آزادی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۲۲
جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - '[[رده: ' به '[[رده:')
جز (تمیزکاری)
خط ۲: خط ۲:
انسان از دیدگاه اسلام مسئول است و مسئولیت بدون آزادی معنا ندارد. بی‌مسئولیتی و بی‌قید و بند بودن نیز در اسلام معنا ندارد.
انسان از دیدگاه اسلام مسئول است و مسئولیت بدون آزادی معنا ندارد. بی‌مسئولیتی و بی‌قید و بند بودن نیز در اسلام معنا ندارد.


==ابعاد آزادی==
== ابعاد آزادی ==
در اسلام این مفهوم در دو بعد [[تکوین]] و [[تشریع]] بررسی شده است. از نظر تکوینی، انسان آزاد است و می‌تواند برای خود تصمیم بگیرد. در حقیقت این آزادی وسیله‌ای برای رسیدن به کمال، در نزد او به امانت سپرده شده است.
در اسلام این مفهوم در دو بعد [[تکوین]] و [[تشریع]] بررسی شده است. از نظر تکوینی، انسان آزاد است و می‌تواند برای خود تصمیم بگیرد. در حقیقت این آزادی وسیله‌ای برای رسیدن به کمال، در نزد او به امانت سپرده شده است.
از نظر تشریعی، با توجه به اینکه نظام تشریعی هماهنگ با نظام تکوین است، انسان هم در اعمال و کردار و هم در افکار و حوزه های مختلف آزاد است و در تنها کتاب آسمانی تحریف نشده که [[قرآن]] است، آیاتی گویای این مطلب نازل شده است.
از نظر تشریعی، با توجه به اینکه نظام تشریعی هماهنگ با نظام تکوین است، انسان هم در اعمال و کردار و هم در افکار و حوزه های مختلف آزاد است و در تنها کتاب آسمانی تحریف نشده که [[قرآن]] است، آیاتی گویای این مطلب نازل شده است.
==آیات مرتبط با آزادی==
== آیات مرتبط با آزادی ==
خداوند می‌فرماید:
خداوند می‌فرماید:
«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» <ref>سوره انسان: آیه۳.</ref>
«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» <ref>سوره انسان: آیه۳.</ref>
خط ۱۴: خط ۱۴:
ترجمه:
ترجمه:


==آزادی در دیدگاه اندیشمندان مسلمان==
== آزادی در دیدگاه اندیشمندان مسلمان ==
میرزای نائینی(ره) در‌این‌باره می‌نویسد:
میرزای نائینی(ره) در‌این‌باره می‌نویسد:
«آزادی حقیقتش عبارت از رها بودن از قید تحکمات [[طاغوت]] و نتیجه مقصود از آن، بی‌مانعی از موجبات تنبه ملت و بازشدن چشم و گوش است و پی بردنشان به مبادی ترقی و شرف و استقلال وطن و قیومیت‌شنناسی و اهتمامشان در حفظ دین و تحفظ بر ناموس. اگر دانش د اتحادشان در انتزاع حریت موهبه الاهیه استنقاذ حقوق مغصوبه ملیه برخورد نشان به تحصیل معارف و تهذیب اخلاق و استکمالات نوعیه و امثلا ذلک است» <ref>میرزای نائینی، تنبیه الامامة وتنزیه الملة، ص۱۲۱.</ref>
«آزادی حقیقتش عبارت از رها بودن از قید تحکمات [[طاغوت]] و نتیجه مقصود از آن، بی‌مانعی از موجبات تنبه ملت و بازشدن چشم و گوش است و پی بردنشان به مبادی ترقی و شرف و استقلال وطن و قیومیت‌شنناسی و اهتمامشان در حفظ دین و تحفظ بر ناموس. اگر دانش د اتحادشان در انتزاع حریت موهبه الاهیه استنقاذ حقوق مغصوبه ملیه برخورد نشان به تحصیل معارف و تهذیب اخلاق و استکمالات نوعیه و امثلا ذلک است» <ref>میرزای نائینی، تنبیه الامامة وتنزیه الملة، ص۱۲۱.</ref>
خط ۳۴: خط ۳۴:
آیت‌الله [[جوادی آملی]] با استناد به [[آیات]] و [[روایات]] در‌این‌باره معتقدند: «آزادی از دیدگاه اسام یعنی رها شدن از بردگی و اطاعت غیر [[خدا]]... پس آزادی حقیقی انسان در این است که بار استغفار خود را از بندگان پیش برهاند و با [[ایمان]] و عمل صالح در زمره اصحاب یمین قرار گیرد. این آزادی است که می‌تواند مقدمه حیات اصیل و رفیع باشد و «فَک‌ُّ رَقَبَةٍ» حقیقی همین است. <ref>فلسفه حقوق، ج۱، ص189.</ref>
آیت‌الله [[جوادی آملی]] با استناد به [[آیات]] و [[روایات]] در‌این‌باره معتقدند: «آزادی از دیدگاه اسام یعنی رها شدن از بردگی و اطاعت غیر [[خدا]]... پس آزادی حقیقی انسان در این است که بار استغفار خود را از بندگان پیش برهاند و با [[ایمان]] و عمل صالح در زمره اصحاب یمین قرار گیرد. این آزادی است که می‌تواند مقدمه حیات اصیل و رفیع باشد و «فَک‌ُّ رَقَبَةٍ» حقیقی همین است. <ref>فلسفه حقوق، ج۱، ص189.</ref>


==مبانی آزادی در اسلام==
== مبانی آزادی در اسلام ==
===مبانی معرفت‌شناختی===
=== مبانی معرفت‌شناختی ===
این مبنا شکل گرفته از اصول زیر است و پیکره آن را دو عقیده مهم تشکیل می‌دهد:
این مبنا شکل گرفته از اصول زیر است و پیکره آن را دو عقیده مهم تشکیل می‌دهد:


خط ۴۲: خط ۴۲:
وحی الهی: یکی از ابزارهای شناخت و در معرفت‌شناسی اسلام، وحی است. هنگامی که وحی به عنوان ابزار شناخت مطرح باشد، تئولوژی یا خداشناسی اصلاح گشته و بر اساس شناخت صحیح و دقیق از خداوند، شأنیت و جایگاه حقیقی انسان نیز روشن می‌گردد.
وحی الهی: یکی از ابزارهای شناخت و در معرفت‌شناسی اسلام، وحی است. هنگامی که وحی به عنوان ابزار شناخت مطرح باشد، تئولوژی یا خداشناسی اصلاح گشته و بر اساس شناخت صحیح و دقیق از خداوند، شأنیت و جایگاه حقیقی انسان نیز روشن می‌گردد.


===مبانی انسان‌شناختی===
=== مبانی انسان‌شناختی ===
اسلام انسان را خخلیفه خدا معرفی و برای او رسالت ویژه‌ای درنظر گرفته است. بنابراین همه اعمال و رفتار او باید بر مدار هدایت و کمال باشد. او دارای عقل (مایه برتری او بر سایر موجودات) است که توانسته به کمک آن لطیف‌ترین حقیقت‌ها را کشف کند. او با عنصر آزادی می‌تواند به اوج کمال برسد یا خود را به حضیض خواری بکشاند.  
اسلام انسان را خخلیفه خدا معرفی و برای او رسالت ویژه‌ای درنظر گرفته است. بنابراین همه اعمال و رفتار او باید بر مدار هدایت و کمال باشد. او دارای عقل (مایه برتری او بر سایر موجودات) است که توانسته به کمک آن لطیف‌ترین حقیقت‌ها را کشف کند. او با عنصر آزادی می‌تواند به اوج کمال برسد یا خود را به حضیض خواری بکشاند.  


بنابراین مبنای آزادی در اسلام یکی ربوبیت و دیگری جایگاه انسان است که بر اساس این دو مولفه جایگاه و قلمرو آزادی در اسلام روشن می‌شود.
بنابراین مبنای آزادی در اسلام یکی ربوبیت و دیگری جایگاه انسان است که بر اساس این دو مولفه جایگاه و قلمرو آزادی در اسلام روشن می‌شود.


==عوامل محدود کننده آزادی==
== عوامل محدود کننده آزادی ==
برخی معتقدند انسان آزاد خلق شده، ولی در میان قیدها به دنیا آمده است. این قیدها عبارتند از: وراثت، محیط جغرافیایی، محیط اجتماعی، تاریخ و عوامل زمانی. <ref>مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی،ج۴، ص۴۶.</ref>
برخی معتقدند انسان آزاد خلق شده، ولی در میان قیدها به دنیا آمده است. این قیدها عبارتند از: وراثت، محیط جغرافیایی، محیط اجتماعی، تاریخ و عوامل زمانی. <ref>مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۴، ص۴۶.</ref>


شهید مطهری درباره عوامل یاد شده می‌فرماید: «انسان در عین حالی که نمی‌تواند رابطه‌اش را با عوامل ذکر شده قطع نماید، ولی تا حدود زیادی می‌تواند بر آنها پیروز شود. انسان به حکم نیروی [[عقل]] و علم و اراده و ایمان تغییراتی در آنها داده و خود مالک [[سرنوشت]] خویش است.
شهید مطهری درباره عوامل یاد شده می‌فرماید: «انسان در عین حالی که نمی‌تواند رابطه‌اش را با عوامل ذکر شده قطع نماید، ولی تا حدود زیادی می‌تواند بر آنها پیروز شود. انسان به حکم نیروی [[عقل]] و علم و اراده و ایمان تغییراتی در آنها داده و خود مالک [[سرنوشت]] خویش است.
خط ۵۴: خط ۵۴:
اما درباره قانون باید گفت: این عامل ضمن آنکه با قاطعیت و جدیت، حقوق و آزادی‌های حقه افراد جامعه را به آنها اعطا می‌کند، ضوابطی را هم برای جلوگیری از [[افراط]] و تفریط‌هاست، یعنی مانع سوءاستفاده از حقوق آزادی‌ها می‌شود.» <ref>نظریه سیاسی اسلام، ج۱، ص۲۰۹.</ref>
اما درباره قانون باید گفت: این عامل ضمن آنکه با قاطعیت و جدیت، حقوق و آزادی‌های حقه افراد جامعه را به آنها اعطا می‌کند، ضوابطی را هم برای جلوگیری از [[افراط]] و تفریط‌هاست، یعنی مانع سوءاستفاده از حقوق آزادی‌ها می‌شود.» <ref>نظریه سیاسی اسلام، ج۱، ص۲۰۹.</ref>


دومین عامل محدودیت آزادی، دین است. دین از آنجا که امری فطری است و برنامه‌هایی نیز برای سعادت انسان دارد، بنابراین با اولویت تمام و حاکمیت کامل بر شئونات افراد جامعه از آن جهت که مشتمل بر قوانین اجتماعی و سیاسی نیز هست، رفتارهای اجتماعی و سیاسی انسانها را پردازش و محدود کرده و حکم می‌کند که آن رفتارها در چهارچوب خاص خود انجام پذیرد. <ref>ر.ک: نظریفه سیاسی اسلام، ج۱.</ref>
دومین عامل محدودیت آزادی، دین است. دین از آنجا که امری فطری است و برنامه‌هایی نیز برای سعادت انسان دارد، بنابراین با اولویت تمام و حاکمیت کامل بر شئونات افراد جامعه از آن جهت که مشتمل بر قوانین اجتماعی و سیاسی نیز هست، رفتارهای اجتماعی و سیاسی انسانها را پردازش و محدود کرده و حکم می‌کند که آن رفتارها در چهارچوب خاص خود انجام پذیرد. <ref>ر. ک: نظریفه سیاسی اسلام، ج۱.</ref>


امام خمینی(ره) در این زمینه می‌فرماید: «آن مقداری که خدای تبارک و تعالی به ما آزادی داده است، در آن مقدار آزاد هستیم... هیچ انسانی آزاد نیست که برادر خویش را اذیت کند.» <ref>صحیفه نور، ج۷، ص202.</ref>
امام خمینی(ره) در این زمینه می‌فرماید: «آن مقداری که خدای تبارک و تعالی به ما آزادی داده است، در آن مقدار آزاد هستیم... هیچ انسانی آزاد نیست که برادر خویش را اذیت کند.» <ref>صحیفه نور، ج۷، ص202.</ref>
۴٬۹۳۳

ویرایش