۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'میگوید') |
||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
الف - او در آغاز روایات اهل تسنن را میآورد واگر روایتی از اهل بیت (ع) باشد با این تعبیر، پس از آنها میآورد: «ومن طریق الخاصة...».<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref> | الف - او در آغاز روایات اهل تسنن را میآورد واگر روایتی از اهل بیت (ع) باشد با این تعبیر، پس از آنها میآورد: «ومن طریق الخاصة...».<ref>تذکرة الفقهاء، ج 4/8، 9، 22، 62، 114</ref> | ||
ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر میماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال میکند که نه در بحار یافت میشود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتابهای اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشارهای بدانها نمیکند. مضمون روایت عامی آن است که پیامبر (ص) نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته | ب - برخی از استدلالها به خطا به بیشتر میماند تا برهان، برای نمونه در مساله جایز بودن طولانی کردن قرائت نماز برای فرصت یافتن ماموم در رسیدن به صفهای جماعت، به روایتی استدلال میکند که نه در بحار یافت میشود ونه وسائل ونه مستدرک، بلکه تنها در کتابهای اهل تسنن چون صحیحین و.... موجود است. با همین مضمون روایتهایی در وسائل <ref>باب 69 از صلاة الجماعة به نقل از من لایحضره الفقیه، تهذیب</ref> است که علامه اشارهای بدانها نمیکند. مضمون روایت عامی آن است که پیامبر (ص) نمازش را برای گریه کودکی کوتاه کرد. از این روایت برای جواز طولانی کردن قرائت برای شخص بزرگسال، بهره جسته ومیگوید که طولانی کردن قرائت مستحب نیست. | ||
درباره چنین استدلالی چند پرسش میتوان مطرح کرد: | درباره چنین استدلالی چند پرسش میتوان مطرح کرد: | ||
خط ۱۸۳: | خط ۱۸۳: | ||
1. چرا به روایات متعدد شیعه نه استدلال شده ونه حتی اشاره ای؟ | 1. چرا به روایات متعدد شیعه نه استدلال شده ونه حتی اشاره ای؟ | ||
2. با این که کار پیامبر (ص) در کوتاه کردن نماز، دلیل استحباب است، علامه استحباب را نپذیرفته | 2. با این که کار پیامبر (ص) در کوتاه کردن نماز، دلیل استحباب است، علامه استحباب را نپذیرفته ومیگوید: «تنها این است که مکروه نیست.» | ||
3. کوتاه کردن نماز بری گریه کودک چه ارتباطی به طولانی کردن قرائت برای رسیدن ماموم دارد؟ با این که کودک مقصر نیست وچه بسا گریه او سبب تشویش خاطر مادر او ودیگر مامومان شود، در حالی که شخص بزرگ ومکلف این گونه نیست. به دیگر سخن، قیاس مع الفارق است. | 3. کوتاه کردن نماز بری گریه کودک چه ارتباطی به طولانی کردن قرائت برای رسیدن ماموم دارد؟ با این که کودک مقصر نیست وچه بسا گریه او سبب تشویش خاطر مادر او ودیگر مامومان شود، در حالی که شخص بزرگ ومکلف این گونه نیست. به دیگر سخن، قیاس مع الفارق است. |