عباس بن عبدالمطلب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (جایگزینی متن - 'آن‌ها' به 'آنها')
جز (تمیزکاری)
خط ۳۱: خط ۳۱:
2. از [[علی(ع)]] نقل است که فرمود:
2. از [[علی(ع)]] نقل است که فرمود:
<br>
<br>
قَالَ رَسُولُ اللهِ: احْفَظُونِی فِی عَمِّی الْعَبَّاسِ فَإِنَّهُ بَقِیةُ آبَائِی : پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: مرا درباره عمویم عباس رعایت کنید که او یادگار پدرانم می‌باشد.<ref>المسترشد فی امامة علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) محمد بن جریر بن رستم الطبری، تحقیق: الشیخ احمد المحمودی، مطبعة سلمان الفارسی بقم، 1415ه‍ .ق، ص689.
قَالَ رَسُولُ اللهِ: احْفَظُونِی فِی عَمِّی الْعَبَّاسِ فَإِنَّهُ بَقِیةُ آبَائِی: پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمودند: مرا درباره عمویم عباس رعایت کنید که او یادگار پدرانم می‌باشد.<ref>المسترشد فی امامة علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) محمد بن جریر بن رستم الطبری، تحقیق: الشیخ احمد المحمودی، مطبعة سلمان الفارسی بقم، 1415ه‍ .ق، ص689.
</ref>
</ref>
<br>
<br>
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
عباس برخاست و پس از حمد و ثنای پروردگار گفت:
عباس برخاست و پس از حمد و ثنای پروردگار گفت:
<br>
<br>
اللَّهُمَّ إِنَّ عِنْدَکَ سَحَاباً وَ عِنْدَکَ مَاءً فَانْشُرِ السَّحَابَ ثُمَّ أَنْزِلِ الْمَاءَ مِنْهُ عَلَینَا...: خدایا! ابر‌ها نزد تو و آب در اختیار تو است، پس ابر‌ها را بفرست و آب رحمتت بر ما ببار و... .<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص29.</ref>
اللَّهُمَّ إِنَّ عِنْدَکَ سَحَاباً وَ عِنْدَکَ مَاءً فَانْشُرِ السَّحَابَ ثُمَّ أَنْزِلِ الْمَاءَ مِنْهُ عَلَینَا... : خدایا! ابر‌ها نزد تو و آب در اختیار تو است، پس ابر‌ها را بفرست و آب رحمتت بر ما ببار و... .<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص29.</ref>
<br>
<br>
پس از آنکه دعای عباس تمام شد، ابر‌ها از اطراف به حرکت آمد و به هم پیوست و باران آغاز شد. آن قدر بارید که همه‌جا را فراگرفت و تمام گودال‌ها را پر کرد، مردم لباس‌‌ها را بالا زده، در کوچه و بازار راه می‌رفتند. هرکه عباس را می‌دید دست و پایش را می‌بوسید.<ref>همان، ص30.</ref>
پس از آنکه دعای عباس تمام شد، ابر‌ها از اطراف به حرکت آمد و به هم پیوست و باران آغاز شد. آن قدر بارید که همه‌جا را فراگرفت و تمام گودال‌ها را پر کرد، مردم لباس‌‌ها را بالا زده، در کوچه و بازار راه می‌رفتند. هرکه عباس را می‌دید دست و پایش را می‌بوسید.<ref>همان، ص30.</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
عباس بن عبدالمطّلب در دوران خلافت [[عثمان بن عفان]]، در سال 23ه‍ .ق دار فانی را وداع گفت:
عباس بن عبدالمطّلب در دوران خلافت [[عثمان بن عفان]]، در سال 23ه‍ .ق دار فانی را وداع گفت:
<br>
<br>
... لما مات العباس بن عبدالمطّلب بعثت بنوهاشم مؤذّنا یؤذّن أهل العوالی: رحم‌الله من شهد العباس بن عبدالمطّلب، قال: فحشدالناس ونزلوا من العوالی : وقتی عباس بن عبدالمطّلب از دنیا رفت، بنی‌هاشم، اعلام‌کنند‌ه‌ای را به اطراف مدینه فرستادند و او فریاد می‌کرد: خدا رحمت کند هر کسی را که بر جنازه عباس بن عبدالمطّلب حاضر شود، همه مردم گرد آمدند.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص32.</ref>
... لما مات العباس بن عبدالمطّلب بعثت بنوهاشم مؤذّنا یؤذّن أهل العوالی: رحم‌الله من شهد العباس بن عبدالمطّلب، قال: فحشدالناس ونزلوا من العوالی: وقتی عباس بن عبدالمطّلب از دنیا رفت، بنی‌هاشم، اعلام‌کنند‌ه‌ای را به اطراف مدینه فرستادند و او فریاد می‌کرد: خدا رحمت کند هر کسی را که بر جنازه عباس بن عبدالمطّلب حاضر شود، همه مردم گرد آمدند.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص32.</ref>
<br>
<br>
ابن سعد در طبقات خویش می‌نویسد: عثمان نیز همین کار را انجام داد. نمایندگان عثمان در قرا و دهات اطراف فریاد می‌زدند که بیایید عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه و آله) از دنیا رفته است!
ابن سعد در طبقات خویش می‌نویسد: عثمان نیز همین کار را انجام داد. نمایندگان عثمان در قرا و دهات اطراف فریاد می‌زدند که بیایید عباس عموی پیامبر(صلی الله علیه و آله) از دنیا رفته است!
<br>
<br>
فحشد الناس فما غادرنا النساء، فلما أتى به إلی موضع الجنائز تضایق فتقدموا به إلی البقیع، ولقد رأیتنا یوم صلّینا علیه بالبقیع وما رأیت مثل ذلک الخروج علی أحد من الناس قط وما یستطیع أحد من الناس أن یدنو إلی سریره، و غلب علیه بنو هاشم فلمّا انتهوا إلی اللحد ازدحموا علیه فأری عثمان اعتزل وبعث الشـرطة یضـربون الناس عن بنی‌هاشم حتى خلص بنو هاشم، فکانوا هم الذین نزلوا فی حفرته ودلوه فی اللحد، ولقد رأیت علی سریره برد حبرة قد تقطع من زحامهم : مردم گرد آمدند. ما بر زنان برتری نیافتیم (کنایه از اینکه شمار زنان بسیار بود) چون جنازه او را آوردند، مردم ازدحام کردند و همه در [[قبرستان بقیع]] گرد آمدند و راه‌‌ها بسته شد. می‌دیدی روزی را که بر عباس در بقیع نماز گزاردیم و می‌‌دیدی که جمعیتی به مانند آن روز دیده نشده و کسی نمی‌توانست به تخت جنازه او نزدیک شود و بنی‌‌هاشم بیشترین جمعیت را داشتند. عثمان دستور داد شرطه‌‌ها بیایند و مردم را کنار بزنند تا بنی‌هاشم به راحتی جنازه عباس را دفن کنند. چون عباس را از تابوت بیرون آوردند بُرد یمانی که روی تابوت بود، در اثر ازدحام پاره شد.<ref>همان، ص32.</ref>
فحشد الناس فما غادرنا النساء، فلما أتى به إلی موضع الجنائز تضایق فتقدموا به إلی البقیع، ولقد رأیتنا یوم صلّینا علیه بالبقیع وما رأیت مثل ذلک الخروج علی أحد من الناس قط وما یستطیع أحد من الناس أن یدنو إلی سریره، و غلب علیه بنو هاشم فلمّا انتهوا إلی اللحد ازدحموا علیه فأری عثمان اعتزل وبعث الشـرطة یضـربون الناس عن بنی‌هاشم حتى خلص بنو هاشم، فکانوا هم الذین نزلوا فی حفرته ودلوه فی اللحد، ولقد رأیت علی سریره برد حبرة قد تقطع من زحامهم: مردم گرد آمدند. ما بر زنان برتری نیافتیم (کنایه از اینکه شمار زنان بسیار بود) چون جنازه او را آوردند، مردم ازدحام کردند و همه در [[قبرستان بقیع]] گرد آمدند و راه‌‌ها بسته شد. می‌دیدی روزی را که بر عباس در بقیع نماز گزاردیم و می‌‌دیدی که جمعیتی به مانند آن روز دیده نشده و کسی نمی‌توانست به تخت جنازه او نزدیک شود و بنی‌‌هاشم بیشترین جمعیت را داشتند. عثمان دستور داد شرطه‌‌ها بیایند و مردم را کنار بزنند تا بنی‌هاشم به راحتی جنازه عباس را دفن کنند. چون عباس را از تابوت بیرون آوردند بُرد یمانی که روی تابوت بود، در اثر ازدحام پاره شد.<ref>همان، ص32.</ref>
<br>
<br>
وتوفّی العباس یوم الجمعة لأربع عشرة خلت من رجب سنة اثنتین وثلاثین فی خلافة عثمان بن عفان و هو ابن ثمان و ثمانین سنة، ودفن بالبقیع فی مقبرة بنی‌هاشم : عباس، روز جمعه، چهاردهم رجب سال 32 هجری در خلافت عثمان درگذشت، درحالی که 88 سال سن داشت و در بقیع در مقبره بنی‌هاشم دفن شد.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص31.</ref>
وتوفّی العباس یوم الجمعة لأربع عشرة خلت من رجب سنة اثنتین وثلاثین فی خلافة عثمان بن عفان و هو ابن ثمان و ثمانین سنة، ودفن بالبقیع فی مقبرة بنی‌هاشم: عباس، روز جمعه، چهاردهم رجب سال 32 هجری در خلافت عثمان درگذشت، درحالی که 88 سال سن داشت و در بقیع در مقبره بنی‌هاشم دفن شد.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص31.</ref>
<br>
<br>
'''علی(علیه السلام) کنار جنازه عباس'''
'''علی(علیه السلام) کنار جنازه عباس'''
خط ۱۲۶: خط ۱۲۶:
ابن سعد در طبقات الکبری و دیگر مورخان همگی روایت کرده‌اند که عباس مفتخر شد به اینکه علی(علیه السلام) وی را غسل دهد و به عنوان جلودار بنی‌هاشم، وی را به خاک بسپارد.
ابن سعد در طبقات الکبری و دیگر مورخان همگی روایت کرده‌اند که عباس مفتخر شد به اینکه علی(علیه السلام) وی را غسل دهد و به عنوان جلودار بنی‌هاشم، وی را به خاک بسپارد.
<br>
<br>
...عبدالله بن أبی صعصعة عن الحارث بن عبدالله بن کعب عن أمّ عمارة قالت: حضـرنا نساء الأنصار طرّاً جنازة العباس وکنا أول من بکی علیه و معنا المهاجرات الأول المبایعات... وغسله علی بن ابی‌طالب و عبدالله وعبیدالله و قثم بنوالعباس، وحدث نساء بنی‌هاشم سنة : عبدالله بن أبی‌صعصعه، از حارث بن عبدالله بن کعب، از امّ عماره نقل کرده که گفت: تمام زن‌‌های مدینه از مهاجران بیعت‌کننده اولیه و [[انصار]]، بر جنازه عباس گرد آمدیم و ما اولین گریه‌کنندگان بر عباس بودیم... و او را علی بن ابی‌طالب و عبدالله و عبیدالله و قثم فرزندان خود عباس غسل دادند و زنان مدینه، به مدت یکسال بر او گریه و ندبه می‌کردند.<ref>همان، ص33</ref>
...عبدالله بن أبی صعصعة عن الحارث بن عبدالله بن کعب عن أمّ عمارة قالت: حضـرنا نساء الأنصار طرّاً جنازة العباس وکنا أول من بکی علیه و معنا المهاجرات الأول المبایعات... وغسله علی بن ابی‌طالب و عبدالله وعبیدالله و قثم بنوالعباس، وحدث نساء بنی‌هاشم سنة: عبدالله بن أبی‌صعصعه، از حارث بن عبدالله بن کعب، از امّ عماره نقل کرده که گفت: تمام زن‌‌های مدینه از مهاجران بیعت‌کننده اولیه و [[انصار]]، بر جنازه عباس گرد آمدیم و ما اولین گریه‌کنندگان بر عباس بودیم... و او را علی بن ابی‌طالب و عبدالله و عبیدالله و قثم فرزندان خود عباس غسل دادند و زنان مدینه، به مدت یکسال بر او گریه و ندبه می‌کردند.<ref>همان، ص33</ref>
<br>
<br>
ابن سعد می‌نویسد:
ابن سعد می‌نویسد:
<br>
<br>
قال عیسی بن طلحة: رأیت عثمان یکبّر علی العباس بالبقیع و ما یقدر من لفظ الناس، ولقد بلغ الناس الحِشّان، وما تخلف أحد من‌الرجال والنساء والصبیان : از عیسی ابن طلحه، روایت شده که گفت: دیدم عثمان در بقیع بر وی تکبیر می‌گفت (نماز می‌گزارد)، کلمات او به مردم نمی‌رسید. کثرت جمعیت به‌گونه‌ای بود که دو حشّ بقیع پر از جمعیت شد و هیچ کس از مردم مدینه نبود مگر اینکه بر جنازه وی حاضر شدند و بر وی نماز گزاردند.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص34.</ref>
قال عیسی بن طلحة: رأیت عثمان یکبّر علی العباس بالبقیع و ما یقدر من لفظ الناس، ولقد بلغ الناس الحِشّان، وما تخلف أحد من‌الرجال والنساء والصبیان: از عیسی ابن طلحه، روایت شده که گفت: دیدم عثمان در بقیع بر وی تکبیر می‌گفت (نماز می‌گزارد)، کلمات او به مردم نمی‌رسید. کثرت جمعیت به‌گونه‌ای بود که دو حشّ بقیع پر از جمعیت شد و هیچ کس از مردم مدینه نبود مگر اینکه بر جنازه وی حاضر شدند و بر وی نماز گزاردند.<ref>الطبقات الکبری، ج4، ص34.</ref>
<br>
<br>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده: بنی هاشم]]
[[رده:بنی هاشم]]
[[رده:یاران پیامبر (ص)]]
[[رده:یاران پیامبر (ص)]]
۴٬۹۳۳

ویرایش