تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دیدگاه ها' به 'دیدگاه‌ها'
جز (جایگزینی متن - ' شده ای ' به ' شده‌ای ')
جز (جایگزینی متن - 'دیدگاه ها' به 'دیدگاه‌ها')
خط ۷۷: خط ۷۷:
امام شافعی نیز سخنانی نزدیک به این مضمون دارد.<ref>(همان منبع، همان صفحه).</ref>  
امام شافعی نیز سخنانی نزدیک به این مضمون دارد.<ref>(همان منبع، همان صفحه).</ref>  
== پایه چهارم ==
== پایه چهارم ==
پایبندی به اینکه اسلام اجازه [[اجتهاد]] را به مثابه عملی جهت رسیدن به فهم اسلام، داده است. اجتهاد نقش بسزایی در تأکید بر انعطاف پذیری شریعت و توان آن نسبت به فراگیری چالش‌های زندگی طبق معیارها و ضوابط معین، ایفا می‌کند. پذیرش این نقش، ضرورتاً به معنای امکان ایجاد پیوند میان نتایج مختلف حاصل از اجتهاد ـ حتی اگر متفاوت و یا متضاد با یک‌دیگر باشند ـ از یک سو و اسلام از سوی دیگرست، زیرا برداشت ها، دیدگاه ها و باورها در این میان، متفاوت است (و در علوم اسلامی با عنوان «اسباب الخلاف»، تدریس می‌گردد).
پایبندی به اینکه اسلام اجازه [[اجتهاد]] را به مثابه عملی جهت رسیدن به فهم اسلام، داده است. اجتهاد نقش بسزایی در تأکید بر انعطاف پذیری شریعت و توان آن نسبت به فراگیری چالش‌های زندگی طبق معیارها و ضوابط معین، ایفا می‌کند. پذیرش این نقش، ضرورتاً به معنای امکان ایجاد پیوند میان نتایج مختلف حاصل از اجتهاد ـ حتی اگر متفاوت و یا متضاد با یک‌دیگر باشند ـ از یک سو و اسلام از سوی دیگرست، زیرا برداشت ها، دیدگاه‌ها و باورها در این میان، متفاوت است (و در علوم اسلامی با عنوان «اسباب الخلاف»، تدریس می‌گردد).


به اعتقاد ما اگر اسلام اجازه داده که اجتهاد[به مفهومی که بیان شد] صورت گیرد، بدان دلیل است که دین و آیینی واقعی و فطری است و برای دینی که متعلق به همه دوران هاست و رشته وحی از آن گسسته و معصومانش در قید حیات نیستند، برای شناخت شریعت و احکام آن راهی جز اجتهاد وجود ندارد؛ هر چند این روش گاه گرفتار خودخواهی‌هایی می‌شود و آرای متفاوتی را عرضه می‌کند که چه بسا برخی از آنها با آن چه که خداوند متعال در اسلام منظور داشته، همخوانی ندارد.
به اعتقاد ما اگر اسلام اجازه داده که اجتهاد[به مفهومی که بیان شد] صورت گیرد، بدان دلیل است که دین و آیینی واقعی و فطری است و برای دینی که متعلق به همه دوران هاست و رشته وحی از آن گسسته و معصومانش در قید حیات نیستند، برای شناخت شریعت و احکام آن راهی جز اجتهاد وجود ندارد؛ هر چند این روش گاه گرفتار خودخواهی‌هایی می‌شود و آرای متفاوتی را عرضه می‌کند که چه بسا برخی از آنها با آن چه که خداوند متعال در اسلام منظور داشته، همخوانی ندارد.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
از آن جا که ما پذیرفته ایم وجود مذاهب مختلف اسلامی نتیجه اجتهادهایی است که اسلام روا داشته است، باید آنها را راه‌هایی برای دست یابی به رضای خداوند بدانیم و وقتی اختلافی میان آنها مطرح می‌شود طبیعی است که انسان مسلمان این مذاهب را مورد پژوهش و مطالعه قرار دهد و بهترین را ـ طبق معیارهایی که بدان ها ایمان دارد و معتقد است که با چنان معیارهایی وظیفه خود را در برابر خدا به انجام رسانده و امانت و عهد خود را بجای آورده است ـ برگزیند و در این صورت کسی نباید او را برای گزینشی که به عمل آورده ـ هر چند او را خوش نیاید ـ مورد نکوهش قرار دهد. هم چنان که معنا ندارد که کسی را وادار به انتخاب مذهب معینی کرد، زیرا این انتخاب، در پیوند با باورهای ایمانی است و جز با دلیل و برهان، نمی‌توان بدان دست یافت.
از آن جا که ما پذیرفته ایم وجود مذاهب مختلف اسلامی نتیجه اجتهادهایی است که اسلام روا داشته است، باید آنها را راه‌هایی برای دست یابی به رضای خداوند بدانیم و وقتی اختلافی میان آنها مطرح می‌شود طبیعی است که انسان مسلمان این مذاهب را مورد پژوهش و مطالعه قرار دهد و بهترین را ـ طبق معیارهایی که بدان ها ایمان دارد و معتقد است که با چنان معیارهایی وظیفه خود را در برابر خدا به انجام رسانده و امانت و عهد خود را بجای آورده است ـ برگزیند و در این صورت کسی نباید او را برای گزینشی که به عمل آورده ـ هر چند او را خوش نیاید ـ مورد نکوهش قرار دهد. هم چنان که معنا ندارد که کسی را وادار به انتخاب مذهب معینی کرد، زیرا این انتخاب، در پیوند با باورهای ایمانی است و جز با دلیل و برهان، نمی‌توان بدان دست یافت.


در این جا تأکید می‌کنیم که هر مذهبی بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و بی آن که متوسل به جار و جنجال و توهین گردد حق دارد نظرات و دیدگاه های خود را توضیح دهد. ما نمی‌گوییم باید باب بحث‌های سالم منطقی در اعتقادات، فقه یا تاریخ بسته شود بلکه با سوءاستفاده، جدال های بیهوده و تحمیل نظر خود بر دیگران و حق کشی مخالفیم.
در این جا تأکید می‌کنیم که هر مذهبی بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و بی آن که متوسل به جار و جنجال و توهین گردد حق دارد نظرات و دیدگاه‌های خود را توضیح دهد. ما نمی‌گوییم باید باب بحث‌های سالم منطقی در اعتقادات، فقه یا تاریخ بسته شود بلکه با سوءاستفاده، جدال های بیهوده و تحمیل نظر خود بر دیگران و حق کشی مخالفیم.


ما معتقدیم تجاوزهایی که در طول تاریخ صورت گرفته ناشی از عدم پای بندی به اصول و قواعد گفت وگوی سازنده و به فراموشی سپردن این حقیقت است که همه مذاهب در راه اعتلای کلمه اسلام ـ البته طبق تصوّری که خود از آن دارند ـ گام برمی‌دارند.
ما معتقدیم تجاوزهایی که در طول تاریخ صورت گرفته ناشی از عدم پای بندی به اصول و قواعد گفت وگوی سازنده و به فراموشی سپردن این حقیقت است که همه مذاهب در راه اعتلای کلمه اسلام ـ البته طبق تصوّری که خود از آن دارند ـ گام برمی‌دارند.
خط ۱۶۲: خط ۱۶۲:
1ـ تعمق و تأمل در پایه‌ها و ارزش‌های حرکت تقریب و درک عمیق و انعکاس آنها در مباحث، بررسی‌ها و نوشته‌های خود و از آن مهم تر، توجه به آنها در استنباط های فقهی و فکری خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک اصل راهنما و مصلحت مرسلی (مطلقی) که بر اساس قاعده معروف تزاحم در اصول فقه، باید بر همه احکام با اهمیت کمتر، ترجیح داده شود. از این رو ما در برخی گردهمایی‌های بین‌المللی تقریب، به حمایت از حرکت «تقریب فقهی» فراخواندیم و سعی کردیم نظریات فقهی را به یک‌دیگر نزدیک سازیم.
1ـ تعمق و تأمل در پایه‌ها و ارزش‌های حرکت تقریب و درک عمیق و انعکاس آنها در مباحث، بررسی‌ها و نوشته‌های خود و از آن مهم تر، توجه به آنها در استنباط های فقهی و فکری خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک اصل راهنما و مصلحت مرسلی (مطلقی) که بر اساس قاعده معروف تزاحم در اصول فقه، باید بر همه احکام با اهمیت کمتر، ترجیح داده شود. از این رو ما در برخی گردهمایی‌های بین‌المللی تقریب، به حمایت از حرکت «تقریب فقهی» فراخواندیم و سعی کردیم نظریات فقهی را به یک‌دیگر نزدیک سازیم.


پس از تأمل در برخی نزاع های فقهی، متوجه می‌شویم که آنها در واقع اختلاف های لفظی ناشی از اختلاف دیدگاه ها یا اختلاف در اصطلاح هاست. در برخی مباحث اصولی، از جمله در مورد «قیاس»، «استحسان» و «ممانعت از مفسده جویی» (سد الذرائع) و امثال آن نیز مسئله از همین قرار است. توجه به این نکته، گرایشی است که در برخی کتاب‌های اصولی از جمله «اصول فقه» مرحوم علامه شیخ محمدرضا مظفر و مرحوم علامه سید محمدتقی حکیم که افتخار شاگردی آنها را داشته ایم، دیده می‌شود.
پس از تأمل در برخی نزاع های فقهی، متوجه می‌شویم که آنها در واقع اختلاف های لفظی ناشی از اختلاف دیدگاه‌ها یا اختلاف در اصطلاح هاست. در برخی مباحث اصولی، از جمله در مورد «قیاس»، «استحسان» و «ممانعت از مفسده جویی» (سد الذرائع) و امثال آن نیز مسئله از همین قرار است. توجه به این نکته، گرایشی است که در برخی کتاب‌های اصولی از جمله «اصول فقه» مرحوم علامه شیخ محمدرضا مظفر و مرحوم علامه سید محمدتقی حکیم که افتخار شاگردی آنها را داشته ایم، دیده می‌شود.


در این جا ناگزیر باید به نوشته‌ها و کتاب‌های فراوانی اشاره نماییم که آن چنان اختلاف ها را بزرگ کرده و عمق بخشیده‌اند که این برداشت در خواننده آنها قوت می‌گیرد که هم گرایی و تفاهم، ناممکن است و همه عرصه‌ها را فراگرفته و تصور هرگونه تقریب و تفاهمی، بی‌معناست. این نوشته‌ها، به حقیقت جفا نموده و وحدت منابع و وحدت شیوه‌ها و معیارها و هدف را کاملاً نادیده می‌گیرند.
در این جا ناگزیر باید به نوشته‌ها و کتاب‌های فراوانی اشاره نماییم که آن چنان اختلاف ها را بزرگ کرده و عمق بخشیده‌اند که این برداشت در خواننده آنها قوت می‌گیرد که هم گرایی و تفاهم، ناممکن است و همه عرصه‌ها را فراگرفته و تصور هرگونه تقریب و تفاهمی، بی‌معناست. این نوشته‌ها، به حقیقت جفا نموده و وحدت منابع و وحدت شیوه‌ها و معیارها و هدف را کاملاً نادیده می‌گیرند.
Writers، confirmed، مدیران
۸۵٬۸۳۹

ویرایش