confirmed، مدیران
۳۷٬۴۴۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''تَثْلیث یا سهگانهباوری''' یکی از اعتقادات بنیادینِ بخش اعظمی از [[مسیحیت]] است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در [[عیسی]] [[مسیح]] تجسم پیدا کرد) و خدای روحالقدس میباشند. این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز میباشند. | '''تَثْلیث یا سهگانهباوری''' یکی از اعتقادات بنیادینِ بخش اعظمی از [[مسیحیت]] است که بر اساس آن خدای یگانه در سه شخص خدای پدر، خدای پسر (که در [[عیسی]] [[مسیح]] تجسم پیدا کرد) و خدای روحالقدس میباشند. این سه، ذات یکسانی داشته ولی از هم متمایز میباشند. | ||
در منابع مسیحی «تثلیث» را این گونه معرفی میکنند: «تثلیث» واحد است. ما به سه [[خدا]] اعتراف نمیکنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای [[قسطنطنیه]]). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح القدس همان پدر و پسر است. | در منابع مسیحی «تثلیث» را این گونه معرفی میکنند: «تثلیث» واحد است. ما به سه [[خدا]] اعتراف نمیکنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای [[قسطنطنیه]]). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح القدس همان پدر و پسر است. | ||
=تثلیث یعنی چه= | == تثلیث یعنی چه == | ||
در میان [[ادیان ابراهیمی]]، [[یهودیت]] و [[اسلام]] معتقد به خدای «بسیط» و «واحد» هستند که شائبه هیچگونه ترکیبی، حتی ترکیب ذهنی در آن نیست. | در میان [[ادیان ابراهیمی]]، [[یهودیت]] و [[اسلام]] معتقد به خدای «بسیط» و «واحد» هستند که شائبه هیچگونه ترکیبی، حتی ترکیب ذهنی در آن نیست. | ||
مسیحیت نیز خود را از [[ادیان توحیدی]] و یکتاپرست میداند و شبهه شرک را از خود میزداید؛ با وجود این، هر سه فرقه مهم مسیحی<ref> کاتولیک، ارتدکس و پروتستان.</ref> تثلیث را در کنار [[توحید]] از اعتقادات اساسی و شاخصه هر مسیحی میدانند. | مسیحیت نیز خود را از [[ادیان توحیدی]] و یکتاپرست میداند و شبهه شرک را از خود میزداید؛ با وجود این، هر سه فرقه مهم مسیحی<ref> کاتولیک، ارتدکس و پروتستان.</ref> تثلیث را در کنار [[توحید]] از اعتقادات اساسی و شاخصه هر مسیحی میدانند. | ||
=معنای تثلیث= | == معنای تثلیث == | ||
«تثلیث»<ref> The Trinity.</ref> یعنی وجود سه شخص «پدر»، «پسر» و «روح القدس» در الوهیت. | «تثلیث»<ref> The Trinity.</ref> یعنی وجود سه شخص «پدر»، «پسر» و «روح القدس» در الوهیت. | ||
مبنای نقلی تثلیث و دفاع عقلانی از آن همواره مهمترین دل مشغولی عالمان مسیحی بوده است<ref>عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۲۴.</ref>. | مبنای نقلی تثلیث و دفاع عقلانی از آن همواره مهمترین دل مشغولی عالمان مسیحی بوده است<ref>عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۲۴.</ref>. | ||
=تثلیث در منابع مسیحی= | == تثلیث در منابع مسیحی == | ||
تثلیث واحد است. ما به سه خدا اعتراف نمیکنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای قسطنطنیه). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح القدس همان پدر و پسر است؛ یعنی از نظر سرشت و طبیعت یک خدا هستند.» (شورای تولدو). «هر یک از اقانیم ثلاثه، همین حقیقت، یعنی جوهر و ذات و سرنوشت الهی هستند» (شورای لاتران)<ref> Catechism of the cotholic church, P. ۶۰.</ref>. | تثلیث واحد است. ما به سه خدا اعتراف نمیکنیم، بلکه به خدای واحد در سه اقنوم، «تثلیثی که از نظر جوهر واحد است.» (شورای قسطنطنیه). پس اقانیم ثلاثه در یک الوهیت سهیم نیستند، بلکه هر یک از آنها کامل خدا هستند: «پسر همان پدر است و پدر همان پسر است و روح القدس همان پدر و پسر است؛ یعنی از نظر سرشت و طبیعت یک خدا هستند.» (شورای تولدو). «هر یک از اقانیم ثلاثه، همین حقیقت، یعنی جوهر و ذات و سرنوشت الهی هستند» (شورای لاتران)<ref> Catechism of the cotholic church, P. ۶۰.</ref>. | ||
خط ۳۳: | خط ۲۹: | ||
«One substance and three persons»، یعنی «یک ذات و سه شخص»... مقصود از کلمه «Person» کلمه یونانی «Hypostasis» یا عربی «اقنوم» است<ref>Montgomery Watt, Islam and Christianity today, P. ۴۹.</ref>. | «One substance and three persons»، یعنی «یک ذات و سه شخص»... مقصود از کلمه «Person» کلمه یونانی «Hypostasis» یا عربی «اقنوم» است<ref>Montgomery Watt, Islam and Christianity today, P. ۴۹.</ref>. | ||
=مبنای نقلی تثلیث= | == مبنای نقلی تثلیث == | ||
در [[کتاب مقدس]] که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری از تثلیث نیست. در این کتاب هرگز اقنوم سوم یعنی [[روح القدس]]، خدا خوانده نشده و با خدا یکی دانسته نشده است<ref>در یک جا اب و ابن و روح القدس کنار هم آمده اند که البته صرف کنار هم بودن چند کلمه، دلیلی بر یکی بودن آنها نیست. ر. ک: انجیل متی، ۲۸: ۲؛ یا در بعضی موارد ضمیر جمع برای خدا به کار رفته که ممکن است برای احترام باشد. حتی در نوشتههای پولس و انجیل یوحنّا که مسیح الوهیت دارد، نهایتاً دلالت بر تثنیه دارد، نه تثلیث.</ref>. آن چه در عهد جدید(در بخش «عیسی خدایی» آن) موجود است، «تثنیه» است، نه «تثلیث»؛ یعنی فقط از «پدر» و «پسر» سخن به میان آمده است و سخنی از «روح القدس» به عنوان خدا نیست. بخش «عیسی خدایی» [[انجیل]] نیز جزء کوچکی از [[اناجیل اربعه]] را تشکیل میدهد که شامل بعضی آیات انجیل یوحنّاست و در سه انجیل دیگر، یعنی: متی، لوقا و مرقس، اثری از این که عیسی خدا یا جزء خدا باشد به چشم نمیآید. | در [[کتاب مقدس]] که سرچشمه اعتقادات مسیحیت است، اثری از تثلیث نیست. در این کتاب هرگز اقنوم سوم یعنی [[روح القدس]]، خدا خوانده نشده و با خدا یکی دانسته نشده است<ref>در یک جا اب و ابن و روح القدس کنار هم آمده اند که البته صرف کنار هم بودن چند کلمه، دلیلی بر یکی بودن آنها نیست. ر. ک: انجیل متی، ۲۸: ۲؛ یا در بعضی موارد ضمیر جمع برای خدا به کار رفته که ممکن است برای احترام باشد. حتی در نوشتههای پولس و انجیل یوحنّا که مسیح الوهیت دارد، نهایتاً دلالت بر تثنیه دارد، نه تثلیث.</ref>. آن چه در عهد جدید(در بخش «عیسی خدایی» آن) موجود است، «تثنیه» است، نه «تثلیث»؛ یعنی فقط از «پدر» و «پسر» سخن به میان آمده است و سخنی از «روح القدس» به عنوان خدا نیست. بخش «عیسی خدایی» [[انجیل]] نیز جزء کوچکی از [[اناجیل اربعه]] را تشکیل میدهد که شامل بعضی آیات انجیل یوحنّاست و در سه انجیل دیگر، یعنی: متی، لوقا و مرقس، اثری از این که عیسی خدا یا جزء خدا باشد به چشم نمیآید. | ||
پس ریشه اعتقاد به تثلیث کجاست؟ ظاهراً ریشه آن به «اعتقادنامه نیقیه» برمیگردد. | پس ریشه اعتقاد به تثلیث کجاست؟ ظاهراً ریشه آن به «اعتقادنامه نیقیه» برمیگردد. | ||
=اعتقادنامه نیقیه<ref> از شهرهای آسیای صغیر، واقع در کشور ترکیه ی کنونی.</ref>= | == اعتقادنامه نیقیه<ref> از شهرهای آسیای صغیر، واقع در کشور ترکیه ی کنونی.</ref> == | ||
نخستین نزاع الهیاتی در مسیحیت درباره «تثلیث» و «ارتباط مسیح با پدر»، در زمان کنستانتین (قسطنطین)، در قرن چهارم، رخ داد. عقیده برخی از عالمان مسیحی این بود که خدا از خلقت کاملا جداست؛ پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که نمیشود شناخت، یکی بشماریم... پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتوان خواند<ref>و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۰</ref>. | نخستین نزاع الهیاتی در مسیحیت درباره «تثلیث» و «ارتباط مسیح با پدر»، در زمان کنستانتین (قسطنطین)، در قرن چهارم، رخ داد. عقیده برخی از عالمان مسیحی این بود که خدا از خلقت کاملا جداست؛ پس ممکن نیست مسیحی را که به زمین آمده و چون انسان تولد یافته است، با خدایی که نمیشود شناخت، یکی بشماریم... پدر، پسر را تولید نمود، پس پسر مخلوق است و از ذات پدر نیست و به تمام معنا وی را خدا نتوان خواند<ref>و. م. میلر، تاریخ کلیسای قدیم، ص ۲۴۰</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۴۷: | ||
این متن امروزه در کلیسای مسیحیت به عنوان اصول اعتقادی تعلیم داده میشود و هم اکنون در هر روز یکشنبه و نیز در اعیاد مسیحی در کلیساها تکرار میگردد. با تصویب این بیانیه، هم سانی عیسی و خدای خالق تثبیت شد و اب و ابن و روح القدس، سه وجود با یک ماهیت شناخته شدند. | این متن امروزه در کلیسای مسیحیت به عنوان اصول اعتقادی تعلیم داده میشود و هم اکنون در هر روز یکشنبه و نیز در اعیاد مسیحی در کلیساها تکرار میگردد. با تصویب این بیانیه، هم سانی عیسی و خدای خالق تثبیت شد و اب و ابن و روح القدس، سه وجود با یک ماهیت شناخته شدند. | ||
=خرد ستیزی تثلیث= | == خرد ستیزی تثلیث == | ||
یکی از معضلات اساسی در نظریه تثلیث فهم ناپذیری آن است. از بعضی عبارات عالمان مسیحی برداشت میشود که نظریه تثلیث برای مسیحیان معمولی فهمناپذیر است، ولی عالمان مسیحی راز آن را دریافتهاند<ref>Montgomery Watt, Islam and christianity Today, P. ۴۹.</ref>؛ در حالی که چنین نیست. | یکی از معضلات اساسی در نظریه تثلیث فهم ناپذیری آن است. از بعضی عبارات عالمان مسیحی برداشت میشود که نظریه تثلیث برای مسیحیان معمولی فهمناپذیر است، ولی عالمان مسیحی راز آن را دریافتهاند<ref>Montgomery Watt, Islam and christianity Today, P. ۴۹.</ref>؛ در حالی که چنین نیست. | ||
خط ۸۱: | خط ۷۴: | ||
حاصل آن که، مسیحیت در بیان معنای تثلیث موفق نبوده و تبیینهایی که از این اصل شده است، یا سر از تناقض درمی آورد و یا سر از [[شرک]]؛ و یا این که باید تثلیث را یک امر مجازی و تشریفاتی معنا کرد، بدین صورت که مقصود سه برداشت از امر واحدی باشد و یا قایل به مرکب بودن ذات الهی شد. چنان که بسیاری از دانشمندان مسیحی در توصیف و تشبیه نظریه ارتدکسی کلیسا در مورد تثلیث دچار اشتباه شده و «تثلیث توهمی» و تجلّی سه گانه از یک واحد را مطرح کردهاند<ref>مانند سابلیوس از عالمان مسیحی قرن سوم، ر. ک: جوان اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ص ۱۴۴.</ref>، در حالی که کلیسا به صورت رسمی «تثلیث واقعی» را مطرح میکند؛ یعنی سه ذات مجزا که در عین حال یکی هستند. | حاصل آن که، مسیحیت در بیان معنای تثلیث موفق نبوده و تبیینهایی که از این اصل شده است، یا سر از تناقض درمی آورد و یا سر از [[شرک]]؛ و یا این که باید تثلیث را یک امر مجازی و تشریفاتی معنا کرد، بدین صورت که مقصود سه برداشت از امر واحدی باشد و یا قایل به مرکب بودن ذات الهی شد. چنان که بسیاری از دانشمندان مسیحی در توصیف و تشبیه نظریه ارتدکسی کلیسا در مورد تثلیث دچار اشتباه شده و «تثلیث توهمی» و تجلّی سه گانه از یک واحد را مطرح کردهاند<ref>مانند سابلیوس از عالمان مسیحی قرن سوم، ر. ک: جوان اگریدی، مسیحیت و بدعتها، ص ۱۴۴.</ref>، در حالی که کلیسا به صورت رسمی «تثلیث واقعی» را مطرح میکند؛ یعنی سه ذات مجزا که در عین حال یکی هستند. | ||
=ریشه تثلیث در آیینهای بتپرستی= | == ریشه تثلیث در آیینهای بتپرستی == | ||
کتاب مقدس یک کتاب توحیدی است. در عهد قدیم و جدید آیات زیادی در معرفی خدای یکتا و یگانه وجود دارد<ref>مانند تثنیه، ۴: ۳۵ و ۳۹، اول پادشاهان، ۸: ۶۰، اشعیاء، ۴۵: ۵، انجیل مرقس، ۱۲: ۲۹ و ۳۲، انجیل یوحنّا، ۱۷: ۳، اول قرنتیان، ۸: ۴، اول تیموتائوس، ۲: ۵ و...</ref> و اثری از تثلیث در آنها به چشم نمیخورد. این نکته باعث شده که برخی با تحقیق درباره خاستگاه این آیین علت نفوذ چنین نظریهای را در مسیحیت ریشه یابی کنند. | کتاب مقدس یک کتاب توحیدی است. در عهد قدیم و جدید آیات زیادی در معرفی خدای یکتا و یگانه وجود دارد<ref>مانند تثنیه، ۴: ۳۵ و ۳۹، اول پادشاهان، ۸: ۶۰، اشعیاء، ۴۵: ۵، انجیل مرقس، ۱۲: ۲۹ و ۳۲، انجیل یوحنّا، ۱۷: ۳، اول قرنتیان، ۸: ۴، اول تیموتائوس، ۲: ۵ و...</ref> و اثری از تثلیث در آنها به چشم نمیخورد. این نکته باعث شده که برخی با تحقیق درباره خاستگاه این آیین علت نفوذ چنین نظریهای را در مسیحیت ریشه یابی کنند. | ||
خط ۹۱: | خط ۸۳: | ||
هم چنین قصه مرگ یا مصلوب شدن مقدسین، تحمّل درد و مصیبت، و بالاخره رستاخیز آنان، نمونههای فراوانی است که در بسیاری از روایات اساطیری قدیم آمده است: «هراکلس» یونانی، «تموز» بابلی، «آدونیس» سوری، «آتیس» فریقی، «ازیریس» مصری، خدایانی هستند که کشته شدند؛ «پرومته»، «لیکورگوس» و «دیونیزوس» مصلوب شدند؛ برخی از این خدایان، مانند «آتیس»، «ازیریس» و «آدونیس» از قبر برخاستند و بسیاری، مانند عیسی، در روز سوم [[رستاخیز]] کردند؛ هر سال پیروان «آتیس» که پرستش او از آسیای صغیر به غرب(روم) نفوذ کرده بود، شکل «آتیس» را به درخت کاج میآویختند و برای مرگش عزاداری میکردند و پس از سه روز آن را دفن کرده، رستاخیزش را جشن میگرفتند و آن را نشان نجات میدانستند و به نشان این رستاخیز از خون گاو نر تعمید میگرفتند و کاهن آیتس اعلام میکرد که: «دلگرم باشید، همان گونه که خداوند رستاخیز کرد، شما هم نجات خواهید یافت.»؛ پیروان «دیونیزوس» در معابد خود مجسمه یا نقش مصلوب خدا را نشان میدادند، همان گونه که در کلیسای مسیحیت، شمایل عیسای مصلوب به جای خدا ارائه میشود. قصه رستاخیز خدایان و قهرمانان به حدّی شایع بود که اریگنس (اوریحن) درباره رستاخیز عیسی مینویسد: «این [[معجزه]] برای بت پرستان چیز تازهای نیست»<ref> اقتباس از: جلال الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص ۴۷۴ و تاریخ ادیان، ص ۱۴۰۸.</ref>. | هم چنین قصه مرگ یا مصلوب شدن مقدسین، تحمّل درد و مصیبت، و بالاخره رستاخیز آنان، نمونههای فراوانی است که در بسیاری از روایات اساطیری قدیم آمده است: «هراکلس» یونانی، «تموز» بابلی، «آدونیس» سوری، «آتیس» فریقی، «ازیریس» مصری، خدایانی هستند که کشته شدند؛ «پرومته»، «لیکورگوس» و «دیونیزوس» مصلوب شدند؛ برخی از این خدایان، مانند «آتیس»، «ازیریس» و «آدونیس» از قبر برخاستند و بسیاری، مانند عیسی، در روز سوم [[رستاخیز]] کردند؛ هر سال پیروان «آتیس» که پرستش او از آسیای صغیر به غرب(روم) نفوذ کرده بود، شکل «آتیس» را به درخت کاج میآویختند و برای مرگش عزاداری میکردند و پس از سه روز آن را دفن کرده، رستاخیزش را جشن میگرفتند و آن را نشان نجات میدانستند و به نشان این رستاخیز از خون گاو نر تعمید میگرفتند و کاهن آیتس اعلام میکرد که: «دلگرم باشید، همان گونه که خداوند رستاخیز کرد، شما هم نجات خواهید یافت.»؛ پیروان «دیونیزوس» در معابد خود مجسمه یا نقش مصلوب خدا را نشان میدادند، همان گونه که در کلیسای مسیحیت، شمایل عیسای مصلوب به جای خدا ارائه میشود. قصه رستاخیز خدایان و قهرمانان به حدّی شایع بود که اریگنس (اوریحن) درباره رستاخیز عیسی مینویسد: «این [[معجزه]] برای بت پرستان چیز تازهای نیست»<ref> اقتباس از: جلال الدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص ۴۷۴ و تاریخ ادیان، ص ۱۴۰۸.</ref>. | ||
= | == قرآن و تثلیث == | ||
در آیات بسیاری از [[قرآن مجید]] بر [[وحدانیت]] خداوند متعال تکیه شده<ref>مانند سوره ی توحید: بگو خداوند یکتا و یگانه است. خداوندی که بی نیاز است. هرگز نزاده و زاییده نشده و برای او هیچ شبیه و مانندی نیست.</ref>، چنان که در آیاتی از حضرت عیسی(ع) و [[حضرت مریم(ع)]] نفی الوهیت شده است<ref>مانند: سوره ی مائده، آیه ی ۱۷ و ۱۱۶ و سوره ی توبه، آیه ی ۳۰.</ref>. اما در مورد تثلیث، در دو آیه به صراحت از تفوّه به آن نهی شده و یا معادل [[کفر]] دانسته شده است که ذیلاً ذکر میگردند: | در آیات بسیاری از [[قرآن مجید]] بر [[وحدانیت]] خداوند متعال تکیه شده<ref>مانند سوره ی توحید: بگو خداوند یکتا و یگانه است. خداوندی که بی نیاز است. هرگز نزاده و زاییده نشده و برای او هیچ شبیه و مانندی نیست.</ref>، چنان که در آیاتی از حضرت عیسی(ع) و [[حضرت مریم(ع)]] نفی الوهیت شده است<ref>مانند: سوره ی مائده، آیه ی ۱۷ و ۱۱۶ و سوره ی توبه، آیه ی ۳۰.</ref>. اما در مورد تثلیث، در دو آیه به صراحت از تفوّه به آن نهی شده و یا معادل [[کفر]] دانسته شده است که ذیلاً ذکر میگردند: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۰: | ||
[[مونتگمری وات]] نیز اظهار میدارد: | [[مونتگمری وات]] نیز اظهار میدارد: | ||
قرآن اعتقاد به سه خدا را نقد میکند، نه سه اقنوم را. در خلال اعصار ممکن است مسیحیان ساده و یا بدآموزش دیدهای باشند که به سه خدا اعتقاد داشته باشند؛ و محتمل است چنین افرادی در [[عربستان]] زمان [[حضرت محمد | قرآن اعتقاد به سه خدا را نقد میکند، نه سه اقنوم را. در خلال اعصار ممکن است مسیحیان ساده و یا بدآموزش دیدهای باشند که به سه خدا اعتقاد داشته باشند؛ و محتمل است چنین افرادی در [[عربستان]] زمان [[حضرت محمد صلی الله علیه]] بوده باشند. پس قرآن یک بدعت مسیحی را رد میکند و مسیحیت راست اندیش با این نقد موافق است<ref>Montgomery Watt, Islam and Christianity today, P. ۵۰ | ||
به نقل از: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۳۶.</ref>. | به نقل از: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۳۶.</ref>. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۰۹: | ||
پس، از نظر قرآن، مسیح انسانی صرف است و این با تثلیث رایج مسیحی سازگاری ندارد<ref>ترکیب اضافی «کلمة الله» و «روح الله» از نوع «اضافه ی تشریفی» است. چنین اضافه ای در تمامی زبان ها یافت می شود و مراد از آن بیان عظمت و احترام است.</ref>. | پس، از نظر قرآن، مسیح انسانی صرف است و این با تثلیث رایج مسیحی سازگاری ندارد<ref>ترکیب اضافی «کلمة الله» و «روح الله» از نوع «اضافه ی تشریفی» است. چنین اضافه ای در تمامی زبان ها یافت می شود و مراد از آن بیان عظمت و احترام است.</ref>. | ||
از نگاه قرآن حضرت عیسی | از نگاه قرآن حضرت عیسی علیه السلام شخصیتی است که دو امتیاز مهم دارد: یکی مقام [[رسالت]]، و دیگری تولّد معجزه آسای او با کلمه تکوینی خداوند<ref> ر. ک: درآمدی بر الهیات تطبیقی اسلام و مسیحیت، ص ۱۳۶ ـ ۱۳۷.</ref>. | ||
در امتیاز اول تمام رسولان خداوند با وی شریک اند و در امتیاز دوم به [[آدم ابوالبشر]] شباهت دارد: | در امتیاز اول تمام رسولان خداوند با وی شریک اند و در امتیاز دوم به [[آدم ابوالبشر]] شباهت دارد: | ||
مَثل عیسی نزد خدا هم چون مَثل آدم است که او را از خاک آفرید، پس بدو گفت: «باش.» پس وجود یافت<ref>«کلمة الله» بودن عیسی(علیه السلام) به این معناست که با اراده ی خاص خداوند، و از راهی غیرطبیعی ایجاد شده است. محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص ۳۶۱.</ref>. | مَثل عیسی نزد خدا هم چون مَثل آدم است که او را از خاک آفرید، پس بدو گفت: «باش.» پس وجود یافت<ref>«کلمة الله» بودن عیسی(علیه السلام) به این معناست که با اراده ی خاص خداوند، و از راهی غیرطبیعی ایجاد شده است. محمد رضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص ۳۶۱.</ref>. | ||
با دقت در آیات قرآن واضح میگردد که مسیح شناسی قرآن با مسیح شناسی تثلیثی مسیحی سازگار نیست و بر اساس آن حتی به صورت تشریفی نیز نباید حضرت عیسی | با دقت در آیات قرآن واضح میگردد که مسیح شناسی قرآن با مسیح شناسی تثلیثی مسیحی سازگار نیست و بر اساس آن حتی به صورت تشریفی نیز نباید حضرت عیسی صلی الله علیه را پسر خدا نامید<ref> سوره ی آل عمران، آیه ی ۵۹.</ref>. | ||
== اشکال == | |||
«هَری اوسترین ولفسن» در کتاب [[فلسفه]] [[علم کلام]] مینویسد: | «هَری اوسترین ولفسن» در کتاب [[فلسفه]] [[علم کلام]] مینویسد: | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۲۹: | ||
حاصل آن که، قرآن نمیگوید که اینها افراد تثلیث هستند، بلکه میگوید مسیحیان برای عیسی و مادرش الوهیت قایل شدند، چنان که در جای دیگر میگوید: «برای احبار و رهبانشان الوهیت قائل شدند»<ref>سوره ی توبه، آیه ی ۳۱.</ref>؛ و منظور این نیست که صریحاً خدا خوانده شدهاند، بلکه اطاعت محض از آنها داشتهاند. | حاصل آن که، قرآن نمیگوید که اینها افراد تثلیث هستند، بلکه میگوید مسیحیان برای عیسی و مادرش الوهیت قایل شدند، چنان که در جای دیگر میگوید: «برای احبار و رهبانشان الوهیت قائل شدند»<ref>سوره ی توبه، آیه ی ۳۱.</ref>؛ و منظور این نیست که صریحاً خدا خوانده شدهاند، بلکه اطاعت محض از آنها داشتهاند. | ||
=مخالفت علمای مسیحی با آموزه تثلیث= | == مخالفت علمای مسیحی با آموزه تثلیث == | ||
هر از چندگاهی برخی افراد و گروههای مسیحی به آموزه تثلیث اعتراض میکنند و یا تفسیرهای متفاوت با آن چه دیدگاه رسمی مسیحیت است ابراز میدارند: | هر از چندگاهی برخی افراد و گروههای مسیحی به آموزه تثلیث اعتراض میکنند و یا تفسیرهای متفاوت با آن چه دیدگاه رسمی مسیحیت است ابراز میدارند: | ||
از جمله این جماعات معترض، فرقهای به نام «اونیتاریانیزم» بود. پیشوای این جماعت شخصی اسپانیایی به نام «میکائیل سروتوس» بود که او را در شهر ژنو، که مرکز فرقه کالونی بود به جزای کفر و الحاد، زنده سوزاندند. وی ملاحظه کرد که پس از مطالعه دقیق صحف عهد جدید، مسئله تثلیث، که برحسب اعتقادنامه نیقیه، برای عموم مردم مسیحی امری مسجّل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد که این عقیده، کفر محض و باطل است. پس رسالهای به نام «درباره خطاهای تثلیث» در سال ۱۵۳۱ م منتشر ساخت<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص ۶۸۱.</ref>. | از جمله این جماعات معترض، فرقهای به نام «اونیتاریانیزم» بود. پیشوای این جماعت شخصی اسپانیایی به نام «میکائیل سروتوس» بود که او را در شهر ژنو، که مرکز فرقه کالونی بود به جزای کفر و الحاد، زنده سوزاندند. وی ملاحظه کرد که پس از مطالعه دقیق صحف عهد جدید، مسئله تثلیث، که برحسب اعتقادنامه نیقیه، برای عموم مردم مسیحی امری مسجّل شده بود، در آن صحف وجود ندارد و معتقد شد که این عقیده، کفر محض و باطل است. پس رسالهای به نام «درباره خطاهای تثلیث» در سال ۱۵۳۱ م منتشر ساخت<ref>جان بی ناس، تاریخ جامع ادیان، ص ۶۸۱.</ref>. | ||
=منبع= | == منبع == | ||
[https://www.hawzahnews.com/news/863996/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AB%D9%84%DB%8C%D8%AB-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%AA برگرفته از سایت خواندنیهایی درباره تثلیث مسیحیت - خبرگزاری حوزهhttps://www.hawzahnews.com] | [https://www.hawzahnews.com/news/863996/%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AA%D8%AB%D9%84%DB%8C%D8%AB-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%AA برگرفته از سایت خواندنیهایی درباره تثلیث مسیحیت - خبرگزاری حوزهhttps://www.hawzahnews.com] | ||