۸۸٬۱۲۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می کرد' به ' میکرد') |
جز (جایگزینی متن - 'می کنم' به 'میکنم') |
||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
مردم گفتند: باید او را بسوزانید و خدایان خود را یاری و حمایت کنید. به همین منظور آتشخانه بزرگی ساخته و دوزخی از آتش افروخته و در این کار برای ارضاء خاطر خدایان همه تشریک مساعی نمودند و وقتی آتش شعلهور شد ابراهیم (ع) را در آتش افکندند، خدای متعال آتش را برای او خنک گردانید و او را در شکم آتش سالم نگه داشت و توطئه کفار را باطل نمود. <ref>سوره انبیاء، آیه 56-70 و سوره صافات آیه 88-98</ref> | مردم گفتند: باید او را بسوزانید و خدایان خود را یاری و حمایت کنید. به همین منظور آتشخانه بزرگی ساخته و دوزخی از آتش افروخته و در این کار برای ارضاء خاطر خدایان همه تشریک مساعی نمودند و وقتی آتش شعلهور شد ابراهیم (ع) را در آتش افکندند، خدای متعال آتش را برای او خنک گردانید و او را در شکم آتش سالم نگه داشت و توطئه کفار را باطل نمود. <ref>سوره انبیاء، آیه 56-70 و سوره صافات آیه 88-98</ref> | ||
ابراهیم (ع) در خلال این مدت با نمرود هم ملاقات نموده و او را نیز که ادعای ربوبیت داشت مورد خطاب و احتجاج قرار داد و به وی گفت: پروردگار من آن کسی است که بندگان را زنده میکند و می میراند. نمرود از در مغالطه گفت: من نیز زنده | ابراهیم (ع) در خلال این مدت با نمرود هم ملاقات نموده و او را نیز که ادعای ربوبیت داشت مورد خطاب و احتجاج قرار داد و به وی گفت: پروردگار من آن کسی است که بندگان را زنده میکند و می میراند. نمرود از در مغالطه گفت: من نیز زنده میکنم و می میرانم، هر یک از اسیران و زندانیان را که بخواهم رها میکنم و هر که را بخواهم به قتل می رسانم. | ||
ابراهیم(ع) به بیان صریحترین که راه مغالطه را بر او مسدود کند، احتجاج نمود و گفت: خدای متعالی آن کسی است که آفتاب را از مشرق بیرون می آورد، تو اگر راست می گویی از این پس کاری کن که آفتاب از مغرب طلوع کند، در اینجا نمرود کافر مبهوت و سرگشته ماند. <ref>سوره بقره، آیه 258</ref> | ابراهیم(ع) به بیان صریحترین که راه مغالطه را بر او مسدود کند، احتجاج نمود و گفت: خدای متعالی آن کسی است که آفتاب را از مشرق بیرون می آورد، تو اگر راست می گویی از این پس کاری کن که آفتاب از مغرب طلوع کند، در اینجا نمرود کافر مبهوت و سرگشته ماند. <ref>سوره بقره، آیه 258</ref> | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
ابراهیم (ع) گاهگاهی پیش از بنای مکه و خانه کعبه و پس از آن به مکه می آمد و از فرزندش اسماعیل دیدن میکرد. <ref> سوره بقره، آیه 126 و سوره ابراهیم، آیه 35-41</ref> تا آن که در یک سفر مامور به ساختن خانه کعبه شد، لذا به اتفاق اسماعیل این خانه را بنا نهاد و این اولین خانه ای است که از طرف پروردگار ساخته شد و این خانه مبارکی است که در آن آیات بینات و در آن مقام ابراهیم است و هر کس درون آن داخل شود از هر گزندی ایمن است. <ref>سوره بقره، آیه 127-129 و سوره آل عمران، آیه 96-97</ref> | ابراهیم (ع) گاهگاهی پیش از بنای مکه و خانه کعبه و پس از آن به مکه می آمد و از فرزندش اسماعیل دیدن میکرد. <ref> سوره بقره، آیه 126 و سوره ابراهیم، آیه 35-41</ref> تا آن که در یک سفر مامور به ساختن خانه کعبه شد، لذا به اتفاق اسماعیل این خانه را بنا نهاد و این اولین خانه ای است که از طرف پروردگار ساخته شد و این خانه مبارکی است که در آن آیات بینات و در آن مقام ابراهیم است و هر کس درون آن داخل شود از هر گزندی ایمن است. <ref>سوره بقره، آیه 127-129 و سوره آل عمران، آیه 96-97</ref> | ||
ابراهیم (ع) پس از فراغت از بنای کعبه دستور حج را صادر نموده و آیین و اعمال مربوط به آن را تشریع نمود. <ref>سوره حج، آیه 26-30</ref> آنگاه خدای تعالی او را مامور به ذبح فرزندش اسماعیل نمود. ابراهیم (ع) داستان را با فرزندش در میان گذاشت و گفت: فرزند عزیزم! در خواب چنین می بینم که تو را ذبح و قربانی | ابراهیم (ع) پس از فراغت از بنای کعبه دستور حج را صادر نموده و آیین و اعمال مربوط به آن را تشریع نمود. <ref>سوره حج، آیه 26-30</ref> آنگاه خدای تعالی او را مامور به ذبح فرزندش اسماعیل نمود. ابراهیم (ع) داستان را با فرزندش در میان گذاشت و گفت: فرزند عزیزم! در خواب چنین می بینم که تو را ذبح و قربانی میکنم، نیک بنگر تا رأیت چه خواهد بود. | ||
عرض کرد: پدر جان! هر چه را که مامور به انجامش شده ای، انجام ده و انشاءاللَّه بزودی خواهی دید که من مانند بندگان صابر خدا چگونه صبری از خود نشان میدهم. پس از این که هر دو به این امر تن دردادند و ابراهیم (ع) صورت جوانش را بر زمین گذاشت، وحی آمد که ای ابراهیم خواب خود را تصدیق کردی و ما به همین مقدار از تو قبول کردیم و ذبح عظیمی را فدا و عوض او قرار دادیم. <ref>سوره صافات، آیه 101-107</ref> | عرض کرد: پدر جان! هر چه را که مامور به انجامش شده ای، انجام ده و انشاءاللَّه بزودی خواهی دید که من مانند بندگان صابر خدا چگونه صبری از خود نشان میدهم. پس از این که هر دو به این امر تن دردادند و ابراهیم (ع) صورت جوانش را بر زمین گذاشت، وحی آمد که ای ابراهیم خواب خود را تصدیق کردی و ما به همین مقدار از تو قبول کردیم و ذبح عظیمی را فدا و عوض او قرار دادیم. <ref>سوره صافات، آیه 101-107</ref> |