علی بن الحسین (علی اکبر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'بنی هاشم' به 'بنی‌هاشم'
جز (جایگزینی متن - 'می آورد' به 'می‌آورد')
جز (جایگزینی متن - 'بنی هاشم' به 'بنی‌هاشم')
خط ۳۶: خط ۳۶:
|}
|}
</div>
</div>
'''حضرت علی اکبر (علیه السلام)''' فرزند بزرگ [[امام حسین |امام حسین (علیه السلام)]] شبیه‌ترین مردم به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] در خلقت و اخلاق و گفتار بود. شجاعت، دلاوری، بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر [[کربلا]] به ویژه در روز [[عاشورا]] تجلی کرد. در کربلا حدود 25 سال داشت. اولین [[شهید]] [[عاشورا]] از [[بنی هاشم]] بود. پایین پدر بزرگوارش دفن شده و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است.  
'''حضرت علی اکبر (علیه السلام)''' فرزند بزرگ [[امام حسین |امام حسین (علیه السلام)]] شبیه‌ترین مردم به [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] در خلقت و اخلاق و گفتار بود. شجاعت، دلاوری، بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر [[کربلا]] به ویژه در روز [[عاشورا]] تجلی کرد. در کربلا حدود 25 سال داشت. اولین [[شهید]] [[عاشورا]] از [[بنی‌هاشم]] بود. پایین پدر بزرگوارش دفن شده و به این خاطر ضریح امام شش گوشه است.  


== زندگی‌نامه حضرت علی اکبر ==
== زندگی‌نامه حضرت علی اکبر ==
خط ۴۳: خط ۴۳:
مادر بزرگوار وی لیلا دختر [[ابی مره]] است. لیلا برای امام حسین (علیه السلام)پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه‌ترین کس به [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]]، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا، هر کسی که آرزوی دیدار [[رسول خدا]] را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می‌فرماید «هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم»؛ به همین جهت [[روز عاشورا]] وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، [[امام حسین]] چهره به آسمان گرفت و گفت «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا اِلی. . .».  
مادر بزرگوار وی لیلا دختر [[ابی مره]] است. لیلا برای امام حسین (علیه السلام)پسری آورد، رشید، دلیر، زیبا، شبیه‌ترین کس به [[حضرت محمد (ص)|رسول خدا(صلی الله علیه)]]، رویش روی رسول، گفتگویش گفتگوی رسول خدا، هر کسی که آرزوی دیدار [[رسول خدا]] را داشت بر چهره پسر لیلا می نگریست، تا آنجا که پدر بزرگوارش می‌فرماید «هرگاه مشتاق دیدار پیامبر می شدیم به چهره او می نگریستیم»؛ به همین جهت [[روز عاشورا]] وقتی اذن میدان طلبید و عازم جبهه پیکار شد، [[امام حسین]] چهره به آسمان گرفت و گفت «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا اِلی. . .».  


حضرت علی اکبر (علیه السلام) در کربلا حدود 25 سال داشت. برخی راویان سن وی را 18 سال و 20 سال هم گفته‏‌اند. او اولین [[شهید]] [[عاشورا]] از [[بنی هاشم]] بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (علیه السلام) و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است.  
حضرت علی اکبر (علیه السلام) در کربلا حدود 25 سال داشت. برخی راویان سن وی را 18 سال و 20 سال هم گفته‏‌اند. او اولین [[شهید]] [[عاشورا]] از [[بنی‌هاشم]] بود. شجاعت و دلاوری حضرت علی اکبر (علیه السلام) و رزم آوری و بصیرت دینی و سیاسی او، در سفر کربلا به ویژه در روز عاشورا تجلی کرد. سخنان و فداکاریهای وی نیز به خوبی مؤید این مطلب است.  


وقتی امام حسین (علیه السلام) از منزلگاه «قصر بنی مقاتل» گذشت، روی اسب چشمان او را خوابی ربود و پس از بیداری «انا لله و انا الیه راجعون» گفت و سه بار این جمله و حمد الهی را تکرار کرد. حضرت علی اکبر وقتی سبب این حمد را پرسید، حضرت فرمود: در خواب دیدم سواری می‌گوید این کاروان به سوی مرگ می‌رود. پرسید: مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود: چرا. حضرت علی اکبر گفت: «فاننا اذن لا نبالی ان نموت محقین» پس باکی از مرگ در راه حق نداریم!
وقتی امام حسین (علیه السلام) از منزلگاه «قصر بنی مقاتل» گذشت، روی اسب چشمان او را خوابی ربود و پس از بیداری «انا لله و انا الیه راجعون» گفت و سه بار این جمله و حمد الهی را تکرار کرد. حضرت علی اکبر وقتی سبب این حمد را پرسید، حضرت فرمود: در خواب دیدم سواری می‌گوید این کاروان به سوی مرگ می‌رود. پرسید: مگر ما بر حق نیستیم؟ فرمود: چرا. حضرت علی اکبر گفت: «فاننا اذن لا نبالی ان نموت محقین» پس باکی از مرگ در راه حق نداریم!
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش