۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'می گوید' به 'میگوید') |
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
این گونه اختلافات در داخل هر کشوری، در رابطه شهروندی میان شهروندان با یکدیگر و در رابطه گروهی از شهروندان که مذهبشان متفاوت از مذهب رسمی دولت است، با [[دولت]] نمود می یابد. | این گونه اختلافات در داخل هر کشوری، در رابطه شهروندی میان شهروندان با یکدیگر و در رابطه گروهی از شهروندان که مذهبشان متفاوت از مذهب رسمی دولت است، با [[دولت]] نمود می یابد. | ||
از دل اختـلافـات و تبعیض در روابـط شـهروندان – با مذاهب متفاوت- احساس طردشدگی و دور افتادگی زاده | از دل اختـلافـات و تبعیض در روابـط شـهروندان – با مذاهب متفاوت- احساس طردشدگی و دور افتادگی زاده میشود و از دل اختلافات ناشی از رابطه [تبعیض آمیز] قدرت سیاسی، احساس ستمدیدگی سیاسی و محرومیت از روند توسعه و مشارکت پدید میآید. | ||
به نظر میرسد که سازمانهایی مانند [[سازمان کنفرانس اسلامی]] و سازمانهایی کوچک تر درمناطق مختلف [[جهان اسلام]]، که همگی دولتی هستند و در رفع [[اختلافات مذهبی]] میان کشورها تلاش میکنند، اما گروه هایی مدنی که به این امر اهتمام داشته باشند وجود ندارند.<br> | به نظر میرسد که سازمانهایی مانند [[سازمان کنفرانس اسلامی]] و سازمانهایی کوچک تر درمناطق مختلف [[جهان اسلام]]، که همگی دولتی هستند و در رفع [[اختلافات مذهبی]] میان کشورها تلاش میکنند، اما گروه هایی مدنی که به این امر اهتمام داشته باشند وجود ندارند.<br> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
اسلام، دینی جهانی است و [[امت اسلام]]، از مظاهر جهانی بودن اسلام است. اما تمرکز و تأکید براختلافات مذهبی و مرتب کردن آثاری بر آن، رهاوردهای جهانی بودن اسلام ر ا از بین می برد و آن را به دایره هایی فروبسته تبدیل می کند که قدرت عمومیت و فراگیری را ندارد و نمیتواند گفتمانی جهانی را تأسیس کند.<br> | اسلام، دینی جهانی است و [[امت اسلام]]، از مظاهر جهانی بودن اسلام است. اما تمرکز و تأکید براختلافات مذهبی و مرتب کردن آثاری بر آن، رهاوردهای جهانی بودن اسلام ر ا از بین می برد و آن را به دایره هایی فروبسته تبدیل می کند که قدرت عمومیت و فراگیری را ندارد و نمیتواند گفتمانی جهانی را تأسیس کند.<br> | ||
اگر خواهان عملی شدن و کار آمدی اصل عمومیت و جهانی بودن اسلام هستیم، باید از هرگونه اقدامی که موجب پراکندگی و فرقه گرایی | اگر خواهان عملی شدن و کار آمدی اصل عمومیت و جهانی بودن اسلام هستیم، باید از هرگونه اقدامی که موجب پراکندگی و فرقه گرایی میشود، پرهیز کنیم، زیرا وجود و وحدت امت اسلام، حقیقتی عقیدتی، تشریعی و تاریخی است و در این نکته مطلقاً جای بحثی نیست و این که امت اسلام به رغم تنوع نژادی و زبانی و مذهبی، باید در قالب وحدت و واحدی سازمان بیابند، امری است که باید به رسمیت شناخته شود و آثار این وحدت در همه روابط مسلمانان و اشتراک منافع آنان و صف بندی اشان درمقابل بیگانگان باید دیده شود.<br> | ||
باید از وقایع تاریخی ای که به پیدایی انشعابات سیاسی انجامیده، فراتر رفت. این انشعابات سیاسی رفته رفته در اختلافات علمی و فکری درحوزه فقه – چه در بُعد ادله و چه در بُعد استنباط- تأثیر برجای نهاد. ما بـاید از سـطـح این وقایع فراتر رویم و در آگاه کردن عامه مردم به این وقایع تاریخی و آثار سیاسی اش، شیوه ای را به کار گیریم که به وحدت[[مسلمانان]]، زیان نرساند و موجب گسست نشود. زیرا کشمکش های مذهبی بر سر وقایع گذشته، وضعیت کنونی امت را به شدت ناگوار و ناهموار می کند و موجب جدایی میان مجموعه های امت | باید از وقایع تاریخی ای که به پیدایی انشعابات سیاسی انجامیده، فراتر رفت. این انشعابات سیاسی رفته رفته در اختلافات علمی و فکری درحوزه فقه – چه در بُعد ادله و چه در بُعد استنباط- تأثیر برجای نهاد. ما بـاید از سـطـح این وقایع فراتر رویم و در آگاه کردن عامه مردم به این وقایع تاریخی و آثار سیاسی اش، شیوه ای را به کار گیریم که به وحدت[[مسلمانان]]، زیان نرساند و موجب گسست نشود. زیرا کشمکش های مذهبی بر سر وقایع گذشته، وضعیت کنونی امت را به شدت ناگوار و ناهموار می کند و موجب جدایی میان مجموعه های امت میشود و این همان وضعی است که امام علی علیه السلام و فرزندان او از در افتادن در آن پرهیز دادهاند و حتی برای اجتناب از گسست در میان امت، فداکاری های مادی و معنوی فراوان نمودند.<br> | ||
ما باید واقعیتی را که در آن به سر می بریم، درک کنیم، زیرا امکان ندارد که وحدت را با احیای اختلافات گذشته مستقر کنیم. باید وحدت را بر نیازهای عصر و زمانه و مبانی ثابت و مسلّم شریعت و عقیده (فقه و کلام) اسلامی که مسلمانان را امتی واحد قرار میدهد، استوار کنیم. از سوی دیگر، باید اعتبار حکم شرعی اسلامی سازمان بخش و اساسی "تولّی" مسلمانان نسبت به یکدیگر را بدان باز گردانیم و این اصل مغفول را که مستند به آیه قرآن (المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض) است احیا کنیم. <br> | ما باید واقعیتی را که در آن به سر می بریم، درک کنیم، زیرا امکان ندارد که وحدت را با احیای اختلافات گذشته مستقر کنیم. باید وحدت را بر نیازهای عصر و زمانه و مبانی ثابت و مسلّم شریعت و عقیده (فقه و کلام) اسلامی که مسلمانان را امتی واحد قرار میدهد، استوار کنیم. از سوی دیگر، باید اعتبار حکم شرعی اسلامی سازمان بخش و اساسی "تولّی" مسلمانان نسبت به یکدیگر را بدان باز گردانیم و این اصل مغفول را که مستند به آیه قرآن (المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض) است احیا کنیم. <br> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
ما با نگرانی عمیق، می نگریم که پاره ای اختلافات سیاسی که میان جوامع اسلامی با یکدیگر و یا در درون جـوامـع اسلامی رخ میدهد، به عوامل و اسباب طائفه ای و مذهبی بر میگردد و این، از عوامل ویران گر وحدت است. | ما با نگرانی عمیق، می نگریم که پاره ای اختلافات سیاسی که میان جوامع اسلامی با یکدیگر و یا در درون جـوامـع اسلامی رخ میدهد، به عوامل و اسباب طائفه ای و مذهبی بر میگردد و این، از عوامل ویران گر وحدت است. | ||
چنین منازعاتی که گاه شکل خونین داشته است در پاکستان و عراق و خلیج، پیشینه هایی دارد. برخی علمای دینی از کفایت و شایستگی علمی مناسب و تقوای متناسب با مناصب خویش برخوردار نیستند. این پدیده در گذشته، درسطحی وسیع وجود داشته و هنوز هم پاره ای از مظاهر آن، گاه و بی گاه تکرار | چنین منازعاتی که گاه شکل خونین داشته است در پاکستان و عراق و خلیج، پیشینه هایی دارد. برخی علمای دینی از کفایت و شایستگی علمی مناسب و تقوای متناسب با مناصب خویش برخوردار نیستند. این پدیده در گذشته، درسطحی وسیع وجود داشته و هنوز هم پاره ای از مظاهر آن، گاه و بی گاه تکرار میشود. این مشکلی است که در میان شیعه وسنی، یکسان وجود دارد و بر روابط میان شیعه و سنی منعکس میشود و فضای روابطشان را مسموم می کند و بازتاب منفی ای بر عرصه سیاسی دارد و موجب دور شدن و گریختن از یکدیگر میشود. چنین وضعی قدرت امت را سست می کند و وحدتشان را برهم می زند. | ||
= علم کلام جدید و مسأله وحدت = | = علم کلام جدید و مسأله وحدت = | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
با ملاحظه مقتضیات عقائد شیعه امامیه در می یابیم که شیعه، اهل جماعت است، زیرا معتقد به عدم جواز تفرقه مسلمانان است و درمسأله وحدت، موضعی قطعی وقاطع و بی ابهام دارد. شیعه معتقد است اقدام و سخنی که به فتنه میان مسلمانان بینجامد، حرام است و شیوه اهل بیت علیهم السلام نیز در زمانی که آتش فتنه ها و جنگ های داخلی زبانه می کشید، مبتنی بر اجتناب از جنگ های داخلی و یاری ندادن به طرف های درگیر و درعین حال عدم همکاری با قدرت حاکم بوده است. اما این موضع نسبت به فتنه ها و قدرت حاکم به انزوا و اعتزال از امامت و بی اعتنایی نسبت به وحدت امت نمی انجامید، بلکه مبتنی بر پیوست و ادغام کامل با امت و پرهیز از تفرقه بود.<br> | با ملاحظه مقتضیات عقائد شیعه امامیه در می یابیم که شیعه، اهل جماعت است، زیرا معتقد به عدم جواز تفرقه مسلمانان است و درمسأله وحدت، موضعی قطعی وقاطع و بی ابهام دارد. شیعه معتقد است اقدام و سخنی که به فتنه میان مسلمانان بینجامد، حرام است و شیوه اهل بیت علیهم السلام نیز در زمانی که آتش فتنه ها و جنگ های داخلی زبانه می کشید، مبتنی بر اجتناب از جنگ های داخلی و یاری ندادن به طرف های درگیر و درعین حال عدم همکاری با قدرت حاکم بوده است. اما این موضع نسبت به فتنه ها و قدرت حاکم به انزوا و اعتزال از امامت و بی اعتنایی نسبت به وحدت امت نمی انجامید، بلکه مبتنی بر پیوست و ادغام کامل با امت و پرهیز از تفرقه بود.<br> | ||
بنابراین نمیتوان گفت که شیعه در تأکید برحفظ جماعت از اهل سنت عقب تر است. نکته دیگری که دراین جا لازم است بدان اشاره کنم این است که نامگذاری «اهل سنت» بر پیروان مذاهب چهارگانه حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی فقط به معنای "اهل سنت پیامبر" نیست؛ بلکه معنای وسیع سنت، مراد است که شامل تمام گذشته | بنابراین نمیتوان گفت که شیعه در تأکید برحفظ جماعت از اهل سنت عقب تر است. نکته دیگری که دراین جا لازم است بدان اشاره کنم این است که نامگذاری «اهل سنت» بر پیروان مذاهب چهارگانه حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی فقط به معنای "اهل سنت پیامبر" نیست؛ بلکه معنای وسیع سنت، مراد است که شامل تمام گذشته میشود. یعنی آنان نماینده خط فکری ای هستند که تمام گذشته و میراث را محترم می شمارند و شاید همین امر سبب شده تا آنان آرای صحابه و تابعان را هم حجت بشمرند.<br> | ||
موضع شیعه درباره مسلمانی یک فرد، آن است که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان است و ایمان هم دارای مراتب کمال و کاستی است. اهل سنت هم همین عقیده را دارند و از این رو احکام اسلام را بر تـمـام اهـل قبـله _ تـا زمانی که اقدام خلاف مقتضای اعتراف علنی به شهادتین از آنان سر نزند- جاری میدانند. | موضع شیعه درباره مسلمانی یک فرد، آن است که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان است و ایمان هم دارای مراتب کمال و کاستی است. اهل سنت هم همین عقیده را دارند و از این رو احکام اسلام را بر تـمـام اهـل قبـله _ تـا زمانی که اقدام خلاف مقتضای اعتراف علنی به شهادتین از آنان سر نزند- جاری میدانند. | ||
اسلام از دیدگاه شیعه امامیه، دینی پویا و باز است و منحصر به گروه خاصی نیست که به عقیده امامت و عصمت پای بندند. بلکه دیگر مسلمانانی را هم براساس قاعده شهادتین شامل | اسلام از دیدگاه شیعه امامیه، دینی پویا و باز است و منحصر به گروه خاصی نیست که به عقیده امامت و عصمت پای بندند. بلکه دیگر مسلمانانی را هم براساس قاعده شهادتین شامل میشود.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/journal/298/%D9%BE%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%AD%D9%88%D8%B2%D9%87 نشریه پگاه حوزه 1386 شماره 224] | ||
</ref><ref>[http://ensani.ir/fa/article/63800/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA پرتال جامع علوم انسانی]</ref> | </ref><ref>[http://ensani.ir/fa/article/63800/%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D9%88-%D8%B1%D8%A7%D9%87%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88%D8%AD%D8%AF%D8%AA پرتال جامع علوم انسانی]</ref> | ||
= منابع = | = منابع = |