اجتهاد فقهى و تأثیر آن در تقریب مذاهب اسلامى (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'یاد آور' به 'یاد‌آور'
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس رنگی}}↵'''' به ''''')
جز (جایگزینی متن - 'یاد آور' به 'یاد‌آور')
خط ۵۷: خط ۵۷:
شافعی (رحمه‌الله) دراین‌باره می‌گوید: «هیچ کس به هیچ نحو حق ندارد درباره حلال و یا حرام بودن چیزی سخن بگوید مگر از روی دانایی که برخاسته از کتاب خداوند یعنی قرآن یا سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه‌وآله) یا اجماع و یا قیاس باشد» <ref>الشافعی، 1358: 39</ref> و معلوم است که هر یک از اجماع و قیاس، اثری از آثار متن می‌باشند و تکیه‌گاهشان و استواریشان به متن خواهد بود. <br>
شافعی (رحمه‌الله) دراین‌باره می‌گوید: «هیچ کس به هیچ نحو حق ندارد درباره حلال و یا حرام بودن چیزی سخن بگوید مگر از روی دانایی که برخاسته از کتاب خداوند یعنی قرآن یا سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه‌وآله) یا اجماع و یا قیاس باشد» <ref>الشافعی، 1358: 39</ref> و معلوم است که هر یک از اجماع و قیاس، اثری از آثار متن می‌باشند و تکیه‌گاهشان و استواریشان به متن خواهد بود. <br>
از این رو برای اندیشه بشری جایز نیست که فراتر از مرز متن و مدلول‌های آن از راه اجتهاد پیش برود، چون در صورت تخطی حکم شریعت ابطال و به قدسیت آن تجاوز خواهد شد. شاطبی این حقیقت را با دقت ماهرانه‌ای توضیح داده‌است. وی تأکید می‌کند که برای عقل بشر جایز نیست فراتر از وحی و متن پیش برود، و اگر چنین چیزی برای عقل جایز بود در آن صورت می‌توانست از مأخذ نقل یعنی متن را تخطی نماید و ابطال شریعت با عقل جایز می‌شد که چنین چیزی محال است. <br>
از این رو برای اندیشه بشری جایز نیست که فراتر از مرز متن و مدلول‌های آن از راه اجتهاد پیش برود، چون در صورت تخطی حکم شریعت ابطال و به قدسیت آن تجاوز خواهد شد. شاطبی این حقیقت را با دقت ماهرانه‌ای توضیح داده‌است. وی تأکید می‌کند که برای عقل بشر جایز نیست فراتر از وحی و متن پیش برود، و اگر چنین چیزی برای عقل جایز بود در آن صورت می‌توانست از مأخذ نقل یعنی متن را تخطی نماید و ابطال شریعت با عقل جایز می‌شد که چنین چیزی محال است. <br>
توضیح این که شریعت عبارت است از محدود کردن مکلفان با نقلی که از خدا و رسول او به ما رسیده و مرزی از کرده‌ها و گفته‌ها و اعتقادهای آنها را تعیین کرده‌است و چنان‌چه جایز باشد که عقل از یکی از آن مرزها تخطی کند و آن را نادیده بگیرد در آن صورت می‌تواند همه مرزها را نادیده بگیرد، چون آن چیزی که برای یک مسئله ثابت شود برای دیگر مسائل نیز ثابت می‌شود... و چنین چیزی را هیچ‌کس جایز نمی‌داند <ref>شاطبی، بی‌تا: 1/88.</ref> در همین راستا شیخ خضری بیک یاد آور شده‌است که مجتهد باید توان استنباط علت‌های احکام از متون خاص و عام را داشته باشد و باید اصول کلی را که شرع اسلامی بر آن استوار گردیده‌است بداند تا برای او همچون شاهدان عدل نسبت به آن‌چه از علت‌ها در وقایع جزئی استنباط می‌نماید باشند. <ref>الخضری بیک، 1405: 368.</ref><br>
توضیح این که شریعت عبارت است از محدود کردن مکلفان با نقلی که از خدا و رسول او به ما رسیده و مرزی از کرده‌ها و گفته‌ها و اعتقادهای آنها را تعیین کرده‌است و چنان‌چه جایز باشد که عقل از یکی از آن مرزها تخطی کند و آن را نادیده بگیرد در آن صورت می‌تواند همه مرزها را نادیده بگیرد، چون آن چیزی که برای یک مسئله ثابت شود برای دیگر مسائل نیز ثابت می‌شود... و چنین چیزی را هیچ‌کس جایز نمی‌داند <ref>شاطبی، بی‌تا: 1/88.</ref> در همین راستا شیخ خضری بیک یاد‌آور شده‌است که مجتهد باید توان استنباط علت‌های احکام از متون خاص و عام را داشته باشد و باید اصول کلی را که شرع اسلامی بر آن استوار گردیده‌است بداند تا برای او همچون شاهدان عدل نسبت به آن‌چه از علت‌ها در وقایع جزئی استنباط می‌نماید باشند. <ref>الخضری بیک، 1405: 368.</ref><br>
بی‌تردید تاکنون هیچ یک از مجتهدان امت اسلامی از جمله علمای گذشته، مطلبی بر خلاف متن کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نگفته‌اند و آنها بیش از دیگران نسبت به این مطلب بر حذر می‌باشند. حتی در استنباط احکام الهی، با هم به طور عمد اختلاف نمی‌ورزند تا جایی که در صورت بروز اختلاف نظر، یکی از آنها نظر خود را برای موافقت با نظر دیگری یا در احترام به نظر مخالف، نادیده می‌گیرد. از این رو اگر گذشتگان امت و همه پیشوایان اسلامی در راه رسیدن به حق و تحقق مقاصد شرع اسلامی با هم اختلاف روش داشته‌اند، این اختلاف ناشی از درک و فهم کتاب و سنت بوده که خداوند به آنها داده بود؛ به ویژه در بخش‌هایی که احتمال اختلاف در مسائل اجتهاد و استدلال در آن وجود داشته، و این اختلاف آنها به منظور مخالفت با یک‌دیگر و یا تخطئه یک دیگر نبوده است. از این رو اختلاف ناشی از فهم و مستند به ضوابط مربوط به جستوجوی حقیقت یا عدم تعمد مخالفت، هیچ‌گاه به نزاع میان آنها یا ایجاد شکاف در وحدت مسلمانان منجر نمی‌شده‌است.<br>
بی‌تردید تاکنون هیچ یک از مجتهدان امت اسلامی از جمله علمای گذشته، مطلبی بر خلاف متن کتاب خدا و سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) نگفته‌اند و آنها بیش از دیگران نسبت به این مطلب بر حذر می‌باشند. حتی در استنباط احکام الهی، با هم به طور عمد اختلاف نمی‌ورزند تا جایی که در صورت بروز اختلاف نظر، یکی از آنها نظر خود را برای موافقت با نظر دیگری یا در احترام به نظر مخالف، نادیده می‌گیرد. از این رو اگر گذشتگان امت و همه پیشوایان اسلامی در راه رسیدن به حق و تحقق مقاصد شرع اسلامی با هم اختلاف روش داشته‌اند، این اختلاف ناشی از درک و فهم کتاب و سنت بوده که خداوند به آنها داده بود؛ به ویژه در بخش‌هایی که احتمال اختلاف در مسائل اجتهاد و استدلال در آن وجود داشته، و این اختلاف آنها به منظور مخالفت با یک‌دیگر و یا تخطئه یک دیگر نبوده است. از این رو اختلاف ناشی از فهم و مستند به ضوابط مربوط به جستوجوی حقیقت یا عدم تعمد مخالفت، هیچ‌گاه به نزاع میان آنها یا ایجاد شکاف در وحدت مسلمانان منجر نمی‌شده‌است.<br>
بدین ترتیب اهمیت اجتهاد در زندگی امت روشن می‌شود و به عنوان یک حرکت همیشگی است که مسلمانان را به احکام شرعی مربوط به رویدادها و مسائل جدید در زندگیشان رهنمون می‌باشد، به گونه‌ای که فقه اسلامی به انجماد نخواهد رسید و به رویدادهای معاصر اکتفا نخواهد کرد بلکه نقش پیشتاز خود را در ارائه فرمول‌های فقهی شرعی برای نیازهای زندگی مردم خود ایفا می‌نماید. <br>
بدین ترتیب اهمیت اجتهاد در زندگی امت روشن می‌شود و به عنوان یک حرکت همیشگی است که مسلمانان را به احکام شرعی مربوط به رویدادها و مسائل جدید در زندگیشان رهنمون می‌باشد، به گونه‌ای که فقه اسلامی به انجماد نخواهد رسید و به رویدادهای معاصر اکتفا نخواهد کرد بلکه نقش پیشتاز خود را در ارائه فرمول‌های فقهی شرعی برای نیازهای زندگی مردم خود ایفا می‌نماید. <br>
خط ۸۳: خط ۸۳:
بنابراین اندیشیدن، فطرت خدا در آفرینش او است و اسلام که دین فطرت است اندیشیدن را رد نمی‌کند بلکه خواهان اعمال آن و عدم تعطیلی نیروی آن و فراهم کردن زمینه گسترده برای آن است. <br>
بنابراین اندیشیدن، فطرت خدا در آفرینش او است و اسلام که دین فطرت است اندیشیدن را رد نمی‌کند بلکه خواهان اعمال آن و عدم تعطیلی نیروی آن و فراهم کردن زمینه گسترده برای آن است. <br>
چیزی که این مسئله را تأیید می‌کند این است که هیچ کتاب آسمانی یا غیر آسمانی همچون قرآن وجود ندارد که دعوت به اندیشیدن بنماید و از انسان خواسته باشد تا عقل خود را به کار گیرد و از نیروی اندیشه خود بهره‌بگیرد و او را به اعمال آن تشویق کرده باشد. بسیاری از آیات قرآنی خواهان تفکر عمیق در نشانه‌های این هستی و زندگی و انسان است <ref>عبدالحمید، بی‌تا: 1</ref>، از جمله این گفته خداوند: «'''إِنَّ فِی ذلِک لآَیات لِقَوْم یتَفَکرُونَ''' <ref>رعد: 4</ref>؛ در آن نشانه‌هایی است برای مردمی که بیندیشند» و این گفته خداوند: «'''وَ یتَفَکرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَک فَقِنا عَذابَ النّارِ''' <ref>آل عمران: 191</ref>؛ در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند و می‌گویند پروردگارا این‌ها را باطل نیافریده‌ای. تو از هر گونه عیب و نقص پاک و منزهی ما را از گرفتار شدن به عذاب آتش دوزخ در امان دار».<br>
چیزی که این مسئله را تأیید می‌کند این است که هیچ کتاب آسمانی یا غیر آسمانی همچون قرآن وجود ندارد که دعوت به اندیشیدن بنماید و از انسان خواسته باشد تا عقل خود را به کار گیرد و از نیروی اندیشه خود بهره‌بگیرد و او را به اعمال آن تشویق کرده باشد. بسیاری از آیات قرآنی خواهان تفکر عمیق در نشانه‌های این هستی و زندگی و انسان است <ref>عبدالحمید، بی‌تا: 1</ref>، از جمله این گفته خداوند: «'''إِنَّ فِی ذلِک لآَیات لِقَوْم یتَفَکرُونَ''' <ref>رعد: 4</ref>؛ در آن نشانه‌هایی است برای مردمی که بیندیشند» و این گفته خداوند: «'''وَ یتَفَکرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الأَْرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَک فَقِنا عَذابَ النّارِ''' <ref>آل عمران: 191</ref>؛ در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند و می‌گویند پروردگارا این‌ها را باطل نیافریده‌ای. تو از هر گونه عیب و نقص پاک و منزهی ما را از گرفتار شدن به عذاب آتش دوزخ در امان دار».<br>
یا این گفته خداوند: «'''أَ فَلا ینْظُرُونَ إِلَی الإِْبِلِ کیفَ خُلِقَتْ … وَ إِلَی السَّماءِ کیفَ رُفِعَتْ … وَ إِلَی الْجِبالِ کیفَ نُصِبَتْ … وَ إِلَی الأَْرْضِ کیفَ سُطِحَتْ … فَذَکرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکرٌ''' <ref>الغاشیه: 17ـ21</ref>؛ آیا نمی‌بینند که شتر چگونه آفریده شد و آسمان‌ها چگونه بر افراشته شد و کوه‌ها چگونه نصب گردیده و زمین به چه سان هموار شده. آنها را بیاد بیاور چرا که تو یاد آورنده‌ای» و این گفته خداوند متعال: «'''أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوب أَقْفالُها<'''» <ref>محمد: 24</ref>. همه این آیه‌های قرآنی و بسیاری دیگر، دعوت صریح قرآن کریم از بشر است برای اندیشیدن و بررسی پدیده‌های هستی و تفکر در نشانه‌های این دین جهت رسیدن به هدفی که خداوند متعال با ارسال پیامبران و وارد آوردن شریعت‌ها بر آنان در نظر داشته‌است. در عین حال اقرار و تأکید بر صحت جنبش فکر بشر دارد تا زمانی که بیرون از ضوابط وحی و هدایت‌های او نباشد. <br>
یا این گفته خداوند: «'''أَ فَلا ینْظُرُونَ إِلَی الإِْبِلِ کیفَ خُلِقَتْ … وَ إِلَی السَّماءِ کیفَ رُفِعَتْ … وَ إِلَی الْجِبالِ کیفَ نُصِبَتْ … وَ إِلَی الأَْرْضِ کیفَ سُطِحَتْ … فَذَکرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکرٌ''' <ref>الغاشیه: 17ـ21</ref>؛ آیا نمی‌بینند که شتر چگونه آفریده شد و آسمان‌ها چگونه بر افراشته شد و کوه‌ها چگونه نصب گردیده و زمین به چه سان هموار شده. آنها را بیاد بیاور چرا که تو یاد‌آورنده‌ای» و این گفته خداوند متعال: «'''أَ فَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوب أَقْفالُها<'''» <ref>محمد: 24</ref>. همه این آیه‌های قرآنی و بسیاری دیگر، دعوت صریح قرآن کریم از بشر است برای اندیشیدن و بررسی پدیده‌های هستی و تفکر در نشانه‌های این دین جهت رسیدن به هدفی که خداوند متعال با ارسال پیامبران و وارد آوردن شریعت‌ها بر آنان در نظر داشته‌است. در عین حال اقرار و تأکید بر صحت جنبش فکر بشر دارد تا زمانی که بیرون از ضوابط وحی و هدایت‌های او نباشد. <br>


==== اندیشیدن در سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) ====
==== اندیشیدن در سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله) ====
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۹۶۳

ویرایش