۸۷٬۶۵۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عقب نشینی' به 'عقبنشینی') |
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' میکرد') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
پدر محمد، آیتالله سید علی طباطبایی با اینکه تحصیلات را دیر آغاز کرد اما خیلی زود مراحل مختلف علمی را پشت سر نهاده و به مرحله عالی قدم گذاشت و از شاگردان خاص و شاخص وحید بهبهانی گشت. حضور زود هنگام او در درس عالم برجسته ای چون وحید بهبهانی حکایت از هوش سرشار وی و توفیقهای الهی در حق او داشت. وی در همین زمان تالیف کتاب فقهی اش ((ریاض المسائل)) را که اکنون نیز از متون فقهی مطرح و مورد توجه در حوزه های دینی است، تالیف نمود<ref>قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، انتشارات علمیه اسلامیه، ص 175 به بعد، اعیان الشیعه، محسن امین، دارالتعاریف للمطبوعات، قطع رحلی، ج 8، ص 314، فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، انتشارات کتابخانه مرکزی، ص 324.</ref>. | پدر محمد، آیتالله سید علی طباطبایی با اینکه تحصیلات را دیر آغاز کرد اما خیلی زود مراحل مختلف علمی را پشت سر نهاده و به مرحله عالی قدم گذاشت و از شاگردان خاص و شاخص وحید بهبهانی گشت. حضور زود هنگام او در درس عالم برجسته ای چون وحید بهبهانی حکایت از هوش سرشار وی و توفیقهای الهی در حق او داشت. وی در همین زمان تالیف کتاب فقهی اش ((ریاض المسائل)) را که اکنون نیز از متون فقهی مطرح و مورد توجه در حوزه های دینی است، تالیف نمود<ref>قصص العلماء، میرزا محمد تنکابنی، انتشارات علمیه اسلامیه، ص 175 به بعد، اعیان الشیعه، محسن امین، دارالتعاریف للمطبوعات، قطع رحلی، ج 8، ص 314، فوائد الرضویه، شیخ عباس قمی، انتشارات کتابخانه مرکزی، ص 324.</ref>. | ||
و اما مادر محمد نیز از زنان دانشمند و فاضل بود. گفته شده که وی همسرش را در تدوین بخشی از [[کتاب ریاض المسائل]] یاری | و اما مادر محمد نیز از زنان دانشمند و فاضل بود. گفته شده که وی همسرش را در تدوین بخشی از [[کتاب ریاض المسائل]] یاری میکرده است<ref>وحید بهبهانی، ص 259.</ref>. در آن هنگام بیش از یازده سال از عمر محمد نمی گذشت. از آنجا که در خانواده ای اهل علم و فضیلت پرورش می یافت تحصیلات ابتدایی را به حسب ظاهر در این سنین تمام کرده بود و در همین ایام بود که قدم به مرحله جدیدی از زندگیش می گذاشت. | ||
== تحصیلات سید == | == تحصیلات سید == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
سید محمد طباطبایی در مدت ده سال اقامت در اصفهان در جو مناسب حوزه اصفهان تنها به تدریس و تالیف مشغول بود و از پذیرش دیگر مناصب چشمپوشیده بود. نقل شده است یکی از اموری که باعث شهرت سید محمد باقر شفتی از (مراجع بزرگ اصفهان) شد و توصیف آیتالله سید محمد طباطبایی از وی بود. می گویند از او پرسیده شد آیا سید محمد باقر شفتی [[مجتهد]] است؟ او در جواب گفت: ((شان او بالاتر از آن است که من او را تایید کنم، بلکه از او بپرسید که آیا سید محمد مجتهد است یا نه<ref>قصص العلماء، ص 143.</ref>.)) | سید محمد طباطبایی در مدت ده سال اقامت در اصفهان در جو مناسب حوزه اصفهان تنها به تدریس و تالیف مشغول بود و از پذیرش دیگر مناصب چشمپوشیده بود. نقل شده است یکی از اموری که باعث شهرت سید محمد باقر شفتی از (مراجع بزرگ اصفهان) شد و توصیف آیتالله سید محمد طباطبایی از وی بود. می گویند از او پرسیده شد آیا سید محمد باقر شفتی [[مجتهد]] است؟ او در جواب گفت: ((شان او بالاتر از آن است که من او را تایید کنم، بلکه از او بپرسید که آیا سید محمد مجتهد است یا نه<ref>قصص العلماء، ص 143.</ref>.)) | ||
مجلس درس او بسیار مورد استقبال و توجه دانش پژوهان حوزه اصفهان قرار داشت. آنگاه که تالیف کتاب [[لمفاتیح فی الاصول]] خود را آغاز نمود قبل از آنکه تالیف کتاب به اتمام رسیده باشد فصلهای مختلف آن نزد طلاب و فضلا دست به دست می گشت و از آن رونویسی | مجلس درس او بسیار مورد استقبال و توجه دانش پژوهان حوزه اصفهان قرار داشت. آنگاه که تالیف کتاب [[لمفاتیح فی الاصول]] خود را آغاز نمود قبل از آنکه تالیف کتاب به اتمام رسیده باشد فصلهای مختلف آن نزد طلاب و فضلا دست به دست می گشت و از آن رونویسی میکردند<ref>روضات الجنات، محمد باقر موسوی خوانساری، ج 7، ص 145، انتشارات اسماعیلیان.</ref>. | ||
باید گفت سیزده سال اقامت آیتالله سید محمد طباطبایی در اصفهان سالهای تعمیق نظرات علمی و غنای فقهی از رهگذر تحقیق، تالیف و تدریس بود. | باید گفت سیزده سال اقامت آیتالله سید محمد طباطبایی در اصفهان سالهای تعمیق نظرات علمی و غنای فقهی از رهگذر تحقیق، تالیف و تدریس بود. | ||
== شاگردان == | == شاگردان == | ||
او از اساتید برجسته حوزه کربلا و اصفهان به شمار می آمد، به گونه ای که همه علما در مجلس درس او حاضر می شدند. بیانی زیبا و شیوا داشت و مسایل پیچیده و مطالب دقیق را به بهترین شیوه بیان | او از اساتید برجسته حوزه کربلا و اصفهان به شمار می آمد، به گونه ای که همه علما در مجلس درس او حاضر می شدند. بیانی زیبا و شیوا داشت و مسایل پیچیده و مطالب دقیق را به بهترین شیوه بیان میکرد، به طوری که هر کس حتی افراد مبتدی، درس او را می فهمیدند<ref>الروضه البهیه فی طرق الشفیعیه، شفیع بروجردی، احوال آقا سید محمد، چاپ سنگی.</ref>. | ||
برخی از شاگردان سید که از خرمن دانش او بهره ها جستند از این قرارند: | برخی از شاگردان سید که از خرمن دانش او بهره ها جستند از این قرارند: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
== زعامت == | == زعامت == | ||
آیه الله سید محمد طباطبایی سال 1232 ق. در پی وفات پدر بزرگوارش به کربلا بازگشت در حالی که غم از دست دادن پدری که سالها در جوار افاضه اش بالیده بود بر دلش سنگینی | آیه الله سید محمد طباطبایی سال 1232 ق. در پی وفات پدر بزرگوارش به کربلا بازگشت در حالی که غم از دست دادن پدری که سالها در جوار افاضه اش بالیده بود بر دلش سنگینی میکرد. | ||
پس از گذشت روزها رفته رفته گذشت زمان بر داغ از دست دادن پدر مرهم می نهاد و نیازها و مسائل زمان که از سوی مردم ابراز می شد وی را به بازگشت به فعالیت و قبول مسوولیتهای جدید وادار | پس از گذشت روزها رفته رفته گذشت زمان بر داغ از دست دادن پدر مرهم می نهاد و نیازها و مسائل زمان که از سوی مردم ابراز می شد وی را به بازگشت به فعالیت و قبول مسوولیتهای جدید وادار میکرد. | ||
پس از چندی به [[کاظمین]] شهر [[امام کاظم |امام کاظم علیه السلام]] و [[امام جواد|امام جوادعلیه السلام]] مهاجرت کرد و در آن شهر مقدس اقامت کرد. در حالی که مقام مرجعیت جهان تشیع را بر عهده داشت. | پس از چندی به [[کاظمین]] شهر [[امام کاظم |امام کاظم علیه السلام]] و [[امام جواد|امام جوادعلیه السلام]] مهاجرت کرد و در آن شهر مقدس اقامت کرد. در حالی که مقام مرجعیت جهان تشیع را بر عهده داشت. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
پس از جنگهای دوره اول ایران و روسیه و شکست ایران در سال 1228 ق. پیمان متارکه جنگ موسوم به [[عهدنامه گلستان]] بین ایران و روسیه به امضا رسید و به موجب آن، دربند، [[باکو]]، شیروان، قراباغ و قسمتی از خاک ایران جدا و به روسیه ملحق شد و دولت ایران از هر گونه ادعایی نسبت به [[گرجستان]] و [[داغستان]] و مینگرلی و آبخازی صرف نظر کرد<ref>تاریخ روابط خارجی ایران، عبدالرضا هوشنگ ابدوی، ص 223، انتشارات امیرکبیر.</ref>. | پس از جنگهای دوره اول ایران و روسیه و شکست ایران در سال 1228 ق. پیمان متارکه جنگ موسوم به [[عهدنامه گلستان]] بین ایران و روسیه به امضا رسید و به موجب آن، دربند، [[باکو]]، شیروان، قراباغ و قسمتی از خاک ایران جدا و به روسیه ملحق شد و دولت ایران از هر گونه ادعایی نسبت به [[گرجستان]] و [[داغستان]] و مینگرلی و آبخازی صرف نظر کرد<ref>تاریخ روابط خارجی ایران، عبدالرضا هوشنگ ابدوی، ص 223، انتشارات امیرکبیر.</ref>. | ||
اما در اثر تعیین نشدن خط مرزی بین دو کشور، بار دیگر از سوی روسها اختلافات بروز کرد و مساعی [[عباس میرزا]] ولیعهد فتحعلی شاه، که از آغاز جنگهای دوره اول در [[آذربایجان]] فرماندهی جنگ را بر عهده داشت، نیز برای تعیین مرز به جایی نرسید. مذاکرات دراینباره بی نتیجه بود و قوای روسیه در اثنای جنگ ایران و [[عثمانی]] (1236 - 1238 ق) به فرماندهی ژنرال برمولف از فرصت استفاده کرده، قطعه هایی از خاک ایران را در بالغ لووگوگجای تصرف کردند. اما از آنجا که روسیه به جنگ با [[فرانسه]] مشغول بود تحرکات شدیدی از سوی روسها صورت نمی گرفت و صلح سیزده ساله ای(از عهدنامه گلستان تا آغاز جنگهای دوره دوم) بین ایران و روسیه به وجود آمد. در طی این سالها فتحعلی شاه بارها سعی کرده بود از طریق مسالمتآمیز مناطق اشغالی ایران را باز پس بگیرد اما دولت مقتدر زورگوی روسیه از این امر خودداری | اما در اثر تعیین نشدن خط مرزی بین دو کشور، بار دیگر از سوی روسها اختلافات بروز کرد و مساعی [[عباس میرزا]] ولیعهد فتحعلی شاه، که از آغاز جنگهای دوره اول در [[آذربایجان]] فرماندهی جنگ را بر عهده داشت، نیز برای تعیین مرز به جایی نرسید. مذاکرات دراینباره بی نتیجه بود و قوای روسیه در اثنای جنگ ایران و [[عثمانی]] (1236 - 1238 ق) به فرماندهی ژنرال برمولف از فرصت استفاده کرده، قطعه هایی از خاک ایران را در بالغ لووگوگجای تصرف کردند. اما از آنجا که روسیه به جنگ با [[فرانسه]] مشغول بود تحرکات شدیدی از سوی روسها صورت نمی گرفت و صلح سیزده ساله ای(از عهدنامه گلستان تا آغاز جنگهای دوره دوم) بین ایران و روسیه به وجود آمد. در طی این سالها فتحعلی شاه بارها سعی کرده بود از طریق مسالمتآمیز مناطق اشغالی ایران را باز پس بگیرد اما دولت مقتدر زورگوی روسیه از این امر خودداری میکرد. در سال 1241 اخبار ناگواری تهران را برآشفت. روسها محصولات زراعت کاران اهالی مناطق اشغال شده را به اجبار از آنان می گرفت. روسها [[مسلمانان]] را مجبور میکردند که کودکان خود را به مدارس مسیحی بفرستند. آنان به [[مساجد]] و [[قرآن]] اهانت میکردند و اهالی مسلمان را از هر جهت در تنگنا قرار داده بودند. | ||
اهالی مناطق اشغالی با ارسال نامهای به مرجع دینی زمان آیتالله سید محمد مجاهد وضع خود را تشریح کرده و از او میخواستند که فکری به حال آنها بکند<ref>اعیان الشیعه، ج 9، ص 443.</ref>. | اهالی مناطق اشغالی با ارسال نامهای به مرجع دینی زمان آیتالله سید محمد مجاهد وضع خود را تشریح کرده و از او میخواستند که فکری به حال آنها بکند<ref>اعیان الشیعه، ج 9، ص 443.</ref>. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
پس از وفات آیتالله مجاهد تا یک سال دیگر جنگ ادامه داشت. آنچه که در این مدت مشخص گردید کارشکنیها و سهل انگاریهای شاه در جنگ بود. | پس از وفات آیتالله مجاهد تا یک سال دیگر جنگ ادامه داشت. آنچه که در این مدت مشخص گردید کارشکنیها و سهل انگاریهای شاه در جنگ بود. | ||
وی از ارسال کمک مالی به عباس میرزا خودداری | وی از ارسال کمک مالی به عباس میرزا خودداری میکرد و می گفت مخارج جنگ باید از مالیات [[آذربایجان]] تامین شود. این در حالی بود که روسها نیز از اختلافات شاه و ولیعهد مطلع شده بودند، تحرکات جدید روسها و ضعف مالی سپاه ایران و به تبع آن تقلیل نیروهای ایرانی باعث شد که پس از هشت روز جنگ خونین، ایروان به دست ژنرال پاسکویج فتح گردد و به این ترتیب سراسر زمینهای ماورای رود ارس به دست روسها افتاد. آنگاه تبریز نیز در سال 1243 ق. بدون زحمت به تصرف نیروهای روس درآمد. سپس روسها به منظور اعمال فشار بیشتر برای پذیرفتن شرایط خود از سوی ایران، [[اردبیل]] و [[آستارا]] را تصرف کردند و آماده حمله به تهران شدند. | ||
عاقبت عباس میرزا که از سوی روسیه تهدید به رسمیت شناختن ولیعهدی و ناامید و از ادامه جنگ شده بود با وساطت [[انگلستان]] در پنجم [[شعبان]] 1243 ق. (دهم فوریه سال 1828 م) عهدنامه ترکمنچای را با دولت روسیه به امضا رساند. | عاقبت عباس میرزا که از سوی روسیه تهدید به رسمیت شناختن ولیعهدی و ناامید و از ادامه جنگ شده بود با وساطت [[انگلستان]] در پنجم [[شعبان]] 1243 ق. (دهم فوریه سال 1828 م) عهدنامه ترکمنچای را با دولت روسیه به امضا رساند. |