۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' هم سو' به ' همسو') |
جز (جایگزینی متن - ' ایات ' به ' آیات ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
''' محمد عبده(1266-1323ق)'''در تفسیر کسب میگوید که عقل سلیم همراه با حواس(پنج گانه) شهادت میدهد که انسان متوجه موجودیت خود وافعالش باشد در حالی که این فهم و توجه به هیچ دلیل و ارشادی احتیاج ندارد، زیرا فهم این موضوع، ریشه در فطرت انسان دارد و علاوه افعالش را با عقلش میسنجد و با اراده اش تقدیر میکند و سپس آن را با عقلش میسنجد و با اراده اش مقدر میکند و با قدرتی که در وجودش است، به فعلیت میرساند. عبده اضافه میکند البته کسی که این حقیقت و بداهت فطری و عقلی را انکار کند، در واقع وجود خودش را انکار کرده است.<ref> .محد عبده، رساله التوحید، جلد اول، ص 31</ref>در نظریه عبده از تفسیر جبر و اختیار، نکات قابل توجهی وجود دارد. 1. ایشان بیان میکند که عبد دارای قدرت و اراده است و این دو بیهوده آفریده نشده است. 2. وجود این دو صفت، به این دلیل است که مناط تکلیف و ثواب و عذاب باشد، زیرا بدون داشتن قدرت و اراده، وجود تکالیف امری عبث است و منجر به جبر میشود. 3. عبده انتساب افعال به عباد را حقیقی میداند و معتقد است که عباد با داشتن قدرت و اراده، فاعل واقعی افعال خود خواهند بود. (و البته قدرت و اراده در وجود انسان میبایست به طور واقعی باشد و گرنه با فرض قدرت و اراده مجازی هیچ فعلی صادر نخواهد شد.) | ''' محمد عبده(1266-1323ق)'''در تفسیر کسب میگوید که عقل سلیم همراه با حواس(پنج گانه) شهادت میدهد که انسان متوجه موجودیت خود وافعالش باشد در حالی که این فهم و توجه به هیچ دلیل و ارشادی احتیاج ندارد، زیرا فهم این موضوع، ریشه در فطرت انسان دارد و علاوه افعالش را با عقلش میسنجد و با اراده اش تقدیر میکند و سپس آن را با عقلش میسنجد و با اراده اش مقدر میکند و با قدرتی که در وجودش است، به فعلیت میرساند. عبده اضافه میکند البته کسی که این حقیقت و بداهت فطری و عقلی را انکار کند، در واقع وجود خودش را انکار کرده است.<ref> .محد عبده، رساله التوحید، جلد اول، ص 31</ref>در نظریه عبده از تفسیر جبر و اختیار، نکات قابل توجهی وجود دارد. 1. ایشان بیان میکند که عبد دارای قدرت و اراده است و این دو بیهوده آفریده نشده است. 2. وجود این دو صفت، به این دلیل است که مناط تکلیف و ثواب و عذاب باشد، زیرا بدون داشتن قدرت و اراده، وجود تکالیف امری عبث است و منجر به جبر میشود. 3. عبده انتساب افعال به عباد را حقیقی میداند و معتقد است که عباد با داشتن قدرت و اراده، فاعل واقعی افعال خود خواهند بود. (و البته قدرت و اراده در وجود انسان میبایست به طور واقعی باشد و گرنه با فرض قدرت و اراده مجازی هیچ فعلی صادر نخواهد شد.) | ||
'''عبدالعظیم زرقانی(1367-1948 م)''' در تفسیر کسب در پی رسیدن به وجه جامع میان جبر و اختیار است. وی هر دو دسته از آیات قرآن را بررسی میکند که از یک سو به دفاع از فاعلیت مطلق الهی یعنی [[توحید در خالقیت]] نظر دارد و از سوی دیگر، انسان را فاعل واقعی افعال خود میداند و سر انجام به این نتیجه میرسد که اگر به هر یک از این دو گروه از آیات متمایل شویم، تفسیر کاملی به دست نمیآوریم، بلکه حقیقت را نیز گم خواهیم کرد، پس سزاوار است که راه وسط میان این دو آیات را در نظر بگیریم. زرقانی در تفسیر [[خلق افعال عباد]]، ابتدا به آیاتی که خلق را فقط به خدا نسبت میدهد اشاره میکند و مینویسد: در قرآن و روایات نصوص فراوانی وجود دارد مبنی بر این که مطابق با آن دو، خداوند خالق هر چیزی است. بازگشت هر چیزی به سوی اوست. هدایت و ضلالت در دست اوست. خدا خالق هر چیزی است و آیا جز خدا خالق دیگری هم هست! خدا شما و آن چه را میسازید خلق کرده است!... و نیز [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر صلوات الله علیه]] فرمود هرگاه به تو چیزی برسد، نگو اگر من چنین میکردم، چنان میشد، ولی بگو خدا مقدر کرده بود و آنچه را بخواهد انجام میدهد.<ref> عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان، ج 1 ص 506</ref> وی در این مطلب، نظر اشاعره را بیان کرده است و البته هر کسی با نگاه به این نصوص، اعتراف میکند که همه امور به خدا بر میگردد و او در حاکمیتش بیشریک است. زرقانی به جانب دیگر موضوع(عقیده [[معتزله]]) که مربوط به انتساب صحیح فاعلیت انسان در افعال اختیاری است میپردازد و مینویسد در نصوص آمده است هر کسی عمل نیک انجام دهد، به نفع خودش انجام داده است و هر کسی عمل بد انجام دهد، علیه خودش انجام داده است. اگر نیکی کردید برای خودتان کردید و اگر بدی کردید، علیه خودتان بدی کردید. بنابراین، اگر هر کسی به این نصوص نگاه کند، متوجه میشود که افعال عباد منسوب به خود آنان است. به همین دلیل اگر اشخاص کار نیک انجام دادند، مستحق ثواباند و اگر کار بد انجام دادند، مستحق عقاباند.<ref> عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان، ج 1 ص 506</ref> وی بعد از اشاره به آرای اشاعره و معتزله، نظر خود را که به نظر امامیه شباهت دارد بیان میکند و میگوید برای هر یک از دو طائفه مقابل هم، دلایل قوی و موجهی وجود دارد. پس چگونه یک انسان منصف به خودش اجازه میدهد یک طرف را به شنیع ترین تهمت کفر و شرک و هوای نفس متهم کند، در حالی که پیشینیان صالح ما، بین این دو گروه از آیات و روایات جمع میکردند یعنی علاوه بر آن که به وحدانیت الهی معتقد بودند و عدالت خدا را باور میکردند، تابع قدر خدا بودند و خود را مامور به امر خدا مىدانستند، پس به هر دو گروه از نصوص ایمان داشتند و معتقد بودند که عباد با اختیار خود در ایجاد فعل نقش داشتند و در همان حال خدا را خالق همه اشیاء مىدانستند.<ref>ر ک، همان، ص 510</ref>از تفسیر زرقانی به دست میآید، وی در مسیری قدم میگذارد که امامیه قدم گذاشتهاند، زیرا امامیه نیز میان دو دسته از | '''عبدالعظیم زرقانی(1367-1948 م)''' در تفسیر کسب در پی رسیدن به وجه جامع میان جبر و اختیار است. وی هر دو دسته از آیات قرآن را بررسی میکند که از یک سو به دفاع از فاعلیت مطلق الهی یعنی [[توحید در خالقیت]] نظر دارد و از سوی دیگر، انسان را فاعل واقعی افعال خود میداند و سر انجام به این نتیجه میرسد که اگر به هر یک از این دو گروه از آیات متمایل شویم، تفسیر کاملی به دست نمیآوریم، بلکه حقیقت را نیز گم خواهیم کرد، پس سزاوار است که راه وسط میان این دو آیات را در نظر بگیریم. زرقانی در تفسیر [[خلق افعال عباد]]، ابتدا به آیاتی که خلق را فقط به خدا نسبت میدهد اشاره میکند و مینویسد: در قرآن و روایات نصوص فراوانی وجود دارد مبنی بر این که مطابق با آن دو، خداوند خالق هر چیزی است. بازگشت هر چیزی به سوی اوست. هدایت و ضلالت در دست اوست. خدا خالق هر چیزی است و آیا جز خدا خالق دیگری هم هست! خدا شما و آن چه را میسازید خلق کرده است!... و نیز [[محمد (ص) خاتم الانبیاء|پیامبر صلوات الله علیه]] فرمود هرگاه به تو چیزی برسد، نگو اگر من چنین میکردم، چنان میشد، ولی بگو خدا مقدر کرده بود و آنچه را بخواهد انجام میدهد.<ref> عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان، ج 1 ص 506</ref> وی در این مطلب، نظر اشاعره را بیان کرده است و البته هر کسی با نگاه به این نصوص، اعتراف میکند که همه امور به خدا بر میگردد و او در حاکمیتش بیشریک است. زرقانی به جانب دیگر موضوع(عقیده [[معتزله]]) که مربوط به انتساب صحیح فاعلیت انسان در افعال اختیاری است میپردازد و مینویسد در نصوص آمده است هر کسی عمل نیک انجام دهد، به نفع خودش انجام داده است و هر کسی عمل بد انجام دهد، علیه خودش انجام داده است. اگر نیکی کردید برای خودتان کردید و اگر بدی کردید، علیه خودتان بدی کردید. بنابراین، اگر هر کسی به این نصوص نگاه کند، متوجه میشود که افعال عباد منسوب به خود آنان است. به همین دلیل اگر اشخاص کار نیک انجام دادند، مستحق ثواباند و اگر کار بد انجام دادند، مستحق عقاباند.<ref> عبدالعظیم زرقانی، مناهل العرفان، ج 1 ص 506</ref> وی بعد از اشاره به آرای اشاعره و معتزله، نظر خود را که به نظر امامیه شباهت دارد بیان میکند و میگوید برای هر یک از دو طائفه مقابل هم، دلایل قوی و موجهی وجود دارد. پس چگونه یک انسان منصف به خودش اجازه میدهد یک طرف را به شنیع ترین تهمت کفر و شرک و هوای نفس متهم کند، در حالی که پیشینیان صالح ما، بین این دو گروه از آیات و روایات جمع میکردند یعنی علاوه بر آن که به وحدانیت الهی معتقد بودند و عدالت خدا را باور میکردند، تابع قدر خدا بودند و خود را مامور به امر خدا مىدانستند، پس به هر دو گروه از نصوص ایمان داشتند و معتقد بودند که عباد با اختیار خود در ایجاد فعل نقش داشتند و در همان حال خدا را خالق همه اشیاء مىدانستند.<ref>ر ک، همان، ص 510</ref>از تفسیر زرقانی به دست میآید، وی در مسیری قدم میگذارد که امامیه قدم گذاشتهاند، زیرا امامیه نیز میان دو دسته از آیات که به توحید در خالقیت و نیز اختیار عبد میپردازد جمع کردهاند و در ایجاد و تکوین قدرت خدا و بنده را با هم دخیل دانستند. | ||
== خلاصه تفاسیر نظریه کسب از دیدگاه ماتریدیه == | == خلاصه تفاسیر نظریه کسب از دیدگاه ماتریدیه == |