چگونگی شکل‌ گیری و پیدایش صهیونیزم (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'نخست وزیر' به 'نخست‌وزیر'
جز (تمیزکاری)
جز (جایگزینی متن - 'نخست وزیر' به 'نخست‌وزیر')
خط ۶۷: خط ۶۷:
# خطرات تجارت کمتر می‌شد؛  
# خطرات تجارت کمتر می‌شد؛  
# کالاها و مواد اولیه‌شان که از شرق تهیه می‌شد، سریع‌تر به غرب می‌رسید.H. Əliyev, Fələstin məsələsi və sionizm, səh 12))
# کالاها و مواد اولیه‌شان که از شرق تهیه می‌شد، سریع‌تر به غرب می‌رسید.H. Əliyev, Fələstin məsələsi və sionizm, səh 12))
روچیلد بعد از این‌که به این ویژگی‌های خاورمیانه پی برد، به نخست وزیر یهودی انگلیس «بالفور» Arthur James Balfour)) نوشت: «من به شما پول می‌دهم شما کانال سوئز را و سهامش را از رهبر مصر بخرید».  
روچیلد بعد از این‌که به این ویژگی‌های خاورمیانه پی برد، به نخست‌وزیر یهودی انگلیس «بالفور» Arthur James Balfour)) نوشت: «من به شما پول می‌دهم شما کانال سوئز را و سهامش را از رهبر مصر بخرید».  
نخست وزیر یهودی انگلیس در یک نامۀ رسمی به روچیلد می‌نویسد که سهام کانال سوئز خیلی گران است، در صورتی که همۀ پولش را بدهید این کانال را می‌خریم. روچیلد در پاسخ می‌نویسد: «بله، ولی به شرطی من پول به دولت انگلیس می‌دهم که قول بدهد در منطقه‌ای به نام فلسطین یک دولت یهودی تشکیل بشود». بعدها این کار آن‌جام می‌شود و از همان موقع هم شیطنت آن‌جام می‌شود. آقای روچیلد به ناپلئون که یک مسیحی بود کمک می‌کند، ناپلئون وقتی در سال 1797 به فلسطین می‌رسد، یعنی درست صد سال قبل از 1897 که ادعا شده است صهیونیزم در این سال به وجود آمده است، اولین بار یک اعلامیۀ رسمی می‌دهد و اعلام می‌کند که از همۀ یهودیان کل دنیا دعوت می‌شود بر اساس آرزویی که دارند بیایند در این‌جا کشور یهودی تشکیل بدهند، و به منظور اعادۀ عظمت از دست رفته و تشکیل مجدد «مملکت کهن قدس» و معرفی یهودیان به عنوان وارثان قانونی بیت‌المقدس کارهایی را تدارک می‌بیند. (فلسطین سرزمین تاریخ و مقاومت، 1379، ص 4). این یک تفکر قدرت‌مند قدیمی است، اما جنبۀ اقتصادی بیشتر تأثیر داشته است.<br>
نخست‌وزیر یهودی انگلیس در یک نامۀ رسمی به روچیلد می‌نویسد که سهام کانال سوئز خیلی گران است، در صورتی که همۀ پولش را بدهید این کانال را می‌خریم. روچیلد در پاسخ می‌نویسد: «بله، ولی به شرطی من پول به دولت انگلیس می‌دهم که قول بدهد در منطقه‌ای به نام فلسطین یک دولت یهودی تشکیل بشود». بعدها این کار آن‌جام می‌شود و از همان موقع هم شیطنت آن‌جام می‌شود. آقای روچیلد به ناپلئون که یک مسیحی بود کمک می‌کند، ناپلئون وقتی در سال 1797 به فلسطین می‌رسد، یعنی درست صد سال قبل از 1897 که ادعا شده است صهیونیزم در این سال به وجود آمده است، اولین بار یک اعلامیۀ رسمی می‌دهد و اعلام می‌کند که از همۀ یهودیان کل دنیا دعوت می‌شود بر اساس آرزویی که دارند بیایند در این‌جا کشور یهودی تشکیل بدهند، و به منظور اعادۀ عظمت از دست رفته و تشکیل مجدد «مملکت کهن قدس» و معرفی یهودیان به عنوان وارثان قانونی بیت‌المقدس کارهایی را تدارک می‌بیند. (فلسطین سرزمین تاریخ و مقاومت، 1379، ص 4). این یک تفکر قدرت‌مند قدیمی است، اما جنبۀ اقتصادی بیشتر تأثیر داشته است.<br>
وجود نفت و گاز، که هفتاد درصد انرژی جهان را تأمین می‌کند، در خاورمیانه، دلیلی دیگر بر حضور استعمارگران در این منطقه است. کشورهایی که از این انرژی ارزشمند کالاهای مختلف تولید می‌کنند و سپس آنها را به ده برابر قیمت به ‌این کشورها می‌فروشند، هیچ وقت تمایل ندارند که این منطقه به حال خود رها شود. این یک چیز عقلی است. اگر این‌جا به حال خود رها شود، مردم این سرزمین که دارای حوزۀ تمدنی دیرینه می‌باشند این آمادگی را دارند که یک تمدن جدید در عرصۀ استفاده از این منابع بسازند.<br>
وجود نفت و گاز، که هفتاد درصد انرژی جهان را تأمین می‌کند، در خاورمیانه، دلیلی دیگر بر حضور استعمارگران در این منطقه است. کشورهایی که از این انرژی ارزشمند کالاهای مختلف تولید می‌کنند و سپس آنها را به ده برابر قیمت به ‌این کشورها می‌فروشند، هیچ وقت تمایل ندارند که این منطقه به حال خود رها شود. این یک چیز عقلی است. اگر این‌جا به حال خود رها شود، مردم این سرزمین که دارای حوزۀ تمدنی دیرینه می‌باشند این آمادگی را دارند که یک تمدن جدید در عرصۀ استفاده از این منابع بسازند.<br>
بعد دیگری که برای صهیونیزم اقتصادی مهم بود، بعد سرمایه‌گذاری بود؛ یعنی وقتی این‌جا ناامن باشد، طبیعتاً کسی در آن سرمایه‌گذاری نمی‌کند. در نتیجه، صهیونیزم اقتصادی به دلایل مختلفی می‌بایست در راستای اصالت سود و اصالت لذت، این کانون سرمایه را ناامن نگه می‌داشت؛ به این منظور، به فکر ایجاد پادگانی به نام اسرائیل در این منطقه افتادند. این فکر از سال 1797 وجود داشت ولی در سال 1897 آن را به طور رسمی اعلام کردند. ناپلئون به جلوه‌ای از این فکر شوم اشاره کرده است. روچیلد نیز در سال 1877 به دولت عثمانی می‌نویسد: «من می‌خواهم بیایم در فلسطین زمین بخرم، امکانات بخرم. به یهودیان دیگر هم اجازه بدهید همکاری کنند». دولت عثمانی در ابتدا اجازه این کار را نداد. در سال 1876 و 1877 اولین جلسۀ مجلس عثمانی در استانبول برگزار شد و اولین نمایندگان فلسطین از شهر بیت‌المقدس برای این مجلس انتخاب گردیدند. در نوامبر 1881 دولت عثمانی اعلام کرد که حق اقامت یهودیان خارجی (غیر عثمانی) را در سراسر نقاط امپراطوری عثمانی به جز فلسطین می‌پذیرد. باز در نوامبر 1892 حکومت عثمانی فروش اراضی را به یهودیان خارجی ممنوع کرد. بعد در سال 1896 عبدالحمید دوم پیشنهاد سازمان یهودیان جهان مبنی بر اعطای فلسطین به یهودیان را رد کرد و گفت: «من نمی‌توانم از هیچ قسمتی از امپراطوری عثمانی چشم‌پوشی کنم. من نمی‌توانم با کالبد شکافی موجود زنده موافقت کنم». در سال 1897 در واکنش به کنگرۀ اول صهیونیست‌ها عبدالحمید دوم عده‌ای از افراد دربار خویش را جهت حکومت در استان بیت‌المقدس به این مکان اعزام نمود. (Fitrət jurnalı, say 5, səh 7) سپس در ژوئن1914 با شروع جنگ جهانی اول که تا سال 1918 ادامه داشت و در نهایت به تجزیه حکومت عثمانی منجر شد، پیمان سری سایکس– پیکو در می ‌سال 1916 امضا شد. بر اساس این پیمان، استان‌های عربی امپراطوری عثمانی بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد. بعدها عده‌ای به فلسطین رفتند و در آن‌جا زمین خریدند. این‌که می‌گویند فلسطینی‌ها زمین‌های خود را به یهودیان فروختند، درست نیست، بلکه عده‌ای در چارچوب آن قوانین مقدار محدودی از زمین‌های خود را فروختند ولی نه با این نیت که یهودی‌ها بیایند در آن‌جا دولت یهودی تشکیل بدهند. روچیلد در آن زمین‌های خریداری شده، چند شرکت تأسیس نمود که اولین آنها شرکت تولید مشروبات الکلی بود، سپس شرکت کشت و صنعت کشاورزی و پس از آن نیز شرکت کالا‌های فرهنگی و مدنی را پایه‌گذاری کرد. وی برای این کار نمایندگانی یهودی از آلمان، آمریکا، روسیه، مجارستان و لهستان در آن‌جا مستقر کرد. روند کار خیلی طبیعی پیش می‌رفت. <br>
بعد دیگری که برای صهیونیزم اقتصادی مهم بود، بعد سرمایه‌گذاری بود؛ یعنی وقتی این‌جا ناامن باشد، طبیعتاً کسی در آن سرمایه‌گذاری نمی‌کند. در نتیجه، صهیونیزم اقتصادی به دلایل مختلفی می‌بایست در راستای اصالت سود و اصالت لذت، این کانون سرمایه را ناامن نگه می‌داشت؛ به این منظور، به فکر ایجاد پادگانی به نام اسرائیل در این منطقه افتادند. این فکر از سال 1797 وجود داشت ولی در سال 1897 آن را به طور رسمی اعلام کردند. ناپلئون به جلوه‌ای از این فکر شوم اشاره کرده است. روچیلد نیز در سال 1877 به دولت عثمانی می‌نویسد: «من می‌خواهم بیایم در فلسطین زمین بخرم، امکانات بخرم. به یهودیان دیگر هم اجازه بدهید همکاری کنند». دولت عثمانی در ابتدا اجازه این کار را نداد. در سال 1876 و 1877 اولین جلسۀ مجلس عثمانی در استانبول برگزار شد و اولین نمایندگان فلسطین از شهر بیت‌المقدس برای این مجلس انتخاب گردیدند. در نوامبر 1881 دولت عثمانی اعلام کرد که حق اقامت یهودیان خارجی (غیر عثمانی) را در سراسر نقاط امپراطوری عثمانی به جز فلسطین می‌پذیرد. باز در نوامبر 1892 حکومت عثمانی فروش اراضی را به یهودیان خارجی ممنوع کرد. بعد در سال 1896 عبدالحمید دوم پیشنهاد سازمان یهودیان جهان مبنی بر اعطای فلسطین به یهودیان را رد کرد و گفت: «من نمی‌توانم از هیچ قسمتی از امپراطوری عثمانی چشم‌پوشی کنم. من نمی‌توانم با کالبد شکافی موجود زنده موافقت کنم». در سال 1897 در واکنش به کنگرۀ اول صهیونیست‌ها عبدالحمید دوم عده‌ای از افراد دربار خویش را جهت حکومت در استان بیت‌المقدس به این مکان اعزام نمود. (Fitrət jurnalı, say 5, səh 7) سپس در ژوئن1914 با شروع جنگ جهانی اول که تا سال 1918 ادامه داشت و در نهایت به تجزیه حکومت عثمانی منجر شد، پیمان سری سایکس– پیکو در می ‌سال 1916 امضا شد. بر اساس این پیمان، استان‌های عربی امپراطوری عثمانی بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد. بعدها عده‌ای به فلسطین رفتند و در آن‌جا زمین خریدند. این‌که می‌گویند فلسطینی‌ها زمین‌های خود را به یهودیان فروختند، درست نیست، بلکه عده‌ای در چارچوب آن قوانین مقدار محدودی از زمین‌های خود را فروختند ولی نه با این نیت که یهودی‌ها بیایند در آن‌جا دولت یهودی تشکیل بدهند. روچیلد در آن زمین‌های خریداری شده، چند شرکت تأسیس نمود که اولین آنها شرکت تولید مشروبات الکلی بود، سپس شرکت کشت و صنعت کشاورزی و پس از آن نیز شرکت کالا‌های فرهنگی و مدنی را پایه‌گذاری کرد. وی برای این کار نمایندگانی یهودی از آلمان، آمریکا، روسیه، مجارستان و لهستان در آن‌جا مستقر کرد. روند کار خیلی طبیعی پیش می‌رفت. <br>
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش