حضرت یعقوب: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}  
}}  
'''حضرت یعقوب(علیه السلام)''' از [[پیامبران]] بزرگ الهی بود که [[بنی اسرائیل|قوم بنی‌اسرائیل]] از فرزندان و نوادگان او بودند. یعقوب(علیه السلام) پسر [[حضرت اسحاق|اسحاق(علیه السلام)]] و نوه [[ابراهیم(علیه السلام)]]، بر اساس برخی گزارش‌ها مادرش «رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر» نام داشت.  
'''حضرت یعقوب(علیه السلام)''' از [[پیامبران]] بزرگ الهی بود که [[بنی اسرائیل|قوم بنی‌اسرائیل]] از فرزندان و نوادگان او بودند. یعقوب(علیه السلام) پسر [[حضرت اسحاق|اسحاق(علیه السلام)]] و نوه [[حضرت ابراهیم|ابراهیم(علیه السلام)]، بر اساس برخی گزارش‌ها مادرش «رفقا بنت بتوئیل بن ناحور بن آزر» نام داشت.  


او که لقبش اسرائیل است، پدر قوم بنی اسرائیل می‌باشد که در بین آنها [[انبیاء]] بسیاری مبعوث شد. او از پیامبران ستوده شده در قرآن است و داستان فراغ او از فرزندش [[حضرت یوسف|حضرت یوسف (علیه السلام)]]، و چگونگی بازگشت او به نزدش، در [[قرآن]] آمده است.
او که لقبش اسرائیل است، پدر قوم بنی اسرائیل می‌باشد که در بین آنها [[انبیاء]] بسیاری مبعوث شد. او از پیامبران ستوده شده در قرآن است و داستان فراغ او از فرزندش [[حضرت یوسف|حضرت یوسف (علیه السلام)]]، و چگونگی بازگشت او به نزدش، در [[قرآن]] آمده است.
خط ۴۴: خط ۴۴:


== نبوت یعقوب ==
== نبوت یعقوب ==
یعقوب(علیه السلام) هنگام رفتن به کنعان، وقتی به [[بیت‌المقدس]] رسید، برای استراحت خوابید. در خواب دید نردبانی به سمت آسمان قرار دارد که او به سمت آسمان عروج می‌کند و خدا به او وحی کرد: من خدایی هستم که خدایی جز من نیست. خدای تو و پدرانت! و این زمین [[مقدس]] را برای تو و ذریه و پیامبران بعد از تو قرار دادم و حکمت و نبوت را به شما هدیه دادم. <ref> المعارف، ص 40 – 41</ref>
یعقوب(علیه السلام) هنگام رفتن به کنعان، وقتی به [[بیت‌المقدس]] رسید، برای استراحت خوابید. در خواب دید نردبانی به سمت آسمان قرار دارد که او به سمت آسمان عروج می‌کند و خدا به او وحی کرد: من خدایی هستم که خدایی جز من نیست. خدای تو و پدرانت! و این زمین مقدس را برای تو و ذریه و پیامبران بعد از تو قرار دادم و حکمت و نبوت را به شما هدیه دادم. <ref> المعارف، ص 40 – 41</ref>


قرآن نیز بر پیامبر بودن ایشان تأکید می‌کند:
قرآن نیز بر پیامبر بودن ایشان تأکید می‌کند:
خط ۵۱: خط ۵۱:


== آیین یعقوب ==
== آیین یعقوب ==
بر اساس گزارش [[قرآن کریم]] مکتب و آیین یعقوب(علیه السلام) در راستای‌ دعوت‌ توحیدی‌ جدش ابراهیم(‌ع) بود:
بر اساس گزارش [[قرآن کریم]] مکتب و آیین یعقوب(علیه السلام) در راستای‌ دعوت‌ توحیدی‌ جدش [[ابراهیم(ع)|ابراهیم(‌علیه السلام)]] بود:


«... و یعقوب به فرزندانش گفت: ای فرزندان من، خدا برای شما این دین را برگزیده است، مبادا بمیرید بدون ‌آن‌که بدان گردن نهاده باشید». <ref>بقره، 132</ref>
«... و یعقوب به فرزندانش گفت: ای فرزندان من، خدا برای شما این دین را برگزیده است، مبادا بمیرید بدون ‌آن‌که بدان گردن نهاده باشید». <ref>بقره، 132</ref>
خط ۷۲: خط ۷۲:
در قرآن و روایات به گرفتاری‌های او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(علیه السلام) و برخی دلائل آن پرداخته شده است:
در قرآن و روایات به گرفتاری‌های او از جمله جداشدن از فرزندش یوسف(علیه السلام) و برخی دلائل آن پرداخته شده است:


[[امام سجاد(علیه السلام)]] فرمود: «حضرت یعقوب(علیه السلام) هر روز گوسفندی را [[ذبح]] می‌کرد، بخشی از آن‌را صدقه می‌داد، و قسمت دیگرش را خود و خانواده‌اش استفاده می‌کردند، اما شب جمعه‌ای هنگام افطار، سائلی که آن‌روز را روزه داشت، به خانه‌اش آمده و چند بار درخواست غذا کرد، یعقوب و اهل‌ بیتش صدای او را ‏شنیدند، ولی چون او را نشناخته و به او اعتمادی نداشتند پاسخ ندادند.  
[[امام سجاد(ع)|امام سجاد(علیه السلام)]] فرمود: «حضرت یعقوب(علیه السلام) هر روز گوسفندی را [[ذبح و قربانی|ذبح]] می‌کرد، بخشی از آن‌را صدقه می‌داد، و قسمت دیگرش را خود و خانواده‌اش استفاده می‌کردند، اما شب جمعه‌ای هنگام افطار، سائلی که آن‌روز را روزه داشت، به خانه‌اش آمده و چند بار درخواست غذا کرد، یعقوب و اهل‌ بیتش صدای او را ‏شنیدند، ولی چون او را نشناخته و به او اعتمادی نداشتند پاسخ ندادند.  


آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانواده‌اش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانه‌ات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(علیه السلام) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده می‏کنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاری‌های او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(علیه السلام) به مصیبت»، 58029</ref>
آن سائل ناامید شده و شب را در گرسنگی به سر برد و از یعقوب نزد خدا شکایت کرد. آن شب یعقوب و خانواده‌اش سیر خوابیدند و مقداری از غذایشان نیز اضافه آمد. خداوند به یعقوب وحی کرد که بنده ما را از خانه‌ات راندی و غضب ما را به سوی خود کشیدی و شایسته تأدیب گردیدی. در همان شب بود که یوسف(علیه السلام) نیز در خواب دید، یازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده می‏کنند، وقتی که صبح شد، و خواب را برای پدرش نقل کرد، یعقوب با آن درایتی که در تعبیر خواب داشت به ضمیمه وحیی که به او شده بود، از آینده دشوار خود مطلع شد. <ref>علل الشرائع، ج 1، ص 45 - 46</ref> از آن لحظه گرفتاری‌های او آغاز شد: <ref>علت مبتلا شدن حضرت یعقوب(علیه السلام) به مصیبت»، 58029</ref>
confirmed
۳۸٬۰۸۰

ویرایش