confirmed، مدیران
۳۳٬۷۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
زرتشتیان مانند بیشتر پیروان سنتهای دینی دیگر، معتقدند که این پیامبر بزرگی در اجرای وظائف دینی، خصوصا در مورد نخستین کسانی که آنان را به دین خود در می آورده، از پشتیبانی خدا برخوردار بوده است. تجلیات خدا در اعمال [[معجزه]]آمیز این معلم موجب جلب پیروان می شد. | زرتشتیان مانند بیشتر پیروان سنتهای دینی دیگر، معتقدند که این پیامبر بزرگی در اجرای وظائف دینی، خصوصا در مورد نخستین کسانی که آنان را به دین خود در می آورده، از پشتیبانی خدا برخوردار بوده است. تجلیات خدا در اعمال [[معجزه]]آمیز این معلم موجب جلب پیروان می شد. | ||
وقتی زرتشت نخستین پیروان خود را یافت، به راهنمایی خدا به قصر شاه ویشتاسپَه (گشتاسب) رفت تا شاید او را نیز به دین خود در آورد. دربار سلطنتی مرکز خرافات و جادوگری و بدگمانی بود. دانایان دربار سه روز تمام با زرتشت به جدل پرداختند، اما چون مهارت پیامبر در شناخت اندیشههای شاه، بر گشتاسب مؤثر افتاد، رهبران دینی بدکار و حسود توطئه ای علیه او ترتیب دادند و زرتشت به عنوان پیشگویی که با مردگان سر و کار دارد، به زندان افتاد. آنگاه معجزه ای اتفاق افتاد؛ اسب سیاه محبوب شاه بیمار گشت و چهار دست و پایش در شکمش جمع شد، به طوری که نمیتوانست حرکت کند. | وقتی زرتشت نخستین پیروان خود را یافت، به راهنمایی خدا به قصر شاه ویشتاسپَه (گشتاسب) رفت تا شاید او را نیز به دین خود در آورد. دربار سلطنتی مرکز خرافات و جادوگری و بدگمانی بود. دانایان دربار سه روز تمام با زرتشت به جدل پرداختند، اما چون مهارت پیامبر در شناخت اندیشههای شاه، بر گشتاسب مؤثر افتاد، رهبران دینی بدکار و حسود توطئه ای علیه او ترتیب دادند و زرتشت به عنوان پیشگویی که با مردگان سر و کار دارد، به زندان افتاد. آنگاه معجزه ای اتفاق افتاد؛ اسب سیاه محبوب شاه بیمار گشت و چهار دست و پایش در شکمش جمع شد، به طوری که نمیتوانست حرکت کند. | ||
زرتشت پیشنهاد کرد که تندرستی کامل را به اسب بازگرداند به چهار شرط: | |||
# نخست اینکه شاه دین او را بپذیرد. | # نخست اینکه شاه دین او را بپذیرد. | ||
# دوم این که شاهزاده جنگجو اسفندیار برای «دین بهی» نبرد کند. | # دوم این که شاهزاده جنگجو اسفندیار برای «دین بهی» نبرد کند. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۹: | ||
# چهارم این که نام توطئه گران افشا شود. به محض این که یکی از این شرطها را به جا می آوردند، یکی از پاهای اسب بهبود می یافت تا اینکه سلامتی و نیروی کامل خود را بازیافت. | # چهارم این که نام توطئه گران افشا شود. به محض این که یکی از این شرطها را به جا می آوردند، یکی از پاهای اسب بهبود می یافت تا اینکه سلامتی و نیروی کامل خود را بازیافت. | ||
گشتاسب پس از قبول دین درخواست کرد جایگاه خود را در [[بهشت]] بداند، آنگاه سه فرشته بزرگ در دربار شاه ظاهر شدند. فرّه آنان کاخ را فراگرفت به گونهای که شاه و درباریانش به لرزه افتادند، اما ترسشان از میان رفت، زیرا به آنان قول داده شد که خدا برای پشتیبانی شان در دربار حضور دارد و پیروزیشان بردشمنان تضمین شده است. درخواست شاه را برای دیدن جایگاهش در بهشت در عالم شهود پذیرفتند و به پسرش پشیوتن (پشوتن) جاودانگی بخشیدند. اسفندیار برای دفاع از «دین بهی» رویین تن شد و به وزیر بزرگ خرد جهانی عطا گردید. بدین گونه درباریان به دین تازه گرویدند و پیشروی پیروزمندانه دین زردشتی آغاز شد. به یاری خدا «دین بهی» مورد حمایت شاه زمینی قرار گرفت و تعلیمات آسمانی در دسترس آدمیان نهاده شد و معجزات پیامبر ظاهر گشت. | گشتاسب پس از قبول دین درخواست کرد جایگاه خود را در [[بهشت]] بداند، آنگاه سه [[فرشته]] بزرگ در دربار شاه ظاهر شدند. فرّه آنان کاخ را فراگرفت به گونهای که شاه و درباریانش به لرزه افتادند، اما ترسشان از میان رفت، زیرا به آنان قول داده شد که خدا برای پشتیبانی شان در دربار حضور دارد و پیروزیشان بردشمنان تضمین شده است. درخواست شاه را برای دیدن جایگاهش در [[بهشت]] در عالم شهود پذیرفتند و به پسرش پشیوتن (پشوتن) جاودانگی بخشیدند. اسفندیار برای دفاع از «دین بهی» رویین تن شد و به وزیر بزرگ خرد جهانی عطا گردید. بدین گونه درباریان به دین تازه گرویدند و پیشروی پیروزمندانه دین زردشتی آغاز شد. به یاری خدا «دین بهی» مورد حمایت شاه زمینی قرار گرفت و تعلیمات آسمانی در دسترس آدمیان نهاده شد و معجزات پیامبر ظاهر گشت. | ||
بدیهی است که به تدریج افسانه هایی درباره شاه و دربار و زندگی بعدی زردشت و کارهای تبلیغی او در سرزمین های دوردست پیدا شد، اما البته این ها همه از مقوله افسانه اند و دلالت اندکی بر مقام زردشت در اساطیر دین زردشتی دارند، برخلاف روایات مربوط به تولد و کشف و شهود و به دین در آوردن او که به سبب اهمیت دینی شان میتوان آنها را از زمره اسطوره ها به شمار آورد. | بدیهی است که به تدریج افسانه هایی درباره شاه و دربار و زندگی بعدی زردشت و کارهای تبلیغی او در سرزمین های دوردست پیدا شد، اما البته این ها همه از مقوله افسانه اند و دلالت اندکی بر مقام زردشت در اساطیر دین زردشتی دارند، برخلاف روایات مربوط به تولد و کشف و شهود و به دین در آوردن او که به سبب اهمیت دینی شان میتوان آنها را از زمره اسطوره ها به شمار آورد. |