محمد حسین غروی اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'می‌شود')
خط ۵۵: خط ۵۵:
حاج محمد حسن معین التجار تنها همان یک پسر را داشت و دلخوش بود که وی می‌تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال کند. اما پسرش محمد حسین در سر سودایی دیگر و فکری فراتر از فکر پدر داشت. جوان پر جنب و جوش کاظمین تنها آرزویش این بود که پدرش اجازه دهد تا راه کمال طلبی و دانشجویی پیش گیرد.
حاج محمد حسن معین التجار تنها همان یک پسر را داشت و دلخوش بود که وی می‌تواند پس از مرگش راه او را در جهان تجارت دنبال کند. اما پسرش محمد حسین در سر سودایی دیگر و فکری فراتر از فکر پدر داشت. جوان پر جنب و جوش کاظمین تنها آرزویش این بود که پدرش اجازه دهد تا راه کمال طلبی و دانشجویی پیش گیرد.


محمد حسین هر گاه فرصت را مناسب می‌دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‌نهاد و با اصرار از او می‌خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه معارف اسلامی شود. اما پدر که پسری جز او نداشت، راضی به این کار نمی شد.
محمد حسین هر گاه فرصت را مناسب می‌دید، آرزوی خود را با پدر در میان می‌نهاد و با اصرار از او می‌خواست که رضایت دهد تا وارد حوزه معارف اسلامی‌شود. اما پدر که پسری جز او نداشت، راضی به این کار نمی شد.
اما هر چه زمان پیشتر می‌رفت اشتیاق محمد حسین به تحصیل [[علوم اسلامی]] بیشتر می‌شد و پدر خود را بیشتر از پیش پیرتر احساس می‌کرد و با جدیت از پسر می‌خواست که فن تجارت را یاد گیرد و فکر [[طلبه]] شدن را از سر بیرون کند. چیزی که این مشکل را از سر راه جوان کمال جوی [[کاظمین]] برداشت تنها یک توسل به حضرت باب الحوائج [[امام موسی کاظم (ع)]] بود.
اما هر چه زمان پیشتر می‌رفت اشتیاق محمد حسین به تحصیل [[علوم اسلامی]] بیشتر می‌شد و پدر خود را بیشتر از پیش پیرتر احساس می‌کرد و با جدیت از پسر می‌خواست که فن تجارت را یاد گیرد و فکر [[طلبه]] شدن را از سر بیرون کند. چیزی که این مشکل را از سر راه جوان کمال جوی [[کاظمین]] برداشت تنها یک توسل به حضرت باب الحوائج [[امام موسی کاظم (ع)]] بود.


Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۸۰

ویرایش