ابوالهذیل علاف: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رساله ای' به 'رساله‌ای'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رساله ای' به 'رساله‌ای')
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:
[[ابن خلکان]] نوشته است:«ابوالهذیل را کتابی است معروف به میلاس؛ میلاس، مجوسی بوده؛ ابوالهذیل را با جماعتی از ثنویّه گرد آورده و ابوالهذیل، ثنویّه را مجاب کرده و میلاس [[اسلام]] آورده است». <ref> ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> در منابع دیگر کتاب‌هایی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها در ثبت ابن ندیم مذکور است، از جمله:
[[ابن خلکان]] نوشته است:«ابوالهذیل را کتابی است معروف به میلاس؛ میلاس، مجوسی بوده؛ ابوالهذیل را با جماعتی از ثنویّه گرد آورده و ابوالهذیل، ثنویّه را مجاب کرده و میلاس [[اسلام]] آورده است». <ref> ابن خلکان، همان، ج4، ص 266</ref> در منابع دیگر کتاب‌هایی به وی نسبت داده شده که برخی از آنها در ثبت ابن ندیم مذکور است، از جمله:


# رساله ای که در آن از [[عدل]]، [[توحید]] و وعید برای عامه سخن رانده است؛ ملطی به گونه‌ای به تحسین این رساله پرداخته <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> که گویا آن را دیده است.
# رساله‌ای که در آن از [[عدل]]، [[توحید]] و وعید برای عامه سخن رانده است؛ ملطی به گونه‌ای به تحسین این رساله پرداخته <ref>ملطی شافعی، همان جا</ref> که گویا آن را دیده است.
# کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خداوند]] سخن گفته است. <ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 124</ref>
# کتاب الحُجَج؛ در این کتاب از فنای مقدورات [[خداوند]] سخن گفته است. <ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص 124</ref>
# کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفته‏‌اند: وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که می‌گویند:حرکتی نیست مگر اینکه پیش از آن، حرکتی است و حادثی نیست مگر آنکه پیش از آن حادثی است تا بی نهایت؟ او از این الزام، جواب داده و آنها را برابر دانسته و گفته است: همچنان که حوادث را آغازی است که پیش از آن حادثی نبوده، همچنین آنها را آخری است که بعد از آن حادثی نخواهد بود و لذا قایل به فنای مقدورات الهی شده است. <ref>همان جا</ref>
# کتاب القوالب؛ در این کتاب، بابی است که در ردّ دهریّه است. او در این کتاب، قول دهریّه را ذکر کرده که به موحّدین گفته‏‌اند: وقتی که جایز شد بعد از هر حرکتی، حرکتی جز آن و بعد از هر حادثی، حادثی جز آن باشد تا بی نهایت، پس چرا درست نیست قول کسانی که می‌گویند:حرکتی نیست مگر اینکه پیش از آن، حرکتی است و حادثی نیست مگر آنکه پیش از آن حادثی است تا بی نهایت؟ او از این الزام، جواب داده و آنها را برابر دانسته و گفته است: همچنان که حوادث را آغازی است که پیش از آن حادثی نبوده، همچنین آنها را آخری است که بعد از آن حادثی نخواهد بود و لذا قایل به فنای مقدورات الهی شده است. <ref>همان جا</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۲۵۵

ویرایش