جنبش اسلامی عراق: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' رییس جمهور' به ' رییسجمهور') |
جز (جایگزینی متن - 'داشته اند' به 'داشتهاند') |
||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
== گروههای سیاسی عراق و انقلاب اسلامی == | == گروههای سیاسی عراق و انقلاب اسلامی == | ||
<br> | <br> | ||
سرزمین عراق پس از به دست آوردن استقلال، آماج خیزش گروههای اسلامی و غیراسلامی گردید. بیشترین رقابت در صحنههای سیاسی و اجتماعی، بین احزاب اسلامگرا و حزب کمونیست عراق وجود داشت. حزب کمونیست که در زمان «عبدالکریم قاسم» شریک دولت عراق به شمار میرفت، حملات خود را متوجه اسلامگرایان کرد. این امر سبب شد که گروههای اصولگرای اسلامی با همبستگی و برنامهریزی دقیقتر به کارهای سیاسی و نظامی بپردازند. در این جا به برخی از گروههایی که در راهاندازی حرکت اصلاحی و انقلاب اسلامی عراق نقشی | سرزمین عراق پس از به دست آوردن استقلال، آماج خیزش گروههای اسلامی و غیراسلامی گردید. بیشترین رقابت در صحنههای سیاسی و اجتماعی، بین احزاب اسلامگرا و حزب کمونیست عراق وجود داشت. حزب کمونیست که در زمان «عبدالکریم قاسم» شریک دولت عراق به شمار میرفت، حملات خود را متوجه اسلامگرایان کرد. این امر سبب شد که گروههای اصولگرای اسلامی با همبستگی و برنامهریزی دقیقتر به کارهای سیاسی و نظامی بپردازند. در این جا به برخی از گروههایی که در راهاندازی حرکت اصلاحی و انقلاب اسلامی عراق نقشی داشتهاند، اشاره میگردد: | ||
<br> | <br> | ||
1 ـ حزب دعوت اسلامی: این حزب در سال 1957 تحت نفوذ و اشراف «آیت اللّه سید محمدباقر صدر» تشکیل شد و هدف آن ایجاد اصلاحات اجتماعی و سیاسی در جامعه عراق بود. «آیت اللّه صدر» در این رابطه میگوید: «آیین اسلام در گذشته منحرف شده و جدایی مذهب از عرف و آگاهانیدن مردم از ماهیت واقعی مذهب و نقش آن در زندگی را ضروری ساخته است. مجتهدان میتوانند با دادن اجتهاد، اصلاحاتی در عملکرد و تفسیر سنتی انجام دهند و به این وسیله به مسلمانان تحصیلکرده و جوان کمک کنند تا ایمان خود را بر اساس منطق تطبیق دهند.» | 1 ـ حزب دعوت اسلامی: این حزب در سال 1957 تحت نفوذ و اشراف «آیت اللّه سید محمدباقر صدر» تشکیل شد و هدف آن ایجاد اصلاحات اجتماعی و سیاسی در جامعه عراق بود. «آیت اللّه صدر» در این رابطه میگوید: «آیین اسلام در گذشته منحرف شده و جدایی مذهب از عرف و آگاهانیدن مردم از ماهیت واقعی مذهب و نقش آن در زندگی را ضروری ساخته است. مجتهدان میتوانند با دادن اجتهاد، اصلاحاتی در عملکرد و تفسیر سنتی انجام دهند و به این وسیله به مسلمانان تحصیلکرده و جوان کمک کنند تا ایمان خود را بر اساس منطق تطبیق دهند.» |
نسخهٔ ۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۰
سرزمین عراق که در گذشته بینالنهرین نامیده میشد، از قدیمیترین مراکز تمدن آسیا بوده است. عراق در غرب ایران واقع شده و جزو مناطق خاورمیانه به شمار میرود و دارای نفت، منابع طبیعی فراوان و زمینهای حاصل خیز و هموار است. اسلام با شکست ساسانیان، در سال سیزده هجری به این سرزمین وارد شد و هم اکنون از جمعیت 22 میلیون نفری این کشور در سال 1997، بیشترین افراد را مسلمانان تشکیل میدهند. از این جمعیت ساکن در عراق 5/62 درصد مسلمان شیعه و 5/34 درصد مسلمان سنی و 7/2 درصد مسیحی میباشند.
جنبش اسلامی عراق
هم زمان با آغاز جنگ جهانی اول، انگلیسیها به بهانه جلوگیری از نفوذ آلمان، عراق را مورد تجاوز قرار دادند. در نوامبر 1914 نیروهای انگلیسی با تصرف اطراف بصره به دروازههای آن رسیدند. به دلیل وجود اماکن و آثار تاریخی و اسلامی در عراق، تجاوز انگلیس به این کشور تهدید جدی علیه اسلام و ارزشهای آن محسوب میگردید.
این امر مردم عراق و علما را واداشت تا در برابر ورود انگلیسیها به خاک عراق ایستادگی کنند. مردم عراق با تحریک علما، قیام و نهضت خود را از شهرهای بغداد، نجف، کاظمین و بصره آغاز کردند. این مقاومت مردم که با رهبری علما، صورت گرفت، هجده ماه ادامه یافت. بعد از تصرف بصره به دست نیروهای اشغالگر، جنگ ابعاد تازهتری پیدا کرد و مناطق بیشتری از عراق مورد تهاجم واقع شد.[۱]
مراحل پیدایش و ظهور جنبش اسلامی عراق
با پایان گرفتن جنگ جهانی اول و پیروزی متفقین، عراق در زمره دولتهای زیر سلطه انگلیس درآمد. این وضعیت برای مردم و علمای عراق قابل تحمل نبود و آنها نمیتوانستند سلطه یک دولت استعمارگر را بپذیرند. به همین دلیل، انقلاب 1920 عراق با تحریک علما از نجف، کربلا و کاظمین شروع شد. علمای عراق با قیمومیت انگلیس بر کشورشان مخالف بودند و در ابتدا تلاش نمودند تا از راههای مسالمتآمیز و قانونی دست انگلیس را از عراق کوتاه کنند. برای رسیدن به این هدف در 4 شوال 1338، (21 ژوئن 1920) تظاهراتی در کربلا و صحن حرم سیدالشهدا به راه انداختند و در سخنرانیهایشان مردم را به شدت عمل در برابر استعمار انگلیس فرا خواندند.
وقتی که تلاش علما برای حل مسالمتآمیز قضیه از راه ملاقات نمایندگان مراجع با دولت انگلیس و اعتراضهای عمومی مردم نتیجه نداد، جنگ مسلحانه آغاز گردید.
فتوای معروف میرزای شیرازی
حضرت «آیت اللّه میرزای شیرازی برای بسیج عمومی، فتوای معروف شان را در اعلام جهاد با انگلیسیها صادر کردند:
«مطالبه حقوق بر مردم عراق واجب است و بر ایشان است که در ضمن اقدام برای تحقق خواستههای خود رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورتی که انگلیسیها از قبول خواستههای مردم امتناع نمایند بر مردم جایز است که برای دفاع متوسل به زور و قوت بشوند.»
بعد از صدور این فتوا، جنگ مشروعیت پیدا کرد و در کوتاهترین زمان، قیامهای مسلحانه سراسر عراق را فراگرفت، «آیت اللّه کاشانی» که با قبایل و عشایر اطراف رابطه نزدیکی داشت، رهبری این نهضت را بر عهده داشت. در حالی که این نهضت به سرعت در حال گسترش و حرکت بود، متأسفانه به علت کمبودهای مالی و تسلیحاتی در نیمه راه متوقف گردید.
شیعیان و فعالیتهای سیاسی
با وجودی که قیام 1920 مردم عراق در برابر انگلیسیها در ظاهر ناکام ماند؛ ولی علمای عراق به عنوان رهبران این قیام ناامید نشدند و این بار سعی کردند که از راههای سیاسی و مسالمت آمیز، استقلال عراق را به دست آورند. به این منظور در آوریل 1922، دویست نفر از علما و شخصیتهای مهم شیعه در همایشی که در کربلا برگزار شد، درخواستهای زیر را مطرح کردند:
1. استقلال سیاسی کامل عراق و پایان گرفتن قیمومیت انگلیس؛
2. تشکیل فوری مجلس شورای ملی، با مشارکت مردم؛
3. انتخاب 50 درصد وزرای کابینه و مقامهای دولتی از میان شیعیان؛
4. اعلام جهاد با وهابیها.
علمای عراق در یک اقدام سیاسی هماهنگ، در ژوئن 1923 با تصویب قانون قیمومیت انگلیس بر عراق به شدت مخالفت کردند و با صدور فتوا، مردم را از شرکت در انتخابات مجلس که مشروط به تصویب سلطه انگلیسیها بر عراق بود برحذر داشتند. دولت استعماری انگلیس در واکنش به این فتوای علما، بسیاری از علمای شیعه عراق و از جمله «آیت اللّه محمد حسین نایینی» و «سید ابوالحسن اصفهانی» را به ایران تبعید کرد.
فعالیتهای سیاسی علمای عراق سرانجام به بار نشست و دولت انگلیس مجبور شد که در سال 1932، استقلال این کشور را به رسمیت بشناسد. هرچند عراق به ظاهر استقلال خود را به دست آورد امّا بحران و بی ثباتی در این کشور ادامه داشت. زیرا از یک طرف زمامداران عراق خود را نسبت به حفظ منافع انگلستان وفادار میدانستند. این امر باعث شد که عدهای از ارتشیان عراق، نسبت به دخالت انگلیسیها در مسایل داخلی و خارجی کشورشان معترض باشند؛ این گروه بعد از اعلام جنگ با انگلستان در ماه مه 1941 شکست خوردند.
از طرف دیگر «شیعیان عراق که عموما در جنوب و بخشهای مرکزی آن زندگی میکنند و اکثریت مردم عراق را تشکیل میدهند به صورت مشکل بزرگ و شاید بزرگترین مشکل، در برابر دولت نوپا رخ نمودند. اگرچه اعتراضات آنها و قیامهای شان که هرچند وقت یکبار اوج میگرفت، به وسیله دولتمردان عراق همیشه و به شدت سرکوب میشد، ولی خود ایشان میدانستند که مسأله شیعیان بزرگتر و درخواستهای آنها عمیقتر از آن است که بتوان با کشتار آنها را ساکت کرد.»
موضعگیری علما در برابر دولت دست نشانده انگلیس، زمینه را برای سرنگونی آن فراهم آورده و در سال 1958 «عبدالکریم قاسم» در یک کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت. او که از طرف کمونیستهای عراق پشتیبانی میشد، با اعلام حکومت جمهوری در این کشور، فشار و ستمهای خود را بر مردم مظلوم این سرزمین افزایش داد. سیاستهای دولت جدید عراق و نزدیکی آن با کمونیستها پیامدهای سیاسی زیر را به همراه داشت:
1 ـ علما و مراجع تقلید، فعالتر از گذشته وارد میدان شدند. حضرت «آیت اللّه حکیم» در اعلامیهای گفت: «داشتن هرگونه ارتباط با حزب کمونیست غیرقانونی است. چنین رابطهای به معنی کفر و الحاد و یا حمایت از کفر و الحاد است.»
2 ـ روی کار آمدن دولت کمونیستی در عراق سبب شد که نهادهای مردمی، اجتماعی و اسلامی بیدار شوند. در اثر این خودآگاهی سیاسی، اسلامگرایان به فکر تشکیل گروههای سیاسی افتادند که بتوانند از حقوق و خواستههای مردم دفاع نمایند؛ از این رو، احزاب سیاسی ـ اسلامی، در یک نظام قانونمند و با اهداف و انگیزههای مشخص، در جامعه عراق شکل گرفت. در واقع دهه شصت و همزمان با روی کار آمدن دولت طرفدار حزب کمونیست در عراق، عصر خیزش جنبشهای نوین اسلامی در عراق آغاز شد.
3 ـ تداوم حرکتهای اصلاحی و آغاز به کار گروههای اسلامی در عراق، موجب نزدیکی جنبشهای رهایی بخش اسلامی در سراسر جهان اسلام گردید. علمای آگاهی چون «شیخ محمود شلتوت»، رییس دانشگاه الازهر مصر، همراه با علمای عراق، گامهایی را برای وحدت مسلمانها برداشتند. در سال 1959، اعلام اینکه شیعیان جعفری پیروان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم هستند، اتحاد بین شیعه و سنی را در عراق، برای سرنگونی حکومت «عبدالکریم قاسم» قوّت بخشید. «شیخ شلتوت» بر این باور بود که: «اختلاف میان مکتب جعفریان و مکتب تسنن بیشتر از اختلاف موجود میان خود مکتبهای سنی نیست و آنها (جعفریان) به اصول اساسی اسلامی اعتقاد دارند.»
روند رو به رشد اسلامگرایی در عراق باعث شد که حزب کمونیست این کشور در گزارش سال 1962 خود، ضرورت مبارزه با اسلامگرایان و سازمانهای مربوط به علمای نجف را مورد بحث و بررسی قرار دهد. تشدید اقدامات علیه گروههای اسلامی، زمینه را برای سرنگونی دولت «قاسم» به وجود آورد. با سرنگونی دولت کمونیستی عراق در سال 1963، حزب بعث قدرت را به دست گرفت و فشارهای زیادی را بر کمونیستها وارد کرد؛ هزاران نفر به اتهام کمونیست بودن دستگیر و صدها نفر دیگر بدون محاکمه اعدام شدند. در نوامبر 1963، ناسیونالیستهای عرب درون ارتش در یک کودتای نظامی، دولت بعث را سرنگون کردند و رژیم جدید با رهبری «عبدالسلام عارف» برای «ایجاد یک ملت عرب در آینده» تشکیل شد. پس از سه سال، دولت ناسیونالیست عرب سرنگون و دوباره حزب بعث در سال 1968 قدرت را به دست گرفت. «حسن البکر» به عنوان رییسجمهور بعثی عراق لبه تیز حملات خود را متوجه شیعیان و علما نمود. در سال 1971 رژیم بعث صدور ویزا برای طلاب غیرعرب را کاهش داد و «آیت اللّه محمدباقر صدر»، «محمدباقر حکیم» ـ یکی از فرزندان «آیت اللّه حکیم» ـ و «عبدالصاحب الدخیل» را به عنوان رهبران حزب دعوت اسلامی زندانی کرد. در این جریان «الدخیل» به طور دلخراشی درگذشت.
آغاز مقاومت مسلحانه شیعیان در برابر رژیم بعث عراق
با روی کار آمدن حزب بعث، آزار و اذیت شیعیان افزایش پیدا کرد و بسیاری از علمای نجف اخراج و عدهای دیگر در زندانهای حزب بعث شهید شدند. وضعیت شیعیان و علما با برکناری «حسن البکر» و ریاست جمهوری صدام حسین در ژوئن 1979، وخیمتر شد. صدام با اقدامات خشونت بار، تظاهرات مردمی را به شدت سرکوب کرد. این فشارها سرانجام رهبران نهضت اسلامی عراق را واداشت تا تصمیم به قیام مسلحانه بگیرند. «آیت اللّه صدر» که منزلش تحت نظر بود، در پیامیگفت: «لازم است یک موضع رزمی اتخاذ شود... من حیات خود را به خاطر شیعه و سنی، طی کرده ام که در آن از پیامی که آنها را متحد ساخت و کیشی که آنها را در یک کالبد پذیرا شد، دفاع کردم.»
بحران جدید حاکم بر عراق که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود، موجب رشد تحرکات انقلابی در عراق گردید، به گونهای که تظاهر کنندگان در محرم سال 1979 خواستار یک حکومت اسلامی شدند. رژیم بعث با سنگ دلی تمام این ناآرامیها را سرکوب نمود و آیت اللّه شهید «امام باقر صدر» را به اتهام خیانت به دولت و پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران به همراه خواهر انقلابی اش «بنت الهدی صدر» در آوریل 1980، اعدام کرد.
حزب بعث عراق بعد از رسیدن به قدرت، فشارهای زیادی را تا کنون بر شیعیان وارد کرده و جنایات هولناکی را علیه آنان انجام داده است. بر اساس گزارشها، «صدام حسین»، تنها بین سالهای 1974 ـ 1980، پانصد نفر از افراد مبارز و فعّال شیعه را اعدام کرده است.
«صدام حسین» در دهه 80، برای ریشه کن نمودن نهضت اسلامی که در بیشتر مناطق شیعه نشین جریان داشت، طرح ترور شخصیتها و رهبران شیعی را در دستور کار خود قرار داد در پی این هدف، «آیت اللّه شیخ حسن شیرازی» را در تبعیدگاهش در بیروت لبنان ترور کرد. در ماه مه 1983 نود نفر از خانواده «آیت اللّه حکیم» توسط رژیم صدام دستگیر شدند و بعد از آن که «آیت اللّه محمدباقر حکیم» (رهبر مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق) به درخواست رژیم بعث مبنی بر توقف تبلیغات علیه آن تن نداد، شش نفر از آنها را بی درنگ اعدام کرد. «مهدی حکیم» فرزند دیگر «آیت اللّه حکیم» در سال 1988 هنگام دیدار از سودان، توسط عوامل «صدام حسین» ترور شد.
با وجود این جنایات و ترورهایی که رژیم حاکم بر عراق مرتکب شد، نتوانست جلو نهضت اسلامی را بگیرد و هر چه زمان میگذرد، مبارزات مردم عراق روز به روز اوج نمیگیرد. رهبران انقلاب اسلامی این کشور امیدوارند که با سرنگونی «صدام حسین»، بتوانند حکومتی اسلامی در عراق تشکیل دهند.
نقش علما و حوزه نجف در نهضت اسلامی عراق
یکی از ویژگیهای نهضت اسلامی عراق این است که از آغاز تا کنون روحانیت شیعه در آن پیش قدم بوده است. در نخستین قیام مردم عراق که بر ضد تجاوز انگلیس صورت گرفت، نقش علما و حوزه علمیه نجف بسیار روشن است. زیرا این علمای عراق بودند که با دادن فتوای جهاد، مردم را برای رویارویی با نیروهای متجاوز انگلیس بسیج کردند. در تاریخ هفتم محرم 1323، گروه بزرگی از مجاهدان نجف برای دفاع از اسلام و مسلمانان، به سوی بغداد که در معرض تجاوز دشمن قرار داشت حرکت کرد. در این گروه بسیاری از بزرگان حوزه نجف مانند: «آیت اللّه سید مصطفی کاشانی»، «آیت اللّه شیخ الشریعه اصفهانی»، «آیت اللّه سید علی داماد» و «آیت اللّه سید محمد سعید حبوبی» که همگی از مراجع تقلید عراق بودند، شرکت داشتند. در این جنگ «آیت اللّه سید محمدتقی خوانساری» دستگیر شد و انگلیسیها او را به هند تبعید کردند.
در زمان سلطه انگلیس بر عراق، باز هم علما ساکت ننشستند. و همواره فریادشان در اعتراض به آنچه که بر مردم مظلوم و زیر ستم روا داشته میشد، بلند بود.
«آیت اللّه محمدتقی حائری شیرازی» به عنوان مجتهد بزرگ شیعیان، در نامهای به «امیر فیصل»، در 8 رمضان 1338 ق از ستم و تعدی که توسط عوامل انگلیس بر مردم عراق روا میشد، شکایت کرده و این گونه رفتار را در صورت تداوم، زمینه ساز یک انقلاب بزرگ میداند:
«ستمهایی که در هر لحظه بر ملت مظلوم عراق و اهانتهایی که به ارزشهای تاریخی و سنتهای اسلامی آنان وارد میشود، بر شما پنهان نباشد. و چون ظلم به حد اعلای خود رسیده و دیگر قابل تحمل نیست، از هر جهت بر این ملت فشار وارد میشود تا جایی که قادر نیست صدای خود را به سمع مللی که نسبت به ضعف شفقت نشان میدهند، برساند.»
بی گمان، باید اذعان کرد که علما و روحانیون شیعه در نهضت اسلامی عراق چه در دوران استعمار و چه پس از آن، نقش اصلی را ایفا کردند. در این اواخر نیز، علما در رأس حرکتهای اصلاحی جامعه قرار داشتند. آیت اللّه شهید «صدر» از شخصیتهای علمی ـ سیاسی بود که تمام تلاش خود را در دهههای شصت و هفتاد میلادی متوجه اوضاع سیاسی و اجتماعی عراق کرده بود. ایشان با بیان و نوشتههای خودش زیر بنای تفکر انقلاب اسلامی عراق را، مبنی بر تشکیل حکومت اسلامی پایه گذاری کرد.
«هرایر دکمجیان»، نویسنده مسیحی دراینباره مینویسد: «نقش برجسته و برتر باقر صدر به عنوان رهبری فکری و معنوی و الهامبخش شیعیان عراق غیر قابل تردید است. نوشتههای درخشان او و نیز شهامت و درستکاری اش او را به سرچشمه حیاتی فعالگرایی شیعه عراق تبدیل کرد.»
شهید «صدر» به عنوان رهبر انقلاب اسلامی عراق، افزون بر فعالیتهای فکری و سیاسی در داخل، سعی نمود که با جنبشهای اسلامی در سراسر جهان اسلام و به ویژه انقلاب اسلامی ایران و اخوانالمسلمین مصر ارتباط برقرار کند. در اثر این تلاشهای شهید «صدر» بود که «حزب الدعوه» و «اخوانالمسلمین عراق» توافق نمودند که به طور مشترک فعالیتهای سیاسی و اصلاحی خودشان را ادامه دهند و از طریق همکاری شیعه و سنی و ایجاد آگاهی اسلامی در بین مردم، یک دولت اسلامی در عراق برپا گردد.
به خاطر این اقدامات انقلابی و روشنگرانه «آیت اللّه صدر» بود، که رژیم بعث عراق در یک برنامه حساب شده، «امام صدر» و خواهر محترمه اش را بعد از دستگیری، مظلومانه به شهادت رساند. شهادت «آیت اللّه صدر» و اشخاصی مانند ایشان به دست رژیم منفور عراق، اگرچه ضربه بزرگی بر مردم عراق وارد کرد، ولی نتوانست جلو انقلاب اسلامی را بگیرد؛ بلکه علما و مردم عراق با هماهنگی بیشتر به رهبری «باقر حکیم» گرد آمده و بر حملات مسلحانه خود شدت بخشیدند.
گروههای سیاسی عراق و انقلاب اسلامی
سرزمین عراق پس از به دست آوردن استقلال، آماج خیزش گروههای اسلامی و غیراسلامی گردید. بیشترین رقابت در صحنههای سیاسی و اجتماعی، بین احزاب اسلامگرا و حزب کمونیست عراق وجود داشت. حزب کمونیست که در زمان «عبدالکریم قاسم» شریک دولت عراق به شمار میرفت، حملات خود را متوجه اسلامگرایان کرد. این امر سبب شد که گروههای اصولگرای اسلامی با همبستگی و برنامهریزی دقیقتر به کارهای سیاسی و نظامی بپردازند. در این جا به برخی از گروههایی که در راهاندازی حرکت اصلاحی و انقلاب اسلامی عراق نقشی داشتهاند، اشاره میگردد:
1 ـ حزب دعوت اسلامی: این حزب در سال 1957 تحت نفوذ و اشراف «آیت اللّه سید محمدباقر صدر» تشکیل شد و هدف آن ایجاد اصلاحات اجتماعی و سیاسی در جامعه عراق بود. «آیت اللّه صدر» در این رابطه میگوید: «آیین اسلام در گذشته منحرف شده و جدایی مذهب از عرف و آگاهانیدن مردم از ماهیت واقعی مذهب و نقش آن در زندگی را ضروری ساخته است. مجتهدان میتوانند با دادن اجتهاد، اصلاحاتی در عملکرد و تفسیر سنتی انجام دهند و به این وسیله به مسلمانان تحصیلکرده و جوان کمک کنند تا ایمان خود را بر اساس منطق تطبیق دهند.»
حزب دعوت اسلامی را عدهای از دانشمندان و روحانیون عراق رهبری میکنند. این حزب دارای تشکیلات یکپارچه بوده و دامنه فعالیتهایش نه تنها به عراق محدود نیست، بلکه بسیاری از کشورهای عربی و خاورمیانه را شامل میشود. حزب دعوت تلاش کرده تا با تمام جنبشهای اسلامی جهان و به ویژه عراق رابطه خوبی داشته باشد. این حزب که تا کنون شهدای زیادی را تقدیم اسلام کرده است میکوشد «تا اسلام را مجددا به صحنه حیات جامعه مسلمین برگرداند، نه فقط در عراق، بلکه در تمام جهان و در همه زمینهها: حکومت، اداره جامعه، اقتصاد، جنگ و دفاع.»
2 ـ حزب اسلامی: این سازمان در پی ائتلاف حزب دعوت اسلامی و اخوانالمسلمین عراق در سال 1959 پایه گذاری شد. این حزب که سرپرستی آن به عهده «آیت اللّه حکیم» بود، در آوریل 1960 اجازه فعالیت سیاسی گرفت و برای نزدیکی جامعه شیعه و سنی عراق تلاش میکرد.
3 ـ اخوانالمسلمین: این سازمان مربوط به جامعه روشن فکر اهل سنت عراق است و در کل، از سیاستهای اخوانالمسلمین مصر پیروی میکند و با گروههای شیعه عراق رابطه نزدیک دارد.
4 ـ سازمان امل اسلامی: این گروه در سال 1961 توسط علمای کربلا تشکیل شد.
5 ـ سازمان پیکار اسلامی: این سازمان از گردهم آیی عدهای از روحانیون و فرهنگیان متعهد در سال 1967 تشکیل گردید. این حزب که توسط شورای رهبری اداره میشود، در عرصههای سیاسی، نظامی و فرهنگی کار کرده و از نظر تبلیغات، بسیار قوی ظاهر شده است. تا کنون در راه آزادی عراق شهدای زیادی را تقدیم کرده و با جنبشهای اسلامی جهان رابطه نزدیک دارد و از طرفداران انقلاب اسلامی ایران به شمار میآید.
6 ـ مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق: این سازمان که پایگاه آن در ایران قرار دارد و توسط «آیت اللّه باقر حکیم» رهبری میشود، در واقع پوششی است برای تمام احزاب و مبارزان شیعه در عراق که با «صدام حسین» میجنگند. هم اکنون نیز این سازمان از فعالترین احزاب اسلامگرای عراق است که در صحنههای سیاسی و نظامی حضور فعال دارد. بیشتر این گروهها از اندیشههای سیاسی امام خمینی رحمه الله پیروی میکنند؛ زیرا حضور درازمدت ایشان در دوران مبارزات مردم ایران با رژیم ستم شاهی؛ در عراق تأثیر به سزایی در خیزش انقلاب اسلامی این کشور داشته است. «دکمجیان» دراینباره مینویسد: «در اثر نفوذ ایران در بینشیعیان گروههای متعددی به عنوان نماینده مقاومت شیعی در برابر قدرت بعثی به وجود آمدند که اکثر آنها در ارتباط با ایران میباشند. اما پیشروترین این گروهها حزب دعوت اسلامی میباشد که هسته محوری مقاومت شیعیان به حساب میآید.»