۸۷٬۹۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' سالها' به ' سالها') |
جز (جایگزینی متن - 'فوق العاده' به 'فوقالعاده') |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
او درباره نحوه ورود اسلام به ایران در کتابش چنین میگوید: در قرن سوم میلادی یک نوع احیا و رنسانس در ایران صورت گرفت و سلسله تازهای به قدرت رسید. این سلسله تازه خاندان ساسانیان بود که یک ناسیونالیسم شدید و متجاوز داشت و مدعی بود که جانشین پادشاهان هخامنشی است. ساسانیان در اواخر دوران سلطنت ممتدشان ضعیف شدند و ایران دچار وضع بدی شده بود. پس از جنگهای دراز با امپراطوری بیزانس این هر دو کشور خسته و فرسوده شده بودند و برای ارتشهای عرب که از حدت و حرارت یک اعتقاد و ایمان تازه سرشار بودند، هیچ اشکالی نداشت که ایران را مسخر سازند.<br> | او درباره نحوه ورود اسلام به ایران در کتابش چنین میگوید: در قرن سوم میلادی یک نوع احیا و رنسانس در ایران صورت گرفت و سلسله تازهای به قدرت رسید. این سلسله تازه خاندان ساسانیان بود که یک ناسیونالیسم شدید و متجاوز داشت و مدعی بود که جانشین پادشاهان هخامنشی است. ساسانیان در اواخر دوران سلطنت ممتدشان ضعیف شدند و ایران دچار وضع بدی شده بود. پس از جنگهای دراز با امپراطوری بیزانس این هر دو کشور خسته و فرسوده شده بودند و برای ارتشهای عرب که از حدت و حرارت یک اعتقاد و ایمان تازه سرشار بودند، هیچ اشکالی نداشت که ایران را مسخر سازند.<br> | ||
ایران نیز به همین قرار مسخر اعراب گردید اما عربها نتوانستند مردم ایران را به خود شبیه سازند و مانند [[سوریه]] یا [[مصر]] در خود تحلیل برند. نژاد ایرانی که از شاخههای بزرگ و قدیمی آریایی بود با نژاد سامی عربها تفاوت بسیار داشت. زبان ایران نیز یک زبان آریایی بود. به این جهت نژادها از هم جدا ماندند و زبان ایران هم، هم چنان محفوظ ماند.<br> | ایران نیز به همین قرار مسخر اعراب گردید اما عربها نتوانستند مردم ایران را به خود شبیه سازند و مانند [[سوریه]] یا [[مصر]] در خود تحلیل برند. نژاد ایرانی که از شاخههای بزرگ و قدیمی آریایی بود با نژاد سامی عربها تفاوت بسیار داشت. زبان ایران نیز یک زبان آریایی بود. به این جهت نژادها از هم جدا ماندند و زبان ایران هم، هم چنان محفوظ ماند.<br> | ||
اسلام به سرعت در ایران انتشار یافت و جای مذهب زردشتی را گرفت و آیین زردشت عاقبت مجبور گشت به هند پناهنده شود. اما ایرانیها حتی در اسلام راه مخصوصی برای خود در پیش گرفتند. در اسلام شکافی به وجود آمد و دو فرقه مجزا از یکدیگر یعنی [[شیعی]] و [[سنی]]، پیدا شدند. در ایران اکثریت عظیم مردم شیعی شدند و هنوز هم هستند در حالی که دنیای اسلام در سایر جاها به طور کلی سنی است. اما هر چند که ایران شبیه اعراب نشد و در ملیت عربی تحلیل نرفت، تمدن عرب تاثیری | اسلام به سرعت در ایران انتشار یافت و جای مذهب زردشتی را گرفت و آیین زردشت عاقبت مجبور گشت به هند پناهنده شود. اما ایرانیها حتی در اسلام راه مخصوصی برای خود در پیش گرفتند. در اسلام شکافی به وجود آمد و دو فرقه مجزا از یکدیگر یعنی [[شیعی]] و [[سنی]]، پیدا شدند. در ایران اکثریت عظیم مردم شیعی شدند و هنوز هم هستند در حالی که دنیای اسلام در سایر جاها به طور کلی سنی است. اما هر چند که ایران شبیه اعراب نشد و در ملیت عربی تحلیل نرفت، تمدن عرب تاثیری فوقالعاده در آن داشت و اسلام در ایران هم مانند هند یک حیات تازه برای فعالیتهای هنری ایجاد کرد.<br> | ||
=== دیدگاه او درباره فرهنگ و شاعران ایران === | === دیدگاه او درباره فرهنگ و شاعران ایران === | ||
او درباره فرودسی میگوید: خیال میکنم برایت از فردوسی شاعر ایرانی مطالبی گفتهام که در زمان [[سلطان محمود غزنوی]] زندگی میکرد. [[فردوسی]] به خواهش سلطان محمود حماسه بزرگ ملی ایران را به نام '''شاهنامه''' به نظم درآورد. صحنههایی که در این کتاب توصیف شده، همه مربوط به دوران پیش از اسلام است و قسمتی از آن شرح دلاوریهای رستم قهرمان بزرگ است. خود این امر نشان میدهد که چگونه ادبیات و هنر ایران با گذشتههای ملی و سنن باستانی قدیمی، پیوند داشته است. موضوع بسیاری از نقاشیها و مینیاتورهای زیبای ایران از داستانهای شاهنامه اقتباس شده است.<br> | او درباره فرودسی میگوید: خیال میکنم برایت از فردوسی شاعر ایرانی مطالبی گفتهام که در زمان [[سلطان محمود غزنوی]] زندگی میکرد. [[فردوسی]] به خواهش سلطان محمود حماسه بزرگ ملی ایران را به نام '''شاهنامه''' به نظم درآورد. صحنههایی که در این کتاب توصیف شده، همه مربوط به دوران پیش از اسلام است و قسمتی از آن شرح دلاوریهای رستم قهرمان بزرگ است. خود این امر نشان میدهد که چگونه ادبیات و هنر ایران با گذشتههای ملی و سنن باستانی قدیمی، پیوند داشته است. موضوع بسیاری از نقاشیها و مینیاتورهای زیبای ایران از داستانهای شاهنامه اقتباس شده است.<br> |