سلفی‌گرایی در فرانسه (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۷: خط ۷۷:
=== سلفیه در شبه‌جزیره‌ عربستان ===
=== سلفیه در شبه‌جزیره‌ عربستان ===


جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذدارند. در باب تسمیه‌ وهابیان به سلفی، تشکیک‌هایی شده‌است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه‌ وهابی و شباهت‌ها و اشتراک‌های آن با جریان‌های سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریان‌های سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیروهابی اندیشه‌ سلفی در شبه‌جزیره، مانند محمد بن علی شوکانی (1250-1173 ه. ق) نباید غافل بود (فرمانیان،1388: 82). بدین‌ترتیب، در بررسی جریان‌های سلفی معاصر، گرایش‌های سلفی در کل شبه‌جزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهره‌مندند.
جریان غالب سلفی معاصر، سلفیان [[وهابی]] هستند که در نهادهای رسمی دینی [[عربستان]] مانند هیئت علمای کبار، نفوذ دارند. در باب تسمیه‌ [[وهابیان]] به [[سلفی]]، تشکیک‌هایی شده‌ است؛ اما نظر به مصادر و منابع اندیشه‌ [[وهابی]] و شباهت‌ها و اشتراک‌های آن با جریان‌های سلفی معاصر، چنین امری از حقیقت، دور نیست. در کنار آن، از جریان‌های سلفی زیدی و نیز مصادر و رجال غیر وهابی اندیشه‌ سلفی در شبه‌جزیره، مانند ''محمد بن علی شوکانی''، نباید غافل بود. بدین‌ترتیب، در بررسی جریان‌های سلفی معاصر، گرایش‌های سلفی در کل شبه‌جزیره (مانند جامیه و سروریه) نیز از جایگاهی مهم بهره‌مندند.
 
=== سلفیه در شبه‌قاره‌ هند ===
=== سلفیه در شبه‌قاره‌ هند ===


شاه ولی‌الله دهلوی (1176 – 1114 ه. ق)، تحت تأثیر آراء [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند|شبه‌قاره هند]]، در برابر تفکر صوفی و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدیدآمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌ کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ دیوبند (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه‌ سلفی (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (ازجمله در [[افغانستان]] و شرق ایران)، مؤثر بوده‌است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر دیوبندیه واردشده‌است (همان، 87).. تفسیر فی ظلال القرآن الکریم...... جاهلیة القرن العشرین....... 1. معالم فی الطریق
''شاه ولی‌الله دهلوی''، تحت تأثیر آرای [[ابن تیمیه]]، رساله التوحید خود را نگاشت. تفکر سلفی در [[هند|شبه‌قاره هند]]، در برابر تفکر [[صوفی]] و تشیع غالی در درون و ضد کمپانی هند شرقی در برون پدید آمد؛ تاجایی‌که شاه عبدالعزیز دهلوی (فرزند شاه ولی‌الله)، [[هند]] را سرزمین کفار و دارالحرب اعلام‌ کرد. تأسیس سلسله مدارس علمیه‌ [[دیوبند]] (پس از 1283 ه. ق)، در گسترش اندیشه‌ [[سلفی]] (متمایل به وهابی) در شرق و جنوب آسیا و شبه‌‌قاره (ازجمله در [[افغانستان]] و شرق ایران)، مؤثر بوده‌است. به سبب وجود گرایش‌های صوفیانه در [[دیوبندیه]]، انتقادهایی ازسوی علمای [[وهابی]] سعودی بر [[دیوبندیه]] وارد شده‌ است.


=== سلفیه در شمال آفریقا ===
=== سلفیه در شمال آفریقا ===


اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانسته‌اند، اما نهضت سنوسیه در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دورداشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی برعهده‌داشت. جهاد و اجتهاد، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بناشده‌بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز دراصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس انگلیس بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌داد. سنوسیه و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br>تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در مصر برای جمع تصوف و سلفی‌گری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگه‌های اندیشه‌ [[جمالی]] در [[هند]] و مصر نشان‌دارد؛ امری که بیش از رگه‌های سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغازشد و به‌‌واسطه‌ٔ محمد رشیدرضا، به حسن‌البنا رسید و در جنبش اخوان‌المسلمین، پدیدار شد. نقش سید جمال را به‌عنوان عامل یا حامل اندیشه‌ٔ احیای اسلام در [[هند]]، ایران، عثمانی و مصر نباید از یادبرد؛ بی‌آنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه‌ وحدت خلافت اسلامی، نشانه‌هایی از رگه‌های سلفی‌گری در مقام عمل و نظر وجودداشته‌باشد.<br>
اگرچه آغاز سلفی‌گری معاصر را در [[مصر]] از آرای محمد [[رشید رضا]] دانسته‌اند، اما نهضت [[سنوسیه]] در [[لیبی]] و جنبش مهدیه در [[سودان]] را در قرن نوزدهم نباید از نظر دور داشت. جنبش سنوسی، حرکتی اصلاحی با تبارهای صوفیانه بود که در برابر استعمار در لیبی قیام‌ کرد و پادشاهی لیبی را تا کودتای [[معمر قذافی]] در سال 1969 میلادی برعهده‌ داشت. [[جهاد]] و [[اجتهاد]]، دو پایه‌ٔ دعوت تجدیدی سنوسی بودند و سازمان جنبش سنوسی بر شانه‌های زاویه (خانقاه)های صوفیانه (با کارکردی سنتی برای آموزش تعالیم دینی و مکتب‌خانه‌ای) بنا شده‌ بود. زوایای سنوسی در نبرد با استعمار [[ایتالیا]] نقش اصلی را بردوش‌ داشتند و [[عمر مختار]]، خود از شیوخ زاویه بود. جنبش مهدیه نیز در اصل، جنبشی اصلاح‌گرایانه ضد استعمار حکومت خدیوان مصر (عثمانی) و سپس [[انگلستان|انگلیس]] بود. ترکیب گرایش‌های صوفیانه و اندیشه‌ مهدویت و شرایط سیاسی، این حرکت را به سمت جنبشی سیاسی و جهادی سوق‌ داد. [[سنوسیه]] و مهدیّه، جنبش‌هایی دینی با کارکرد سیاسی بودند که در پاره‌ای وجوه (مانند مبارزه با بیگانگان و اجرای شریعت و تمسک به مفاهیم دینی کهن) با رویکرد سلفی شباهت‌هایی‌ داشتند؛ اما با پذیرش امر واقع و دوری از تکفیر مسلمانان، به تنگ‌‌نظری دینی آنان مبتلا نشدند.<br>تلاش [[رشید رضا|رشیدرضا]] در [[مصر]] برای جمع تصوف و سلفی‌گری و سیاست همانند: [[دیوبندیه]] در کنار تکیه بر عقل و اجتهاد، از ارتباط و تداوم رگه‌های اندیشه‌ جمالی در [[هند]] و [[مصر]] نشان‌ دارد؛ امری که بیش از رگه‌های سلفی وهابی در آرای او نمایان است. [[مکتب المنار]]، درواقع، تداوم حرکتی فکری بود که با [[سید جمال‌الدین اسدآبادی]] و [[شیخ محمد عبده]] آغاز شد و به‌‌ واسطه‌ٔ محمد [[رشید رضا|رشیدرضا]]، به [[حسن البنا|حسن‌ البنا]] رسید و در جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، پدیدار شد. نقش سید جمال را به‌عنوان عامل یا حامل اندیشه‌ٔ احیای [[اسلام]] در [[هند]]، [[ایران]]، [[عثمانی]] و [[مصر]] نباید از یادبرد؛ بی‌آنکه در طرح (پروژه) سیاسی «اتحاد اسلام» وی، حتی با وجود اندیشه‌ وحدت خلافت اسلامی، نشانه‌هایی از رگه‌های سلفی‌گری در مقام عمل و نظر وجود داشته‌ باشد.<br>درحالی‌که جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژی‌های [[کمونیستی]]، [[سوسیالیستی]]، [[ناسیونالیستی]] و قومی برای سازمان‌دهی و نظام‌سازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از [[شریعت]] را درزمینه‌های تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و به‌طور مشخص مصر، می‌نهاد، واکنش سرکوب‌گرانه‌ حکومت، در کنار شرایط بین‌المللی و منطقه به‌‌ویژه قضیه‌ٔ [[فلسطین]] در زمانه‌ جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت ‌و سوی سیاست‌ورزی و مبارزه‌ سیاسی و سپس مسلحانه با نظام‌های سرکوب‌گر سوق‌ داد. اسلام‌گرایی به‌مثابه ایدئولوژی مبارزه‌ انقلابی، زاده‌ٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه‌ 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانه‌های راه</big> و تفسیر در <big>سایه‌سار قرآن</big> او، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهه‌های 50 و 60 میلادی فراهم‌ می‌کردند.<br>مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر <sub>'''جاهلیت قرن بیستم'''</sub> برای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های [[سید قطب]] بیان‌ شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌ کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار [[سید قطب]] و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌ که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند. گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناخته‌ می‌شوند.
درحالی‌که جنبش [[اخوان‌المسلمین]]، واکنشی ایجابی در برابر الگوهای برآمده از ایدئولوژی‌های کمونیستی، سوسیالیستی، ناسیونالیستی و قومی برای سازمان‌دهی و نظام‌سازی اجتماعی بود و نظامی جامع از دعوت و حرکتی سازمانی برآمده از شریعت را درزمینه‌های تبلیغی و اجتماعی، پیش پای جوامع اسلامی و به‌طور مشخص مصر، می‌نهاد، واکنش سرکوب‌گرانه‌ حکومت، در کنار شرایط بین‌المللی و منطقه به‌‌ویژه قضیه‌ٔ فلسطین در زمانه‌ جنگ سرد، حرکت دعوتی اخوان را به سمت ‌و سوی سیاست‌ورزی و مبارزه‌ سیاسی و سپس مسلحانه با نظام‌های سرکوب‌گر سوق‌داد. اسلام‌گرایی به‌مثابه ایدئولوژی مبارزه‌ انقلابی، زاده‌ٔ سرکوب اخوان و ظهور جریان انقلابی به رهبری [[ابراهیم حسین شاذلی|سید قطب]] در دهه‌ 1960 میلادی بود. کتاب: <big>نشانه‌های راه</big> و تفسیر در <big>سایه‌سار قرآن</big> او، مبنای عمل انقلابی را در میان اخوانیان در دهه‌های 50 و 60 میلادی فراهم‌می‌کردند<br>
مفاهیم جامعه‌ٔ جاهلی، طاغوت و ضلالت و تکفیر، در رویکرد اجتماعی- سیاسی سلفی اهمیت‌ دارند. تعبیر <sub>جاهلیت قرن بیستم</sub> برای نخستین بار در نوشته‌ها و اندیشه‌های [[سید قطب]] بیان‌شد؛ تعبیری که او برای تمدن غربی و جوامع اسلامی زیر سلطه‌ حاکمان جائر به‌کاربرد و زمینه‌های نظری کاربرد خشونت و شکل‌گیری جنبش‌های مسلحانه را در درون و برون کشورهای اسلامی، با دارالحرب‌ خواندن آنها به‌سبب حاکمیت جهل و جور، فراهم‌کرد. با وجود اختلاف‌های امروزین جریان‌های سلفی و اخوان، جریان جهادی و تکفیری سلفی، وامدار سید قطب و ایدئولوژی او هستند؛ تاجایی‌که گرایش‌های سلفی جهادی را <big>«قطبیه»</big> می‌نامند. گروه‌های معتقد به تغییر مسالمت‌آمیز و از طریق کار حزبی مانند: <big>حزب النور</big>، به نام <big>«سلفیه حزبیه»</big> شناخته‌می‌شوند.
=== سلفی‌گری در فرانسه ===
=== سلفی‌گری در فرانسه ===