۸۷٬۹۴۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' میکرد') |
جز (جایگزینی متن - ' آن ها' به ' آنها') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
جدّش آیتالله شیخ عبدالله فرزند محمدباقر فرزند علی اکبر فرزند رضا مامقانی (متوفای 1247 هـ .ق.)، از شاگردان [[سید محمد مجاهد]] (متوفای 1242 هـ .ق.)، [[شریف العلماء مازندرانی حائری]] (متوفای 1246هـ .ق) و از عالمان و فقیهان بزرگ بود. او از نویسنده ریاض المسائل دارای اجازه روایت و اجتهاد بود. در احوال وی نوشتهاند: | جدّش آیتالله شیخ عبدالله فرزند محمدباقر فرزند علی اکبر فرزند رضا مامقانی (متوفای 1247 هـ .ق.)، از شاگردان [[سید محمد مجاهد]] (متوفای 1242 هـ .ق.)، [[شریف العلماء مازندرانی حائری]] (متوفای 1246هـ .ق) و از عالمان و فقیهان بزرگ بود. او از نویسنده ریاض المسائل دارای اجازه روایت و اجتهاد بود. در احوال وی نوشتهاند: | ||
با این که خانوادهاش دارای ثروت زیاد و موقعیت اجتماعی بسیار مناسبی در شهر مامقان و [[تبریز]] بود ولی او از همه | با این که خانوادهاش دارای ثروت زیاد و موقعیت اجتماعی بسیار مناسبی در شهر مامقان و [[تبریز]] بود ولی او از همه آنها دل کنده و در پی تحصیل علوم دینی، راهی [[عراق]] شد و در شهر مقدس [[کربلا]] وطن گزید تا به درجه اجتهاد نایل آمد. او در بین مردم کربلا بسیار مورد احترام و دارای موقعیت خاص بود. شب ها در ایوان بزرگ حرم حسینی [[نماز جماعت]] برگزار میکرد که بسیاری از مردم و طلاب علوم دینی به او اقتدا میکردند. او در تبریز و توابع آن، مقلدانی داشته است<ref>معارف الرجال، ج 2، ص 13.</ref>. | ||
== لقب و نسب == | == لقب و نسب == | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
== ویژگى هاى اخلاقى == | == ویژگى هاى اخلاقى == | ||
مهمترین ویژگى اخلاقى این عالم ربانى، نظم در ابعاد مختلف زندگى است. وى با تنظیم و برنامه ریزى در اوقات عبادت، تدریس، تحقیق، تألیف، ملاقات با مردم، ارتباط با خانواده و رسیدگى به امور مرجعیت، نظم قابل توجّهى را بر زندگى خود حاکم ساخت که ثمرات آن در آثار گرانبهاى فقه، اصول، رجال، رسیدن به کمالات معنوى و امثال | مهمترین ویژگى اخلاقى این عالم ربانى، نظم در ابعاد مختلف زندگى است. وى با تنظیم و برنامه ریزى در اوقات عبادت، تدریس، تحقیق، تألیف، ملاقات با مردم، ارتباط با خانواده و رسیدگى به امور مرجعیت، نظم قابل توجّهى را بر زندگى خود حاکم ساخت که ثمرات آن در آثار گرانبهاى فقه، اصول، رجال، رسیدن به کمالات معنوى و امثال آنها به خوبى قابل احساس است<ref>آیینه رستگارى، ص 217.</ref>. | ||
ویژگى دیگر وى، پشتکار و سخت کوشى در راه فراگیرى، پژوهش، یاد دادن و تألیف است. همان طور که قبلاً گفته شد، او در راه تحصیل علوم دینى، از همه روزهاى سال استفاده بهینه کرد و از تلف کردن اوقات زندگى خود به سختى پرهیز داشت<ref>طبقات اعلام الشیعه قرن چهاردهم، ج 3، ص 1197 و ریحانة الادب، ج 45، ص 157.</ref>. همسرش در این مورد مى گوید: | ویژگى دیگر وى، پشتکار و سخت کوشى در راه فراگیرى، پژوهش، یاد دادن و تألیف است. همان طور که قبلاً گفته شد، او در راه تحصیل علوم دینى، از همه روزهاى سال استفاده بهینه کرد و از تلف کردن اوقات زندگى خود به سختى پرهیز داشت<ref>طبقات اعلام الشیعه قرن چهاردهم، ج 3، ص 1197 و ریحانة الادب، ج 45، ص 157.</ref>. همسرش در این مورد مى گوید: | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
او آن چنان به تحصیل علم علاقه مند بود و از اوقات خود کمال استفاده را مى برد که حتى در هنگام صرف غذا هم، نیم نگاهى به کتاب مورد مطالعه اش داشت<ref>مصاحبه نگارنده با شیخ محمدرضا مامقانى، (30/2/81)، قم.</ref>. | او آن چنان به تحصیل علم علاقه مند بود و از اوقات خود کمال استفاده را مى برد که حتى در هنگام صرف غذا هم، نیم نگاهى به کتاب مورد مطالعه اش داشت<ref>مصاحبه نگارنده با شیخ محمدرضا مامقانى، (30/2/81)، قم.</ref>. | ||
وى در سفر به [[کعبه|خانه خدا]]، تعداد بسیارى ازکتاب هاى مرجع و منبع را با خود همراه برد و در آن سفر عبادى نیز به تحقیق، نکته بردارى از | وى در سفر به [[کعبه|خانه خدا]]، تعداد بسیارى ازکتاب هاى مرجع و منبع را با خود همراه برد و در آن سفر عبادى نیز به تحقیق، نکته بردارى از آنها و تألیف کتاب پرداخت<ref>معارف الرجال، ج 2، ص 20.</ref>. | ||
تواضع در عین بزرگى مقام و موقعیت خاصّ اجتماعى، خوش اخلاقى، صراحت در گفتار، علاقه فراوان به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)و اخلاص در کارها، از جمله خصوصیات بارز وى شمرده شده است<ref>طبقات اعلام الشیعه قرن چهاردهم، ج 3، ص 1197 و ماضى النجف، ج 3، ص 256.</ref>. | تواضع در عین بزرگى مقام و موقعیت خاصّ اجتماعى، خوش اخلاقى، صراحت در گفتار، علاقه فراوان به اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)و اخلاص در کارها، از جمله خصوصیات بارز وى شمرده شده است<ref>طبقات اعلام الشیعه قرن چهاردهم، ج 3، ص 1197 و ماضى النجف، ج 3، ص 256.</ref>. | ||