی '''«صبر»''' | '''«صبر»''' در مفهوم عام خود، از حیث موضوع دارای انواع متعددی است: گاهی '''«صبر»''' بر سختیها و مصیبتها و عدم اضطراب و پریشانی و حفظ سعه صدر در مقابل آنها است، که به آن '''«صبر»''' بر مکروهات میگویند و در مقابل آن جزع و بیقراری وجود دارد. نوع شایع و رایج آن همین قسم است. '''«صبر»''' بر دشواریهای جنگ شجاعت نام دارد و در مقابل آن جُبن و ترس قرار دارد. گاهی در مقابل سرکشی و طغیان غضب و خشم است، که حِلم و کظم غیظ نام دارد. | ||
'''«صبر»''' | |||
گاهی صبر، در انجام عبادت است که در مقابل آن فسق قرار داد و به مفهوم عدم پایبندی به عبادات شرعی است. | گاهی صبر، در انجام عبادت است که در مقابل آن فسق قرار داد و به مفهوم عدم پایبندی به عبادات شرعی است. | ||
گاهی '''«صبر»''' | گاهی '''«صبر»''' در برابر شهوات شکم و غریزه جنسی است که عفت نام دارد و در مقابل غریزه دنیاطلبی و زیادهخواهی است که زُهد نام دارد و در مقابل آن حرص قرار میگیرد. | ||
گاهی نیز '''«صبر»''' | گاهی نیز '''«صبر»''' بر کتمان اسرار است که رازداری نام دارد. و '''«صبر»''' در اجتناب از خوردن و آشامیدن را صوم ([[روزه]]) گویند. | ||
'''«صبر»''' در یک تقسیمبندی کلی به دو قسم تقسیم میشود: | '''«صبر»''' در یک تقسیمبندی کلی به دو قسم تقسیم میشود: | ||
خط ۷۹: | خط ۷۸: | ||
'''«صبر»''' بدنی در مقابل مشقتهایی است که بر بدن و جسم انسان وارد میشود. | '''«صبر»''' بدنی در مقابل مشقتهایی است که بر بدن و جسم انسان وارد میشود. | ||
این | این صبر یا با عمل تحقق مییابد، مثل قیام به عبادات مشکل، یا با تحمل و استقامت، مثل '''«صبر»''' بر کتکهای شدید، امراض بزرگ و جراحات هولناک، که قرآن کریم درباره صبر ایوب نبی در برابر امراض و مصیبتهایش اینگونه از او یاد میکند: «وَاذْکُرْ عَبْدَنا أَیُّوبَ إِذْ نادی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذابٍ... إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا؛ | ||
و به خاطر بیاور بنده ما حضرت ایّوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است... ما ایوب را شکیبا یافتیم.» | و به خاطر بیاور بنده ما حضرت ایّوب را، هنگامی که پروردگارش را خواند (و گفت: پروردگارا!) شیطان مرا به رنج و عذاب افکنده است... ما ایوب را شکیبا یافتیم.» | ||
حضرت ایوب (علیهالسلام) یکی از انبیاء بزرگ الهی است که دارای مال و فرزندان فراوان و بسیار اهل بخشش بود. | حضرت ایوب (علیهالسلام) یکی از انبیاء بزرگ الهی است که دارای مال و فرزندان فراوان و بسیار اهل بخشش بود. | ||
او مورد امتحانهای سخت الهی قرار گرفت، اموال او از بین رفت، فرزندان او هلاک شدند، بدن او دچار امراض سخت شد، اما او در برابر کوه مصائب و مرضهای شدیدی که بر او وارد | او مورد امتحانهای سخت الهی قرار گرفت، اموال او از بین رفت، فرزندان او هلاک شدند، بدن او دچار امراض سخت شد، اما او در برابر کوه مصائب و مرضهای شدیدی که بر او وارد شد،صبر نمود و هیچ شکایتی نکرد، لذا به عنوان اسوه و الگوی صبر شناخته شد<ref>طباطبائی، سیّدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۷، ص۲۰۹-۲۰۸، قم، جامعۀ مدرسین حوزۀ علمیه قم، ۱۴۱۷ق، چاپ پنجم.</ref>. | ||
'''نفسی''' | '''نفسی''' | ||
یکی از اقسام صبر، '''«صبر»''' | یکی از اقسام صبر، '''«صبر»''' در مقابل شهوات نفسانی است که قرآن اینگونه بیان کرده است: «فَأَمَّا مَنْ طَغی وَ آثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا... وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی...؛ | ||
امّا آن کسی که طغیان کرده، و زندگی دنیا را مقدّم داشته... و آنکس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد...» | امّا آن کسی که طغیان کرده، و زندگی دنیا را مقدّم داشته... و آنکس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی بازدارد...» | ||
این آیه به دو گروه از انسانها اشاره دارد که یک گروه از آنها در مقابل هوای نفس خود سر فرود آورده و در مقابل زرق و برق آن، | این آیه به دو گروه از انسانها اشاره دارد که یک گروه از آنها در مقابل هوای نفس خود سر فرود آورده و در مقابل زرق و برق آن، صبر خود را از کف داده، اما گروه دیگر به خاطر ترس از مقام پروردگار خویش، نفس خویش را حبس نموده و صبر را پیشه خود میسازد. | ||
=انگیزه صبر= | =انگیزه صبر= | ||
خط ۹۶: | خط ۹۵: | ||
از نظر قرآن، '''«صبر»''' در صورتی ارزشمند است که به قصد تقرب و برای کسب رضای الهی باشد که خداوند صاحبان عقل را چنین ستوده است: «إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب... وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّار؛ | از نظر قرآن، '''«صبر»''' در صورتی ارزشمند است که به قصد تقرب و برای کسب رضای الهی باشد که خداوند صاحبان عقل را چنین ستوده است: «إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْباب... وَالَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ... أُولئِکَ لَهُمْ عُقْبَی الدَّار؛ | ||
تنها صاحبان اندیشه متذکر میشوند... و | تنها صاحبان اندیشه متذکر میشوند... و آنها که بخاطر ذات (پاک) پروردگارشان شکیبایی میکنند و نماز را برپا میدارند... پایان نیک سرای دیگر، از آن آنهاست.» | ||
این آیه به صفات اولوالالباب اشاره نموده که یکی از این صفات '''«صبر»''' | این آیه به صفات اولوالالباب اشاره نموده که یکی از این صفات '''«صبر»''' بر مصائب در راه کسب رضای الهی است. | ||
=مراتب= | =مراتب= | ||
در بسیاری از گفتار و نوشتار علمای اخلاق و بزرگان اسلام، '''«صبر»''' | در بسیاری از گفتار و نوشتار علمای اخلاق و بزرگان اسلام، '''«صبر»''' به سه شاخه تقسیم شده است: | ||
بزرگان اخلاق، این تقسیم سهگانه را از روایات اسلامی نیز گرفتهاند، همانند روایتی که از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است: «'''«صبر»''' | بزرگان اخلاق، این تقسیم سهگانه را از روایات اسلامی نیز گرفتهاند، همانند روایتی که از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است: «'''«صبر»''' بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر معصیت، کسی که صبر بر مصیبت کند و آنرا با شکیبایی و صبر جمیل تحمل نماید، خداوند سیصد درجه برایش مینویسد که فاصله میان هر درجه همانند فاصله آسمان و زمین است و هر کس صبر بر طاعت کند، خداوند ششصد درجه برایش مینویسد که فاصله هر یک با دیگری همانند فاصله انتهای زمین تا عرش خداست و هر کس صبر بر معصیت کند، خداوند نهصد درجه برایش مینویسد که فاصله هر یک با دیگری، همانند فاصله منتهای زمین تا منتهای عرش خداست.» | ||