۸۷٬۷۱۸
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
جز (جایگزینی متن - ' نمی باشد' به ' نمیباشد') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
در برخی تفسیرها در ذیل این آیه آمده است که از مجموع قرائن موجود در آیه و خارج آن چنین استفاده میشود که پرسش کنندگان از حقیقت روح آدمی سوال کردند، همین روح عظیمی که حیات ما از آن سرچشمه میگیرد و به کمکش زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم، اسرار علوم را میشکافیم، و به اعماق موجودات راه مییابیم، میخواستند بدانند حقیقت این اعجوبة عالم آفرینش چیست؟ از آن جا که روح ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور میشود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: روح از عالم امر است یعنی خلقتی اسرارآمیز دارد. | در برخی تفسیرها در ذیل این آیه آمده است که از مجموع قرائن موجود در آیه و خارج آن چنین استفاده میشود که پرسش کنندگان از حقیقت روح آدمی سوال کردند، همین روح عظیمی که حیات ما از آن سرچشمه میگیرد و به کمکش زمین و آسمان را جولانگاه خود قرار میدهیم، اسرار علوم را میشکافیم، و به اعماق موجودات راه مییابیم، میخواستند بدانند حقیقت این اعجوبة عالم آفرینش چیست؟ از آن جا که روح ساختمانی مغایر با ساختمان ماده دارد و اصول حاکم بر آن غیر از اصول حاکم بر ماده و خواص فیزیکی و شیمیایی آن است، پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور میشود در یک جمله کوتاه و پرمعنی بگوید: روح از عالم امر است یعنی خلقتی اسرارآمیز دارد. | ||
پس مراد از این که قرآن کریم فرمود: روح از امر الهی است این خواهد بود که روح یک موجود اسرارآمیز است، [[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای کلمه امر گفته است: تعبیر امر در جایی به کار برده میشود که تدریج در کار نباشد، یعنی مادی و محکوم به حرکت مادی نباشد، پس روح که از امر [[خداوند]] است بدین معنا است که روح موجودی است که آمیخته با ماده و زمان ومکان نبوده و قابل اشاره نیست، بلکه موجودی مستقل است که دارای حیات، علم و قدرت بوده و از مقوله صفات و احوال | پس مراد از این که قرآن کریم فرمود: روح از امر الهی است این خواهد بود که روح یک موجود اسرارآمیز است، [[علامه طباطبایی]] در تبیین معنای کلمه امر گفته است: تعبیر امر در جایی به کار برده میشود که تدریج در کار نباشد، یعنی مادی و محکوم به حرکت مادی نباشد، پس روح که از امر [[خداوند]] است بدین معنا است که روح موجودی است که آمیخته با ماده و زمان ومکان نبوده و قابل اشاره نیست، بلکه موجودی مستقل است که دارای حیات، علم و قدرت بوده و از مقوله صفات و احوال نمیباشد. <ref>طباطبایی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، تهران: نشر کانون انتشارات محمدی، 1363 ش، ج 24، ص 38</ref> | ||
آن جا که سخن از ارتباط روح با جسم است و تأثیر متقابل این دو در یکدیگر بیان میشود، نام (روان) بر آن میگذاریم و آن جا که پدیدههای روحی جدای از جسم مورد بحث قرار میگیرند نام روح را به کارمیبریم و دانشمندان الهی و فلاسفه معتقداند روح یک حقیقت ماورای طبیعی و فراطبیعی است. | آن جا که سخن از ارتباط روح با جسم است و تأثیر متقابل این دو در یکدیگر بیان میشود، نام (روان) بر آن میگذاریم و آن جا که پدیدههای روحی جدای از جسم مورد بحث قرار میگیرند نام روح را به کارمیبریم و دانشمندان الهی و فلاسفه معتقداند روح یک حقیقت ماورای طبیعی و فراطبیعی است. |