۸۸٬۰۰۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اِبْن | '''اِبْن عَساکر''' نام تنى چند از دودمان بنى عساکر است که پس از درگذشت ابوالقاسم على بن عساکر چهره نامدار این خاندان، به این عنوان خوانده شدند. شهرت و پایگاه علمى و اجتماعى بنى عساکر بیشتر به سبب نفوذ و اقتدار قاضیان و فقیهان بنام [[شافعى اشعری ]]است که از میان آنان برخاسته اند. اینان نزدیک به 200 سال (470-660ق ) با وجود دشمنى و رقابت حنبلیان، در [[دمشق ]]و خطه [[شام ]]شوکت و اعتبار فراوان داشتند <ref>ابن جوزی، یوسف، 8(1)/336؛ سبکى، 7/70؛ نعیمى، 1/85</ref>. | ||
معروف ترین افراد این خاندان عبارتند از: | معروف ترین افراد این خاندان عبارتند از: | ||
== ابومحمد حسن بن هبة الله بن عبدالله بن حسین دمشقى شافعى == | ==ابومحمد حسن بن هبة الله بن عبدالله بن حسین دمشقى شافعى== | ||
متولد470(1077) و متوفای519ق (1125م )، از نصر مقدسى [[حدیث ]]شنید و با او مصاحبت داشت. وی در [[صرف ]]و [[نحو]] به استادی رسید و در فقه از سران شافعیان دمشق شد. | متولد470(1077) و متوفای519ق (1125م )، از نصر مقدسى [[حدیث ]]شنید و با او مصاحبت داشت. وی در [[صرف ]]و [[نحو]] به استادی رسید و در فقه از سران شافعیان دمشق شد. | ||
ازدواج وی با دختر قاضى دمشق ابوالفضل یحیى قرشى از خاندان اموی تبار و سرشناس بنى قرشى و نیز ازدواج ابوبکر سلمى محمد بن على (د 564ق ) شافعى، خطیب پرآوازه جامع دمشق با تنها دختر حسن شهرت و اعتبار او را در آن دیار بالا برد <ref>ابن جوزی، یوسف، همانجا؛ سبکى، همانجا؛ نعیمى، 1/101، 181-182؛ ابن عماد، 4/105؛ دانشنامه </ref>. دانشمندان و قاضیان این 3 خاندان (بنى عساکر، بنى قرشى، بنى سلمى ) از سده 5 تا 7ق /11 تا 13م در جریان تحولات فکری و رویدادهای اجتماعى دمشق نقشى فعال داشته اند. | ازدواج وی با دختر قاضى دمشق ابوالفضل یحیى قرشى از خاندان اموی تبار و سرشناس بنى قرشى و نیز ازدواج ابوبکر سلمى محمد بن على (د 564ق ) شافعى، خطیب پرآوازه جامع دمشق با تنها دختر حسن شهرت و اعتبار او را در آن دیار بالا برد <ref>ابن جوزی، یوسف، همانجا؛ سبکى، همانجا؛ نعیمى، 1/101، 181-182؛ ابن عماد، 4/105؛ دانشنامه </ref>. دانشمندان و قاضیان این 3 خاندان (بنى عساکر، بنى قرشى، بنى سلمى ) از سده 5 تا 7ق /11 تا 13م در جریان تحولات فکری و رویدادهای اجتماعى دمشق نقشى فعال داشته اند. | ||
== صائن الدین هبة الله بن حسن بن هبة الله== | ==صائن الدین هبة الله بن حسن بن هبة الله== | ||
متولد 488(1095) و متوفای563ق(1168م )، برادر بزرگ ابوالقاسم على که کنیه اش را ابوالحسن <ref>اسنوی، 2/215</ref> و ابوالحسین <ref>نعیمى، 1/416</ref> نوشته اند. وی در دمشق زاده شد و در این شهر به دانش اندوزی پرداخت. | متولد 488(1095) و متوفای563ق(1168م )، برادر بزرگ ابوالقاسم على که کنیه اش را ابوالحسن <ref>اسنوی، 2/215</ref> و ابوالحسین <ref>نعیمى، 1/416</ref> نوشته اند. وی در دمشق زاده شد و در این شهر به دانش اندوزی پرداخت. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
از جمله کسانى که از وی حدیث شنیدند و روایت کردند، باید از برادرش ابوالقاسم على و پسر وی قاسم، قاضى شمس الدین ابونصر ابن شیرازی و عبدالرحیم سمعانى و ابوالقاسم ابن صصری و نیز تاج الامناء احمد و فخرالدین عبدالرحمان پسران برادرش محمد نام برد <ref>نعیمى، همانجا؛ سبکى، 8/106</ref>. صائن الدین در پایان عمر مفلوج شد و چون درگذشت، در آرامگاه پدر در باب الصغیر دمشق به خاک سپرده شد. از وی فرزندی به جای نماند. | از جمله کسانى که از وی حدیث شنیدند و روایت کردند، باید از برادرش ابوالقاسم على و پسر وی قاسم، قاضى شمس الدین ابونصر ابن شیرازی و عبدالرحیم سمعانى و ابوالقاسم ابن صصری و نیز تاج الامناء احمد و فخرالدین عبدالرحمان پسران برادرش محمد نام برد <ref>نعیمى، همانجا؛ سبکى، 8/106</ref>. صائن الدین در پایان عمر مفلوج شد و چون درگذشت، در آرامگاه پدر در باب الصغیر دمشق به خاک سپرده شد. از وی فرزندی به جای نماند. | ||
== ابوالقاسم على بن حسن بن هبة الله شافعى دمشقى== | ==ابوالقاسم على بن حسن بن هبة الله شافعى دمشقى== | ||
متولد 499(1105) و متوفای 571ق (1176م )، برجسته ترین فرد از خاندان ابن عساکر که در دمشق زاده شد و همانجا درگذشت <ref>ابن جوزی، عبدالرحمان، 10/261؛ یاقوت، همان، 13/74- 75</ref>. وی به سبب حفظ و روایت احادیث بسیار، کثرت سفرهای علمى و استفاده از مشایخ بزرگ در شهرهای اسلامى و نیز تألیف اثر چشمگیر تاریخ بزرگ دمشق در شمار یکى از بزرگ ترین حافظان حدیث و نویسندگان تاریخ در روزگار خویش درآمد <ref>ابن خلکان، 3/309-310</ref>. | متولد 499(1105) و متوفای 571ق (1176م )، برجسته ترین فرد از خاندان ابن عساکر که در دمشق زاده شد و همانجا درگذشت <ref>ابن جوزی، عبدالرحمان، 10/261؛ یاقوت، همان، 13/74- 75</ref>. وی به سبب حفظ و روایت احادیث بسیار، کثرت سفرهای علمى و استفاده از مشایخ بزرگ در شهرهای اسلامى و نیز تألیف اثر چشمگیر تاریخ بزرگ دمشق در شمار یکى از بزرگ ترین حافظان حدیث و نویسندگان تاریخ در روزگار خویش درآمد <ref>ابن خلکان، 3/309-310</ref>. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
بیشتر تألیفات ابن عساکر در زمینه حدیث و رجال و تاریخ، و بالغ بر 134 عنوان است <ref>یاقوت، همان، 13/76-83؛ شهابى، 18</ref> که از آن میان دو کتاب تاریخ دمشق و تبیین کذب المفتری... از شهرت و اعتبار بیشتری برخوردار است: | بیشتر تألیفات ابن عساکر در زمینه حدیث و رجال و تاریخ، و بالغ بر 134 عنوان است <ref>یاقوت، همان، 13/76-83؛ شهابى، 18</ref> که از آن میان دو کتاب تاریخ دمشق و تبیین کذب المفتری... از شهرت و اعتبار بیشتری برخوردار است: | ||
====آثار چاپى==== | ====آثار چاپى==== | ||
* [[تاریخ دمشق،]] با عنوان مفصل [[تاریخ مدینة دمشق]] حماها الله و ذکر فضلها و تسمیة من حلّها من الاماثل او اجتاز بنواحیها من واردیها و اهلها، از جامع ترین کتابها در جغرافیای تاریخى و زندگى نامه دانشمندان به ویژه محدثان و حافظان حدیث شهر کهن سال دمشق است که پس از تاریخ نیشابور [[حاکم نیشابوری ]](د 412ق )، ذکر اخبار اصبهان ابونعیم اصفهانى (د 430ق ) و تاریخ بغداد خطیب بغدادی (د 463ق ) در تاریخ شهرهای اسلامى نوشته شده است. شیوه نگارش و تدوین تاریخ دمشق به ترتیب تاریخ بغداد است که ابن عساکر مطالب آن را نزد مشایخ بغداد و دمشق که بعضاً از اصحاب خطیب بوده اند، خوانده و شنیده بود <ref>مارگلیوث، 166؛ شهابى، 20</ref>. کتاب را پیش گفتاری است مفصل از پیشینه تاریخى دمشق: پیدایش و بنا و وجه تسمیه آن، اخبار وارده در فضایل دمشق و شام در احادیث نبوی و فتح آن به دست سپاه اسلام، نقشه شهر دمشق، مساجد، کلیساها، دیرها، دروازه ها و تاریخ بنای هر کدام، ذکر رودها و کاریزها، و زندگى نامه پیامبران، خلفا، والیان، فقیهان، محدثان، قاضیان، قاریان، ادیبان، شاعران و راویانى که از دمشق و دیگر شهرهای دیار شام چون [[بیروت،]] [[رمله،]] [[حلب ]]و [[بعلبک ]]دیدار کرده اند <ref>منجد، معجم المورخین، 38-39؛ فروخ، 3/357</ref>. مؤلف از نوشته های پیشینیان چون احمد بن معلى (د 286ق ) و ابن حمید بن ابى العجائز بهره برده است. زندگى نامه رجال را به شیوه ابونعیم در ذکر اخبار اصبهان <ref>1/77</ref> با نام احمد و از پیامبر اسلام آغاز کرده و زنان محدثه و شاعره دمشق و زنان ناموری را که از دیار شام دیدار کرده اند، به دنبال آورده است. حجم مطالب کتاب که فاصله زمانى دوره پیش از اسلام تا سده 6ق را در برگرفته. به 80 مجلد (هر مجلد در 10 جزء 20 برگى ) رسیده است <ref> بستانى، 3/376</ref>. این حجم عظیم، از آوردن اساتید بسیار و تکرار یک موضوع از طرق مختلف ناشى شده است <ref>مارگلیوث، همانجا</ref>. تألیف کتاب در خلال اقامت در دمشق و پیش از سفر به خراسان آغاز شد و تا 549ق که نورالدین بر دمشق دست یافت، حدود 57 مجلد 10 جزئى از آن آماده شده بود، از آن پس با تشویق نورالدین باقى مانده کار، با سرعت دنبال شد و در 559 -560ق یعنى در 60 سالگى مؤلف قسمت اعظم کتاب به پایان رسید و عمادالدین کاتب در سفر اول خود به دمشق (562 ق ) 700 جزء از این کتاب را دید و بخشهایى از آن را نزد مؤلف خواند. به گفته پسرش قاسم که پاکنویس و ویرایش آن به کوشش او صورت گرفت، تألیف این کتاب در 565ق به پایان رسیده است <ref>شهابى، 23-24</ref>. تاریخ دمشق در همان زمان مؤلف شهرت و اعتبار فراوان یافت و ابن عساکر خود در دارالحدیث نوریه و جامع دمشق به تدریس آن پرداخت و چون درگذشت، قاسم کار پدر را دنبال کرد <ref> بستانى، همانجا</ref>. | |||
*[[تاریخ دمشق،]] با عنوان مفصل [[تاریخ مدینة دمشق]] حماها الله و ذکر فضلها و تسمیة من حلّها من الاماثل او اجتاز بنواحیها من واردیها و اهلها، از جامع ترین کتابها در جغرافیای تاریخى و زندگى نامه دانشمندان به ویژه محدثان و حافظان حدیث شهر کهن سال دمشق است که پس از تاریخ نیشابور [[حاکم نیشابوری ]] (د 412ق )، ذکر اخبار اصبهان ابونعیم اصفهانى (د 430ق ) و تاریخ بغداد خطیب بغدادی (د 463ق ) در تاریخ شهرهای اسلامى نوشته شده است. شیوه نگارش و تدوین تاریخ دمشق به ترتیب تاریخ بغداد است که ابن عساکر مطالب آن را نزد مشایخ بغداد و دمشق که بعضاً از اصحاب خطیب بوده اند، خوانده و شنیده بود <ref>مارگلیوث، 166؛ شهابى، 20</ref>. کتاب را پیش گفتاری است مفصل از پیشینه تاریخى دمشق: پیدایش و بنا و وجه تسمیه آن، اخبار وارده در فضایل دمشق و شام در احادیث نبوی و فتح آن به دست سپاه اسلام، نقشه شهر دمشق، مساجد، کلیساها، دیرها، دروازه ها و تاریخ بنای هر کدام، ذکر رودها و کاریزها، و زندگى نامه پیامبران، خلفا، والیان، فقیهان، محدثان، قاضیان، قاریان، ادیبان، شاعران و راویانى که از دمشق و دیگر شهرهای دیار شام چون [[بیروت،]] [[رمله،]] [[حلب ]]و [[بعلبک ]]دیدار کرده اند <ref>منجد، معجم المورخین، 38-39؛ فروخ، 3/357</ref>. مؤلف از نوشته های پیشینیان چون احمد بن معلى (د 286ق ) و ابن حمید بن ابى العجائز بهره برده است. زندگى نامه رجال را به شیوه ابونعیم در ذکر اخبار اصبهان <ref>1/77</ref> با نام احمد و از پیامبر اسلام آغاز کرده و زنان محدثه و شاعره دمشق و زنان ناموری را که از دیار شام دیدار کرده اند، به دنبال آورده است. حجم مطالب کتاب که فاصله زمانى دوره پیش از اسلام تا سده 6ق را در برگرفته. به 80 مجلد (هر مجلد در 10 جزء 20 برگى ) رسیده است <ref> بستانى، 3/376</ref>. این حجم عظیم، از آوردن اساتید بسیار و تکرار یک موضوع از طرق مختلف ناشى شده است <ref>مارگلیوث، همانجا</ref>. تألیف کتاب در خلال اقامت در دمشق و پیش از سفر به خراسان آغاز شد و تا 549ق که نورالدین بر دمشق دست یافت، حدود 57 مجلد 10 جزئى از آن آماده شده بود، از آن پس با تشویق نورالدین باقى مانده کار، با سرعت دنبال شد و در 559 -560ق یعنى در 60 سالگى مؤلف قسمت اعظم کتاب به پایان رسید و عمادالدین کاتب در سفر اول خود به دمشق (562 ق ) 700 جزء از این کتاب را دید و بخشهایى از آن را نزد مؤلف خواند. به گفته پسرش قاسم که پاکنویس و ویرایش آن به کوشش او صورت گرفت، تألیف این کتاب در 565ق به پایان رسیده است <ref>شهابى، 23-24</ref>. تاریخ دمشق در همان زمان مؤلف شهرت و اعتبار فراوان یافت و ابن عساکر خود در دارالحدیث نوریه و جامع دمشق به تدریس آن پرداخت و چون درگذشت، قاسم کار پدر را دنبال کرد <ref> بستانى، همانجا</ref>. | |||
پس از درگذشت ابن عساکر، تاریخ دمشق همچنان محل مراجعه مورخان و جغرافى نویسان و منبع تدریس حافظان حدیث و دانشمندان شافعى بود. هنوز نیم قرن از تاریخ تألیف آن نگذشته بود که یاقوت در تدوین بزرگ ترین معجم جغرافیایى خود به ویژه در مطالب مربوط به خطه شام از آن بهره بسیار برد <ref> بلدان، 1/178، 388، 2/63، 64، 65، 3/98، جم</ref>. عبدالقادر رهاوی (د 612 ق ) مدتها در مدرسه ابن حنبلى دمشق ماند و کتاب را از آغاز تا انجام به خط خویش نوشت <ref>نعیمى، 2/87</ref>. ابن شداد در کتاب الاعلاق الخطیرة فى ذکر امراء الشام و الجزیرة در بخش مربوط به تاریخ دمشق از این کتاب بهره جست (ص 17، 25، 26، 27، 61، 73، 269، جم). قاسم ابن عساکر (د 600 ق )، ابوعمرو ابن حاجب، قاسم بن محمد برزالى هر کدام ذیلى بر تاریخ دمشق نوشتند و نیز قاسم ابن عساکر، کرم بن عبدالواحد صفار، ابوشامة مقدسى، احمد بن عبدالدائم مقدسى، ابن منظور، شمس الدین ذهبى، ابن قاضى شهبه، عبدالرحمان سیوطى، ابوالفتح خطیب و چند تن دیگر آن را خلاصه کردند <ref> بستانى، همانجا</ref>. نسخه های خطى بسیاری از تاریخ دمشق در کتابخانه ها موجود است از جمله: نسخه ای در کتابخانه [[الازهر]] [[قاهره ]]به شماره 714 به قرائت و تصحیح و اضافات ابن عساکر و پسرش قاسم که با وجود کاستى از کهن ترین نسخ موجود است <ref>منجد، معجم المورخین، 41-42؛ زیدان، 3/79</ref> و نسخه ای در ظاهریه دمشق به شماره های 3367-3383 <ref>منجد، همان، 39؛ زیدان، همانجا</ref> و نیز نسخه هایى در کتابخانه های [[عراق،]] [[مغرب،]] [[تونس،]] [[ترکیه،]] [[لندن،]] [[دوبلین،]] [[کمبریج،]] [[لنینگراد]]، [[ایالات متحده آمریکا]] و [[هند]] که هیچ یک کامل نیست <ref>منجد، همان، 44-49</ref>. | پس از درگذشت ابن عساکر، تاریخ دمشق همچنان محل مراجعه مورخان و جغرافى نویسان و منبع تدریس حافظان حدیث و دانشمندان شافعى بود. هنوز نیم قرن از تاریخ تألیف آن نگذشته بود که یاقوت در تدوین بزرگ ترین معجم جغرافیایى خود به ویژه در مطالب مربوط به خطه شام از آن بهره بسیار برد <ref> بلدان، 1/178، 388، 2/63، 64، 65، 3/98، جم</ref>. عبدالقادر رهاوی (د 612 ق ) مدتها در مدرسه ابن حنبلى دمشق ماند و کتاب را از آغاز تا انجام به خط خویش نوشت <ref>نعیمى، 2/87</ref>. ابن شداد در کتاب الاعلاق الخطیرة فى ذکر امراء الشام و الجزیرة در بخش مربوط به تاریخ دمشق از این کتاب بهره جست (ص 17، 25، 26، 27، 61، 73، 269، جم). قاسم ابن عساکر (د 600 ق )، ابوعمرو ابن حاجب، قاسم بن محمد برزالى هر کدام ذیلى بر تاریخ دمشق نوشتند و نیز قاسم ابن عساکر، کرم بن عبدالواحد صفار، ابوشامة مقدسى، احمد بن عبدالدائم مقدسى، ابن منظور، شمس الدین ذهبى، ابن قاضى شهبه، عبدالرحمان سیوطى، ابوالفتح خطیب و چند تن دیگر آن را خلاصه کردند <ref> بستانى، همانجا</ref>. نسخه های خطى بسیاری از تاریخ دمشق در کتابخانه ها موجود است از جمله: نسخه ای در کتابخانه [[الازهر]] [[قاهره ]]به شماره 714 به قرائت و تصحیح و اضافات ابن عساکر و پسرش قاسم که با وجود کاستى از کهن ترین نسخ موجود است <ref>منجد، معجم المورخین، 41-42؛ زیدان، 3/79</ref> و نسخه ای در ظاهریه دمشق به شماره های 3367-3383 <ref>منجد، همان، 39؛ زیدان، همانجا</ref> و نیز نسخه هایى در کتابخانه های [[عراق،]] [[مغرب،]] [[تونس،]] [[ترکیه،]] [[لندن،]] [[دوبلین،]] [[کمبریج،]] [[لنینگراد]]، [[ایالات متحده آمریکا]] و [[هند]] که هیچ یک کامل نیست <ref>منجد، همان، 44-49</ref>. | ||
بخشهای چاپ شده این اثر چنین است: تاریخ مدینة دمشق، السیرة النبویة ، تحقیق غزاوی، دمشق، 1404ق /1984م؛ قسم اول از مجلد دوم با دو نقشه از دمشق قدیم، تحقیق صلاح الدین منجد، دمشق، 1954م؛ جلد 10 (حرف باء)، تحقیق دهمان، 1963م؛ (حرف ع ) تحقیق نحاس، شهابى و چند تن دیگر، دمشق، 1978م؛ تهذیب 7 بخش با حذب اسانید از 1329ق به بعد توسط بدران و پس از او توسط عبید؛ ولاة دمشق فى العهد السلجوقى، تحقیق صلاح الدین منجد، دمشق، سپس بیروت، 1975م؛ نورالدین محمود بن زنگى، تحقیق الیسیف، دمشق، 1972م؛ على بن ابى طالب (ع )، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، 1975م؛ تراجم النساء، تحقیق محمد سکینة شهابى، دمشق، 1402ق /1981م؛ عبادله، دمشق، مجمع اللغة ، 1978م؛ زهری، تحقیق قوچانى، دمشق، 1982م؛ معجم بنى امیة ، تحقیق صلاح الدین منجد، بیروت، 1970م؛ حسین بن على (ع ) تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، 1979م <ref>منجد، معجم المخطوطات، 1/30، 2/30، 5/34، معجم المورخین، 51 -52؛ شهابى، 18-20</ref>. | بخشهای چاپ شده این اثر چنین است: تاریخ مدینة دمشق، السیرة النبویة ، تحقیق غزاوی، دمشق، 1404ق /1984م؛ قسم اول از مجلد دوم با دو نقشه از دمشق قدیم، تحقیق صلاح الدین منجد، دمشق، 1954م؛ جلد 10 (حرف باء)، تحقیق دهمان، 1963م؛ (حرف ع ) تحقیق نحاس، شهابى و چند تن دیگر، دمشق، 1978م؛ تهذیب 7 بخش با حذب اسانید از 1329ق به بعد توسط بدران و پس از او توسط عبید؛ ولاة دمشق فى العهد السلجوقى، تحقیق صلاح الدین منجد، دمشق، سپس بیروت، 1975م؛ نورالدین محمود بن زنگى، تحقیق الیسیف، دمشق، 1972م؛ على بن ابى طالب (ع )، تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، 1975م؛ تراجم النساء، تحقیق محمد سکینة شهابى، دمشق، 1402ق /1981م؛ عبادله، دمشق، مجمع اللغة ، 1978م؛ زهری، تحقیق قوچانى، دمشق، 1982م؛ معجم بنى امیة ، تحقیق صلاح الدین منجد، بیروت، 1970م؛ حسین بن على (ع ) تحقیق محمد باقر محمودی، بیروت، 1979م <ref>منجد، معجم المخطوطات، 1/30، 2/30، 5/34، معجم المورخین، 51 -52؛ شهابى، 18-20</ref>. | ||
* تبیین کذب المفتری فیما نسب الى الامام ابن الحسن الاشعری <ref>بیروت، دارالکتاب العربى، چاپ سوم، 1404ق /1984م </ref>، در دفاع از عقاید اشعریان و در رد بر کتاب مثالب ابن ابى بشر الاشعری تألیف ابوعلى حسن بن على بن ابراهیم اهوازی (د 446ق )، از مخالفان عقاید اشعری. در این کتاب علاوه بر بیان مناقب اشعری و رد بر مخالفان او، شرح حال نزدیک به 80 تن از ائمه اشعری تا زمان مؤلف آمده است. این کتاب از زمان تألیف مورد توجه علمای شافعى بوده است و همواره طلاب را به مطالعه آن تشویق کرده اند. یافعى کتاب الشاش المعلم شاؤش کتاب الموهم را با حذب اسانید و افزودن 20 تن دیگر از ائمه اشعری در اختصار بر تبیین نوشت <ref>3/395-396</ref>. خلاصه ای از تبیین توسط مرن 1 در 1878-1879م به فرانسوی ترجمه شده است GAL,)؛ I/603 سرکیس، 182). | |||
* الاربعون فى الجهاد، تحقیق عبدالله بن یوسف، کویت. | *تبیین کذب المفتری فیما نسب الى الامام ابن الحسن الاشعری <ref>بیروت، دارالکتاب العربى، چاپ سوم، 1404ق /1984م </ref>، در دفاع از عقاید اشعریان و در رد بر کتاب مثالب ابن ابى بشر الاشعری تألیف ابوعلى حسن بن على بن ابراهیم اهوازی (د 446ق )، از مخالفان عقاید اشعری. در این کتاب علاوه بر بیان مناقب اشعری و رد بر مخالفان او، شرح حال نزدیک به 80 تن از ائمه اشعری تا زمان مؤلف آمده است. این کتاب از زمان تألیف مورد توجه علمای شافعى بوده است و همواره طلاب را به مطالعه آن تشویق کرده اند. یافعى کتاب الشاش المعلم شاؤش کتاب الموهم را با حذب اسانید و افزودن 20 تن دیگر از ائمه اشعری در اختصار بر تبیین نوشت <ref>3/395-396</ref>. خلاصه ای از تبیین توسط مرن 1 در 1878-1879م به فرانسوی ترجمه شده است GAL,)؛ I/603 سرکیس، 182). | ||
* کشف المغطّا فى فضل الموطّا، در شرح بر کتاب الموطأ مالک بن انس، تحقیق عزت عطار، دمشق، 1954م. | *الاربعون فى الجهاد، تحقیق عبدالله بن یوسف، کویت. | ||
* مجلسان من مجالس الحافظ فى مسجد دمشق: مجلس فى ذم من لایعمل بعلمه، مجلس فى ذم قرناء السوء، مجلس چهاردهم و پنجاه و سوم از امالى ابن عساکر، به اهتمام محمد مطیع در دمشق به سال 1979م چاپ شده است. | *کشف المغطّا فى فضل الموطّا، در شرح بر کتاب الموطأ مالک بن انس، تحقیق عزت عطار، دمشق، 1954م. | ||
* المعجم المشتمل على ذکر اسماء شیوخ الائمة النبل. ذهبى این کتاب را تلخیص کرد و مطالبى بر آن افزود. این اثر به کوشش سکینة شهابى در دمشق (1980م ) چاپ شده است. | *مجلسان من مجالس الحافظ فى مسجد دمشق: مجلس فى ذم من لایعمل بعلمه، مجلس فى ذم قرناء السوء، مجلس چهاردهم و پنجاه و سوم از امالى ابن عساکر، به اهتمام محمد مطیع در دمشق به سال 1979م چاپ شده است. | ||
*المعجم المشتمل على ذکر اسماء شیوخ الائمة النبل. ذهبى این کتاب را تلخیص کرد و مطالبى بر آن افزود. این اثر به کوشش سکینة شهابى در دمشق (1980م ) چاپ شده است. | |||
====آثار خطى==== | ====آثار خطى==== | ||
* اخبار لحفظ القرآن | |||
* الاربعون الابدال العوالى <ref>شهابى، 25</ref> | *اخبار لحفظ القرآن | ||
* الاشراف على معرفة الاطراف، 3 جزء در ذکر اسانید سنن ابى داوود، جامع ترمذی و نسائى <ref> تذکر النوادر، 46-47، کحاله، 134- 135</ref> | *الاربعون الابدال العوالى <ref>شهابى، 25</ref> | ||
* الاطراف <ref> الفهرس التمهیدی، 57، 58؛ خدیویه، 1/268</ref> | *الاشراف على معرفة الاطراف، 3 جزء در ذکر اسانید سنن ابى داوود، جامع ترمذی و نسائى <ref> تذکر النوادر، 46-47، کحاله، 134- 135</ref> | ||
* تبیین الامتنان بالامر بالاختتان <ref>همان، 1/278</ref> | *الاطراف <ref> الفهرس التمهیدی، 57، 58؛ خدیویه، 1/268</ref> | ||
* تجرید السباعیة <ref>شهابى، 26</ref> | *تبیین الامتنان بالامر بالاختتان <ref>همان، 1/278</ref> | ||
* ترتیب اسماء الصحابة الذین اخرج حدیثهم الامام احمد بن حنبل فى المسند على ترتیب حروف المعجم | *تجرید السباعیة <ref>شهابى، 26</ref> | ||
* الجزء الحادی و الخمسون من الامالى فى الصوم <ref>شهابى، همانجا</ref> | *ترتیب اسماء الصحابة الذین اخرج حدیثهم الامام احمد بن حنبل فى المسند على ترتیب حروف المعجم | ||
* حدیث اهل حُرْدان <ref> فهرس، 182</ref> | *الجزء الحادی و الخمسون من الامالى فى الصوم <ref>شهابى، همانجا</ref> | ||
* فضل على بن ابى طالب (ع )، جزء 221 و 222 از امالى <ref>ظاهریه، عش، 88؛ همان، ریان، 2/672</ref> | *حدیث اهل حُرْدان <ref> فهرس، 182</ref> | ||
* فضل یوم عرفة <ref>شهابى، همانجا</ref> | *فضل على بن ابى طالب (ع )، جزء 221 و 222 از امالى <ref>ظاهریه، عش، 88؛ همان، ریان، 2/672</ref> | ||
* فضیلة ذکر الله عزوجل <ref> فهرس، 119</ref> | *فضل یوم عرفة <ref>شهابى، همانجا</ref> | ||
* کتاب الاربعین البلدانیة <ref> آلوارت، شم 1466 </ref> | *فضیلة ذکر الله عزوجل <ref> فهرس، 119</ref> | ||
* المجلس التاسع عشر من الامالى فى تحریم الابنة <ref>شهابى، همانجا</ref> | *کتاب الاربعین البلدانیة <ref> آلوارت، شم 1466 </ref> | ||
* المجلس الثانى و الثلاثون فى التوبة من الامالى <ref> فهرس، 33</ref> | *المجلس التاسع عشر من الامالى فى تحریم الابنة <ref>شهابى، همانجا</ref> | ||
* المجلس السابع و العشرون بعد المائة فى ذم ذی الوجهین واللسانین <ref>همان، 103</ref> | *المجلس الثانى و الثلاثون فى التوبة من الامالى <ref> فهرس، 33</ref> | ||
* المجلس السابع و الثلاثون بعد المائة فى سعة رحمة الله عزوجل | *المجلس السابع و العشرون بعد المائة فى ذم ذی الوجهین واللسانین <ref>همان، 103</ref> | ||
* المجلس الثامن و الثلاثون بعد المائة فى نفى التشبیه | *المجلس السابع و الثلاثون بعد المائة فى سعة رحمة الله عزوجل | ||
* المجلس التاسع و الثلاثون بعد المائة فى صفات الله عزوجل | *المجلس الثامن و الثلاثون بعد المائة فى نفى التشبیه | ||
* المجلس الثامن و الثلاثون بعدالمائتین، فى فضل سعد بن ابى وقاص | *المجلس التاسع و الثلاثون بعد المائة فى صفات الله عزوجل | ||
* المجلس الثمانون بعد المائتین فى فضل عبدالله بن مسعود | *المجلس الثامن و الثلاثون بعدالمائتین، فى فضل سعد بن ابى وقاص | ||
* المجلس الخامس بعد الاربعمائة فى فضل شهر رمضان | *المجلس الثمانون بعد المائتین فى فضل عبدالله بن مسعود | ||
* فضل رجب، احتمالاً دو مجلس از امالى <ref> فهرس، 22، 364، 410، 419، 545</ref> | *المجلس الخامس بعد الاربعمائة فى فضل شهر رمضان | ||
* مدح التواضع و ذم الکبر <ref>ظاهریه، (ادب )، 2/202-203)</ref> | *فضل رجب، احتمالاً دو مجلس از امالى <ref> فهرس، 22، 364، 410، 419، 545</ref> | ||
* المعجم فى تراجم رجال الکتب الستة <ref> آربری، شم 2412 </ref> | *مدح التواضع و ذم الکبر <ref>ظاهریه، (ادب )، 2/202-203)</ref> | ||
* معجم اسماء شیوخ المؤلف، TS) شم 2821؛ مرکزی، 2/140-141). | *المعجم فى تراجم رجال الکتب الستة <ref> آربری، شم 2412 </ref> | ||
*معجم اسماء شیوخ المؤلف، TS) شم 2821؛ مرکزی، 2/140-141). | |||
افزون بر آنچه ذکر شد در حدود 100 نوشته دیگر از آثار ابن عساکر در منابع گوناگون نام برده شده است <ref>نک: یاقوت، ادبا، 13/76-83؛ ذهبى، سیر، 20/558 -562؛ ابن جوزی، یوسف، 8(1)/336؛ سیوطى، 475؛ شهابى، 25-27</ref>. | افزون بر آنچه ذکر شد در حدود 100 نوشته دیگر از آثار ابن عساکر در منابع گوناگون نام برده شده است <ref>نک: یاقوت، ادبا، 13/76-83؛ ذهبى، سیر، 20/558 -562؛ ابن جوزی، یوسف، 8(1)/336؛ سیوطى، 475؛ شهابى، 25-27</ref>. | ||
== ابومحمد بهاءالدین قاسم بن على ابن عساکر== | ==ابومحمد بهاءالدین قاسم بن على ابن عساکر== | ||
متولد 527(1133) و متوفای 600ق(1203م )، فقیه، محدث و مورخ بزرگ شافعى که پس از پدرش برجسته ترین چهره علمى این خاندان به شمار مى آید و در نگارش و جمع و تدوین بزرگ ترین اثر پدر خود تاریخ مدینة دمشق سهمى بسزا داشت <ref>منذری، 2/8 -9؛ یاقوت، همان، 13/73؛ ابن خلکان، 3/311؛ ابن کثیر، 13/38؛ ذهبى، دول، 319</ref> و به گفته پسرش عمادالدین على بازنویسى و ویرایش این کتاب به سعى و همت او انجام پذیرفت <ref>همو، سیر، 21/410</ref>. در خردسالى گذشته از برخى افراد خاندان خود <ref>سبکى، 8/352؛ ذهبى، همانجا</ref>. از ابوالفتح نصرالله بن محمد مصّیصى و ابوطالب على بن عبدالرحمان صوری و نیز بسیاری از کسانى که از پدرش حدیث شنیده بودند، همچون عبدالرحمان بن عبدالله ابن حسن بن ابى الحدید و ابوالدر یاقوت الرومى و ابوسعید عبدالکریم سمعانى حدیث شنید <ref>ذهبى، تذکرة ، 4/1368، سیر، 21/406؛ منذری، 2/9</ref>. | متولد 527(1133) و متوفای 600ق(1203م )، فقیه، محدث و مورخ بزرگ شافعى که پس از پدرش برجسته ترین چهره علمى این خاندان به شمار مى آید و در نگارش و جمع و تدوین بزرگ ترین اثر پدر خود تاریخ مدینة دمشق سهمى بسزا داشت <ref>منذری، 2/8 -9؛ یاقوت، همان، 13/73؛ ابن خلکان، 3/311؛ ابن کثیر، 13/38؛ ذهبى، دول، 319</ref> و به گفته پسرش عمادالدین على بازنویسى و ویرایش این کتاب به سعى و همت او انجام پذیرفت <ref>همو، سیر، 21/410</ref>. در خردسالى گذشته از برخى افراد خاندان خود <ref>سبکى، 8/352؛ ذهبى، همانجا</ref>. از ابوالفتح نصرالله بن محمد مصّیصى و ابوطالب على بن عبدالرحمان صوری و نیز بسیاری از کسانى که از پدرش حدیث شنیده بودند، همچون عبدالرحمان بن عبدالله ابن حسن بن ابى الحدید و ابوالدر یاقوت الرومى و ابوسعید عبدالکریم سمعانى حدیث شنید <ref>ذهبى، تذکرة ، 4/1368، سیر، 21/406؛ منذری، 2/9</ref>. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۸: | ||
قاسم پس از درگذشت پدر به جانشینى وی عهده دار تدریس در جامع اموی و دارالحدیث نوریة دمشق شد. پرهیز و پارسایى، او را از دریافت حقوق تدریس باز مى داشت و از باب احتیاط از آب آنجا ننوشید و وضو نساخت و هر چه او را مى رسید، در اختیار دانشجویان و تازه واردان مى نهاد <ref>ابن قاضى شهبه، 2/42-43؛ ذهبى، العبر، 4/314- 315</ref>. | قاسم پس از درگذشت پدر به جانشینى وی عهده دار تدریس در جامع اموی و دارالحدیث نوریة دمشق شد. پرهیز و پارسایى، او را از دریافت حقوق تدریس باز مى داشت و از باب احتیاط از آب آنجا ننوشید و وضو نساخت و هر چه او را مى رسید، در اختیار دانشجویان و تازه واردان مى نهاد <ref>ابن قاضى شهبه، 2/42-43؛ ذهبى، العبر، 4/314- 315</ref>. | ||
===آثار=== | ===آثار=== | ||
== ابومنصور فخرالدین عبدالرحمان بن محمد بن حسن == | *جزء فى اخبار والده الحافظ ابن عساکر، تنها اثر چاپ شده او به تحقیق صلاح الدین منجد، بیروت، 1980م | ||
*الجامع المستقصى فى فضائل المسجد الاقصى <ref>اسنوی، 2/218؛ حاجى خلیفه، 1/574</ref> یا فضائل القدس <ref>ذهبى، سیر، 21/407</ref> یا فضائل بیت المقدس و یا فضل المسجد الاقصى <ref>سبکى، 8/352؛ سیوطى، 487</ref>، که ابن فرکاح برهان الدین ابراهیم فزاری (د 729ق ) آن را با عنوان باعث النفوس الى زیارة القدس المحروس <ref>ازهریه، 5/556؛ نولدکه، 311؛ ریو، شم 1250 I/567-568,II/161;؛ GAL,S, منجد، «المورخون »، 28، معجم المورخین، 71</ref> تلخیص کرده است | |||
*منتخب من تاریخ دمشق، گزیده ای است از تاریخ بزرگ دمشق در 8 مجلد <ref>ظاهریه، عش، 129؛ همان، ریان، 2/694؛ منجد، معجم المورخین، همانجا</ref> | |||
*الجهاد <ref>اسنوی، 2/218</ref> یا فضائل الجهاد <ref>زرکلى، 5/178</ref>. کتاب در تشویق مسلمانان به جهاد بر ضدّ مهاجمان صلیبى و دفاع از سرزمینهای اسلامى نوشته شده است. مؤلف تمامى کتاب را در 576ق برای [[صلاح الدین ایوبى ]]خواند و آنگونه که ذهبى از قول وی آورده است <ref> سیر، 21/411</ref>، دعایى که در آغاز و انجام کتاب برای فتح و استرداد [[بیت المقدس]] کرده بود، سرانجام در 26 رجب 583 در حضور او برآورده شد | |||
*ذیل تاریخ دمشق، که ناتمام ماند <ref>حاجى خلیفه، 1/294</ref> | |||
*فضائل الحرم <ref>همو، 2/1275</ref> | |||
*فضل زیارة الخلیل علیه السلام و موضع قبره و قبور ابنائه الکرام <ref>زرکلى، همانجا</ref>، که گویا بخشهایى از کتاب فضل المسجد الاقصى است | |||
*فضل المدینة <ref>سبکى، 8/352</ref> یا الانباء المبینة فى فضل المدینة یا فضائل المدینة . این اثر مفقود است، اما رودانى صاحب صلة الخلف آن را روایت کرده است <ref>منجد، معجم المورخین، همانجا؛ سخاوی، 274؛ حاجى خلیفه، 2/1278</ref> | |||
*مجالس، که همان امالى قاسم است <ref>ذهبى، تذکرة ، 4/1368؛ سبکى، همانجا</ref> | |||
*کتاب فى من حدّث بمدائن الشام و قراها <ref>ذهبى، سیر، 21/407</ref> | |||
*کتاب المناسک و نیز موافقات و ابدال و سباعیات که از مستخرجات حدیثى او بوده است <ref>همانجا</ref>. | |||
==ابومنصور فخرالدین عبدالرحمان بن محمد بن حسن== | |||
متولد550 (1155) و متوفای 620ق(1223م )، فقیه و محدث معروف شام که به دیانت و دانش و کثرت عبادت شهرت داشت. از اعمام خود <ref>صائن الدین و ابوالقاسم على </ref> و حسان زیات و ابوالمعالى ابن صابر حدیث شنید و از شاگردان زبده درس فقه قطب الدین نیشابوری بود که دختر او را به همسری گرفت و پس از مرگ استاد (578 ق ) به جای او در مدرسه جاروخیة دمشق به تدریس پرداخت <ref>نعیمى، 1/84؛ ابن کثیر، 13/101</ref>. چندگاهى در مدارس تقویه، عذراویه، عزیزیة دمشق و صلاحیة ناصریه در قدس تدریس کرد و بزرگان علمى شام در حلقه درس او شرکت مى کردند. پیشنهاد ملک عادل را مبنى بر قبول قضای دمشق نپذیرفت و به سبب انتقاد از میگساری ملک معظم پسر و جانشین او از تدریس در مدرسه تقویة دمشق بر کنار شد و تنها در جاروخیه و دارالحدیث نوریه تدریس مى کرد و آثاری در فقه و حدیث تألیف کرد <ref>اسنوی، 2/219-220؛ قنوجى، 3/104؛ ابن کثیر، 13/101</ref>. شیخ عزالدین ابن عبدالسلام، زکى برزالى، ضیاء مقدسى و تاج عبدالوهاب بن زین الامناء از شاگردان فقه و حدیث و راویان او بوده اند <ref>نعیمى، 1/84 - 85؛ ابن عماد، 5/92-93</ref>. | متولد550 (1155) و متوفای 620ق(1223م )، فقیه و محدث معروف شام که به دیانت و دانش و کثرت عبادت شهرت داشت. از اعمام خود <ref>صائن الدین و ابوالقاسم على </ref> و حسان زیات و ابوالمعالى ابن صابر حدیث شنید و از شاگردان زبده درس فقه قطب الدین نیشابوری بود که دختر او را به همسری گرفت و پس از مرگ استاد (578 ق ) به جای او در مدرسه جاروخیة دمشق به تدریس پرداخت <ref>نعیمى، 1/84؛ ابن کثیر، 13/101</ref>. چندگاهى در مدارس تقویه، عذراویه، عزیزیة دمشق و صلاحیة ناصریه در قدس تدریس کرد و بزرگان علمى شام در حلقه درس او شرکت مى کردند. پیشنهاد ملک عادل را مبنى بر قبول قضای دمشق نپذیرفت و به سبب انتقاد از میگساری ملک معظم پسر و جانشین او از تدریس در مدرسه تقویة دمشق بر کنار شد و تنها در جاروخیه و دارالحدیث نوریه تدریس مى کرد و آثاری در فقه و حدیث تألیف کرد <ref>اسنوی، 2/219-220؛ قنوجى، 3/104؛ ابن کثیر، 13/101</ref>. شیخ عزالدین ابن عبدالسلام، زکى برزالى، ضیاء مقدسى و تاج عبدالوهاب بن زین الامناء از شاگردان فقه و حدیث و راویان او بوده اند <ref>نعیمى، 1/84 - 85؛ ابن عماد، 5/92-93</ref>. | ||
==سایر افراد مشهور خاندان== | ==سایر افراد مشهور خاندان== | ||
از دیگر افراد مشهور خاندان ابن عساکر مى توان به افراد زیر اشاره کرد: | از دیگر افراد مشهور خاندان ابن عساکر مى توان به افراد زیر اشاره کرد: | ||
* ابوعبدالله محمد بن حسن بن هبة الله برادر کوچک ابن عساکر معروف که چندی قاضى دمشق بود <ref>ابن طولون، 168</ref> | |||
* ابوالمظفر عبدالله بن محمد بن حسن بن هبة الله (549 -591ق ) مدرس مدرسه تقویة دمشق | *ابوعبدالله محمد بن حسن بن هبة الله برادر کوچک ابن عساکر معروف که چندی قاضى دمشق بود <ref>ابن طولون، 168</ref> | ||
* ابوالفضل تاج الامناء احمد بن محمد بن حسن (542 -610ق ) مؤلف الانس فى فضل القدس <ref>سبکى، 7/70؛ ابن کثیر، 13/66؛ نعیمى، 2/302؛ ابن عماد، 5/40</ref>؛ ابوالقاسم عمادالدین على بن قاسم بن على (581 -616ق ) که آخرین فرد از طبقه محدثان شام بود که پیش از حمله مغول به خراسان رفت و اظهار تشیع مى کرد <ref>ابن عماد، 5/69، 70</ref> | *ابوالمظفر عبدالله بن محمد بن حسن بن هبة الله (549 -591ق ) مدرس مدرسه تقویة دمشق | ||
* ابوالبرکات زین الامناء حسن بن محمد (544 -627ق ) ملقب به سجاد، خزانه دار و ناظر موقوفات دمشق <ref>ابن کثیر، 13/127، 128؛ اسنوی، 2/220؛ نعیمى، 1/104، 105</ref> | *ابوالفضل تاج الامناء احمد بن محمد بن حسن (542 -610ق ) مؤلف الانس فى فضل القدس <ref>سبکى، 7/70؛ ابن کثیر، 13/66؛ نعیمى، 2/302؛ ابن عماد، 5/40</ref>؛ ابوالقاسم عمادالدین على بن قاسم بن على (581 -616ق ) که آخرین فرد از طبقه محدثان شام بود که پیش از حمله مغول به خراسان رفت و اظهار تشیع مى کرد <ref>ابن عماد، 5/69، 70</ref> | ||
* زین الامناء تاج الدین عبدالوهاب بن ابى البرکات (د 660ق ) و پسرش امین الدین ابوالیمن عبدالصمد (د 680ق ) از مدرسان مدرسه نوریه <ref>قنوجى، 3/104؛ نعیمى، 1/85</ref> | *ابوالبرکات زین الامناء حسن بن محمد (544 -627ق ) ملقب به سجاد، خزانه دار و ناظر موقوفات دمشق <ref>ابن کثیر، 13/127، 128؛ اسنوی، 2/220؛ نعیمى، 1/104، 105</ref> | ||
* ابوعبدالله العز محمد بن احمد بن محمد معروف به نَسّابه (د 643 ق ) | *زین الامناء تاج الدین عبدالوهاب بن ابى البرکات (د 660ق ) و پسرش امین الدین ابوالیمن عبدالصمد (د 680ق ) از مدرسان مدرسه نوریه <ref>قنوجى، 3/104؛ نعیمى، 1/85</ref> | ||
* ابوالفتح حسن بن على بن حسن (د 601ق ) | *ابوعبدالله العز محمد بن احمد بن محمد معروف به نَسّابه (د 643 ق ) | ||
* ابوالحسین هبة الله بن احمد بن محمد (د 619ق ) | *ابوالفتح حسن بن على بن حسن (د 601ق ) | ||
* ابوبکر محمود بن احمد بن محمد (د 629ق ) | *ابوالحسین هبة الله بن احمد بن محمد (د 619ق ) | ||
* ابونصر عبدالرحیم بن محمد (د 631ق ) | *ابوبکر محمود بن احمد بن محمد (د 629ق ) | ||
* ابوالعباس فضل بن احمد بن محمد (631 ق ) | *ابونصر عبدالرحیم بن محمد (د 631ق ) | ||
* محمد بن حسن بن على از نوادگان ابن عساکر و پسر او عمر ابن محمد بن حسن بن على | *ابوالعباس فضل بن احمد بن محمد (631 ق ) | ||
* محمد بن اسماعیل بن عثمان بن مظفر بن هبة الله <ref>ابن عماد، 5/331</ref> | *محمد بن حسن بن على از نوادگان ابن عساکر و پسر او عمر ابن محمد بن حسن بن على | ||
* بدرالدین محمد بن حسین بن على بن قاسم ابن على | *محمد بن اسماعیل بن عثمان بن مظفر بن هبة الله <ref>ابن عماد، 5/331</ref> | ||
* شرف الدین ابوالفضل احمد بن هبة الله بن احمد بن محمد | *بدرالدین محمد بن حسین بن على بن قاسم ابن على | ||
* شیخ فخرالدین اسماعیل بن نصرالله بن احمد بن محمد | *شرف الدین ابوالفضل احمد بن هبة الله بن احمد بن محمد | ||
* مظفر بن محمود بن احمد بن محمد و پسر او قاسم بن مظفر <ref>نک: سبکى، 7/70، 71؛ ابن عماد، 5/40، 226</ref> | *شیخ فخرالدین اسماعیل بن نصرالله بن احمد بن محمد | ||
*مظفر بن محمود بن احمد بن محمد و پسر او قاسم بن مظفر <ref>نک: سبکى، 7/70، 71؛ ابن عماد، 5/40، 226</ref> | |||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
#[[ابن جوزی]]، عبدالرحمان، المنتظم، [[حیدرآباد دکن]]، 1358ق | |||
#ابن جوزی، یوسف، مرآة الزمان، حیدرآباد دکن، 1370ق /1951م | |||
#[[ابن خلکان]]، وفیات | |||
#[[ابن شداد]]، محمد، الاعلاق الخطیرة ، به کوشش سامى الدهان، دمشق، 1375ق /1956م | |||
#ابن صابونى، محمد، تکملة اکمال الاکمال، به کوشش مصطفى جواد، عراق، 1377ق /1957م | |||
#ابن طولون، محمد، قضاة دمشق، به کوشش صلاح الدین، منجد، دمشق، 1956م | |||
#ابن عماد حنبلى، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق | |||
#ابن فوطى، عبدالرزاق، مجمع الا¸داب، به کوشش مصطفى جواد، دمشق، 1967م | |||
#ابن قاضى شهبه، ابوبکر، طبقات الشافعیة ، به کوشش عبدالعلیم خان، حیدرآباد دکن، 1399ق /1979م | |||
#[[ابن کثیر]]، البدایة | |||
#ابوشامه، عبدالرحمان، الذیل على الروضتین، به کوشش محمد زاهد کوثری، قاهره، 1947م | |||
#ابو نعیم اصفهانى، احمد، ذکر اخبار اصبهان، به کوشش ددرینگ، لیدن، 1931م | |||
#ازهریه، فهرست | |||
#اسنوی، عبدالرحیم، طبقات الشافعیة ، به کوشش جبوری، بغداد، 1391ق /1971م | |||
#بستانى | |||
#تذکرة النوادر من المخطوطات العربیة ، حیدرآباد دکن، 1350ق | |||
#[[حاجى خلیفه]]، کشف | |||
#خدیویه، فهرست | |||
#[[ذهبى]]، محمد، تذکرة الحفاظ، حیدرآباد دکن، 1333-1334ق | |||
#همو، دول الاسلام، بیروت، 1405ق /1985م | |||
#همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1405ق /1985م | |||
#همو، العبر، به کوشش صلاح الدین منجد، [[کویت]]، 1963م | |||
#همو، المختصر المحتاج الیه، بیروت، دارالکتب العلمیة | |||
#[[زرکلى]]، اعلام | |||
#زیدان، جرجى، تاریخ آداب اللغة العربیة ، قاهره، دارالهلال | |||
#سبکى، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش محمود طناحى و دیگران، قاهره، 1383ق /1964م | |||
#[[سخاوی]]، محمد، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فرانتس روزنتال، بغداد، 1382ق /1963م | |||
#سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة ، قاهره، 1346ق /1928م | |||
#[[سیوطى]]، طبقات الحفاظ، بیروت، 1403ق /1983م | |||
#شهابى، سکینه، مقدمه و حاشیه بر تاریخ مدینة دمشق (تراجم النساء)، دمشق، 1402ق /1981م | |||
#ظاهریه، خطى، (تاریخ )، ریان | |||
#همان، عشق | |||
#همان، (ادب ) | |||
#همان، (مجامیع ) | |||
#[[غنیمه]]، عبدالرحیم، تاریخ دانشگاههای بزرگ اسلامى، ترجمه نورالله کسائى، [[تهران]]، 1364ش | |||
#فروخ، عمر، تاریخ الادب العربى، بیروت، 1984م | |||
#الفهرس التمهیدی للمخطوطات المصورة ...، قاهره، 1948م | |||
#فهرس مجامیع المدرسة العمریة فى دارالکتب الظاهریة بدمشق، به کوشش یاسین محمد سواس، کویت، 1408ق /1987م | |||
#قنوجى، صدیق، ابجد العلوم، بیروت، دارالکتب العلمیة | |||
#کحاله، عمررضا، المنتخب من مخطوطات المدینة المنورة ، دمشق، 1393ق /1973م | |||
#مارگلیوث، د. س.، دراسات عن المورخین العرب، ترجمة حسین نصار، بیروت، دارالثقافة | |||
#منجد، صلاح الدین، معجم المخطوطات المطبوعة ، بیروت، 1978، 1980، 1981، 1982م | |||
#همو، معجم المورخین الدمشقیین، بیروت، 1398ق | |||
#همو، «المورخون الدمشقیون و آثار هم المخطوطة »، مجلة معهد المخطوطات العربیة ، 1375ق /1956م، ج 2(1) | |||
#منذری، عبدالعظیم، التکملة لوفیات النقلة ، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1984م | |||
#نعیمى دمشقى، عبدالقادر، الدارس فى تاریخ المدارس، به کوشش جعفر الحسنى، دمشق، 1367ق /1948م | |||
#یاقوت، ادبا | |||
#همو، بلدان | |||
#Ahlwardt; Arberry; GAL,S; GAS; N N ldeke, Th., X Die arabishchen Handschriften Spitta, s n , ZDMG, Leipzig, 1889, vol. XL; Rieu, Ch., Supplement to the Catalogue of the Arabic Manuscripts of the British Museum, London, 1894; TS. | |||
[[رده: عالمان اهل سنت]] | [[رده: عالمان اهل سنت]] |