۸۸٬۰۰۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'داشته اند' به 'داشتهاند') |
جز (جایگزینی متن - 'بلند پایه' به 'بلندپایه') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
اصحاب جمع صاحب و در لغت به معنای رفیق و ملازم است. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۴۷۵.</ref> و اعراف جمع عُرف و در لغت به معنای کشتزاری است که بالاتر از سطح چشمهها و برفراز بلندیها قرار میگیرد<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۲۴۲.</ref>و برخی گفتهاند که اعراف شامل هر جای بلندی میشود.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳</ref> با این حال، عرف که جمع آن اعراف است، معانی گوناگون دارد؛ از جمله به بخش زبَرین کوه و توده شن، و نیز رستنگاهِ موی در پشت گردن جانوران و گاه انسان نیز عرف میگویند <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده عرف.</ref>که در هر دو کاربرد به فارسی آن را «یال» میخوانند. اعرافِ بادها و ابرها که به بخش زبرین یا پیشین آنها اطلاق میشده است، نیز نزدیک به همین معنا میباشد.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۷، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | اصحاب جمع صاحب و در لغت به معنای رفیق و ملازم است. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۴۷۵.</ref> و اعراف جمع عُرف و در لغت به معنای کشتزاری است که بالاتر از سطح چشمهها و برفراز بلندیها قرار میگیرد<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۲۴۲.</ref>و برخی گفتهاند که اعراف شامل هر جای بلندی میشود.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳</ref> با این حال، عرف که جمع آن اعراف است، معانی گوناگون دارد؛ از جمله به بخش زبَرین کوه و توده شن، و نیز رستنگاهِ موی در پشت گردن جانوران و گاه انسان نیز عرف میگویند <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده عرف.</ref>که در هر دو کاربرد به فارسی آن را «یال» میخوانند. اعرافِ بادها و ابرها که به بخش زبرین یا پیشین آنها اطلاق میشده است، نیز نزدیک به همین معنا میباشد.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۷، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | ||
== اعراف در اصطلاح قرآنی == | == اعراف در اصطلاح قرآنی == | ||
اعراف در اصطلاح قرآنی به معنای دیواری میان [[بهشت]] و [[جهنم]] است. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۵۶۲.</ref> برخی از مفسران در تفسیر آیات مربوط به اصحابالااعراف، مفهوم لغویِ عُرف را «هر چیز | اعراف در اصطلاح قرآنی به معنای دیواری میان [[بهشت]] و [[جهنم]] است. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۵۶۲.</ref> برخی از مفسران در تفسیر آیات مربوط به اصحابالااعراف، مفهوم لغویِ عُرف را «هر چیز بلندپایه و مرتفع» دانستهاند | ||
<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶.</ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م، ج۱، ص۱۶۸،</ref> <ref>ازهری محمد، معجم تهذیباللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | <ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶.</ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م، ج۱، ص۱۶۸،</ref> <ref>ازهری محمد، معجم تهذیباللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | ||
و بر همین پایه، اعرافِ مورد نظر در آیات [[قرآن]] را همان حجاب میان بهشت و [[دوزخ]] <ref>سوره اعراف، سوره۷، آیه۴۶.</ref> شمرده، و غالباً در تفسیر این حجاب، آن را سوری (دیواری) میان آندو دانستهاند. <ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> <ref>یحیی فراء، معانی القرآن، ج۱، ص۳۷۹، به کوشش احمد یوسف نجاتی و محمدعلی نجار، قاهره، ۱۹۷۲م. </ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۸، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.</ref> برخی دیگر از مفسران، با در نظر داشتن کاربردهای شناخته شده عُرف، اعراف را بخش زبرین از سورِ حائل میان بهشت و دوزخ دانستهاند.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی ج۱۴، ص۸۷.</ref> <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل عرف، به نقل از زجّاج.</ref> <ref>سیوطی، الدر المنثور، به نقل از سعید بن جبیر، قاهره، ۱۳۱۴ق،ج۳، ص۸۶، </ref> | و بر همین پایه، اعرافِ مورد نظر در آیات [[قرآن]] را همان حجاب میان بهشت و [[دوزخ]] <ref>سوره اعراف، سوره۷، آیه۴۶.</ref> شمرده، و غالباً در تفسیر این حجاب، آن را سوری (دیواری) میان آندو دانستهاند. <ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> <ref>یحیی فراء، معانی القرآن، ج۱، ص۳۷۹، به کوشش احمد یوسف نجاتی و محمدعلی نجار، قاهره، ۱۹۷۲م. </ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۸، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.</ref> برخی دیگر از مفسران، با در نظر داشتن کاربردهای شناخته شده عُرف، اعراف را بخش زبرین از سورِ حائل میان بهشت و دوزخ دانستهاند.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی ج۱۴، ص۸۷.</ref> <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل عرف، به نقل از زجّاج.</ref> <ref>سیوطی، الدر المنثور، به نقل از سعید بن جبیر، قاهره، ۱۳۱۴ق،ج۳، ص۸۶، </ref> |