confirmed، مدیران
۳۶٬۹۹۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|- | |- | ||
|نامهای دیگر | |نامهای دیگر | ||
|ابنالباقلانی، محمد بن طیب • | |ابنالباقلانی، محمد بن طیب • باقلانی • ابوبکر محمد بن طیب • قاضی الباقلانی • محمد بن طیب • قاضی ابوبکر باقلانی | ||
|- | |- | ||
|القاب | |القاب | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
== اساتید باقلانی == | == اساتید باقلانی == | ||
باقلانی در بصره در کنار کسانی چون ابن فورک و ابواسحاق اسفراینی (ه م م) کلام اشعری را نزد ابوالحسن باهلی، شاگرد [[ابوالحسن اشعری]]، فراگرفت. گویا در همین اثنا مدتی به بغداد رفت و از محضر مشایخ حدیث بهره برد؛ و شاید هم استفاده او از مشایخ بغداد، در آغاز دوره تحصیل او بوده، و سپس به بصره نزد باهلی رفته باشد؛ | باقلانی در بصره در کنار کسانی چون ابن فورک و ابواسحاق اسفراینی (ه م م) کلام اشعری را نزد ابوالحسن باهلی، شاگرد [[ابوالحسن اشعری|ابوالحسن اشعری]]، فراگرفت. گویا در همین اثنا مدتی به بغداد رفت و از محضر مشایخ حدیث بهره برد؛ و شاید هم استفاده او از مشایخ بغداد، در آغاز دوره تحصیل او بوده، و سپس به بصره نزد باهلی رفته باشد؛ | ||
اما گزارش خطیب بغدادی فقط حاکی از آن است که وقتی باقلانی در بغداد سکنی گزیده، و برای استماع [[حدیث]] نزد ابوبکر بن مالک قطیعی (د ۳۶۸ق/۹۷۹م) و ابومحمد عبدالله بن ماسی و ابواحمد حسین بن علی نیشابوری (د ۳۴۹ق/۹۶۰م) رفته است [۱۱] از استادان دیگر وی میتوان ابن ابیزید قیروانی را نام برد. خطیب میافزاید که محمد بن ابیالفوارس (د ۴۱۲ق/۱۰۲۱م) حدیث او را در مجموعهای گردآورده بود. خود خطیب نیز به واسطه قاضی ابوجعفر محمد بن احمد سمنانی، از باقلانی حدیث روایت کرده است. | اما گزارش خطیب بغدادی فقط حاکی از آن است که وقتی باقلانی در بغداد سکنی گزیده، و برای استماع [[حدیث]] نزد ابوبکر بن مالک قطیعی (د ۳۶۸ق/۹۷۹م) و ابومحمد عبدالله بن ماسی و ابواحمد حسین بن علی نیشابوری (د ۳۴۹ق/۹۶۰م) رفته است [۱۱] از استادان دیگر وی میتوان ابن ابیزید قیروانی را نام برد. خطیب میافزاید که محمد بن ابیالفوارس (د ۴۱۲ق/۱۰۲۱م) حدیث او را در مجموعهای گردآورده بود. خود خطیب نیز به واسطه قاضی ابوجعفر محمد بن احمد سمنانی، از باقلانی حدیث روایت کرده است. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
[[ابوالحسن باهلی]] از حضور در دربار عضدالدوله تن زد، اما باقلانی که معتقد بود راه نیافتن امثال باهلی به دربار، پیامدی همچون نرفتن ابن کلاب و حارث محاسبی (دو متکلم برجسته سنّی) به دربار مأمون دارد و صحنه را برای یکه تازی معتزله خالی میگذارد، به شیراز رفت و مورد استقبال گرم ابن خفیف شیرازی، صوفی مشهور شیراز، صاحب شرح اللمع و ناشر افکار اشاعره قرار گرفت. | [[ابوالحسن باهلی]] از حضور در دربار عضدالدوله تن زد، اما باقلانی که معتقد بود راه نیافتن امثال باهلی به دربار، پیامدی همچون نرفتن ابن کلاب و حارث محاسبی (دو متکلم برجسته سنّی) به دربار مأمون دارد و صحنه را برای یکه تازی معتزله خالی میگذارد، به شیراز رفت و مورد استقبال گرم ابن خفیف شیرازی، صوفی مشهور شیراز، صاحب شرح اللمع و ناشر افکار اشاعره قرار گرفت. | ||
باقلانی در شیراز با معتزلیان در مجالس مناظره به بحث و جدل میپرداخت و عضدالدوله چندان به او علاقهمند شد که گفتهاند: فرزندش (شاید صمصامالدوله) را به او واگذاشت تا [[مذهب تسنن]] را بدو بیاموزد. باقلانی نیز برای این شاهزاده کتاب التمهید را تألیف کرد. | باقلانی در شیراز با معتزلیان در مجالس مناظره به بحث و جدل میپرداخت و عضدالدوله چندان به او علاقهمند شد که گفتهاند: فرزندش (شاید صمصامالدوله) را به او واگذاشت تا [[اهل سنت و جماعت|مذهب تسنن]] را بدو بیاموزد. باقلانی نیز برای این شاهزاده کتاب التمهید را تألیف کرد. | ||
== موارد مناظره شیراز == | == موارد مناظره شیراز == | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
باقلانی مقام قاضیالقضاتی داشته است. منابع اشعری مدعیاند که باقلانی به سفارش صاحب بن عباد به قاضیالقضاتی بغداد رسید. | باقلانی مقام قاضیالقضاتی داشته است. منابع اشعری مدعیاند که باقلانی به سفارش صاحب بن عباد به قاضیالقضاتی بغداد رسید. | ||
برخی منابع اشعری صورتی از فرمان انتصاب او از سوی عضدالدوله را نقل کردهاند که مطابق آن، قضا و خطابه و حسبه اقالیم [[کرمان]]، [[فارس]]، [[خراسان]]، [[اهواز]]، همگی جزایر عرب (در [[خلیج فارس]])، موصل و دیار بکر به او واگذار گردیده، و با القابی بسیار برجسته ستوده شده است. او در این مقام، قاضیانی برای شهرهای یاد شده تعیین میکرد. | برخی منابع اشعری صورتی از فرمان انتصاب او از سوی عضدالدوله را نقل کردهاند که مطابق آن، قضا و خطابه و حسبه اقالیم [[کرمان]]، [[فارس]]، [[خراسان]]، [[اهواز]]، همگی جزایر عرب (در [[خلیج فارس]])، موصل و دیار بکر به او واگذار گردیده، و با القابی بسیار برجسته ستوده شده است. او در این مقام، قاضیانی برای شهرهای یاد شده تعیین میکرد. | ||
انجام دادن دو مأموریت سیاسی، یکی از سوی عضدالدوله در ۳۷۱ (یا ۳۷۲ق/۹۸۲م) و دیگری از جانب [[خلیفه]] در ۴۰۲ق/۱۰۱۱م نقش تأثیرگذار او در حوادث سیاسی را آشکار میکند و از جایگاه والای وی نزد خلیفگان بغداد خبر میدهد. | انجام دادن دو مأموریت سیاسی، یکی از سوی عضدالدوله در ۳۷۱ (یا ۳۷۲ق/۹۸۲م) و دیگری از جانب [[خلیفه|خلیفه]] در ۴۰۲ق/۱۰۱۱م نقش تأثیرگذار او در حوادث سیاسی را آشکار میکند و از جایگاه والای وی نزد خلیفگان بغداد خبر میدهد. | ||
== سفر به روم شرقی == | == سفر به روم شرقی == | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
=== انشقاق قمر === | === انشقاق قمر === | ||
در سرِخوان شاهی، فرمانروا از او درباره معجزه «[[انشقاق قمر]]» پرسید. | در سرِخوان شاهی، فرمانروا از او درباره معجزه «[[انشقاق قمر]]» پرسید. | ||
باقلاّنی گفت: این مطلب درست است و کسانی که در آن زمان نزد [[حضرت رسول (صلی الله علیه)]] حاضر بودهاند آن را به چشم خود دیدهاند. | باقلاّنی گفت: این مطلب درست است و کسانی که در آن زمان نزد [[حضرت محمد (ص)|حضرت رسول(صلی الله علیه)]] حاضر بودهاند آن را به چشم خود دیدهاند. | ||
فرمانروا پرسید: پس چرا همه مردم جهان آن را ندیدهاند؟ باقلاّنی گفت: برای آنکه دیگران آماده نبودهاند و کسی از ایشان برای دیدن انشقاق قمر دعوت نکرده بوده است. | فرمانروا پرسید: پس چرا همه مردم جهان آن را ندیدهاند؟ باقلاّنی گفت: برای آنکه دیگران آماده نبودهاند و کسی از ایشان برای دیدن انشقاق قمر دعوت نکرده بوده است. | ||
فرمانروا پرسید: شما را با ماه نسبت و خویشاوندی هست؟ چرا رومیان و مردم دیگر جهان آن را ندیدند و تنها شما توانستید ببینید؟ باقلاّنی گفت: میان آن مائده که خداوند از آسمان برای [[عیسی]] فرستاد و شما خویشاوندی بود؟ چرا [[یهود]] و مجوس و برهمنان و همسایگان شما (یونانیان) آن را ندیدند و تنها شما آن را دیدید؟ فرمانروا در پاسخ درماند و یکی کشیشیان معروف را فراخواند. | فرمانروا پرسید: شما را با ماه نسبت و خویشاوندی هست؟ چرا رومیان و مردم دیگر جهان آن را ندیدند و تنها شما توانستید ببینید؟ باقلاّنی گفت: میان آن مائده که خداوند از آسمان برای [[عیسی]] فرستاد و شما خویشاوندی بود؟ چرا [[یهود]] و مجوس و برهمنان و همسایگان شما (یونانیان) آن را ندیدند و تنها شما آن را دیدید؟ فرمانروا در پاسخ درماند و یکی کشیشیان معروف را فراخواند. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
اینان به عنوان شاگردان باقلانی و مروجان اندیشه اشعری آن را در پهنهای از خراسان تا مغرب سرزمینهای اسلامی توسعه دادند. در واقع باید گفت که با کوشش باقلانی و شاگردانش، به تدریج اعتزال در بغداد و در دیگر نقاط از رونق افتاد. | اینان به عنوان شاگردان باقلانی و مروجان اندیشه اشعری آن را در پهنهای از خراسان تا مغرب سرزمینهای اسلامی توسعه دادند. در واقع باید گفت که با کوشش باقلانی و شاگردانش، به تدریج اعتزال در بغداد و در دیگر نقاط از رونق افتاد. | ||
باقلانی در تبیین مباحث کلامی، از زبانی روشن و فهمیدنی بهره میگرفت و در مخالفت فکری با معتزله، [[امامیه]] و [[خوارج]] و نقد آراء آنان بسیار میکوشید. او در بغداد شخصیتی اهل جدل و مناظرات کلامی و مذهبی قلمداد میشد. قدرت وی را در این فنون ستوده، و او را «لسان الامة» و «شیخ السنة» لقب دادهاند. | باقلانی در تبیین مباحث کلامی، از زبانی روشن و فهمیدنی بهره میگرفت و در مخالفت فکری با معتزله، [[امامیه]] و [[خوارج|خوارج]] و نقد آراء آنان بسیار میکوشید. او در بغداد شخصیتی اهل جدل و مناظرات کلامی و مذهبی قلمداد میشد. قدرت وی را در این فنون ستوده، و او را «لسان الامة» و «شیخ السنة» لقب دادهاند. | ||
== مناظره با دانشمندان == | == مناظره با دانشمندان == | ||
خط ۱۶۷: | خط ۱۶۷: | ||
# ابواسحاق نصیبینی معتزلی در محضر عضدالدوله | # ابواسحاق نصیبینی معتزلی در محضر عضدالدوله | ||
# ابوالقاسم بستی | # ابوالقاسم بستی | ||
# متکلمان مسیحی در دربار امپراتور [[بیزانس]] | # متکلمان مسیحی در دربار امپراتور [[بیزانس|بیزانس]] | ||
# [[شیخ مفید]] متکلم برجسته امامی. | # [[شیخ مفید]] متکلم برجسته امامی. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۷۷: | ||
[[رده:عالمان]] | [[رده:عالمان]] | ||
[[رده:عالمان | [[رده:عالمان اهلسنت]] |