نقد و بررسی دیدگاه جریانهای تکفیری در زمینه زیارت قبور صالحان و اولیای الهی (مقاله): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' انجا ' به ' آنجا ') |
جز (جایگزینی متن - ' ایه الله' به ' آیةالله') |
||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
</ref> | </ref> | ||
== پاسخ آیه الله سبحانی به گفتار ابن تیمیه و...در منع زیارت قبر پیامبر ص:<ref>لازم به ذكر است دلائلی كه | == پاسخ آیه الله سبحانی به گفتار ابن تیمیه و...در منع زیارت قبر پیامبر ص:<ref>لازم به ذكر است دلائلی كه آیةالله سبحانی نقل میكند طبق فرمایش خودشان دلائل فقهای بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت میباشد .رك به: فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص132</ref>== | ||
ایشان در رد دیدگاه ابن تیمیه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زیارت قبر پیامبر پرداخته و میگوید: درمیان دلائل فراوانى که مى توان براى روا بودن سفر براى زیارت قبر پیامبر مطرح کرد، همان سیره عموم مسلمانان جهان است که پیوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است و هیچ کس نمىتواند یک چنین سیره و روش را انکار کند وپیوسته درتمام ادوار اسلامى، حج وزیارت توأم بودهاند. | ایشان در رد دیدگاه ابن تیمیه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زیارت قبر پیامبر پرداخته و میگوید: درمیان دلائل فراوانى که مى توان براى روا بودن سفر براى زیارت قبر پیامبر مطرح کرد، همان سیره عموم مسلمانان جهان است که پیوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است و هیچ کس نمىتواند یک چنین سیره و روش را انکار کند وپیوسته درتمام ادوار اسلامى، حج وزیارت توأم بودهاند. |
نسخهٔ ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۶
یکی از مبانی فکری مهم جریانهای تکفیری که موجب تکفیر مسلمانان از ناحیه آنان گردیده است موضوع حرمت زیارت قبور صالحان و خواندن دعا و نماز در کنار آنها میباشد. اینان بر اساس چنین عقیدهای عمل مسلمانانی را که بقصد زیارت قبور اولیای الهی حرکت نموده و دعا و نماز در کنار آنها میخوانند مصداق شرک تلقی نموده و حکم به مشرک بودن آنان نمودهاند. در این مقالهاین دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته و دیدگاه عالمان فریقین نسبت به چنین اندیشهای تبیین گردیده است.
زیارت قبور صالحین و دعا در کنار قبور آنان
دیدگاه شخصیتها و جریانهای تکفیری در موضوع زیارت قبور صالحین
ابن تیمیه
اصول دیدگاههای ایشان در مساله زیارت بشرح ذیل میباشد:
1- انواع زیارت قبور اولیای الهی – زیارت مشروع و زیارت بدعت-:
الف – زیارت قبور مسلمانان دو نوع است: زیارت مشروع و زیارت بدعت زیارت مشروع عبارتست از آمدن کنار قبور صالحین و دعا نمودن برای آنان همانگونه که بین مسلمانان چنین زیارتی مرسوم است و سیره نبوی بر آن مشروعیت آن دلالت میکند. اما زیارت بدعت عبارتست از حضور در کنار قبور صالحین و طلب حاجت بصورت مستقیم از آنان یا اعتقاد به اینکه دعا در نزد قبور آنان به اجابت نزدیکتر است و نیز – مصداق دیگر زیارت بدعت - متوسل شدن به آنان بصورتی که آنان واسطه و شفیع در بارگاه الهی گردیده و قضای حوائج را بجهت تقربشان به خداوند از محضر ربوبی مسئلت نمایند که چنین زیارتی نیز از منظر وهابیت و جریانهای تکفیری بدعت خواهد بود.[۱]
ب- زیارت قبور کفار جهت عبرت و یاد اوری قیامت:
زیارت قبور اموات جهت عبرت و متذکر شدن به اخرت اختصاص به مسلمانان نداشته بلکه مشترک بین مسلمین و کفار خواهد بود.
2- عدم جواز دعا در کنار قبر پیامبر و طلب نمودن از او جهت دعا کردن برای دیگران [۲]
3-عدم مشروعیت نماز خواندن بسوی قبرپیامبر وصالحین (قبر را قبله قرار دادن):[۳]
ایشان میگوید از بدعتهائی که در بین متاخرین رائج شده است نماز خواندن در مقابل قبور صالحین میباشد در حالی که اجماع بر عدم مشروعیت چنین عملی وجود دارد [۴]
4- حرمت قرار دادن قبر پیامبرص بعنوان مسجد و حرمت بناء مسجد بر آن [۵]
5- حرمت نماز خواندن خلف قبر پیامبر [۶]
نتیجه آنکه از منظر ابن تیمیه زیارت قبور صالحین بصورت کلی و جهت عبرت و یادآوری اخرت مشروع و لی زیارت قبر خاص نظیر قبر پیامبر و طلب خواسته از او یا واسطه قراردادن او در محضر الهی مشروع نیست..علت عدم مشروعیت زیارت قبور بگونهای که ذکر شد این است که این امر نوعی بتپرستی و شرک بخداوند میباشد. مضافا بر اینکه این عمل مخالف دستور پیامبر مبنی بر نهی از مسجد و مزار قرار دادن قبرش میباشد [۷].
6- حرمت سفر به قصد زیارت قبور اولیای الهی و قبر پیامبر ص
ایشان در این زمینه به روایاتی از قبیل: لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلَّا إلَى ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ: الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْمَسْجِدِ الْأَقْصَى وَمَسْجِدِی هَذَا استدلال میکند. ایشان احادیثی که دلالت بر مشروعیت زیارت قبور اولیای الهی دارد را ضعیف یا موضوع میداند [۸].
ایشان میگوید بر اساس حدیث «لا تشد الرحال الا الی ثلاثه مساجد المسجدالحرام و مسجدی هذا و المسجد الاقصی» سفر نمودن تنها بجهت حضور در مسجد پیامبر جائز اما سفر زیارتی به قصد زیارت قبر پیامبر و قبور دیگران جائز نیست بدلیل نهی که در این جهت وارد شده است بدین معنا که وقتی سفر نمودن جهت زیارت قبور صالحین جهت تقرب به خداوند جائز نیست سفر جهت زیارت قبر پیامبر نیز به این قصد و غرض جائز نیست [۹].
7- ضعف یا مجعول بودن روایاتی که بر جواز زیارت قبر پیامبر میکند:
ابن تیمیه قول جمهور مبنی بر جواز زیارت قبر پیامبر را مستند به دو روایت نبوی:» اذا سالتم الله فاسالوه بجاهی فان جاهی عند الله عظیم» و روایت: من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی (که دلالت بر جواز زیارت قبر آن حضرت حتی بعد مماتش میکند) میداند ولی از منظر ابن تیمیه هر دو روایت ایراد جدی دارد بدلیل آنکه روایت اول در هیچ کتاب حدیثی وجود نداشته و دروغ میباشد هر چند مقام و جاه پیامبر از همه انبیاءعظیم تر میباشد و روایت دوم نیز ضعیف و مخالف دین و روش مسلمین میباشد. ابن تیمیه جهت اثبات مدعای خود به گفتار ائمه اربعه اهل سنت استناد نموده و اجماع و اتفاق آنان را بر عدم جواز مس قبر پیامبر ادعا میکند.[۱۰]
نقد محمد ابوزهره به ابن تیمیه در منع زیارت قبر پیامبر ص
ایشان میگوید هر چند ما با دیدگاه ابن تیمیه در مساله زیارت قبور بطور کلی موافق هستیم اما نسبت به دیدگاه ایشان در منع زیارت قبر پیامبر موافق نیستیم بجهت آنکه علت منع ابن تیمیه از زیارت قبر پیامبر دوری از بتپرستی است ایشان نصوص نهی از بتپرستی را به نهی از زیارت قبور اولیای الهی از جمله قبر پیامبر تطبیق میکند اما اشکالی که به ایشان وارد است این است که زیارت قبر پیامبر را نمیتوان مظهر بتپرستی دانست چون زیارت قبر پیامبری که احیاگر شعار توحید بود به توحیدی شدن انسان کمک میکند و نفس زیارت قبر آن حضرت تعظیم شعار توحید است چون تقدیس پیامبر و قبر مطهر او تقدیس معانی است که پیامبر در احیای آنها کوشید. مضافا به اینکه سیره مسلمین بر زیارت قبر آن بزرگوار بوده و نمیتوان عمل مردمی را که در طول قرون متمادی تا کنون به زیارت قبر پیامبر میروند نسبت شرک و بتپرستی داد.
ایشان نسبت به حدیث لاتشدالرحال میگوید: بر اساس روایت لاتشد الرحال....همانگونه که سفر جهت زیارت مسجد نبوی جائز است زیارت قبر رسول الله هم جائز خواهد بود بدلیل آنکه علت جواز سفر جهت زیارت مسجد نبوی آن است که پیامبر در آن مکان به عبادت میپرداخت و مکان حضور پیامبر بود و زائر با حضور در این مکان مقدس با روح و اندیشه های توحیدی پیامبر ارتباط برقرار خواهد کرد بهمین دلیل زیارت قبر و روضه شریف آن حضرت نیز جائز خواهد بود هر چند نماز خواندن در آنجا بجهت نهی از مسجد قرار دادن قبر آن بزرگوار جائز نیست [۱۱].
نقد شهید مطهری به گفتار تکفیری ها در منع از زیارت پیامبرص
توسل به اولیای الهی عین عبادت خداوند است:
ایشان میگوید: زیارت پیامبر و اولیای الهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت خداوند و توحید در عبادت است بجهت آنکه مضامینی که در زیارت پیامبر خوانده میشود بخوبی گویای این امر است و ارتباطی با شرک و بتپرستی ندارد:
ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم صلى الله علیه و آله چنین مىخوانیم: «اللَّهُمَّ انّى اعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذَا الْمَشْهَدِ الشَّریفِ فى غَیْبَتِهِ کَما اعْتَقِدُها فى حَضْرَتِهِ وَ اعْلَمُ انَّ رَسولَکَ وَ خُلَفائَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ احْیاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقونَ، یَرَوْنَ مَقامى وَ یَسْمَعونَ کَلامى وَ یَرُدّونَ سَلامى.».
یعنى: خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات، همان مىدانم که در زمان حیات داشت. من مىدانم که پیامبر تو و جانشینانى که تو برگزیدى، همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم مىبینند، سخنم را مىشنوند، سلامم را پاسخ مىگویند. در آخر همین زیارت چنین مىخوانیم:
«اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.» وَ انّى اتَیْتُکَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبى وَ انّى اتَوَجَّهُ بِکَ الَى اللَّهِ رَبّى وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنوبى.».
یعنى خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتى: «اگر آنان آنگاه که به خود ستم مىکنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز براى آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.» سپس خطاب به رسول اکرم صلى الله علیه و آله مىگوییم: اى پیامبر عزیز! من آمدهام نزد تو در حالى که از خداوند آمرزش مىطلبم و در حالى که از گناه گذشتهام پشیمانم. من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستى و مىتوانى براى من دعا و استغفار کنى، به سوى خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآوردهام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد[۱۲]
پاسخ آیه الله سبحانی به گفتار ابن تیمیه و...در منع زیارت قبر پیامبر ص:[۱۳]
ایشان در رد دیدگاه ابن تیمیه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زیارت قبر پیامبر پرداخته و میگوید: درمیان دلائل فراوانى که مى توان براى روا بودن سفر براى زیارت قبر پیامبر مطرح کرد، همان سیره عموم مسلمانان جهان است که پیوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است و هیچ کس نمىتواند یک چنین سیره و روش را انکار کند وپیوسته درتمام ادوار اسلامى، حج وزیارت توأم بودهاند.
انگاه به گفتار یکى از اندیشمندان بزرگ اهل سنت یعنى «سُبْکى» استناد کرده و از قول او میگوید: ما، همه مسلمانان جهان را که عازم حج بودهاند، دیدهایم وکسانى که قبل ازما مى زیستند، آنان نیز دیدهاند ومطلب نیز سینه به سینه نقل شده که تمام مسلمانان جهان، بابذل جان ومال، پیوسته به زیارت قبر پیامبر شتافته ودراین را ه مشتاقانه رنج سفر را تحمل مى کردند و چنین اتفاقی نمیتواند خطا و نادرست باشد بلکه همگى این کار را براى خدا انجام میدادند و هرکس که از کاروان عقب مىماند، ازاینکه به زیارت قبر پیامبر تشرف نیافته، اندوهگین میشد.
ابن تیمیه و پیروان او مى گویند: سفر توده هاى عظیم مسلمانانان در هر سال، از مکه به مدینه ویا از وطن به مدینه، براى برگزارى نماز در مسجد النبى است، نه براى زیارت قبر پیامبر ولى شکى نیست که این گفتار کاملاً بى اساس است، به گواه اینکه مسلمانان کمتر به بیتالمقدس سفر مىکنند در حالى که فضیلت نماز در آن مسجد بسان برگزارى نماز در مسجد النبى است. اگر هدف از تحمل رنج سفر، در عزم به حج یا بازگشت از آن تنها نمازگزارى در مسجد النبى باشد، باید نمونه این هجوم را در سفر به بیتالمقدس نیز مشاهده کنیم و اگر کسی در این مطلب شک و تردید دارد، مىتواند آن را از مسافران و قاصدان سفر بپرسد. [۱۴]
ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و میگوید: پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین براى زیارت قبر پیامبر بار سفر مىبستند و آنرا کارى عبادى و مایه نزدیکى به خدا مىدانستند. انگاه برخی را بعنوان نمونه اینچنین بیان میکند:
الف ـ بلال حبشى مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پیامبر، مدینه را به عزم انجام فریضه بزرگ مرزبانى (مرابطه) ترک گفت. شبى پیامبر را در خواب دید که به او فرمود: آیا وقت آن نشده که مارا زیارت کنى؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست و رو به راه نهاد. یکسره به سوى قبر پیامبر آمد و در کنار قبر به گریستن پرداخت چهره بر قبر مى سود. ناگهان نور دیدگان پیامبر حسن وحسین را دید و هر دو را به آغوش کشید و بوسید و هر دو از او درخواست کردند که اذان او را بشنوند. بلال در همانجا ایستاد، که درزمان پیامبر براى اذان مىایستاد و نداى تکبیر آغاز کرد.
مردم مدینه وقتى صداى تکبیر او را شنیدند، شهر به لرزه در آمد و چون شهادت نخست را به پایان برد، غوغایى به پا خاست و وقتى به رسالت پیامبر شهادت داد، زن ومرد از خانه بیرون ریختند. گوئى پیامبر دوباره برانگیخته شده. چنان میگریستند که هرگز مدینه آن حالت را به خود ندیده بود.
ب ـ عمر بن عبدالعزیز، افرادى را از شام به مدینه اعزام مى کرد تا سلام او را به پیامبر برسانند وبر گردند.
ج ـ عمر بیتالمقدس را فتح کرد و کعب الأحبار درآن منطقه به او پیوست وتظاهر به اسلام کرد، عمر به وى گفت: آیا مى خواهى با من به مدینه بیایى وقبر پیامبر را زیارت کنى ؟واز زیارت او بهره ببرى؟ وى در پاسخ گفت: آرى حاضرم،
وقتى خلیفه به مدینه رسید، نخستین کارى که کرد، این بود که به مسجد رفت وبرپیامبر سلام کرد. ایشان در ادامه میگوید: با توجه به سیره عموم مسلمانان جهان وعمل صحابه وتابعین، نباید درباره مباح بودن سفر براى زیارت شک وتردید کرد، ایشان بعد از ذکر روایاتی نظیر حدیثی که از ابن عمر نقل شده که گفت: رسول خدا فرمود: مَنْ جَائَنی زائرا لاتحمله إلا زیارتی کان حقاً علیّ أن أکون له شفیعاً یوم الْقیامة «هرکس براى زیارت من آید وانگیزه اى جز زیارت من نداشته باشد، شایسته است، من روز رستاخیز شفیع او باشم.
ودر روایت دیگر فرمود: من حج فزار قبرى بعدوفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی «هرکس قبر مرا پس از رحلتم زیارت کند، بسان این است که در دوران زندگیم، به دیدار من آمده باشد»
و نیز بیان اینکه «، خود پیامبر، براى زیارت قبور شهداء، ازمدینه، بیرون مى رفت». میگوید: با توجه به این روایات که برخى نیز در صحاح اهل سنت آمده، هیچ انسان منصفى نمى تواند در درستى آنها تردید کند، به ویژه که انبوهى از علماى اهل سنت، سفر برا ى زیارت قبر پیامبر را مستحب شمرده اند و همگى در کتابهاى مناسک حج آن را یادآور شدهاند. [۱۵]
ایه الله سبحانی علت انحرافات فکری وهابیت و ابن تیمیه ر اسطحی نگری در قرآن و احادیث دانسته میگوید: آفت وهابیت از ابن تیمیه گرفته تا به امروز، همان آفت سطحى نگرى ودورى از دقت درسند ومضمون روایت است واگر ابن تیمیه در قرن هشتم به حدیثى استدلال کرده آنان معتقدند حتما استدلال او خطا ناپذیر بوده وپیوسته همان را تکرار مى کنند. دیگر به خود اجازه نمى دهند که درباره آن تجدیدنظر کنند، یا به انتقاد محققان گوش فرا دهند.[۱۶]
سخن غزالی در معنای حدیث: لا تشدّ الرحال...
سخن غزالی در معنای حدیث: لا تشدّ الرحال إلاّ إلى ثلاثة مساجد: مسجدی هذا و المسجد الحرام و المسجد الاقصى ایشان در کتاب احیاء علوم الدین در کتاب اداب السفر ضمن بیان سفر ظاهری (و بدنی) و سفر قلبی و باطنی، سفرزیارتی جهت قبور اولیای الهی را امری ممدوح و عملی عبادی دانسته و میگوید:
کسانی که در دنیا زیارتشان ممدوح و متبرک بود بعد از وفاتشان نیز زیارت قبورشان عملی ممدوح و متبرک خواهد بود. البته درجات ثواب زیارت اینان بحسب درجات فضائل و مقاماتی است که در نزد خداوند دارند[۱۷].
ایشان با اشاره به حدیث لاتشد الرحال میگوید: هرگز نمیتوان حتى تحریم سفر به سوى سایر مساجد را با این حدیث ثابت کرد، زیرا لسان حدیث، لسان ارشاد وراهنمایى است وآن اینکه چون غیر از این سه مسجد، تمام مساجد، ازنظر فضیلت یکسان ویکنواخت هستند، دیگر صحیح نیست مسلمانى وقت خود را تلف کند ورنج سفر بر خود هموار سازد و به زیارت دیگر مساجد ویا اقامه نماز در آنها برود، زیرا آنچه را که از ثواب نماز گزاردن در مساجد دور دست، مى طلبد، درمساجد نزدیک هم موجود است [۱۸]
دیدگاه ابن حجرمکی در مشروعیت زیارت قبر پیامبر:
ایشان میگوید ادله اربعه قائم بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر میباشد: انّ زیارته (ص) مشروعة مطلوبة بالکتاب والسنة و اجماع الامة و بالقیاس. انگاه به تبیین آیاتو روایات در این زمینه میپردازد از جمله آنکه در بخش آیاتبه دو آیه: ولَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ واسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِیمًا [۱۹]) و نیز آیه: ومَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللهِ ورَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللهِ وکَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِیمًا). [۲۰] استناد میکند و میگوید:
بر اساس آیه اول خداوند امت اسلامی را تهییج میکند که به حضور رسول الله رفته و او را واسطه درگاهش جهت مغفرت گناهانشان قرار دهند؛ این امر اختصاص به دوران حیاتش نداشته بلکه بعد از مماتش نیز جاری خواهد بود و بر اساس آیه دوم باید گفت همانگونه که عنوان مهاجرا الی الله و رسوله شامل همه کسانی است که در زمان حیات آن حضرت از دیارشان بقصد دیدار آن حضرت بحضورش مشرف میشدند همینطور شامل کسانی است که بعد از ممات آن حضرت از دیارشان بقصد زیارت قبر پیامبر هجرت میکنند بدلیل آنکه در روایات امده است که: من زارنى بعد موتى فکأنما زارنى فی حیاتى و «من حج فزارنى فی مسجدى بعد وفاتى کان کمن زارنى فی حیاتى».
ایشان میگوید: این احادیث دلالت بر استحباب سفر بقصد زیارت قبر پیامبر داشته و بر آن تاکید میکند.
ایشان میگوید از آنجا که هر زیارتی سبب تقرب به مزور میگردد از اینرو هر سفری که جهت زیارت – شخص یا مکانی – صورت گیرد سبب قرب به او خواهد بود و از آنجا که سیره پیامبر بر خروج از مدینه جهت زیارت قبور اهل بقیع و شهدای احد دلالت بر مشروعیت چنین سفری میکند بنابراین مشروعیت سفر زیارتی جهت زیارت قبرپیامبر نسبت به قبور دیگران اولی و انسب خواهد بود. ایشان میگوید اجماع نیز بر مشروعیت زیارت پیامبر قائم است [۲۱]
در کتاب «الفقه على المذاهب الأربعة نیز امده است که: زیارت قبر پیامبر یکى از بهترین کارهاى قربى است [۲۲].
پانویس
- ↑ مجموعه الفتاوی ج1 ص157-183 ومجموعه الفتاوی ج 17ص 469-471
- ↑ همان ج 1 ص226
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ جهت توضیح بیشتر رك به : حیاه ابن تیمیه محمد ابوزهره ص 274-275
- ↑ مجموعه الفتاوی ج 4ص 521
- ↑ همان ص 273
- ↑ همان ص 273-274
- ↑ همان ص 274-275:نحن قد نمیل الی قوله فی زیاره قبور الصالحین اما زیاره قبر النبی ص فانا نخالفه مخالفه تامه و ذالك لان الاساس الذی بنی علیه قوله هو الوثنیه فان كان یرید ان زیاره قبر الشریف هنو فی ذاتاه نوع من الوثنیه فهو غریب فانك كما تفسره بانه وثنیه یصح ان یفسره بانه وحدانیه و مبالغه فیها لان زیاره قبر نبی الوحدانیه استشعار لحقیقتها و تقدیس لمعناها فان التقدیس الذی یتصل بالرسل انما هو من فكرتهم و هدایتهم فاللتقدیس لمحمد تقدیس للمعانی التی دعا الیها و حث علیها و كیف یتصور من مومن یعرف حقیقه الدعوه المحمدیه انه یكون مستشغرا لای معنی من معانی الوثنیه و هو یستعبر العبر و یستبصر ببصیرته عند الحضره الشریفه و الروضه المنیفه
- ↑ مجموعه آثار استاد شهید مطهرىج14، ص: 231-230.
- ↑ لازم به ذكر است دلائلی كه آیةالله سبحانی نقل میكند طبق فرمایش خودشان دلائل فقهای بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت میباشد .رك به: فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص132
- ↑ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 133-132به نقل از : تقى الدین سبكى ـ شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص 85 ـ 86 چاپ بولاق ـ مصر.
- ↑ فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 134-135
- ↑ همان ص 143-144
- ↑ احیاءعلوم الدین ج 6ص 100
- ↑ همان ص 100(ترجمه از كتاب : فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 146-147
- ↑ (النساء: 64)
- ↑ النساء: 100.
- ↑ الوهابیة المتطرفة: موسوعة نقدیة، ج1، ص: 55-65 به نقل از : كتاب الجوهر المنظم فی زیارة القبر الشریف النبوی المكرم.
- ↑ الفقه على المذاهب الأربعة ،1/505.