۸٬۲۰۰
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
<ref>Mahsun Fuad, Hukum Islam Indonesia: dari nalar partisipatoris hingga emansipatoris, PT LKiS Pelangi Aksara, 2005 [[ویژه:منابع کتاب/9798451139|ISBN 9798451139]], 9789798451133 banjar&pg=PA41 نسخة محفوظة 2015-01-04 على موقع وای باک مشین.</ref> | <ref>Mahsun Fuad, Hukum Islam Indonesia: dari nalar partisipatoris hingga emansipatoris, PT LKiS Pelangi Aksara, 2005 [[ویژه:منابع کتاب/9798451139|ISBN 9798451139]], 9789798451133 banjar&pg=PA41 نسخة محفوظة 2015-01-04 على موقع وای باک مشین.</ref> | ||
=نسب= | ==نسب== | ||
محمد أرشد بن عبدالله بن أبیبکر بن عبدالرشید بن عبدالله بن أبیبکر الهندی بن أحمد الصلیبیة بن حسین بن عبدالله بن شیخ بن عبدالله العیدروس بن أبیبکر السکران بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[امام صادق (ع)|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر (ع)|محمدالباقر]] بن علی [[امام سجاد (ع)|زینالعابدین]] بن [[امام حسین (ع)|الحسین]] بن [[امام علی (ع)|علی بن أبیطالب]]، و امام علی همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]] صلی الله علیه و آله و سلم است.<ref> Syajaratul Arsyadiyah, Mathba'ah Ahmadiyah Singapura, oleh Abd Rahman Shiddiq (Tuan Guru Sapat, Mufti Kesultanan Indragiri) Cetakan I. Tahun 1356 H.</ref> | محمد أرشد بن عبدالله بن أبیبکر بن عبدالرشید بن عبدالله بن أبیبکر الهندی بن أحمد الصلیبیة بن حسین بن عبدالله بن شیخ بن عبدالله العیدروس بن أبیبکر السکران بن عبدالرحمن السقاف بن محمد مولى الدویلة بن علی بن علوی الغیور بن الفقیه المقدم محمد بن علی بن محمد صاحب مرباط بن علی خالع قسم بن علوی بن محمد بن علوی بن عبیدالله بن أحمد المهاجر بن عیسى بن محمد النقیب بن علی العریضی بن [[امام صادق (ع)|جعفر الصادق]] بن [[امام باقر (ع)|محمدالباقر]] بن علی [[امام سجاد (ع)|زینالعابدین]] بن [[امام حسین (ع)|الحسین]] بن [[امام علی (ع)|علی بن أبیطالب]]، و امام علی همسر [[فاطمه]] دختر [[محمد]] صلی الله علیه و آله و سلم است.<ref> Syajaratul Arsyadiyah, Mathba'ah Ahmadiyah Singapura, oleh Abd Rahman Shiddiq (Tuan Guru Sapat, Mufti Kesultanan Indragiri) Cetakan I. Tahun 1356 H.</ref> | ||
او سی و دومین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است. | او سی و دومین نوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است. | ||
=تولد و تربیت= | ==تولد و تربیت== | ||
او در ۱۵ ۰ ۱۱۲۲ ه. م در روستای لوک جابانگ در بخش بنگر در استان کلمنتان جنوبی اندونزی به دنیا آمد. محمد ارشد دوران کودکی خود را در روستای تولدش لوک جابانگ، مارتاپورا گذراند. او مانند کودکان و با دوستانش بازی میکرد ولی هوش محمد ارشد بیش از دوستانش بود. او شخصیت اخلاقی و حساسی داشت و عاشق زیبایی بود. از جمله تواناییهای او هنر نقاشی و خوشنویسی بود. هر کسی که نقاشیهایش را میدید، شگفت زده میشد. هنگامی که سلطان تهلیل الله در حال بازدید از روستای لوک جابانگ بود، نقاشیهای محمد ارشد ۷ ساله را دید و تحت تأثیر قرار گرفت و از پدر و مادرش خواست تا کودک را در کاخ نگه دارند تا با فرزندان و نوههای سلطان درس بخواند. در کاخ، محمد ارشد فرزندی با شخصیتی نجیب، دوستانه، مطیع و قابل احترام نزد بزرگسالان شد. همه کارکنان قصر او را دوست داشتند. سلطان نسبت به تحصیل محمد ارشد بسیار اهمیت میداد؛ زیرا سلطان امیدوار بود که محمد ارشد به رهبری با تقوا تبدیل شود. | او در ۱۵ ۰ ۱۱۲۲ ه. م در روستای لوک جابانگ در بخش بنگر در استان کلمنتان جنوبی اندونزی به دنیا آمد. محمد ارشد دوران کودکی خود را در روستای تولدش لوک جابانگ، مارتاپورا گذراند. او مانند کودکان و با دوستانش بازی میکرد ولی هوش محمد ارشد بیش از دوستانش بود. او شخصیت اخلاقی و حساسی داشت و عاشق زیبایی بود. از جمله تواناییهای او هنر نقاشی و خوشنویسی بود. هر کسی که نقاشیهایش را میدید، شگفت زده میشد. هنگامی که سلطان تهلیل الله در حال بازدید از روستای لوک جابانگ بود، نقاشیهای محمد ارشد ۷ ساله را دید و تحت تأثیر قرار گرفت و از پدر و مادرش خواست تا کودک را در کاخ نگه دارند تا با فرزندان و نوههای سلطان درس بخواند. در کاخ، محمد ارشد فرزندی با شخصیتی نجیب، دوستانه، مطیع و قابل احترام نزد بزرگسالان شد. همه کارکنان قصر او را دوست داشتند. سلطان نسبت به تحصیل محمد ارشد بسیار اهمیت میداد؛ زیرا سلطان امیدوار بود که محمد ارشد به رهبری با تقوا تبدیل شود. | ||
=سفر به مکه= | ==سفر به مکه== | ||
محمد ارشد تا ۳۰ سالگی در قصر ماند و در این مدت تمام مراحل تحصیلی را گذراند. سپس با زنی به نام خانم باگوت ازدواج کرد.<ref>Sudrajat, A. Suryana (2006). banjarmasin&pg=PT83 Ulama pejuang dan ulama petualang: belajar kearifan dari Negeri Atas Angin تحقق من قیمة |مسار أرشیف= (مساعدة). Erlangga. صفحة 77. [[ویژه:منابع کتاب/9789797816070|ISBN 9789797816070]]. مؤرشف من الأصل فی 03 ینایر 2015.</ref> هنگامی که همسرش برای اولین فرزندش باردار بود، محمد ارشد بسیار تمایل پیدا کرد که در سرزمین مقدس [[مکه]] به تحصیل ادامه دهد و بیشتر بیاموزد. سپس میل قلبی خود را به همسر محبوبش منتقل کرد. اگرچه دشوار بود زیرا آنها تازه ازدواج کرده بودند، اما همسرش سرانجام با نیت مقدس شوهرش موافقت کرده و از او در رسیدن به اهدافش حمایت کرد. | محمد ارشد تا ۳۰ سالگی در قصر ماند و در این مدت تمام مراحل تحصیلی را گذراند. سپس با زنی به نام خانم باگوت ازدواج کرد.<ref>Sudrajat, A. Suryana (2006). banjarmasin&pg=PT83 Ulama pejuang dan ulama petualang: belajar kearifan dari Negeri Atas Angin تحقق من قیمة |مسار أرشیف= (مساعدة). Erlangga. صفحة 77. [[ویژه:منابع کتاب/9789797816070|ISBN 9789797816070]]. مؤرشف من الأصل فی 03 ینایر 2015.</ref> هنگامی که همسرش برای اولین فرزندش باردار بود، محمد ارشد بسیار تمایل پیدا کرد که در سرزمین مقدس [[مکه]] به تحصیل ادامه دهد و بیشتر بیاموزد. سپس میل قلبی خود را به همسر محبوبش منتقل کرد. اگرچه دشوار بود زیرا آنها تازه ازدواج کرده بودند، اما همسرش سرانجام با نیت مقدس شوهرش موافقت کرده و از او در رسیدن به اهدافش حمایت کرد. | ||
بنابراین پس از دیدار با سلطان و کسب رخصت از او برای تحقق رویاهایش به سرزمین مقدس رفت. عزیمت او با اشک و دعا همراه بود. | بنابراین پس از دیدار با سلطان و کسب رخصت از او برای تحقق رویاهایش به سرزمین مقدس رفت. عزیمت او با اشک و دعا همراه بود. | ||
=اساتید= | ==اساتید== | ||
محمد ارشد در سرزمین مقدس، نزد اساتید بزرگ آن زمان درس خواند. از جمله اساتید بارز او عبارتند از: | محمد ارشد در سرزمین مقدس، نزد اساتید بزرگ آن زمان درس خواند. از جمله اساتید بارز او عبارتند از: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
شیخ محمد ارشد در دوران مطالعات خود در آنجا روابط دوستانهای با علمای هم درس خود مانند شیخ صمد الفلمبانی، شیخ عبدالرحمن المصری الجاوی و شیخ عبدالحمید بوغیس برقرار کرد تا اینکه به چهار یکه تاز جاوه (Empat Serangkai dari Tanah Jawi)<ref>Republike (admin) (18 Juli 2013). "Muhammad Arsyad al-Banjari Sang Matahari Agama dari Kalimantan". مؤرشف من الأصل فی 20 یولیو 2019.</ref> معروف شدند. | شیخ محمد ارشد در دوران مطالعات خود در آنجا روابط دوستانهای با علمای هم درس خود مانند شیخ صمد الفلمبانی، شیخ عبدالرحمن المصری الجاوی و شیخ عبدالحمید بوغیس برقرار کرد تا اینکه به چهار یکه تاز جاوه (Empat Serangkai dari Tanah Jawi)<ref>Republike (admin) (18 Juli 2013). "Muhammad Arsyad al-Banjari Sang Matahari Agama dari Kalimantan". مؤرشف من الأصل فی 20 یولیو 2019.</ref> معروف شدند. | ||
=تبلیغ دین= | ==تبلیغ دین== | ||
پس از نزدیک به ۳۵ سال تحصیل در مکه و [[مدینه]] قصد تحصیل در [[مصر]] کرد. هنگامی که استاد آنها متوجه قصد ایشان شد، پیشنهاد کرد که این چهار عالم برای تبلیغ دین اسلام به کشور خود جاوه (اندونزی) بازگردند. | پس از نزدیک به ۳۵ سال تحصیل در مکه و [[مدینه]] قصد تحصیل در [[مصر]] کرد. هنگامی که استاد آنها متوجه قصد ایشان شد، پیشنهاد کرد که این چهار عالم برای تبلیغ دین اسلام به کشور خود جاوه (اندونزی) بازگردند. | ||
این چهار دوست قبل از بازگشت به خانه موافقت کردند که بار دیگر زیارت مکه را انجام دهند. در آن زمان شیخ محمد ارشد به طور غیرمنتظرهای برادر کوچکترش زینالعابدین بن عبدالله را دید که برای انجام حج به مکه آمده بود. برادر کوچکتر، دختر محمد ارشد به نام فاطمه را که بزرگ شده بود آورد. پس از دیدن او، سه دوست شیخ ارشد پیشنهاد ازدواج با دخترش را دادند. شیخ محمد ارشد پس از مدتها فکر کردن تصمیم گرفت که دخترش با شیخ عبدالحمید بوجیس ازدواج کند. این ازدواج همانجا صورت گرفت و دوستانش شهادت دادند. | این چهار دوست قبل از بازگشت به خانه موافقت کردند که بار دیگر زیارت مکه را انجام دهند. در آن زمان شیخ محمد ارشد به طور غیرمنتظرهای برادر کوچکترش زینالعابدین بن عبدالله را دید که برای انجام حج به مکه آمده بود. برادر کوچکتر، دختر محمد ارشد به نام فاطمه را که بزرگ شده بود آورد. پس از دیدن او، سه دوست شیخ ارشد پیشنهاد ازدواج با دخترش را دادند. شیخ محمد ارشد پس از مدتها فکر کردن تصمیم گرفت که دخترش با شیخ عبدالحمید بوجیس ازدواج کند. این ازدواج همانجا صورت گرفت و دوستانش شهادت دادند. | ||
=بازگشت به وطن= | ==بازگشت به وطن== | ||
پس از آن چهار فرزند مجمع الجزایر به کشور خود رفتند. آنها هنگام ورود به مجمع الجزایر ابتدا در سوماترا، به طور خاص در پالمبانگ، خانه شیخ صمد الفلمبانی توقف کردند. | پس از آن چهار فرزند مجمع الجزایر به کشور خود رفتند. آنها هنگام ورود به مجمع الجزایر ابتدا در سوماترا، به طور خاص در پالمبانگ، خانه شیخ صمد الفلمبانی توقف کردند. | ||
سفر به بیتاوی، میهن شیخ عبدالرحمان المصری ادامه دارد. زمانی که در بیتاوی بودند از شیخ محمد ارشد خواسته شد که مدتی بماند تا معارف مذهبی را به مردم بیتاوی آموزش دهد. یکی از اتفاقات مهم اقامت او در بیتاوی بود که شیخ محمد ارشد جهت قبله مسجد جامباتان لیما، مسجد لور پاتانگ و مسجد پکوجان را تصحیح کرد. برای بزرگداشت این واقعه، ساکنان منطقه مسجد جمباتان با کتیبهای سنگی با متن عربی مالاوی (نوشته جاوه ای) ثبت کردند و بیان کردند که قبله این مسجد حدود ۲۵ درجه توسط محمد ارشد بنگری در ۴ صفر ۱۱۸۶ه. ق به سمت راست چرخیده است. | سفر به بیتاوی، میهن شیخ عبدالرحمان المصری ادامه دارد. زمانی که در بیتاوی بودند از شیخ محمد ارشد خواسته شد که مدتی بماند تا معارف مذهبی را به مردم بیتاوی آموزش دهد. یکی از اتفاقات مهم اقامت او در بیتاوی بود که شیخ محمد ارشد جهت قبله مسجد جامباتان لیما، مسجد لور پاتانگ و مسجد پکوجان را تصحیح کرد. برای بزرگداشت این واقعه، ساکنان منطقه مسجد جمباتان با کتیبهای سنگی با متن عربی مالاوی (نوشته جاوه ای) ثبت کردند و بیان کردند که قبله این مسجد حدود ۲۵ درجه توسط محمد ارشد بنگری در ۴ صفر ۱۱۸۶ه. ق به سمت راست چرخیده است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
سلطان تُهلیل الله، کسی که به او کمک زیادی کرد، درگذشته بود و بعد از او سلطنت به سلطان تحمیداالله دوم، پسر سلطان تمجیدالله اول، رسیده بود. سلطان تحمیدالله دوم با جشنی سنتی از ورود او استقبال کرد. او توسط همه مردم به عنوان عالم (شمس الدین) مورد ستایش قرار گرفت، که انتظار میرفت نور او تمام سرزمین سلطنت بنگر را در برگیرد. او تمام فعالیت خود را وقف گسترش دانشی کرد که به دست آورده بود. چه برای خانواده، چه بستگان و چه جامعه به طور کلی. در واقع حتی سلطان نیز از شاگردان او بود تا اینکه به یک پادشاه باتقوا تبدیل شد.<ref>Mengenal Syekh Muhammad Arsyad al-Banjari نسخة محفوظة 2010-06-20 على موقع وای باک مشین.</ref> سلطان از شیخ محمد ارشد خواست تا کتابی در مورد احکام عبادات (احکام فقهی) بنویسد که بعدها به کتاب «سبیل المهتدین» معروف شد. | سلطان تُهلیل الله، کسی که به او کمک زیادی کرد، درگذشته بود و بعد از او سلطنت به سلطان تحمیداالله دوم، پسر سلطان تمجیدالله اول، رسیده بود. سلطان تحمیدالله دوم با جشنی سنتی از ورود او استقبال کرد. او توسط همه مردم به عنوان عالم (شمس الدین) مورد ستایش قرار گرفت، که انتظار میرفت نور او تمام سرزمین سلطنت بنگر را در برگیرد. او تمام فعالیت خود را وقف گسترش دانشی کرد که به دست آورده بود. چه برای خانواده، چه بستگان و چه جامعه به طور کلی. در واقع حتی سلطان نیز از شاگردان او بود تا اینکه به یک پادشاه باتقوا تبدیل شد.<ref>Mengenal Syekh Muhammad Arsyad al-Banjari نسخة محفوظة 2010-06-20 على موقع وای باک مشین.</ref> سلطان از شیخ محمد ارشد خواست تا کتابی در مورد احکام عبادات (احکام فقهی) بنویسد که بعدها به کتاب «سبیل المهتدین» معروف شد. | ||
=فعالیتها= | ==فعالیتها== | ||
شیخ محمد ارشد البنجری از پیشگامان آموزش معارف و احکام اسلامی در کلمنتان جنوبی است. پس از بازگشت از مکه به زادگاهش، اولین کاری که انجام داد باز کردن یک مدرسه اسلامی در روستای دلام باگر بود که به تدریج مرکز مطالعات اسلامی شد. بسیاری از دانشمندانی که بعدها به جاهای مهمی در سراسر سلطنت بنگر رسیدند کسانی بودند که از آموزهها و تالیفات آن مرکز علمی بهرهمند شده بودند. | شیخ محمد ارشد البنجری از پیشگامان آموزش معارف و احکام اسلامی در کلمنتان جنوبی است. پس از بازگشت از مکه به زادگاهش، اولین کاری که انجام داد باز کردن یک مدرسه اسلامی در روستای دلام باگر بود که به تدریج مرکز مطالعات اسلامی شد. بسیاری از دانشمندانی که بعدها به جاهای مهمی در سراسر سلطنت بنگر رسیدند کسانی بودند که از آموزهها و تالیفات آن مرکز علمی بهرهمند شده بودند. | ||
=تالیفات= | ==تالیفات== | ||
او علاوه بر تحصیلات، کتابها و پایان نامههای متعددی نیز برای نیازهای دانشآموزان خود و نیازهای حکومت نوشته است. از کتابهای معروف میشود به «سبیل المهتدین للتفقه فی أمر الدین» اشاره کرد که کتابی در قضاوت و فقه است. این کتاب در آن زمان نه تنها در پادشاهی بنگر بلکه در سراسر مجمع الجزایر و حتی در دانشگاههای خارج از مجمع الجزایر گسترش یافت و همچنین به عنوان یکی از دروس پایه در سلطنت برونئی آموزش داد میشد. | او علاوه بر تحصیلات، کتابها و پایان نامههای متعددی نیز برای نیازهای دانشآموزان خود و نیازهای حکومت نوشته است. از کتابهای معروف میشود به «سبیل المهتدین للتفقه فی أمر الدین» اشاره کرد که کتابی در قضاوت و فقه است. این کتاب در آن زمان نه تنها در پادشاهی بنگر بلکه در سراسر مجمع الجزایر و حتی در دانشگاههای خارج از مجمع الجزایر گسترش یافت و همچنین به عنوان یکی از دروس پایه در سلطنت برونئی آموزش داد میشد. | ||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
برخی از شاگردان او سخنان و رسالههای او را جمع کرده و از میان آنها کتابهایی را گرداوری کردند و به نوعی کتاب فرهنگ اصطلاحات عبادات را در موضوعات شرطهای اذان گفتن، نماز، روزه و هر آنچه متعلق به این عبادات است، ایجاد کردند و آن کتاب به "باروکانان" نامیده شد. اما در موضوع تصوف افکار او در کتابی نگاشته شد که "کنز المعرفة" نامیده شد. | برخی از شاگردان او سخنان و رسالههای او را جمع کرده و از میان آنها کتابهایی را گرداوری کردند و به نوعی کتاب فرهنگ اصطلاحات عبادات را در موضوعات شرطهای اذان گفتن، نماز، روزه و هر آنچه متعلق به این عبادات است، ایجاد کردند و آن کتاب به "باروکانان" نامیده شد. اما در موضوع تصوف افکار او در کتابی نگاشته شد که "کنز المعرفة" نامیده شد. | ||
=فرزندان= | ==فرزندان== | ||
او در طول زندگی اش ۲۹ پسر از هفت همسر داشت.<ref> Muslich Shabir, Pemikiran Syekh Muhammad Arsyad al-Banjari tentang zakat: suntingan teks dan analisis intertekstual, Penerbit Nuansa Aulia, 2005</ref> | او در طول زندگی اش ۲۹ پسر از هفت همسر داشت.<ref> Muslich Shabir, Pemikiran Syekh Muhammad Arsyad al-Banjari tentang zakat: suntingan teks dan analisis intertekstual, Penerbit Nuansa Aulia, 2005</ref> | ||
=وفات= | ==وفات== | ||
وی در ۶ شوال ۱۲۲۷ه. ق و در روستای کلمبیان در منطقه بنگر درگذشت. و قبر او هنوز مورد زیازت مردم قرار نمیگیرد. | وی در ۶ شوال ۱۲۲۷ه. ق و در روستای کلمبیان در منطقه بنگر درگذشت. و قبر او هنوز مورد زیازت مردم قرار نمیگیرد. | ||