۲۱٬۸۹۸
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|1956 | |1956 م، [[مصر]] | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|1443 | |1443 ق، [[امارات متحده عربی]] | ||
|- | |- | ||
|دین و مذهب | |دین و مذهب | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''طه محمد ابواللیل''' در سال 1923 میلادی در اطراف [[مصر]] به دنیا آمد و مراحل مختلف تحصیل را پشت سر گذاشت. او با خانم تحیه بشیر که دختر یکی از علمای ازهری(احمد محبا) بود ازدواج کرد. پدرش حاج احمد با اینکه اهل [[اخوانالمسلمین|اخوان]] نبود؛ لکن گاهی از آنها حمایت میکرد، عاشق [[اخوانالمسلمین|اخوان]] بود و با عقاید آنها همدل بود. | '''طه محمد ابواللیل''' در سال 1923 میلادی در اطراف [[مصر]] به دنیا آمد و مراحل مختلف تحصیل را پشت سر گذاشت. او با خانم تحیه بشیر که دختر یکی از علمای ازهری(احمد محبا) بود ازدواج کرد. پدرش حاج احمد با اینکه اهل [[اخوانالمسلمین|اخوان]] نبود؛ لکن گاهی از آنها حمایت میکرد، عاشق [[اخوانالمسلمین|اخوان]] بود و با عقاید آنها همدل بود. | ||
=همکاری با اخوان= | == همکاری با اخوان == | ||
او از طریق دوستش ''محمد احمد حسن'' با [[اخوانالمسلمین|اخوان]] آشنا شد. وضعیت خود را اینگونه شرح میدهد و میگوید: من جوان مجردی بودم که تازه فارغالتحصیل شده بودم و او جز خواندن رمان جیب چیزی برای خود نمییافت و هر وقت دوستم حسن را میدیدم سخنانی از او میشنیدم که در دل وجانم تاثیر میگذاشت. و حسن مرا به سالن پینگپنگ میبرد و تا غروب آفتاب بازی میکردیم بعد بازی متوقف میشد و همه به [[نماز]] میشتافتند، شعار [[خدا]] هدف ماست، [[رسول الله(ص)|رسول]] الگوی ماست، [[قرآن]] قانون اساسی ماست، [[جهاد]] راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست. | او از طریق دوستش ''محمد احمد حسن'' با [[اخوانالمسلمین|اخوان]] آشنا شد. وضعیت خود را اینگونه شرح میدهد و میگوید: من جوان مجردی بودم که تازه فارغالتحصیل شده بودم و او جز خواندن رمان جیب چیزی برای خود نمییافت و هر وقت دوستم حسن را میدیدم سخنانی از او میشنیدم که در دل وجانم تاثیر میگذاشت. و حسن مرا به سالن پینگپنگ میبرد و تا غروب آفتاب بازی میکردیم بعد بازی متوقف میشد و همه به [[نماز]] میشتافتند، شعار [[خدا]] هدف ماست، [[رسول الله(ص)|رسول]] الگوی ماست، [[قرآن]] قانون اساسی ماست، [[جهاد]] راه ماست و مرگ در راه خدا بالاترین آرزوی ماست. | ||
درانقلاب 23 ژوئیه که شاه و فساد را به کمک اخوان سرنگون کرد. تقریباً کشور را تحت کنترل داشتند تا اینکه دولت آنها را وسوسه کرد و حاضر به بازگشت به جای خود در ارتش نشدند. آنها به قانون پایبند بودند و هرکسی را که در مقابل میلشان ایستاده بود کتک زدند و این چیزی نبود که قبل از انقلاب بر سر آن توافق شده بود. توافق بر این بود که زندگی پارلمانی و حاکمیت غیرنظامی باز خواهد گشت و ارتشیان به جای خود بازگردند. از این رو خواستههای انقلابیون محقق نشد و با اخوان برخورد کردند؛ بنابراین [[اخوانالمسلمین|اخوان]] باید از زندگی سیاسی حذف میشد. اولین ضربه در ژانویه 1954 میلادی به رهبران [[اخوانالمسلمین|اخوان]] و مرشد عام آنها بود. اما نیروهای مردمی همچنان قوی بودند و در تظاهرات میلیونی حرکت کردند که محمد نجیب را به قدرت بازگرداند و رژیم را مجبور به آزادی اخوان کرد. در عوض، او از مرشد عام بازدید کرد، جایی که [[جمال عبدالناصر|عبدالناصر]] و عبدالحکیم به دیدار او در خانهاش در مانیل رفتند، اما جمال در حال طراحی نقشه شدیدتری برای سرنگونی نجیب و [[اخوانالمسلمین|اخوان]] بود. حادثه منشیا، که در 26 اکتبر رخ داد، 1954 میلادی، جایی بود که [[جمال عبدالناصر|عبدالناصر]] توانست محمد نجیب را سرنگون کند و او را در ویلای زینب الوکیل دستگیر کند و هزاران برادر را ظرف چند ساعت و در مدتی که سخنرانی به پایان نرسید، دستگیر کرد که نشان میدهد این حادثه برای او بوده است. | درانقلاب 23 ژوئیه که شاه و فساد را به کمک اخوان سرنگون کرد. تقریباً کشور را تحت کنترل داشتند تا اینکه دولت آنها را وسوسه کرد و حاضر به بازگشت به جای خود در ارتش نشدند. آنها به قانون پایبند بودند و هرکسی را که در مقابل میلشان ایستاده بود کتک زدند و این چیزی نبود که قبل از انقلاب بر سر آن توافق شده بود. توافق بر این بود که زندگی پارلمانی و حاکمیت غیرنظامی باز خواهد گشت و ارتشیان به جای خود بازگردند. از این رو خواستههای انقلابیون محقق نشد و با اخوان برخورد کردند؛ بنابراین [[اخوانالمسلمین|اخوان]] باید از زندگی سیاسی حذف میشد. اولین ضربه در ژانویه 1954 میلادی به رهبران [[اخوانالمسلمین|اخوان]] و مرشد عام آنها بود. اما نیروهای مردمی همچنان قوی بودند و در تظاهرات میلیونی حرکت کردند که محمد نجیب را به قدرت بازگرداند و رژیم را مجبور به آزادی اخوان کرد. در عوض، او از مرشد عام بازدید کرد، جایی که [[جمال عبدالناصر|عبدالناصر]] و عبدالحکیم به دیدار او در خانهاش در مانیل رفتند، اما جمال در حال طراحی نقشه شدیدتری برای سرنگونی نجیب و [[اخوانالمسلمین|اخوان]] بود. حادثه منشیا، که در 26 اکتبر رخ داد، 1954 میلادی، جایی بود که [[جمال عبدالناصر|عبدالناصر]] توانست محمد نجیب را سرنگون کند و او را در ویلای زینب الوکیل دستگیر کند و هزاران برادر را ظرف چند ساعت و در مدتی که سخنرانی به پایان نرسید، دستگیر کرد که نشان میدهد این حادثه برای او بوده است. | ||
در همین حال یکی از برادران تحیه بشیر (همسرش) در نیل غرق شد و شش روز در آب ماند و در مراسم تشییع جنازه، حاج طه دستگیر و به دادگاه معرفی شد و دادگاه او را به ده سال زندان محکوم کرد. پدرش به دلیل اینکه از مرگ پسرش مطلع نشده بود از مردم شهر ناراحت شد و به [[حلوان]] منتقل شد و چون نخواست دخترش را تنها بگذارد او را هم با خود برد. زمانی که شوهرش در زندان بود و با مشکلات اقتصادی مواجه بود | در همین حال یکی از برادران تحیه بشیر (همسرش) در نیل غرق شد و شش روز در آب ماند و در مراسم تشییع جنازه، حاج طه دستگیر و به دادگاه معرفی شد و دادگاه او را به ده سال زندان محکوم کرد. پدرش به دلیل اینکه از مرگ پسرش مطلع نشده بود از مردم شهر ناراحت شد و به [[حلوان]] منتقل شد و چون نخواست دخترش را تنها بگذارد او را هم با خود برد. زمانی که شوهرش در زندان بود و با مشکلات اقتصادی مواجه بود | ||
[[عبدالرازق هویدی]] مسئول [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در [[حلوان]] برای او آنچه را که لازم داشت، خریداری میکرد. | [[عبدالرازق هویدی]] مسئول [[اخوانالمسلمین|اخوان]] در [[حلوان]] برای او آنچه را که لازم داشت، خریداری میکرد. | ||
== خروج از زندان == | == خروج از زندان == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
این برادر در وزارت مسکن [[امارات]] مشغول به کار بود و سپس سردبیر مجله اصلاح شد و سپس در وزارت دفاع به کار ارشاد اخلاقی پرداخت و برادر خانواده همسرش را با خود به امارات برد و شغلی برای او پیدا کرد. | این برادر در وزارت مسکن [[امارات]] مشغول به کار بود و سپس سردبیر مجله اصلاح شد و سپس در وزارت دفاع به کار ارشاد اخلاقی پرداخت و برادر خانواده همسرش را با خود به امارات برد و شغلی برای او پیدا کرد. | ||
== نوشتن کتاب برای اهداف اخوان == | == نوشتن کتاب برای اهداف اخوان == | ||
وی همچنان به دعوت [[اخوانالمسلمین]] علاقهمند بود، از جمله گامهایی که در راه دعوت به اخوان برداشت این بود که تعدادی کتاب برای آنها نوشت که توسط مؤسسه انتشارات و پخش اسلامی چاپ شد. | وی همچنان به دعوت [[اخوانالمسلمین]] علاقهمند بود، از جمله گامهایی که در راه دعوت به اخوان برداشت این بود که تعدادی کتاب برای آنها نوشت که توسط مؤسسه انتشارات و پخش اسلامی چاپ شد. | ||
== درگذشت == | |||
ایشان پس از مبارزه با بیماری در روز یکشنبه 14 اکتبر 2012 میلادی مطابق با 28 ذی القعده 1433 میلادی در [[امارات متحده عربی]] درگذشت و در آنجا به خاک سپرده شد. | |||
== | |||
منابع == | |||
* ر. ک: مدخل طه محمد أبو الليل در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | * ر. ک: مدخل طه محمد أبو الليل در ویکیاخوان؛ [http://ikhwanwiki.com ikhwanwiki.com.]. | ||
[[رده:شخصیت های | [[رده:شخصیت های اخوانالمسلمین]] | ||
[[رده:شخصیت های جهان اسلام]] | [[رده:شخصیت های جهان اسلام]] | ||
[[رده:اخوانالمسلمین]] | [[رده:اخوانالمسلمین]] | ||
[[رده:شخصیتها]] | [[رده:شخصیتها]] | ||
[[رده:مصر]] | [[رده:مصر]] |