۲۲٬۰۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
آنچه در این مدخل بدان پرداخته میشود بررسی معنا و مفهوم '''تاسوعا''' و وقایع و رویدادهای تاریخی '''تاسوعا''' میباشد '''تاسوعا''' روز نهم [[ماه محرم الحرام]] <ref>رجوع کنید به مقالهٔ ماه محرم الحرام.</ref>. که خود [[ماه قمری]] <ref>رجوع کنید به مقالهٔ ماه قمری.</ref>. است و روز قبل از [[عاشورا]] است. در این روز چندین رویداد رخ داده است، از جمله: ورود شمر به کربلا، پیشنهاد امان دادن به فرزندان [[امالبنین]]، و آمادهسازی برای جنگ؛ و [[امام حسین|حسین بن علی علیهالسلام]] و یارانش توسط دشمن محاصره شدند. این روز به دلیل اقدامات و رشادتهای [[عباس بن علی|عباس بن علی علیهالسلام]] به عنوان پرچمدار و فرمانده ارتش حسینبنعلی، در جوامع [[شیعه]] به او نسبت داده شده است. | آنچه در این مدخل بدان پرداخته میشود بررسی معنا و مفهوم '''تاسوعا''' و وقایع و رویدادهای تاریخی '''تاسوعا''' میباشد '''تاسوعا''' روز نهم [[ماه محرم الحرام]]<ref>رجوع کنید به مقالهٔ ماه محرم الحرام.</ref>. که خود [[ماه قمری]]<ref>رجوع کنید به مقالهٔ ماه قمری.</ref>. است و روز قبل از [[عاشورا]] است. در این روز چندین رویداد رخ داده است، از جمله: ورود شمر به کربلا، پیشنهاد امان دادن به فرزندان [[امالبنین]]، و آمادهسازی برای جنگ؛ و [[امام حسین|حسین بن علی علیهالسلام]] و یارانش توسط دشمن محاصره شدند. این روز به دلیل اقدامات و رشادتهای [[عباس بن علی|عباس بن علی علیهالسلام]] به عنوان پرچمدار و فرمانده ارتش حسینبنعلی، در جوامع [[شیعه]] به او نسبت داده شده است. | ||
این روز نزد [[شیعیان]] از اهمیت برخوردار است و همانند روز [[عاشورا]] در آن به سوگواری میپردازند. | این روز نزد [[شیعیان]] از اهمیت برخوردار است و همانند روز [[عاشورا]] در آن به سوگواری میپردازند. | ||
== معنای تاسوعا == | == معنای تاسوعا == | ||
'''تاسوعا''' در لغت به معنای نهم است و در تقویم اسلامی به روز نهم محرم اشاره دارد. | '''تاسوعا''' در لغت به معنای نهم است و در تقویم اسلامی به روز نهم محرم اشاره دارد. | ||
آنچه مشهور است تاسوعا از ریشه تِسع به معنای نه و نهم، و بر نهمین روز محرم اطلاق شده است. اما نظری وجود دارد که [[عاشورا]] و '''تاسوعا''' را در سلسله اعداد معنی نمیدانند. تاسوعا را از اِتّساع یعنی گسترده شدن، روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود و به جای تنگی، وسعت مییابد، دانستهاند؛ و این نامگذاری را به [[امام سجاد علیهالسلام]] (امام چهارم شیعه) نسبت دادهاند. | آنچه مشهور است تاسوعا از ریشه تِسع به معنای نه و نهم، و بر نهمین روز محرم اطلاق شده است. اما نظری وجود دارد که [[عاشورا]] و '''تاسوعا''' را در سلسله اعداد معنی نمیدانند. تاسوعا را از اِتّساع یعنی گسترده شدن، روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود و به جای تنگی، وسعت مییابد، دانستهاند؛ و این نامگذاری را به [[امام سجاد(ع)|امام سجاد علیهالسلام]] (امام چهارم [[شیعه]]) نسبت دادهاند. | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
روز نهم محرم، '''تاسوعا''' خوانده میشود. شهرت این روز به دلیل وقایعی است که در روز نهم ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین کربلا روی داد. | روز نهم محرم، '''تاسوعا''' خوانده میشود. شهرت این روز به دلیل وقایعی است که در روز نهم ماه محرم سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین کربلا روی داد. | ||
روز '''تاسوعا''' در نزد شیعیان از اهمیت بالایی برخوردار است. آنها این روز را منتسب به عباس بن علیعلیهالسلام میدانند و آن را بسان روز [[عاشورا]] گرامیداشته، در آن سوگواری میکنند. در [[ایران]] <ref>فربد کتاب ایران (سوگواریهای مذهبی در ایران)، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۵.</ref>. و بعضی از کشورهای اسلامی شیعینشین، روز تاسوعا همچون روز عاشورا تعطیل رسمی بوده و در این روز نیز مراسم عزاداری مفصل با راهاندازی هیأتهای عزاداری و دستههای سینه زنی و زنجیرزنی برگزار میشود. | روز '''تاسوعا''' در نزد شیعیان از اهمیت بالایی برخوردار است. آنها این روز را منتسب به عباس بن علیعلیهالسلام میدانند و آن را بسان روز [[عاشورا]] گرامیداشته، در آن سوگواری میکنند. در [[ایران]]<ref>فربد کتاب ایران (سوگواریهای مذهبی در ایران)، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۵.</ref>. و بعضی از کشورهای اسلامی شیعینشین، روز تاسوعا همچون روز عاشورا تعطیل رسمی بوده و در این روز نیز مراسم عزاداری مفصل با راهاندازی هیأتهای عزاداری و دستههای سینه زنی و زنجیرزنی برگزار میشود. | ||
== وقایع تاسوعا == | == وقایع تاسوعا == | ||
تاسوعا، نهمین روز محرم، یکی از روزهای مهم برای شیعیان که مرتبط با واقعه کربلا در سال ۶۱ قمری است. در نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، شمر با نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد، وارد کربلا شد که در آن از عمر بن سعد خواسته شده بود یا در برخورد با [[امام حسین علیهالسلام]] جدیت به خرج دهد یا فرماندهی لشکر را به شمر واگذار کند. عمر سعد از واگذاری فرماندهی به شمر خودداری کرد و آماده جنگ با [[امام حسین علیهالسلام]] شد. با هجوم لشکریان در عصر این روز، | تاسوعا، نهمین روز محرم، یکی از روزهای مهم برای شیعیان که مرتبط با واقعه کربلا در سال ۶۱ قمری است. در نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، شمر با نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد، وارد کربلا شد که در آن از عمر بن سعد خواسته شده بود یا در برخورد با [[امام حسین علیه السلام|امام حسین علیهالسلام]] جدیت به خرج دهد یا فرماندهی لشکر را به شمر واگذار کند. عمر سعد از واگذاری فرماندهی به شمر خودداری کرد و آماده جنگ با [[امام حسین علیه السلام|امام حسین علیهالسلام]] شد. با هجوم لشکریان در عصر این روز، امام حسین علیهالسلام با فرستادن برادرش عباس بن علی، از آنها مهلت طلبید تا شب را با نماز و تلاوت قرآن به صبح برسانند. | ||
همچنین در این روز شمر اماننامهای برای حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنین فرستاد، اما حضرت عباس نپذیرفت. شیعیان، تاسوعا را روز عباسعلیهالسلام به شمار میآورند و آن را مانند روز عاشورا گرامیداشته، به ذکر فضائل و سوگواری در آن میپردازند. این روز در ایران در کنار روز عاشورا تعطیل رسمی است. | همچنین در این روز شمر اماننامهای برای حضرت عباس و دیگر فرزندان ام البنین فرستاد، اما حضرت عباس نپذیرفت. شیعیان، تاسوعا را روز عباسعلیهالسلام به شمار میآورند و آن را مانند روز عاشورا گرامیداشته، به ذکر فضائل و سوگواری در آن میپردازند. این روز در ایران در کنار روز عاشورا تعطیل رسمی است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
=== ورود شمر به کربلا === | === ورود شمر به کربلا === | ||
بنابر منابع تاریخی، شمر بن ذی الجوشن پیش از ظهر روز نهم محرم (روز تاسوعا)، همراه با چهار هزار نفر، به سرزمین کربلا وارد شد <ref>الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۹۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۹۸.</ref>. و حامل نامهای از عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود. در این نامه، ابن زیاد از ابن سعد خواسته بود یا امام | بنابر منابع تاریخی، شمر بن ذی الجوشن پیش از ظهر روز نهم محرم (روز تاسوعا)، همراه با چهار هزار نفر، به سرزمین کربلا وارد شد<ref>الکوفی، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، ص۹۴؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۹۸.</ref>. و حامل نامهای از عبیدالله بن زیاد خطاب به عمر بن سعد بود. در این نامه، ابن زیاد از ابن سعد خواسته بود یا امام حسین علیهالسلام را مجبور به پذیرش بیعت کند و یا با او بجنگد. | ||
عباس علیهالسلام و برادرانش در محضر اباعبدالله الحسین علیهالسلام نشسته بودند و جواب شمر را نمیدادند. امام علیهالسلام به [[حضرت عباس|حضرت عباس علیهالسلام]] فرمودند: «هر چند او فاسق است اما پاسخش را بده همانا او از داییهای شما است.» عباس و عبدالله و جعفر و عثمان فرزندان علی بن ابیطالب علیهالسلام بیرون آمدند و گفتند: «چه میخواهی؟» شمر به آنها گفت: «ای خواهرزادگان من، شما در امان هستید من برای شما از عبیدالله امان گرفتهام.»؛ اما عباس علیهالسلام و برادرانش همگی گفتند: «خدا تو و امان تو را لعنت کند. ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر(ص) امان نداشته باشد.»<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۹م، ج۳، ص۱۸۴.</ref>. | |||
پس از رد اماننامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با | پس از رد اماننامه، به سپاه عمر بن سعد فرمان داده شد تا برای جنگ آماده شوند پس همگان سوار شدند در شامگاه پنجشنبه نهم محرم آماده نبرد با حسین علیهالسلام و یارانش شدند<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸۹.</ref>. | ||
علت اینکه شمر آنان را خواهرزاده خطاب کرد بهدلیل هم قبیله بودن وی با ام البنین مادر حضرت عباس است؛ زیرا ام البنین دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب <ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۴، ص۱۱۸.</ref> و شمر نیز فرزند ذی الجوشن از همان قبیله بود<ref>ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref>. | علت اینکه شمر آنان را خواهرزاده خطاب کرد بهدلیل هم قبیله بودن وی با ام البنین مادر حضرت عباس است؛ زیرا ام البنین دختر حزام بن خالد از قبیله بنی کلاب<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ج۴، ص۱۱۸.</ref> و شمر نیز فرزند ذی الجوشن از همان قبیله بود<ref>ابن عبد ربّه، العقد الفرید، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref>. | ||
=== آماده شدن برای جنگ === | === آماده شدن برای جنگ === | ||
در عصر ۹ محرم تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت وعمر بن سعد خود را آماده جنگ با امام | در عصر ۹ محرم تحرکات سپاه عمر سعد در صحرای کربلا افزایش یافت وعمر بن سعد خود را آماده جنگ با امام حسین علیهالسلام کرد و به سپاهیانش فرمان داد تا برای جنگ آماده شوند. او در میان سپاهیان خود ندا در داد که: «یا خَیلَ اللهِ ارکَبی و بِالجَنةِ اَبْشِری؛ ای لشکریان خدا! سوار شوید و به بهشت بشارت دهید.» کوفیان هم سوار شده، مهیای نبرد شدند. | ||
هیاهو و سر و صدای لشکر بلند شد. امام علیهالسلام در جلوی خیمه خویش نشسته بود و به شمشیر خود تکیه داده بود. خواهرش زینب(س) با شنیدن سر و صدای لشکر کوفه، به برادرش نزدیک شد و گفت: «برادرم آیا صداهایی را که نزدیک میشوند، میشنوید؟» امام علیهالسلام سر را بلند کرد و فرمود: «من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو [به زودی] نزد ما خواهی آمد.» امام علیهالسلام به | هیاهو و سر و صدای لشکر بلند شد. امام علیهالسلام در جلوی خیمه خویش نشسته بود و به شمشیر خود تکیه داده بود. خواهرش زینب(س) با شنیدن سر و صدای لشکر کوفه، به برادرش نزدیک شد و گفت: «برادرم آیا صداهایی را که نزدیک میشوند، میشنوید؟» امام علیهالسلام سر را بلند کرد و فرمود: «من رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که به من فرمود: تو [به زودی] نزد ما خواهی آمد.» امام علیهالسلام به عباس علیهالسلام فرمود: «ای عباس؛ جانم به فدایت؛ بر اسب خود بنشین و نزد آنها برو و بپرس که چه میخواهند و برای چه به پیش آمدهاند؟» | ||
حضرت عباسعلیهالسلام با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هم از جمله آنان بودند نزد سپاه دشمن آمدند و پرسیدند: «چه رخ داده و چه میخواهید؟» گفتند: «فرمان امیر است که به شما بگوییم یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.» عباسعلیهالسلام گفت: «از جای خود حرکت نکنید تا نزد ابی عبداللهعلیهالسلام رفته و پیام شما را به عرض ایشان برسانم.» آنان پذیرفتند پس عباسعلیهالسلام به تنهایی نزد امام حسینعلیهالسلام آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد. | حضرت عباسعلیهالسلام با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر هم از جمله آنان بودند نزد سپاه دشمن آمدند و پرسیدند: «چه رخ داده و چه میخواهید؟» گفتند: «فرمان امیر است که به شما بگوییم یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.» عباسعلیهالسلام گفت: «از جای خود حرکت نکنید تا نزد ابی عبداللهعلیهالسلام رفته و پیام شما را به عرض ایشان برسانم.» آنان پذیرفتند پس عباسعلیهالسلام به تنهایی نزد امام حسینعلیهالسلام آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد. | ||
امام علیهالسلام به حضرت عباسعلیهالسلام فرمودند: «اگر میتوانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست میدارم.» | امام علیهالسلام به حضرت عباسعلیهالسلام فرمودند: «اگر میتوانی آنها را راضی کن که جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند و امشب را به ما مهلت دهند تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست میدارم.» |