محمود سعید ممدوح: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'می­نویسد' به 'می‌­نویسد'
جز (جایگزینی متن - 'نمی­تواند' به 'نمی‌­تواند')
جز (جایگزینی متن - 'می­نویسد' به 'می‌­نویسد')
خط ۳۰: خط ۳۰:
== دیدگاه­ های محمود سعید ممدوح ==
== دیدگاه­ های محمود سعید ممدوح ==
=== حجیت خبر واحد ===
=== حجیت خبر واحد ===
محمود سعید ممدوح به دلیل اینکه شخصیت حدیثی داشتند همانند سایر محدثین قائل به تلقی به قبول در صحیحین است. وی با تألیف کتابی به نام «تنبیه المسلم الی تعدی الالبانی علی صحیح مسلم» در دفاع از احادیث اهل سنت بر آمده و اشکالات البانی به صحیح مسلم را پاسخ داده است. او در مقابل تضعیف روایات مسلم توسط البانی او را نسبت مخالفت با اجماع داده و می­نویسد تمام اهل سنت براین قائل هستند که روایات صحیحین متفق علیه است و البانی در مقابل این اجماع ایستاده است. او با ذکر عبارتی از ابن صلاح در این کتاب در مورد تلقی به قبول احادیث صحیحین توسط امت می­نویسد: «و حاصل معه لاتفاق الامة علی تلقی ما اتفقا علیه بالقبول و هذا القسم مقطوع بصحته ...وقد کنت امیل الی هذا واحسبه قویا ثم بان لی ان المذهب الذی اخترناه اولا هو الصحیح لأن الظن من هو معصوم من الخطاء لا یخطیء والامة فی اجماعها معصومة من الخطأ»اینکه برخی قائل هستند اخبار وارد شده در صحیح مفید ظن هستند اما وقتی امت تلقی به قبول کرده باشند عمل به آنها واجب خواهد بود و من نیز به این قول میل دارم زیرا ظن کسی که معصوم از خطا باشد خطاپذیر نیست و امت نیز معصوم از خطا هستند. بنابراین آنچه از عبارت محمود سعید ممدوح بدست آمد دو نکته بود:  
محمود سعید ممدوح به دلیل اینکه شخصیت حدیثی داشتند همانند سایر محدثین قائل به تلقی به قبول در صحیحین است. وی با تألیف کتابی به نام «تنبیه المسلم الی تعدی الالبانی علی صحیح مسلم» در دفاع از احادیث اهل سنت بر آمده و اشکالات البانی به صحیح مسلم را پاسخ داده است. او در مقابل تضعیف روایات مسلم توسط البانی او را نسبت مخالفت با اجماع داده و می‌­نویسد تمام اهل سنت براین قائل هستند که روایات صحیحین متفق علیه است و البانی در مقابل این اجماع ایستاده است. او با ذکر عبارتی از ابن صلاح در این کتاب در مورد تلقی به قبول احادیث صحیحین توسط امت می‌­نویسد: «و حاصل معه لاتفاق الامة علی تلقی ما اتفقا علیه بالقبول و هذا القسم مقطوع بصحته ...وقد کنت امیل الی هذا واحسبه قویا ثم بان لی ان المذهب الذی اخترناه اولا هو الصحیح لأن الظن من هو معصوم من الخطاء لا یخطیء والامة فی اجماعها معصومة من الخطأ»اینکه برخی قائل هستند اخبار وارد شده در صحیح مفید ظن هستند اما وقتی امت تلقی به قبول کرده باشند عمل به آنها واجب خواهد بود و من نیز به این قول میل دارم زیرا ظن کسی که معصوم از خطا باشد خطاپذیر نیست و امت نیز معصوم از خطا هستند. بنابراین آنچه از عبارت محمود سعید ممدوح بدست آمد دو نکته بود:  


او اخبار آحاد را مفید ظن می­‌داند و اصل در آنها را ظنی الصدور بیان کرده است.  
او اخبار آحاد را مفید ظن می­‌داند و اصل در آنها را ظنی الصدور بیان کرده است.  
خط ۴۶: خط ۴۶:


=== توسل و شد رحال ===
=== توسل و شد رحال ===
از جمله معتقدات عامه و علماء اهل سنت مشروع دانستن توسل و زیارت است. به همین جهت تألیفات بسیاری در این رابطه نگاشته شده است. ازجمله تألیفات می­توان به کتاب «رفع المنارة لتخریج احادیث التوسل و الزیارة» اشاره کرد. در این کتاب می­نویسد مساله توسل و زیارت از جمله مسائلی هستند که تألیفات بسیاری در رابطه به آنان نوشته شده است. از آخرین نوشته‌هایی که در رد توسل نگاشته شده کتابی به عنوان«الأخطاء الاساسیة فی توحید الالوهیة الواقعة فی فتح الباری» مولف دراین کتاب ابن حجر را بسیار مورد سرزنش قرار داده که نشان از جهالت و تعصب و غلو مولف دارد. از این روی بنده با استعانت از خداوند متعال احادیث وارده در مورد توسل و زیارت را در این کتاب را تخریج نمودم. غرض بنده در نگاشتن این کتاب این است که ثابت نمایم اختلاف در مساله توسل اختلافی در فروع بشمار می­رود و به همین جهت کسی نمی‌­تواند دیگری را به دلیل توسل او به اولیاء مورد مذمت و سرزنش قرار دهد و عیب بشمار آورد. آنچه که از علمای اسلام رسیده و اجماع در آن وجود دارد استحباب و وجوب زیارت قبر نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم حال با شدرحال باشد یا بدون شد رحال است. بنابراین حرام دانستن شد رحال یک بدعت و مخالف نصوص صریح و اجماع علماء به‌شمار می‌­رود.<ref>ممدوم، محمود سعید، رفع المنارة لتخریج احادیث التوسل و الزیارة، ناشر: المکتبة الازهریه للتراث، قاهره، 2006م. ص15</ref>
از جمله معتقدات عامه و علماء اهل سنت مشروع دانستن توسل و زیارت است. به همین جهت تألیفات بسیاری در این رابطه نگاشته شده است. ازجمله تألیفات می­توان به کتاب «رفع المنارة لتخریج احادیث التوسل و الزیارة» اشاره کرد. در این کتاب می‌­نویسد مساله توسل و زیارت از جمله مسائلی هستند که تألیفات بسیاری در رابطه به آنان نوشته شده است. از آخرین نوشته‌هایی که در رد توسل نگاشته شده کتابی به عنوان«الأخطاء الاساسیة فی توحید الالوهیة الواقعة فی فتح الباری» مولف دراین کتاب ابن حجر را بسیار مورد سرزنش قرار داده که نشان از جهالت و تعصب و غلو مولف دارد. از این روی بنده با استعانت از خداوند متعال احادیث وارده در مورد توسل و زیارت را در این کتاب را تخریج نمودم. غرض بنده در نگاشتن این کتاب این است که ثابت نمایم اختلاف در مساله توسل اختلافی در فروع بشمار می­رود و به همین جهت کسی نمی‌­تواند دیگری را به دلیل توسل او به اولیاء مورد مذمت و سرزنش قرار دهد و عیب بشمار آورد. آنچه که از علمای اسلام رسیده و اجماع در آن وجود دارد استحباب و وجوب زیارت قبر نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله وسلم حال با شدرحال باشد یا بدون شد رحال است. بنابراین حرام دانستن شد رحال یک بدعت و مخالف نصوص صریح و اجماع علماء به‌شمار می‌­رود.<ref>ممدوم، محمود سعید، رفع المنارة لتخریج احادیث التوسل و الزیارة، ناشر: المکتبة الازهریه للتراث، قاهره، 2006م. ص15</ref>


<big>او در تعریف توسل می‌نویسد:</big> شخص متوسل تنها خدا را می‌خواند و خداست که معطی، مانع، نافع و ضار است و اما متوسل وسیله­ای را می­گیرد به امید قبول دعا و قربت در دعا به اتفاق مشروع است. ایشان وسیله را به قربه معنا نموده و قربه نیز امر مشروعی است. اما توسلی که مورد نزاع بیان کرده عبارتست از: درخواست از نبی یا ولی یا بحق و جاه و حرمت و به ذات نبی و یا ولی باشد. می‌گوید این موردی که در آن اختلاف کرده‌اند در اقوال سلف وجود ندارد که این نوع را حرام یا بدعت دانسته باشند؛ بلکه این بدعت حرمت این نوع از توسل از قرن هفتم به بعد ایجاد شد.<ref>همان، ص18.</ref>
<big>او در تعریف توسل می‌نویسد:</big> شخص متوسل تنها خدا را می‌خواند و خداست که معطی، مانع، نافع و ضار است و اما متوسل وسیله­ای را می­گیرد به امید قبول دعا و قربت در دعا به اتفاق مشروع است. ایشان وسیله را به قربه معنا نموده و قربه نیز امر مشروعی است. اما توسلی که مورد نزاع بیان کرده عبارتست از: درخواست از نبی یا ولی یا بحق و جاه و حرمت و به ذات نبی و یا ولی باشد. می‌گوید این موردی که در آن اختلاف کرده‌اند در اقوال سلف وجود ندارد که این نوع را حرام یا بدعت دانسته باشند؛ بلکه این بدعت حرمت این نوع از توسل از قرن هفتم به بعد ایجاد شد.<ref>همان، ص18.</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۸٬۰۰۹

ویرایش