confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
با این نگاه مسئله را تحلیل کنیم. فرض کنید کسی درد شدیدی در قلب خود احساس میکند و میخواهد به [[زیارت]] برود و با زیارت شفا بگیرد. اگر واقعا درد قلب او با یک رشد معنوی همراه باشد، اگر امام در وی تصرفی کند و قلب او را درمان کند، آیا او را شفا داده است یا مریض کرده است؟ | با این نگاه مسئله را تحلیل کنیم. فرض کنید کسی درد شدیدی در قلب خود احساس میکند و میخواهد به [[زیارت]] برود و با زیارت شفا بگیرد. اگر واقعا درد قلب او با یک رشد معنوی همراه باشد، اگر امام در وی تصرفی کند و قلب او را درمان کند، آیا او را شفا داده است یا مریض کرده است؟ | ||
در نگاه دینی و فلسفه الهی، در صورتی که قلب این شخص خوب شود، او بیمارتر شده است زیرا بیماری از جسم او رخت بربسته و به روح وی منتقل شده است و بیماری روح، قابل مقایسه با بیماری جسم نیست. بیماری از یک لایه ظاهری زدوده شده و به یک لایه عمیقتر سرایت کرده است. انتقال بیماری به این لایه مساوی است با دور شدن شخص از سعادت ابدی. شفا یافتن زمانی صدق میکند که همه ابعاد وجودی انسان در مسیر سعادت قرار بگیرد. اگر واقعا سلامت قلب با سلامت روح در تعارض باشد، نمیتوان بهبودی قلب را شفا نامید. | در نگاه دینی و فلسفه الهی، در صورتی که قلب این شخص خوب شود، او بیمارتر شده است زیرا بیماری از جسم او رخت بربسته و به [[روح]] وی منتقل شده است و بیماری روح، قابل مقایسه با بیماری جسم نیست. بیماری از یک لایه ظاهری زدوده شده و به یک لایه عمیقتر سرایت کرده است. انتقال بیماری به این لایه مساوی است با دور شدن شخص از سعادت ابدی. شفا یافتن زمانی صدق میکند که همه ابعاد وجودی انسان در مسیر سعادت قرار بگیرد. اگر واقعا سلامت قلب با سلامت روح در تعارض باشد، نمیتوان بهبودی قلب را شفا نامید. | ||
بیماریهای جسمی همواره مذموم نیست. بسیاری از بیماریهای جسمی موجب رشد و سعادت و سلامت است. پس اگر چنین شخصی به محضر [[امام]] برود، با این اینکه محضر امام دارالشفاء است، باز هم درد قلب او خوب نشده و کماکان مریض باقی میماند. امام دریای رحمت و مهربانی است. سالم نمودن عضو از اعضاء جسم یک زائر و انتقال بیماری به لایه عمیقتر وجود او که روح باشد، تناسبی با رحمت و مهربانی معصوم ندارد. | بیماریهای جسمی همواره مذموم نیست. بسیاری از بیماریهای جسمی موجب رشد و سعادت و سلامت است. پس اگر چنین شخصی به محضر [[امام]] برود، با این اینکه محضر امام دارالشفاء است، باز هم درد قلب او خوب نشده و کماکان مریض باقی میماند. امام دریای رحمت و مهربانی است. سالم نمودن عضو از اعضاء جسم یک زائر و انتقال بیماری به لایه عمیقتر وجود او که روح باشد، تناسبی با رحمت و مهربانی معصوم ندارد. | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
برخی عقیده دارند که منظور از این شفا، شفای جسمی است و همگان در این موارد شفا جسمی میگیرند. این سخن افراط است و مثال نقض دارد. زیرا در برخی از موارد بیماران شفای جسمی نمیگیرند. | برخی عقیده دارند که منظور از این شفا، شفای جسمی است و همگان در این موارد شفا جسمی میگیرند. این سخن افراط است و مثال نقض دارد. زیرا در برخی از موارد بیماران شفای جسمی نمیگیرند. | ||
برخی دیگر نیز به این خاطر که میدیدند افراد به حرمهای مطهر مراجعه میکنند و خوب نمیشوند، میگفتند که منظور از دارالشفاء، شفای روحی است نه شفای جسمی. لکن گفته شد که درمان نشدن برخی از بیماریهای زوار، با شفابخشی حقیقی هیچ تنافی ندارد. در ثانی وقتی به روایات نگاه میکنیم، روایات کاملا و به صورت شفاف از شفایی صحبت میکنند که شامل شفا ظاهری نیز میشود و مردم را برای همین بیماریهای جسمی به زیارت و توسل و تربت [[حضرت سیدالشهداء]] ارجاع میدهند و نمیشود این روایات را صرفا ناظر به شفا باطنی دانست. | برخی دیگر نیز به این خاطر که میدیدند افراد به حرمهای مطهر مراجعه میکنند و خوب نمیشوند، میگفتند که منظور از دارالشفاء، شفای روحی است نه شفای جسمی. لکن گفته شد که درمان نشدن برخی از بیماریهای زوار، با شفابخشی حقیقی هیچ تنافی ندارد. در ثانی وقتی به روایات نگاه میکنیم، روایات کاملا و به صورت شفاف از شفایی صحبت میکنند که شامل شفا ظاهری نیز میشود و مردم را برای همین بیماریهای جسمی به زیارت و توسل و تربت [[امام حسین|حضرت سیدالشهداء]] ارجاع میدهند و نمیشود این روایات را صرفا ناظر به شفا باطنی دانست. | ||
پس در نگاه [[ادیان]] و فلسفه الهی، به این دلیل که وجود انسان مرکب از جسم و روح است، شفا او نیز شفا برآیندی است. | پس در نگاه [[ادیان]] و فلسفه الهی، به این دلیل که وجود انسان مرکب از جسم و روح است، شفا او نیز شفا برآیندی است. |