نجاریه (شیعه): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵ ↵[[رده:' به '== پانویس == {{پانویس}} [[رده:') |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نجاريه''' از فرق «[[شيعه]]» طايفهای بزرگ از سادات [[هند]] هستند. | '''نجاريه''' از فرق «[[شيعه]]» طايفهای بزرگ از سادات [[هند]] هستند. | ||
==تاریخچه== | == تاریخچه == | ||
جدّ این طایفه فردی به نام سيد جلال رازی بود که از [[عراق]] به بخارا آمده بود و چون اقامت در آن دیار به دلیل حضور مروانیان و نیز اشرار آن دیار برای او سخت و آزاد دهنده شده بود، مجبور شد از بخارا به دار الحرب کابل برود. مردمان کابل نیز چون مردمان بخارا دلهایی از سنگ داشتند و به همین دلیل از آنجا به ولايت هند رفت و در میان اهالی هند در پوشش [[تقیه]] زندگی میکرد. با این حال برخی از نجاریه چون سید راجو که در جستجوی حق و صاحب فضل و کرامت بودند، زندگی بدون تقیقه را آغاز کردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 437 با ویرایش و بازنویسی کاملا جملات</ref> <ref>شوشتری قاضی نورالله، مجالس المؤمنين، تبریز، چاپ سنگی، تهران، سال 1268، ص 63</ref> | جدّ این طایفه فردی به نام سيد جلال رازی بود که از [[عراق]] به بخارا آمده بود و چون اقامت در آن دیار به دلیل حضور مروانیان و نیز اشرار آن دیار برای او سخت و آزاد دهنده شده بود، مجبور شد از بخارا به دار الحرب کابل برود. مردمان کابل نیز چون مردمان بخارا دلهایی از سنگ داشتند و به همین دلیل از آنجا به ولايت هند رفت و در میان اهالی هند در پوشش [[تقیه]] زندگی میکرد. با این حال برخی از نجاریه چون سید راجو که در جستجوی حق و صاحب فضل و کرامت بودند، زندگی بدون تقیقه را آغاز کردند. <ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 437 با ویرایش و بازنویسی کاملا جملات</ref> <ref>شوشتری قاضی نورالله، مجالس المؤمنين، تبریز، چاپ سنگی، تهران، سال 1268، ص 63</ref> | ||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: فرق و مذاهب]] | [[رده:فرق و مذاهب]] |
نسخهٔ ۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۲۸
نجاريه از فرق «شيعه» طايفهای بزرگ از سادات هند هستند.
تاریخچه
جدّ این طایفه فردی به نام سيد جلال رازی بود که از عراق به بخارا آمده بود و چون اقامت در آن دیار به دلیل حضور مروانیان و نیز اشرار آن دیار برای او سخت و آزاد دهنده شده بود، مجبور شد از بخارا به دار الحرب کابل برود. مردمان کابل نیز چون مردمان بخارا دلهایی از سنگ داشتند و به همین دلیل از آنجا به ولايت هند رفت و در میان اهالی هند در پوشش تقیه زندگی میکرد. با این حال برخی از نجاریه چون سید راجو که در جستجوی حق و صاحب فضل و کرامت بودند، زندگی بدون تقیقه را آغاز کردند. [۱] [۲]