۴٬۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تمیزکاری) |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تالیفات فارسی تصوف''' پس از اواسط سده 4ق آغاز گردید. [[زبان عربی]] در [[جهان اسلام]] تا اواسط سدۀ ۴ق/۱۰م تنها زبان برای نوشتن مطالب دینی شناخته شده بود و علمای ایرانی، همانند علمای عربزبان، آثار خود را به عربی مینوشتند. اما رفتهرفته در قرون متمادی، آثار عرفانی به [[زبان فارسی]] رواج یافت و فارسی به عنوان یکی از زبانهای مهم آثار عرفانی درآمد. | |||
زبان عربی در جهان اسلام تا اواسط سدۀ ۴ق/۱۰م تنها زبان برای نوشتن مطالب دینی شناخته شده بود و علمای ایرانی، همانند علمای عربزبان، آثار خود را به عربی مینوشتند. | |||
اما | |||
=سیر نگارش آثار فارسی= | =سیر نگارش آثار فارسی= | ||
==ترجمه آثار عربی== | == ترجمه آثار عربی == | ||
زبان عربی در جهان اسلام تا اواسط سدۀ ۴ق/۱۰م تنها زبان برای نوشتن مطالب دینی شناخته شده بود و علمای ایرانی، همانند علمای عربزبان، آثار خود را به عربی مینوشتند. | زبان عربی در جهان اسلام تا اواسط سدۀ ۴ق/۱۰م تنها زبان برای نوشتن مطالب دینی شناخته شده بود و علمای ایرانی، همانند علمای عربزبان، آثار خود را به عربی مینوشتند. | ||
البته، گاهی بعضی از نویسندگان از عبارات یا جملات فارسی نیز در نوشتههای خود استفاده میکردند، مانند حکیم ابوعبدالله محمد تِرمِذی، یکی از نویسندگان قرن ۳ق در خراسان که شمار قابل ملاحظهای از کلمات فارسی در آثار او دیده میشود، <ref>پورجوادی، نصرالله، فارسیگویی عارفان نخستین (۲)، ص۸-۱۶، نشر دانش، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۲۰، شم ۱.</ref> ولی استفاده از زبان فارسی در آثار مکتوب از این حد تجز نمیکرد. | البته، گاهی بعضی از نویسندگان از عبارات یا جملات فارسی نیز در نوشتههای خود استفاده میکردند، مانند حکیم ابوعبدالله محمد تِرمِذی، یکی از نویسندگان قرن ۳ق در خراسان که شمار قابل ملاحظهای از کلمات فارسی در آثار او دیده میشود، <ref>پورجوادی، نصرالله، فارسیگویی عارفان نخستین (۲)، ص۸-۱۶، نشر دانش، تهران، ۱۳۸۲ش، س ۲۰، شم ۱.</ref> ولی استفاده از زبان فارسی در آثار مکتوب از این حد تجز نمیکرد. | ||
از اواسط سدۀ ۴ق/۱۰م و با پدید آمدن کتابی با عنوان ترجمۀ تفسیر طبری بود که تحول بزرگی در خراسان رخ داد و در طی آن زبان فارسی رسماً به عنوان زبان دینی در کتابت شناخته شد و از اوایل سدۀ ۵ ق به بعد صوفیان آثار متنوعی به این زبان تألیف کـردند. یک دسته از این آثار تفاسیر صوفیانه بر قرآن بود. | از اواسط سدۀ ۴ق/۱۰م و با پدید آمدن کتابی با عنوان ترجمۀ تفسیر طبری بود که تحول بزرگی در خراسان رخ داد و در طی آن زبان فارسی رسماً به عنوان زبان دینی در کتابت شناخته شد و از اوایل سدۀ ۵ ق به بعد صوفیان آثار متنوعی به این زبان تألیف کـردند. یک دسته از این آثار تفاسیر صوفیانه بر قرآن بود. | ||
==تفاسیر سوره یوسف== | == تفاسیر سوره یوسف == | ||
از نیمۀ دوم سدۀ ۵ق/۱۱م به بعد چندین اثر در تفسیر سورۀ یوسف نوشته شد. | از نیمۀ دوم سدۀ ۵ق/۱۱م به بعد چندین اثر در تفسیر سورۀ یوسف نوشته شد. | ||
=== انیس المریدین=== | === انیس المریدین === | ||
یکی از | یکی از آنها کتابی به نام انیس المریدین و روضة المحبین تألیف ابونصر احمد بن احمد بخاری است که در ۴۷۵ق در بلخ نوشته شده است. | ||
مؤلف ابتدا داستان حضرت یوسف را به تفصیل شرح داده، ولی بعداً قصههای پیامبران دیگر را نیز به آن افزوده، و کتاب خود را تاج القصص نامیده است. | مؤلف ابتدا داستان حضرت یوسف را به تفصیل شرح داده، ولی بعداً قصههای پیامبران دیگر را نیز به آن افزوده، و کتاب خود را تاج القصص نامیده است. | ||
این تفسیر که تاکنون چاپ نشده است، تا حدودی جنبۀ زاهدانه و صوفیانه دارد، و در آن حکایتی چند از بعضی از عارفان و صوفیان مانند شبلی، رابعه و یحیی معاذ رازی نقل شده است، ولی تصوفی که در این تفسیر دیده میشود، تصوف شرق خراسان، بخارا، سمرقند و بلخ است و با تصوف عاشقانهای که در غرب خراسان، به خصوص شهرهایی چون نیشابور و طوس پدید آمده است، تفاوت دارد. | این تفسیر که تاکنون چاپ نشده است، تا حدودی جنبۀ زاهدانه و صوفیانه دارد، و در آن حکایتی چند از بعضی از عارفان و صوفیان مانند شبلی، رابعه و یحیی معاذ رازی نقل شده است، ولی تصوفی که در این تفسیر دیده میشود، تصوف شرق خراسان، بخارا، سمرقند و بلخ است و با تصوف عاشقانهای که در غرب خراسان، به خصوص شهرهایی چون نیشابور و طوس پدید آمده است، تفاوت دارد. | ||
=== الستین الجامع=== | === الستین الجامع === | ||
داستان قرآنی یوسف و عشق زلیخا به او موضوع چند کتاب مستقل دیگر نیز قرار گرفته است. | داستان قرآنی یوسف و عشق زلیخا به او موضوع چند کتاب مستقل دیگر نیز قرار گرفته است. | ||
یکی از | یکی از آنها کتاب الستین الجامع للطائف البساتین معروف به «تفسیر سورۀ یوسف» املای احمد بن محمد بن زید طوسی است. | ||
در این کتاب تعالیم عرفانی، لطایف و نکات ذوقی در ضمن داستان یوسف بیان شده، و نویسنده از اشعار صوفیانه نیز استفاده کرده است. | در این کتاب تعالیم عرفانی، لطایف و نکات ذوقی در ضمن داستان یوسف بیان شده، و نویسنده از اشعار صوفیانه نیز استفاده کرده است. | ||
هویت این مؤلف دقیقاً معلوم نیست، ولی بسیاری از مطالب کتاب شبیه به اثر مشابهی به عربی منسوب به احمد غزالی (د ۵۲۰ق) است که بحر المحبة فی اسرار المودة نام دارد و در تفسیر سورۀ یوسف نوشته شده است. | هویت این مؤلف دقیقاً معلوم نیست، ولی بسیاری از مطالب کتاب شبیه به اثر مشابهی به عربی منسوب به احمد غزالی (د ۵۲۰ق) است که بحر المحبة فی اسرار المودة نام دارد و در تفسیر سورۀ یوسف نوشته شده است. | ||
=== مثنوی یوسف و زلیخا=== | === مثنوی یوسف و زلیخا === | ||
داستان حضرت یوسف بعدها نیز همچنان مورد توجه مشایخ و نویسندگان صوفیه قرار گرفت و یکی از مثنویهای عاشقانۀ عبدالرحمان جامی (د ۹۸۰ق) در هفت اورنگ، مثنوی یوسف و زلیخاست. | داستان حضرت یوسف بعدها نیز همچنان مورد توجه مشایخ و نویسندگان صوفیه قرار گرفت و یکی از مثنویهای عاشقانۀ عبدالرحمان جامی (د ۹۸۰ق) در هفت اورنگ، مثنوی یوسف و زلیخاست. | ||
=== کشف الاسرار=== | === کشف الاسرار === | ||
تفسیر صوفیانۀ کاملی که از دیدگاه تصوف عاشقانۀ خراسان به فارسی نوشته شده است، کشف الاسرار و عدة الابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی است. | تفسیر صوفیانۀ کاملی که از دیدگاه تصوف عاشقانۀ خراسان به فارسی نوشته شده است، کشف الاسرار و عدة الابرار ابوالفضل رشیدالدین میبدی است. | ||
این تفسیر در ۳ نوبت تنظیم و تدوین شده است: نوبت اول ترجمۀ لفظ به لفظ آیات است، نوبت دوم تفسیر ظاهری است با وجوه معانی و بیان احکام و سبب نزول آیات، و نوبت سوم تفسیر عرفانی و صوفیانه است که در آن رموز عارفانه و اشعار عاشقانه و حکایات و اشارات صوفیان و لطایف مذکّران و بسیاری از سخنان صوفی حنبلی هرات، خواجه عبدالله انصاری (د ۴۸۱ق/۱۰۸۸م) نقل شده است. <ref>میبدی، رشیدالدین، ج۱، ص۱، کشف الاسرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۵۷ش.</ref>" | این تفسیر در ۳ نوبت تنظیم و تدوین شده است: نوبت اول ترجمۀ لفظ به لفظ آیات است، نوبت دوم تفسیر ظاهری است با وجوه معانی و بیان احکام و سبب نزول آیات، و نوبت سوم تفسیر عرفانی و صوفیانه است که در آن رموز عارفانه و اشعار عاشقانه و حکایات و اشارات صوفیان و لطایف مذکّران و بسیاری از سخنان صوفی حنبلی هرات، خواجه عبدالله انصاری (د ۴۸۱ق/۱۰۸۸م) نقل شده است. <ref>میبدی، رشیدالدین، ج۱، ص۱، کشف الاسرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، ۱۳۵۷ش.</ref>" | ||
=پانویس= | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده:تصوف]] |