جریانات و نهادهای مذهبی جمهوری آذربایجان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌وحدت
جز (جایگزینی متن - 'میشوند' به 'می‌شوند')
جز (جایگزینی متن - 'درسها' به 'درس‌ها')
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:


نورچی ها خود را طرف دار گولن نمیدانند و خود را مریدان و پیرو سعید نورسی می‌دانند.  
نورچی ها خود را طرف دار گولن نمیدانند و خود را مریدان و پیرو سعید نورسی می‌دانند.  
مصطفی سونگور رهبر نورچی های آذربایجان که طرف داران بسیاری دارد، درسهای سعید نورسی و آثار او را در محیط های غیر رسمی و در اقامتگاههای خصوصی دریافت می‌کنند.
مصطفی سونگور رهبر نورچی های آذربایجان که طرف داران بسیاری دارد، درس‌های سعید نورسی و آثار او را در محیط های غیر رسمی و در اقامتگاههای خصوصی دریافت می‌کنند.


برخلاف بسیاری از جنبشهایی اسلام‌گرا که با جامعه سکولار جمهوری آذربایجان درگیر شده‌اند، جنبش گولن همواره خود را به عنوان جنبشی اجتماعی مطرح کرده که ب دنبال ادغام در نظم و و ساختار سکولار جامعه است نه اینکه درپی سرنگونی این ساختار باشد. در واقع این جنبش از هر گونه مواجهه سیاسی خودداری کرده و از سویی با غزلت نشینی و دوری از جامعه هم مخالف است.
برخلاف بسیاری از جنبشهایی اسلام‌گرا که با جامعه سکولار جمهوری آذربایجان درگیر شده‌اند، جنبش گولن همواره خود را به عنوان جنبشی اجتماعی مطرح کرده که ب دنبال ادغام در نظم و و ساختار سکولار جامعه است نه اینکه درپی سرنگونی این ساختار باشد. در واقع این جنبش از هر گونه مواجهه سیاسی خودداری کرده و از سویی با غزلت نشینی و دوری از جامعه هم مخالف است.

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۵۱

بعد از فروپاشی شوروی و پیدایش خلأ ایدئولوژیکی، جمهوری آذربایجان مذهب را به آغوش خود کشید و سنت‌های اسلامی را که به مدت طولانی فراموش شده بود در خود مشاهده کرد؛ اما با روی کار آمدن حیدر علی اوف و محدودیت و ممنوعیت فعالیت مبلغان مذهبی پرسش هایی ایجاد شد که تحت مبارزه با مبلغان مذهبی، نقش اسلام و به ویژه شیعه در آینده این جمهوری چیست؟ آیا اسلام همچون دوره شوروی در حاشیه قرار خواهد گرفت یا خیر؟ هزاران مبلغ از کشورهای عربی و اسلامی به این جمهوری استقلال یافته آمدند تا به این مسلمانان که از مذهب و آموزه‌های دینی شان به مدت طولانی فاصله داشتند، کمک نمایند تا با تعالیم اسلامی آشنا شوند و عامل به آنها باشند.

در برآورد کارشناسانه از فضای عمومی جریان‌های اسلام‌گرا در جامعه آذربایجان سه طیف بین مسلمانان این جمهوری دیده می‌شود. طیفی از آنها نتیجۀ سیاست یکسان سازی دوران حاکمیت روس‌ها، به دین بی اعتنا هستند. (حدود ۲۰ درصد) طیف بزرگی از آنها دین اسلام را به عنوان مهم‌ترین عنصر هویتی خود پذیرفته‌اند و سعی دارند جلوه‌هایی از آیین‌های اسلامی را در مناسبات اجتماعی و فرهنگی خود به نمایش بگذارند. این طیف، اسلام را در چارچوب مسائل اجتماعی ـ فرهنگی می‌پذیرند و علاقه ای به سیاسی شدن نشان نمی‌دهند. (حدود ۶۵ درصد).

طیف سوم از مسلمانان مایل به سیاسی کردن هویت اسلامی خویش اند و از اوایل استقلال، بخشی از آنها کنش سیاسی خود را به سیاسی کردن اعتقادات اسلامی معطوف کرده‌اند. (حدود ۱۵ ـ ۱۰ درصد پتانسیل گرایش سوم است). [۱]

جریانات مذهبی جمهوری آذربایجان

جریان‌های اسلام‌گرای شیعی

حزب اسلام

این حزب در سال ۱۹۹۲ مجوز فعالیت گرفت، اما دولت در سال ۱۹۹۶ مجوز آن را لغو کرد. با اینکه حزب اسلام اجازه قانونی برای فعالیت‌های انتخاباتی ندارد، همواره در عرصه عمومی جامعه فعال بوده است.

حزب اسلام به عنوان کانون اسلام‌گرایی سیاسی در آذربایجان، فعال است. منابع غربی اعضای آن را در سال ۲۰۰۵ بیش از هفتاد هزار نفر برآورد کردند. آنها بستر اجتماعی این حزب را توده عام مردم می‌دانند و نخبگان جامعه بین آنها جای چندانی ندارند.

از طرفی، ده‌ها نهاد مدنی اسلام‌گرا به صورت شبکه ای، بخشی از اهداف آن حزب را دنبال می‌کنند. اولین رهبر حزب اسلام دکتر محسن صمداف (دانش آموختۀ ایران) بود. جغرافیای فعالیت حزب بیشتر در شهرستان نارداران (۲۵ کیلومتری شهر باکو) و بخش‌هایی از مناطق جنوب جمهوری آذربایجان است.

از شخصیت‌های مؤثر و نسل جدید نخبگان اسلام‌گرا، حاج ایلقار ابراهیم اوغلو (تحصیل کرده فلسفه اسلامی در حوزه علمیه قم) است که رئیس نهاد مدنی با عنوان «آزادی وجدان و ارزش‌های دینی» است. وی به علت فعالیت و مطالعه درباره حقوق بشر و عضویت در نهادهای حقوق بشر غرب شخصیتی شناخته شده برای نهادهای بین‌المللی و غربی است.

کار ویژه حزب اسلام و سایر جریان‌های اسلام‌گرای شیعی در سال‌های اخیر، تبلیغ اندیشه‌های اسلامی، توسعه مساجد، سازماندهی هیأت های مذهبی در کشور، برگزاری راهپیمایی روز قدس، برگزاری عزاداری‌های مربوط به محرم و صفر، برگزاری کنفرانس در مورد مسائل جهان اسلام به خصوص در مورد فلسطین، مخالفت با توسعه روابط رژیم صهیونیستی با جمهوری آذربایجان، مقابله با جریان‌های ضد شیعی، حمایت از مواضع منطقه‌ای و بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران، مخالفت با حضور ناتو و کشورهای بیگانه در آذربایجان، انتقاد از سیاست‌ها و برنامه‌های ضد دینی حاکمیت و … بوده است.

مرکز دفاع از آزادی اعتقادات، به رهبری ایلقار ابراهیم اوغلو

حزب «اتحاد» به رهبری حاج خودات خودی اف

حزب «دموکراتیک اسلامی» به رهبری طاهر عباس اف

حزب «فضیلت» به رهبری حاج گوندوز حاجی اف

حزب «سبز» به رهبری مائیس گل علی اف

اتحادیه اجتماعی «دیرلر» به رهبری آبگل سلیمان اف

اتحادیه اجتماعی «بیرلیک» به رهبری نامیک بابا خانان

بین احزاب و نهادهای یاد شده، مرکز دفاع از آزادی اعتقادات، جایگاهی ویژه دارد. به علت اندیشه‌های حاجی ایلقار ابراهیم اوغلو، این نهاد به جریان مهم اسلام‌گرایی شیعه در آذربایجان تبدیل شده است.

ابراهیم اوغلو پس از هشت سال طلبگی و تحصیل در ایران، به جمهوری آذربایجان بازگشت و امام جماعت مسجد جمعه در بخش قدیمی باکو شد. طولی نکشید که نطق‌های مهیج و شعارهای ضد دولتی ابراهیم اوغلو هواداران چشمگیری یافت. جالب اینجاست که ابراهیم اوغلو مدتی در لهستان اقامت داشته و در آنجا «حقوق بشر و دموکراسی» خوانده است. تفاوت ابراهیم اوغلو با سایر روحانیون این است که وی تعالیم اسلام را با شعارهای دموکراتیک نوین ترکیب کرده است. این خصیصه به او اجازه می‌دهد جوانان سکولار آذربایجان را جذب کند.

ابراهیم اوغلو در زمان تحصیل در رشته علوم دینی و فلسفه اسلامی در ایران، از اندیشه‌های معتدل آیت‌الله مرتضی مطهری تأثیر پذیرفته است. دوستان ابراهیم اوغلو در پی سازگاری سنت‌های مذهب شیعه با شرایط روز و پیوند فعال با نهادهای حقوق بشر در سطح بین‌المللی هستند.

در شرایط حاضر ابراهیم اوغلو و جریان اسلامی منتسب به او در حوزه فکری و اندیشه ای جامعه آذربایجان، در مقایسه با سایر جریان‌های اسلام‌گرا، بیشترین نفوذ را دارند. حتی برخی محققان غربی وی را مقتدی صدر آذربایجان می‌دانند. برخی هم وی را «امام خمینی» (ره) آینده آذربایجان می‌خوانند.

علاوه بر جریان یاد شده، مراکز و مؤسساتی مانند مرکز پژوهش‌های دینی که در سال ۱۹۹۹ تأسیس شد، در پی احیای معارف اسلامی و ارزش‌های شیعی در آذربایجان هستند.

جریان‌های سنی (وهابی ـ سلفی)

رادیکالیسم اسلامی در قالب سلفی ـ وهابی اندیشه ای بومی در جمهوری آذربایجان نیست، بلکه این تفکر از خارج مرزهای این کشور وارد شده است. امروزه حدود ۱۵۰۰۰ ـ ۷۰۰۰ سلفی در باکو و شهرهای شمالی (سنی نشین) آذربایجان، به خصوص در نواحی مرزی داغستان و چچن زندگی می‌کنند.

در شهرهای باکو، خاچمار و سایر شهرک‌های شمال آذربایجان تعداد کسانی که به سلفی‌گری ایمان آورده‌اند، قابل توجه است و به راحتی می‌توان سلفی‌های این منطقه را از تنبان کوتاه (شلوار کوتاه) و ریش‌های بلندشان تشخیص داد.

سلفی‌ها علاوه بر اینکه با شیعیان مشکل عقیدتی جدی دارند، با پیوند دادن ایدئولوژی خود به جهاد جهانی اسلام، در جمهوری آذربایجان هم مرتکب عملیات تروریستی شدند و هم در جذب جوانان آذری برای اعزام به افغانستان، عراق و چچن نقش جدی داشتند.

از اوایل دوره استقلال جمهوری آذربایجان جریان وهابی که خود را سلفی می خواند، بطور مصنوعی و با هزینه هایی که از طرف عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و نیز مصر و احیانا برخی دیگر از کشورهای عربی انجام می‌شود، در این کشور شکل گرفته است. مشخصا عربستان سعودی در پوشش امضای توافق نامه همکاری در زمینه دینی با دولت جمهوری آذربایجان و نیز جلب همکاری اداره مسلمانان قفقاز توانسته است به حمایت از وهابی ها در جمهوری آذربایجان پوشش قانونی بدهد.

اما، حتی قبل از ایجاد این پوشش ظاهرا قانونی، شمار زیادی از فرزندان خانواده هایی (که در خلأ ناشی از فروپاشی شوروی برای احیای ریشه های دینی خود تلاش می‌کردند) در اوایل استقلال جمهوری آذربایجان توسط دانشگاه بین‌المللی اسلامی مدینه، یعنی مرکز اصلی تربیت طلاب و مبلغان وهابی جذب و تربیت شدند که اکنون در عرصه تبلیغات مذهبی در جمهوری آذربایجان فعالند و از چهره‌های شاخص آن ها، قامت سلیمانوف، علیخان موسی اف، ویسل عروج اف، سهراب شیخعلی اف، ثامن محمدوف و سایرین می‌باشند که در عرصه اینترنت و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی در تبلیغ آموزه‌های وهابی تحت نام سلفیت مشغول می‌باشند.

در مورد تعداد جمعیت وهابی ها یا سلفی های شکل گرفته در جمهوری آذربایجان آمار دقیقی در دست نیست. اما، رسانه‌های جمهوری آذربایجان از وجود 15 هزار نفر تا 65 هزار نفر در این کشور مطالبی را طی سال‌های گذشته منتشر کرده‌اند. مشاهدات میدانی تجمعات وهابی ها یا سلفی در مسجد ابوبکر باکو و نیز تجمعاتی که وهابی ها در سال‌های اخیر در روزهای جمعه در روستای قاراچوخور در حومه باکو دارند، و نیز با لحاظ کردن جمعیت های وهابی در مناطق سنی نشین جمهوری آذربایجان (که جذب این جریان و تشکیلات شده است) می‌توان گفت که متاسفانه جمعیت چندده هزار نفری از وهابی ها در جمهوری آذربایجان شکل گرفته و به وضعیت خطرناکی رسیده است.

آگاهان مطبوعاتی و فعالان رسانه‌ای و سیاسی در باکو معتقدند، وهابی ها در جمهوری آذربایجان به خاطر حمایتهایی که از طرف عربستان سعودی از این جریان صورت نمی‌گیرد و همکاری و همراهی که دولت جمهوری آذربایجان در صدور مجوزهای فعالیت‌های اقتصادی و تجاری در این کشور دارد، از امکانات مالی موثری برخوردار شده‌اند. در واقع به علت زیر زمینی عمل کردن وهابی ها، کسب اطلاع دقیق و آماری از وضعیت مالی وهابی ها در جمهوری آذربایجان تقریبا غیرممکن است و حاکمیت این کشور نیز به خاطر روابط بسیار نزدیک و صمیمانه ای که با عربستان سعودی برقرار کرده است، تمایلی به افشا و اعلام شرایط و امکانات فراهم شده برای وهابی ها در جمهوری آذربایجان ندارد.

اما، مشاهدات میدانی در بازارهای جمهوری آذربایجان و مشاهده مغازه دارانی که با ریش های انبوه و شلوارهای کوتاه در غرفه های بازارهای مهم جمهوری آذربایجان مشغول فعالیت هستند، می‌توان دریافت که طبقه وهابی شکل داده شده توسط عربستان سعودی در جمهوری آذربایجان از توان مالی قابل ملاحظه ای برخوردار شده است. وهابی ها در زمینه فعالیت اقتصادی در جمهوری آذربایجان بطور شبکه ای عمل می‌کنند و هر وهابی با کالاها و پولهایی که از شیوخ عربی دریافت می‌کند، موظف است که برای بستگان و آشنایان خود شغل ایجاد کند و تنها طبقه ای که در جمهوری آذربایجان که از اکثریت مردمش از معضل بیکاری رنج می برد، با مشکل بیکاری مواجه نیست، وهابی ها می‌باشند!

با توجه به تمکن مالی وهابی ها، نفوذ این جریان در ارکان اجتماع در حال افزایش می‌باشد و توانسته است در میان مقامات عالی رتبه دولتی، نمایندگان مجلس و به خصوص فعالان رسانه‌ای در جمهوری آذربایجان عضوگیری کند و با آن که این اعضا دارای ظاهر وهابی نیستند، اما از منافع و خواسته‌های مراکز وهابی بخصوص عربستان سعودی در جمهوری آذربایجان حمایت و حراست می‌کنند. در میان مقامات دولتی، کمال الدین حیدروف، وزیر حالت های فوق‌العاده جمهوری آذربایجان، روابط کاملا ویژه و آشکاری با شیوخ اماراتی دارد که گرچه شاید نتوان آنها را به لحاظ مذهبی وهابی تلقی کرد، اما به لحاظ سیاسی کاملا در چارچوب رژیم وهابی عربستان سعودی جای دارند و نفوذ و تاثیری که بر جمهوری آذربایجان نیز می گذارند در همین راستا قابل تامل است.

در جمهوری آذربایجان و در شمال این کشور به خاطر اینکه جمعیت اهل تسنن در برخی از مناطق این منطقه بیش از شیعیان است، به طور ویژه مورد طمع جریان وهابی می‌باشد. طی سال‌های گذشته، بارها وزارت کشور و وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان از حملات گروه وهابی «برادران جنگل» به اماکن عمومی و سرقت از فروشگاه ها و مراکز تبدیل ارز که ظاهرا وهابی ها سرقت از آن ها را حلال می شمرند در این منطقه خبر داده و دستگیری برخی از اعضای سازمان «برادران جنگل» در شمال جمهوری آذربایجان را اعلام کرده‌اند.

علاوه بر شمال جمهوری آذربایجان که به لحاظ همجواری با داغستان روسیه نیز منطقه جالبی برای فعالیت جریان های خطرناک وهابی می‌باشد، منطقه سومقائییت و نیز باکو، پایتخت جمهوری آذربایجان از مناطق اصلی فعالیت جریان‌های وهابی در این کشور می‌باشد. با آن که جریان وهابی در جمهوری آذربایجان به میزان زیادی زیرزمینی عمل کرده است و از شیوه های منافقانه ای برای پنهان کردن مخاطرات خود برای جمهوری آذربایجان استفاده می‌کنند، اما شروع جنگ وهابی ها علیه سوریه و عراق، عامل مهمی برای آشکار شدن چهره این جریان در جمهوری آذربایجان بوده است. گفته می‌شود حدود چهارصد الی هزار نفر از وهابی های جمهوری آذربایجان به سوریه اعزام شده‌اند که به علت پرتعداد بودن وهابی های اعزامی از جمهوری آذربایجان به سوریه، «جمعیت آذری» وهابی ها در سوریه تشکیل شده است.[۲]

مردم منطقه شمال آذربایجان، سنی مذهب هستند که در واقع دروازه ورود سلفی ها به این کشور محسوب می‌شود. سلفی ها گروهی هستند که با یک طرح و برنامه در داخل این کشور حضور و فعالیت می نمایند. اندیشه‌های سلفی به طور چشمگیر در میان نسل جوان آذربایجان گسترش می یابد. در باکو، پایتخت سکولار آذربایجان، تعداد سلفی ها پانزده هزار نفر برآورد شده است.

روزنامه نگاران، حکومت و روحانیت شیعی سعی کرده‌اند تا ذهن مردم را در خصوص افکار سلفی ها روشن نمایند و آنها را به عنوان افرادی منحرف از اسلام معرفی نمایند. بسیاری از آذری ها به سلفی ها نگاهی موهن دارند و آنها را به عنوان وهابی یا افراد ریشدار سیاه (Garasakkalilar) معرفی می‌کنند.

سلفی ها در تبلیغات شان حکومت را در اکثر ناکامی ها، از جمله انحطاط اخلاقی جامعه، مقصر می‌دانند. حکومت آذربایجان فعالیت آنها را محدود و یا در صورت لزوم منع می‌کند.

مخالفت با تبلیغ سلفی ها، هم از جانب رهبران مذهبی شیعی و سنی و هم از جانب حکومت است؛ و با توجه به سابقه و قدمت مذاهب شیعی و سنی، سلفی ها نتوانستند جایگاه مردمی به دست بیاورند. سلفی ها با تخریب مکان های مذهبی شیعی، احساس ناخوشایندی در مورد خود ایجاد کردند و این می‌تواند به درگیری میان شیعیان و سنیان بومی آذربایجان منجر شود.

مهم‌ترین عامل در تسریع و قدرتمند شدن گروه های سلفی در آذربایجان، نفوذ کشورهای عربی به حوزه دینی آذربایجان و حمایت از سلفی‌گری است. آنها علاوه بر کادرسازی بین سنی مذهب‌ها، از نظر مالی هم سلفی‌ها را تقویت کردند؛ به گونه‌ای که در سال ۲۰۰۳، سلفی‌های آذربایجان ۶۵ مسجد در اختیار داشتند که مسلماً در سال ۲۰۱۱ بر این تعداد افزوده شده است.

[۳]

مسجد ابوبکر

یکی از بزرگ‌ترین مسجدهای سلفی در این کشور، مسجد ابوبکر است. این مسجد در سال 1997 توسط شاخه آذری «احیای اجتماع کویتی میراث اسلامی»ساخته شد. این مسجد یکی از موفق‌ترین مساجد در آذربایجان است. مساجد در جامعه آذربایجان نقش مهمی در جذب مسلمانان دارند؛ از این رو دو مذهب شیعی و سنی در رقابت با یکدیگر سعی می‌کنند اداره ی مساجد را به کنترل خود درآورده، مردم را برای آمدن به مسجد تشویق نمایند.

بر اساس آمار در حالی که مساجد سنی و شیعی در روزهای جمعه قادرند سیصد نفر را تقریباً جذب کنند، مسجد ابوبکر پنج تا هفت هزار نفر را جذب می‌کند. امام جماعت مسجد ابوبکر، قامت سلیمانف (Gammaet Suleymanov) است که تحصیل کرده ی دانشگاه اسلامی مدینه، یکی از مراکز مهم آموزشی سلفی‌گری است. مسجد ابوبکر و شخص قامت سلیمان اف که از طرف عربستان و سایر کشورهای عربی حمایت می‌شوند، در رقابت جدی با جریان‌های اسلامی شیعه، به خصوص مسجد جمعه و شخص ایلقار ابراهیم هستند.

نورچی هاو گولنیسم ها

نورچی‌هایکی از بانفوذ‌ترین گروه‌های اجتماعی ـ سیاسی آذربایجان تبدیل هستند. نورچی‌ها با سوء‌استفاده از نام اسلام و قوم‌گرایی ترک، نفوذ زیادی در آذربایجان یافته و اکنون به عنوان شعبه‌ای از اداره دیانت ترکیه به طور رسمی در باکو فعالیت دارند. تعدادی از رسانه‌ها از جمله کانال تلویزیونی و خبرگزار سایبری خزر و روزنامه زمان در اختیار این فرقه است که رسانه‌های یادشده، مبلغ آیین‌های خرافه‌محوری این گروه هستند. [۴]

دانشگاه خزر به عنوان یکی از مراکز عمده آموزش عالی آذربایجان، از آموزشگاه‌های اقماری این فرقه است. برخی می‌گویند حتی عنوان اختصاری این دانشگاه که با حروف لاتینی f-g مشخص شده، برگرفته از حروف اول نام و نام خانوادگی فتح‌ا... گولن رهبر فرقه نورچی‌ها در ترکیه است. این گروه به‌ ترکیه وابسته است، اما در لباس روشن‌فکران ملی ظاهر می‌شوند و بیش‌تر فعالیت‌شان در مراکز دولتی و آموزشی است. [۵]

نورچی ها که پیروان فتح الله گولن هستند، در جمهوری آذربایجان توانسته است با جمعیت بسیار وسیعی به ویژه نخبگان شهری ارتباط برقرار کند. تفاوت این جنبش با سایر جنبش های اسلامی در این است که آموزه‌های دینی خود را نه از طریق تبلیغات آشکار، بلکه در قالب شبکه نهادهای آموزشی سکولار، رسانه‌های اجتماعی و ارتباطات حرفه ای ارائه می‌کند.

از زمان ورود این جنبش به جمهوری آذربایجان، تلاش شده است که فرزندان نخبگان این کشور را جذب مراکز آموزشی این جنبش نمایند و نیز جوانانی که در آینده احتمال دارد تبدیل به تکنو کرات ها، تاجران و نخبگان سیاسی گردند، به خود جلب کنند و و در این کار موفق هم بوده‌اند. پیام جنبش گولن که ترکیبی از اسلام متعادل و ایده برادری ترک هاست برای بسیاری از آذری ها جذابیت دارد و محبوبیت این گروه مخصوصاً در بین جوانان که آن را به عنوان بدیلی برای رژیم سکولار باکو، اسلام سلفی وهابی و اسلام شیعه ایرانی درنظر می گیرند بیشتر است.

در حال حاضر چهارده مؤسسه آموزشی تأسیس شده توسط شبکه گولن که شامل دانشگاه قفقاز، دبیرستن ویژه ترکی در باکو و دوازده دبیرستان در بادکوبه ف مدیریت دبیرستان دده قورقود، شیروان وشکی، سومگائییت، آقداش، مینگچویر، گوبا، لنکران، نخجوان، اوردوباد، شرور وگنجه می‌شود و رئیس جنبش در هر کشور ریاست نهادهای آموزشی را بر عهده دارد.

شیخ الاسلام جمهوری آذربایجان حاجی الله شکور پاشازاده، به خاطر انتقاداتش درباره نورچی و فعالیت‌هایشان مشهور است و رسانه‌های سکولار آذربایجان از شبکه نورچی به خاطر اغفال جوانان به شدت دانتقاد می‌کنند.

نورچی ها خود را طرف دار گولن نمیدانند و خود را مریدان و پیرو سعید نورسی می‌دانند. مصطفی سونگور رهبر نورچی های آذربایجان که طرف داران بسیاری دارد، درس‌های سعید نورسی و آثار او را در محیط های غیر رسمی و در اقامتگاههای خصوصی دریافت می‌کنند.

برخلاف بسیاری از جنبشهایی اسلام‌گرا که با جامعه سکولار جمهوری آذربایجان درگیر شده‌اند، جنبش گولن همواره خود را به عنوان جنبشی اجتماعی مطرح کرده که ب دنبال ادغام در نظم و و ساختار سکولار جامعه است نه اینکه درپی سرنگونی این ساختار باشد. در واقع این جنبش از هر گونه مواجهه سیاسی خودداری کرده و از سویی با غزلت نشینی و دوری از جامعه هم مخالف است.

مخالفین جنبش معتقدند که ادعای جنبش مبنی بر تلاش برای ادغام در جامعه سکولار فریبی بیش نیست و این جنبش به دنبال این است که با استفاده از سرمایه‌های مالی، سیاسی و اجتماعی قدرت و نفوذ بیشتری به دست آورد تا بتواندبعداً به اسلامی‌کردن سیستیم قانونگذاری و جامعه مدنی بپردازد.

اما به رعم این دغدغه ها و نگرانی، تاکنون مدرک محکمی مبنی بر وجود یک دستور کار سیاسی پنهان در این شبکه در دست نیست. درواقع رهبران جنبش با نخبگان سیاسی تعامل داشته و اشکارا از حکومت الهام علی اف حمایت کرده و با آن همکاری می‌کنند. به همین دلیل است که دولت دلیلی برای تشکیک در تمایلات و گرایشات سکولاریستی این جنبش و یا وفاداری سیاسی اش ندارد. بنا به دلایل زیادی حکومت آذربایجان مانع فعالیت‌های این جنبش نمی‌شوند. نخست اینکه به خاطر نفوذی که این جنبش در دستگاههای بروگکراتیک ترکیه دارد، هرگونه ناملایمتی با این شبکه می‌تواند آثار زیانباری بر روابط دو کشور داشته باشد. دوم این است که این جنبشبیش از پیش درخاج از ترکیه قدرتمند و بانفوذ شده است که بر جمعیت ترکهایی که در اروپا، آمریکا و سایر کشوره زندگی می‌کنند، تأثرگذار است. سوم، جنبش گولن می‌تواند به عنوان یک کنترل طبیعی در برابر جمعیت شیعه-که در اکثریت اند-و نفوذ ایران مورد استفاده قرار گیرد. فلذا برخی از محققین حکومت آذربایجان، گسترش نفوذ اسلام ترکی را به رقابتهای داخلی و پویایی های رقیبی بنام ایران ترجیح می‌دهند. از طرفی این جنبش مانند سنگری در برابر رادیکالیسم سنی به شکل وهابیت نیز ایستاده است.

چهارم، این است که این جنبش، شبکه ای بسیار موفق از نهادهای آموزشی را اداره می‌کند که بسیاری از فرزندان نخبگان سیاسی جمهوری آذربایجان در این نهادها به تحصیل مشغولند و در نعایت، اینکه تجارت و حساب و کتاب‌های بسیاری بین مقامات آذربایجانی، الیگارشی ها و سازمان‌های مرتبط با گولن درجریان است که بقای این جمهوری را در این کشور تضمین می‌کند.

رابطه جنبش گولن و سایر گروه‌های مذهبی هم پرتنش است. فعالان شیعه معتقدند که این جنبش بیش از اندازه منفعل و سکولاراست و آن را متهم به ریاکاری و فقدان تقوای لازم می‌کنند و نیز این جنبش را متهم به تقیه صرفا برای دستیابی به قدرت سیاسی در آذربایجان می‌کنند. اسلام‌گرایان اهل سنت نیز به صورت خاص از این جنبش انتاد دارند و آن را مته به ایجاد بدعت در دین و نامسلمان خطاب می‌کنند. بنا به استانداردهای وهابیون برای اسلام ناب، تمایلات صوفیانه این جنبش و نیز تلاشهایی که این شبکه برای ادغام در یک جامعه سکولار انجام می‌دهد به عنوان تخطی آشکار از اسلام درنظر گرفته می‌شود. اما به رغم این انتقادات برخی از وهابیون به خاطر توسعه اسلام سنی به وسیله نهادهای سکولار بواسطه این جنبش وهمچنین به چالش کشیدن مفاهیم غالب و سنتهای شیعه توسط آن خشنود اند.

[۶]

نهادهای مذهبی دولتی

اداره روحانیت مسلمان قفقاز

این نهاداز سال ۱۹۸۰ در باکو به رهبری شیخ الاسلام الله شکور پاشازاده اداره می‌شود، قدیمی‌ترین نهاد دینی آذربایجان و منطقه محسوب می‌شود. فلسفه وجودی این اداره که در دوره تزارهای روس بنای اصلی آن نهاده شد، کنترل گرایش‌های دینی مسلمانان و دولتی کردن دین اسلام توسط روس‌ها بود و در دوره اتحاد جماهیر شوروی نیز به رغم ماهیت الحادی و اته ئیستی نظام کمونیستی، این اداره پابرجا بود.

مقامات دینی و مسئولان اداره روحانیت با وجود همکاری و هماهنگی مداوم با حکومت در مواقعی که کنترل‌های دولتی کم شده است، رفتارهایی مستقل و مبتنی بر احیا‌گری دینی از خود بروز داده‌اند. این رویکرد چه در دوران قبل از استقلال آذربایجان چه بعد از آن به چشم می‌خورد. البته روی هم رفته اداره روحانیت بیشتر در راستای منافع دولت حرکت می‌کند و با جریان‌های سیاسی شیعه، چندان رابطه خوبی ندارد و آنها را به سوء استفاده از اعتقادات دینی مردم متهم می‌کند. به همین علت، مشروعیت و مقبولیت این نهاد دینی دولتی به مراتب پایین آمده است.

کمیته دولتی امور تشکل‌های دینی

دولت آذربایجان در سال ۲۰۰۱ مؤسسه ای سکولار به نام «کمیته دولتی رسیدگی به سازمان‌های دینی» را با هدف تعقیب و تنظیم مؤثر تر فعالیت‌های دینی در آذربایجان تأسیس کرد. وظیفه سازمان، ثبت رسمی و نظارت بر تشکیلات دینی (مانند مساجد و کلیساها)، گروه های دینی و سازمان‌های دینی غیر دولتی فعالیت‌های آنها در آذربایجان است.

این کمیته در ابتدای کار به فاصله اندکی، حدود ۲۰۰۰ مسجد، کلیسا و مؤسسه سازمان دینی را ثبت کرد. هم چنین ابتدای سال ۲۰۰۶ نزدیک به ۳۴۱ سازمان دینی به وسیله کمیته مذکور ثبت شد که ۲۹ گروه از آنها گرایش غیر اسلامی‌داشتند. کمیته دولتی رسیدگی به امور مؤسسات و سازمان‌های دینی در زمینه کنترل چاپ و نشر متون دینی و تعقیب ورود و توزیع متون دینی اختیاراتی گسترده دارد

وزارت امنیت ملی

این وزارتخانه نظارت مساجد، سازمان‌های دینی و خانه های تیمی گروه های اسلامی زیر زمینی را بر عهده دارد.

[۷]

  1. https://rasekhoon.net/article/show/170777
  2. https://qafqaz.ir/fa/
  3. رشد هویت اسلامی ـ شیعی در جمهوری آذربایجان، محسن خلیجی و ابراهیم مجیدی، فصلنامه شیعه شناسی شماره 27
  4. (پایگاه اطلاع‌رسانی مقاومت، 25 آذرماه 1393)
  5. اشرافی، شهریور 1393)
  6. برگرفته از:سید احمد نکویی و میر هادی موسوی، جنبش گولن و عملکرد آن در جمهوری آذربایجان، فصلنامهآسیای مرکزی و قفقاز، شماره 88 زمستان 1393
  7. http://qafqaz.ir/fa