سکولاریسم: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'رفته اند' به 'رفته‌اند'
جز (جایگزینی متن - 'یافته اند' به 'یافته‌اند')
جز (جایگزینی متن - 'رفته اند' به 'رفته‌اند')
خط ۹۸: خط ۹۸:
اینک لازم است به ریشه شناسی این اصطلاح بپردازیم. به گمان برخی، واژه علمانیت از واژه علم (دانایی) اشتقاق یافته است، و علمانیت به معنی علمی کردن اجتماع است، چنان که وقتی گفته می‌شود «أسلمة العلوم الانسانیة» مقصود اسلامی کردن علوم انسانی است، «علمنة الاجتماع» نیز به معنی علمی کردن اجتماع است. بر این اساس، گفته شده است علمانیت به معنی علمی بودن یا علمی شدن را باید دقیق‌ترین ترجمه سکولاریسم دانست<ref>مجله کیان، شماره ۲۶، مقاله معنا و مبنای سکولاریزم، عبدالکریم سروش.</ref>.
اینک لازم است به ریشه شناسی این اصطلاح بپردازیم. به گمان برخی، واژه علمانیت از واژه علم (دانایی) اشتقاق یافته است، و علمانیت به معنی علمی کردن اجتماع است، چنان که وقتی گفته می‌شود «أسلمة العلوم الانسانیة» مقصود اسلامی کردن علوم انسانی است، «علمنة الاجتماع» نیز به معنی علمی کردن اجتماع است. بر این اساس، گفته شده است علمانیت به معنی علمی بودن یا علمی شدن را باید دقیق‌ترین ترجمه سکولاریسم دانست<ref>مجله کیان، شماره ۲۶، مقاله معنا و مبنای سکولاریزم، عبدالکریم سروش.</ref>.


ولی این فرضیه، قابل قبول نیست، زیرا ضبط درست واژه علمانی و علمانیّه به فتح عین است نه به کسر عین (علمانی بر وزن سلمانی، و علمانیه بر وزن مروانیه). هیچیک از فرهنگ های معتبر عربی که این واژه را به کار برده‌اند آن را از ریشه علم (آگاهی) ندانسته‌اند، بلکه همگی ریشه آن را واژه عَلْم به معنی عالم گرفته اند. فرضیه مزبور مبتنی بر یک پیش فرض است و آن این که سکولاریزم به معنی علمی کردن یا علمی شدن اجتماع و زندگی بشر است، و در نتیجه معادل عربی آن که علمانی است که برگرفته از علم و به معنی علمی کردن جامعه می‌باشد. ولی، چنین روشی در ریشه شناسی واژه ها از نظر موازین ادبی پذیرفته نیست، و نمی‌توان بار معنایی مفاهیم و اصطلاحات را دلیل بر ریشه لغوی آن ها دانست. مگر واژه سکولاریسم در زبان انگلیسی که اصالت علم (سانتیسم) لااقل یکی از مبانی و مظاهر آن است از ریشه Scienceیا Knowlecy است که واژه علمانیة از ریشه علم (دانایی) باشد.
ولی این فرضیه، قابل قبول نیست، زیرا ضبط درست واژه علمانی و علمانیّه به فتح عین است نه به کسر عین (علمانی بر وزن سلمانی، و علمانیه بر وزن مروانیه). هیچیک از فرهنگ های معتبر عربی که این واژه را به کار برده‌اند آن را از ریشه علم (آگاهی) ندانسته‌اند، بلکه همگی ریشه آن را واژه عَلْم به معنی عالم گرفته‌اند. فرضیه مزبور مبتنی بر یک پیش فرض است و آن این که سکولاریزم به معنی علمی کردن یا علمی شدن اجتماع و زندگی بشر است، و در نتیجه معادل عربی آن که علمانی است که برگرفته از علم و به معنی علمی کردن جامعه می‌باشد. ولی، چنین روشی در ریشه شناسی واژه ها از نظر موازین ادبی پذیرفته نیست، و نمی‌توان بار معنایی مفاهیم و اصطلاحات را دلیل بر ریشه لغوی آن ها دانست. مگر واژه سکولاریسم در زبان انگلیسی که اصالت علم (سانتیسم) لااقل یکی از مبانی و مظاهر آن است از ریشه Scienceیا Knowlecy است که واژه علمانیة از ریشه علم (دانایی) باشد.


ریشه واژه عَلمانی و علمانیة – همان گونه که واژه شناسان عرب گفته‌اند – کلمه عَلْم به معنی جهان است. البته، این کلمه در اصل عالم بوده است. بدین جهت در فرهنگ لغت الیاس بقطر «واژه های عالمانی و عالمانیة» آمده است. ولی، از آنجا که استعمال این واژه ثقیل بوده است براساس قاعده حذف و تخفیف در ادبیات عرب، واژه عالمانی به علمانی و واژه عالمانیة، به علمانیة تبدیل شده است.
ریشه واژه عَلمانی و علمانیة – همان گونه که واژه شناسان عرب گفته‌اند – کلمه عَلْم به معنی جهان است. البته، این کلمه در اصل عالم بوده است. بدین جهت در فرهنگ لغت الیاس بقطر «واژه های عالمانی و عالمانیة» آمده است. ولی، از آنجا که استعمال این واژه ثقیل بوده است براساس قاعده حذف و تخفیف در ادبیات عرب، واژه عالمانی به علمانی و واژه عالمانیة، به علمانیة تبدیل شده است.
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:
ویلسون نیز گفته است:
ویلسون نیز گفته است:


«اطلاق مفهوم جدا انگاری دین و دنیا درباره کل جامعه، همانندی نیز در فرایند تحولی دارد که در خود نهادهای دینی در حال وقوع بوده است. نه تنها جامعه بزرگ بیرونی هر روزه بیش از پیش از زیر نفوذ دین گردن بیرون کشیده است، بلکه خود نهادها و رفتار دینی نیز به گونه ای روز افزون تحت نفوذ ارزش‌ها و معیارها و ضوابطی در آمده‌اند که در جامعه غیر دینی رواج دارد. از آن جا که جامعه هر روزه امور خود را بیشتر از پیش مطابق با معیارهای فنی و علمی سامان می‌دهد، نهادهای دینی نیز تحت تأثیر این جریان قرار گرفته اند»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۳۲.</ref>.
«اطلاق مفهوم جدا انگاری دین و دنیا درباره کل جامعه، همانندی نیز در فرایند تحولی دارد که در خود نهادهای دینی در حال وقوع بوده است. نه تنها جامعه بزرگ بیرونی هر روزه بیش از پیش از زیر نفوذ دین گردن بیرون کشیده است، بلکه خود نهادها و رفتار دینی نیز به گونه ای روز افزون تحت نفوذ ارزش‌ها و معیارها و ضوابطی در آمده‌اند که در جامعه غیر دینی رواج دارد. از آن جا که جامعه هر روزه امور خود را بیشتر از پیش مطابق با معیارهای فنی و علمی سامان می‌دهد، نهادهای دینی نیز تحت تأثیر این جریان قرار گرفته‌اند»<ref>فرهنگ و دین، ص ۱۳۲.</ref>.


۳ – تفکیک و تمایز نهادهای اجتماعی: برخی از جامعه شناسان، تفکیک و تمایز ساختاری و عملکرد نهادهای اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سکولاریزاسیون یاد کرده‌اند، کارل دوبلار گفته است:
۳ – تفکیک و تمایز نهادهای اجتماعی: برخی از جامعه شناسان، تفکیک و تمایز ساختاری و عملکرد نهادهای اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سکولاریزاسیون یاد کرده‌اند، کارل دوبلار گفته است:
خط ۲۳۹: خط ۲۳۹:
بدیهی است بر این اساس، روحانیون نیز می‌توانند در امور مدیریتی جامعه سهم و نقش ویژه خود را داشته باشند. دراین جا باید اصل تناسب حکم و موضوع را معیار قرار داد، و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کرد.
بدیهی است بر این اساس، روحانیون نیز می‌توانند در امور مدیریتی جامعه سهم و نقش ویژه خود را داشته باشند. دراین جا باید اصل تناسب حکم و موضوع را معیار قرار داد، و از هر گونه افراط و تفریط پرهیز کرد.


بنابراین، حکومت دینی از نظر بهره گیری از دانش، تجربه، خرد، هنر، تکنولوژی و همه توانمندی ها و مهارت های بشری هیچگونه محدودیتی ندارد، زیرا امور یاد شده به خودی خود هیچگونه تعارضی با احکام و ا رزش های دینی ندارد، ناسازگاری هایی که احیاناً در این زمینه رخ می‌دهد، به فلسفه ها و مکتب هایی باز می گردد که در جوامع بشری – غالباً اُمانیستی و غیر دینی – پدید آمده، و علوم و فنون را در خدمت خود گرفته اند. آن گاه، این علوم و فنون و تجارب بشری، همراه با آن ایدئولوژی های ناسازگار با دین، به جوامع دینی وارد شده، و چالش آفرین شده است.
بنابراین، حکومت دینی از نظر بهره گیری از دانش، تجربه، خرد، هنر، تکنولوژی و همه توانمندی ها و مهارت های بشری هیچگونه محدودیتی ندارد، زیرا امور یاد شده به خودی خود هیچگونه تعارضی با احکام و ا رزش های دینی ندارد، ناسازگاری هایی که احیاناً در این زمینه رخ می‌دهد، به فلسفه ها و مکتب هایی باز می گردد که در جوامع بشری – غالباً اُمانیستی و غیر دینی – پدید آمده، و علوم و فنون را در خدمت خود گرفته‌اند. آن گاه، این علوم و فنون و تجارب بشری، همراه با آن ایدئولوژی های ناسازگار با دین، به جوامع دینی وارد شده، و چالش آفرین شده است.


حکومت دینی می‌تواند علوم و فنون و تجارب بشری را از فلسفه ها و ایدئولوژی های ناسازگار با معیارهای دینی پیراسته سازد، و آن ها را در خدمت اهداف و آرمان های خود در آورد.
حکومت دینی می‌تواند علوم و فنون و تجارب بشری را از فلسفه ها و ایدئولوژی های ناسازگار با معیارهای دینی پیراسته سازد، و آن ها را در خدمت اهداف و آرمان های خود در آورد.
خط ۲۵۲: خط ۲۵۲:
«قوانین اسلام یک بعدی تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه های مختلف زندگی انسان، اعم از مادی و معنوی توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه ای از دستور العمل ها و تکالیفی است که خط مشی هر مسلمان را در امور سیاسی، اقتصادی و مسایل اجتماعی دیگر تعیین می کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدی، ص ۶۴.</ref>
«قوانین اسلام یک بعدی تدوین نشده و شارع مقدس به تمام جنبه های مختلف زندگی انسان، اعم از مادی و معنوی توجه داشته است. دیانت اسلام مجموعه ای از دستور العمل ها و تکالیفی است که خط مشی هر مسلمان را در امور سیاسی، اقتصادی و مسایل اجتماعی دیگر تعیین می کند.»<ref>مارسل بوازار، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدی، ص ۶۴.</ref>


«در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهی عموماً از وحی ریشه گرفته اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردی و اجتماعی، مادی و معنوی هر دو، می نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهی بیشتر در‌این‌باره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref>
«در دیانت اسلام، حقوق و تکالیف، اوامر و نواهی عموماً از وحی ریشه گرفته‌اند. قانون قرآن، ناظر به همه امور مسلمانان است. بنابراین، اسلام به انسان از نظر گاه فردی و اجتماعی، مادی و معنوی هر دو، می نگرد.»<ref>همان ص ۲۴، جهت آگاهی بیشتر در‌این‌باره به کتاب «خاتمیت و کمال دین» از نگارنده رجوع نمایید.</ref>


۶ – اعتقاد به امر مقدس از اصول و عناصر مشترک ادیان به شمار می رود، حتی در ادیانی که اعتقاد به خداوند وجود ندارد، نیز اعتقاد به امر مقدس یافت می‌شود.
۶ – اعتقاد به امر مقدس از اصول و عناصر مشترک ادیان به شمار می رود، حتی در ادیانی که اعتقاد به خداوند وجود ندارد، نیز اعتقاد به امر مقدس یافت می‌شود.
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۸۲۸

ویرایش