confirmed، مدیران
۳۷٬۵۱۸
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|- | |- | ||
|زاده | |زاده | ||
|۱۱ ربیعالاول ۱۲۹۳ق | |۱۱ [[ربیع الاول|ربیعالاول]] ۱۲۹۳ق | ||
|- | |- | ||
|زادگاه | |زادگاه | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
|- | |- | ||
|درگذشت | |درگذشت | ||
|۱۳ ذیالحجه ۱۳۸۹ق | |۱۳ [[ذی الحجه|ذیالحجه]] ۱۳۸۹ق | ||
|- | |- | ||
|آرامگاه | |آرامگاه | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''محمدمحسن بن علی بن محمدرضا بن محسن بن علیاکبر بن باقر منزوی تهرانی''' [[فقیه]] و کتابشناس [[شیعی]] قرن چهاردهم هجری است که در بین مردم و نیز در مجامع علمی به <big>آقابزرگ</big> معروف است. آقا بزرگ تهرانی با تألیف دائرةالمعارف بزرگ [[الذریعه]] و کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]] گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزههای علوم مختلف برداشت. | '''محمدمحسن بن علی بن محمدرضا بن محسن بن علیاکبر بن باقر منزوی تهرانی''' [[فقیه]] و کتابشناس [[شیعی]] قرن چهاردهم هجری است که در بین مردم و نیز در مجامع علمی به <big>آقابزرگ</big> معروف است. آقا بزرگ تهرانی با تألیف دائرةالمعارف بزرگ [[الذریعه]] و کتاب [[طبقات اعلام الشیعه]] گام بزرگی در شناسایی آثار و نسخ خطی اسلامی در حوزههای علوم مختلف برداشت. | ||
=تولد آقابزرگ تهرانی= | == تولد آقابزرگ تهرانی == | ||
سال 1293 قمری ماه ربیعالاول و شب پنجشنبه بود. درست یازده روز از ماه میلاد و ربیع المولود میگذشت و تنها یک هفته به سال گشت میلاد بزرگترین مولود آفرینش [[حضرت محمد مصطفی(ص)]] مانده بود که از لطف خدا حاج ملا علی تهرانی صاحب پسری سالم و کامل شد. | سال 1293 قمری ماه ربیعالاول و شب پنجشنبه بود. درست یازده روز از ماه میلاد و ربیع المولود میگذشت و تنها یک هفته به سال گشت میلاد بزرگترین مولود آفرینش [[حضرت محمد مصطفی(ص)]] مانده بود که از لطف خدا حاج ملا علی تهرانی صاحب پسری سالم و کامل شد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۰: | ||
اما از آنجا که در میان تهرانیها از دیر باز عادت چنین بود که پسری را به نام جد بزرگ خانواده و به اسم «آقا بزرگ» صدا کنند محمد محسن آقابزرگ خوانده شد. با این تفاوت که آقابزرگ خاندان مُحسنی براستی «آقایی بزرگ» شد و با همین نام شهره آفاق گشت. <ref> طبقات اعلام الشیعه، ج اول، مقدمه</ref> | اما از آنجا که در میان تهرانیها از دیر باز عادت چنین بود که پسری را به نام جد بزرگ خانواده و به اسم «آقا بزرگ» صدا کنند محمد محسن آقابزرگ خوانده شد. با این تفاوت که آقابزرگ خاندان مُحسنی براستی «آقایی بزرگ» شد و با همین نام شهره آفاق گشت. <ref> طبقات اعلام الشیعه، ج اول، مقدمه</ref> | ||
=حدیث هجرت= | == حدیث هجرت == | ||
شیخ آقابزرگ تهرانی تا سال 1315 ق در [[تهران]] بود و در آن مدّت تنها برای چند سفر زیارتی و تفریحی از تهران خارج شد. یکی از آن سفرها، سفر به [[مشهد مقدس]] بود که او و پدرش در حالی که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با [[شیخ فضل الله نوری]] بودند در سال 1311ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلکا (از روستاهای نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سوّمی سفر به کشور [[عراق]]، برای [[زیارت]] [[عتبات]] بود که همراه برادرش کربلایی محمد ابراهیم و در سال 1313ق آغاز شد. شیخ آقابزرگ به هیچ وجه نمیخواست از این سفر برگردد و مصمّم بود که برای تحصل علم در [[حوزه علمیه نجف اشرف]]، در آن شهر بماند امّا اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت تا اینکه در سال 1315ق برای همیشه [[ایران]] را ترک کرد و راه [[نجف]] را در پیش گرفت. | شیخ آقابزرگ تهرانی تا سال 1315 ق در [[تهران]] بود و در آن مدّت تنها برای چند سفر زیارتی و تفریحی از تهران خارج شد. یکی از آن سفرها، سفر به [[مشهد مقدس]] بود که او و پدرش در حالی که در رفت و برگشت همراه و هم قافله با [[شیخ فضل الله نوری]] بودند در سال 1311ق انجام دادند و دیگری سفر به ایلکا (از روستاهای نور در مازندران) بود که به دعوت شیخ جواد ایلکانی و به صلاحدید پدر صورت گرفت و سوّمی سفر به کشور [[عراق]]، برای [[زیارت]] [[عتبات]] بود که همراه برادرش کربلایی محمد ابراهیم و در سال 1313ق آغاز شد. شیخ آقابزرگ به هیچ وجه نمیخواست از این سفر برگردد و مصمّم بود که برای تحصل علم در [[حوزه علمیه نجف اشرف]]، در آن شهر بماند امّا اصرار بیش از حد برادر و همراهان او را وادار به بازگشت ساخت تا اینکه در سال 1315ق برای همیشه [[ایران]] را ترک کرد و راه [[نجف]] را در پیش گرفت. | ||
خط ۸۰: | خط ۷۷: | ||
پس از آن که چند صباحی را در شهر [[کربلا]]، با زیارت و [[عبادت]] گذراند، روز چهارشنبه 17 [[شعبان]] همان سال وارد نجف گشت تا در سایه سار آستان قدس علوی، از چشمههای جاری علم و حکمت سیراب گردد. <ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره (فصلنامه) سال 4، شماره 1 و2، ص 303، (بهار و تابستان 1374 ش)، ص305، 308 و 310</ref> | پس از آن که چند صباحی را در شهر [[کربلا]]، با زیارت و [[عبادت]] گذراند، روز چهارشنبه 17 [[شعبان]] همان سال وارد نجف گشت تا در سایه سار آستان قدس علوی، از چشمههای جاری علم و حکمت سیراب گردد. <ref> تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره (فصلنامه) سال 4، شماره 1 و2، ص 303، (بهار و تابستان 1374 ش)، ص305، 308 و 310</ref> | ||
=اجازههای روایتی شیخ آقا بزرگ= | == اجازههای روایتی شیخ آقا بزرگ == | ||
علامه تهرانی اهمیت بسیاری به [[روایت]] و [[نقل حدیث]] میداد و در کسب اجازه برای نقل احادیث میکوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازهنامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفتهاند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناسترین شیخ روایت یاد میشود. کسانیکه شیخ آقابزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از: | علامه تهرانی اهمیت بسیاری به [[روایت]] و [[نقل حدیث]] میداد و در کسب اجازه برای نقل احادیث میکوشید. علماء و فقهای بسیاری برای او اجازهنامه روایتی نوشته یا از او اجازه گرفتهاند تا آن جا که او پس از [[محدث نوری]]، سرشناسترین شیخ روایت یاد میشود. کسانیکه شیخ آقابزرگ از آنان گواهی نقل روایت داشته است عبارتند از: | ||
== علمای شیعه == | === علمای شیعه === | ||
* محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقابزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است. | * محدث نوری: وی نخستین کسی است که برای شیخ آقابزرگ در حالی که او هنوز در دوران جوانی بود، اجازه نقل حدیث داده است. | ||
* | * | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۲۹: | ||
روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمدصالح طعان بحرانی به صورت مْدبجه میباشد <ref>والمسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 323؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص 314</ref> یعنی اجازهای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند. | روایت از این پنج بزرگوار همچون روایت از شیخ محمدصالح طعان بحرانی به صورت مْدبجه میباشد <ref>والمسلسلات فی الاجازات، ج 2، ص 323؛ تاریخ و فرهنگ معاصر، شماره پیشین، ص 314</ref> یعنی اجازهای که دونفر به یکدیگر اعطا کرده باشند. | ||
== علمای عامه == | === علمای عامه === | ||
* شیخ محمدعلی ازهری مکی، از علمای [[مالکی مذهب|مالکی مذهب]] و رئیس مدرسان [[مسجد الحرام]] | * شیخ محمدعلی ازهری مکی، از علمای [[مالکی مذهب|مالکی مذهب]] و رئیس مدرسان [[مسجد الحرام]] | ||
* | * | ||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۰: | ||
* شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان [[دانشگاه الازهر]] و امام جماعت در [[مسجد]] «رأس الحسین علیهالسلام» واقع در [[قاهره]] [[مصر]]. <ref>الهادی، سال 4، ش 4، ص 76، سال 1396 ق، شیخ الباحثین، ص 22</ref> | * شیخ عبدالرحمن علیش حنفی، از مدرسان [[دانشگاه الازهر]] و امام جماعت در [[مسجد]] «رأس الحسین علیهالسلام» واقع در [[قاهره]] [[مصر]]. <ref>الهادی، سال 4، ش 4، ص 76، سال 1396 ق، شیخ الباحثین، ص 22</ref> | ||
=آثار آقابزرگ تهرانی= | == آثار آقابزرگ تهرانی == | ||
آثار فرهنگی آقابزرگ در بیستوسه مورد در دست است. مهمترین آنها دو [[دائرةالمعارف بزرگ الذریعه الی تصانیف الشیعه]] در ۲۶ مجلد (که به سبب اینکه مجلد نهم در چهار جلد است در مجموع الذریعه ۲۹ جلد است)، و نیز طبقات اعلام الشیعه در ۱۷ جلد میباشد. به گفته آقابزرگ تهرانی در الذریعه الی تصانیف الشیعه: «دائرةالمعارف (دانشنامه) نویسی ریشهای کهن دارد و به قرنهای دوم و سوم پیش از میلاد بازمیگردد. وی سپس به دهها دائرةالمعارف یونانی، لاتینی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و چینی، و از [[مسلمین]] به ۵۱ تألیف در این زمینه اشاره میکند.» <ref>درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. ۲. صص. ۴۱۳</ref> | آثار فرهنگی آقابزرگ در بیستوسه مورد در دست است. مهمترین آنها دو [[دائرةالمعارف بزرگ الذریعه الی تصانیف الشیعه]] در ۲۶ مجلد (که به سبب اینکه مجلد نهم در چهار جلد است در مجموع الذریعه ۲۹ جلد است)، و نیز طبقات اعلام الشیعه در ۱۷ جلد میباشد. به گفته آقابزرگ تهرانی در الذریعه الی تصانیف الشیعه: «دائرةالمعارف (دانشنامه) نویسی ریشهای کهن دارد و به قرنهای دوم و سوم پیش از میلاد بازمیگردد. وی سپس به دهها دائرةالمعارف یونانی، لاتینی، انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و چینی، و از [[مسلمین]] به ۵۱ تألیف در این زمینه اشاره میکند.» <ref>درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی. ۲. صص. ۴۱۳</ref> | ||
خط ۱۸۲: | خط ۱۷۵: | ||
* منظومة شعریة عقائدیة. | * منظومة شعریة عقائدیة. | ||
=ویژگیهای اخلاقی و رفتاری شیخ آقا بزرگ= | == ویژگیهای اخلاقی و رفتاری شیخ آقا بزرگ == | ||
از [[سید محسن امین عاملی]]، نویسنده [[اعیان الشیعه]] نقل میکنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر میکردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقابزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. | از [[سید محسن امین عاملی]]، نویسنده [[اعیان الشیعه]] نقل میکنند که گفت: «برای تهیه اسناد اعیان الشیعه که به شهرها سفر میکردم، در کربلا به کتابخانه شیخ العراقین وارد شدم و از متصدی آن خواستم که یک هفته کتابخانه را در اختیار من بگذارد. پذیرفت مشروط بر این که در این هفته میهمان او باشم. شبی به من اطلاع داد امشب میهمان دیگری هم داریم و آن شیخ آقابزرگ بود که اسمش را شنیده بودم. | ||