۸۵٬۹۴۴
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نهج البلاغه' به 'نهجالبلاغه') |
جز (جایگزینی متن - 'جامعه شناسی' به 'جامعهشناسی') |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
از مباحث اساسی و مهم در علم [[ | از مباحث اساسی و مهم در علم [[جامعهشناسی|جامعهشناسی]] و [[تاریخ]] این است که آیا جامعه بشری از قانونمندی خاص جدای از قانونمندی افراد آن برخوردار است یا خیر؟ ثبوت قوانین طبیعی و زیستی و سنتهای لا یتغیر برای افراد جامعه – با قطع نظر از وجود جامعه – مورد قبول اکثر دانشمندان است اما اینکه آیا برای جوامع بشری در طول تاریخ، قوانین و سنتهای خاص ثابت است یا خیر؟ امری است که موضوع این مقاله است. در این مقاله به خواست [[خداوند]] بعد از طی مراحلی که جنبه مقدماتی دارد ابتدا بصورت اختصار برخی از نظریات جامعه شناسان معاصر را مطرح نموده و انگاه به بیان تفصیلی" قانونمندی جامعه از منظر قرآن" خواهیم پرداخت. | ||
== آیا جامعه وجود عینی و حقیقی دارد؟ == | == آیا جامعه وجود عینی و حقیقی دارد؟ == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
نقد و بررسی نظریه اول (جامعه وجود عینی دارد): | نقد و بررسی نظریه اول (جامعه وجود عینی دارد): | ||
مفاد اصلی این نظریه از دیدگاه قائلین بدان آن است که اساسا انسان از بدو تولد تا پایان زندگیش محصور در چهارچوب جامعهای است که در آن زیست میکند بدین نحوکه جامعه تاثیر مستقیم بر کیفیت شکل گیری او در ابعاد مختلف دارد وامکان خروج از چهار چوب جامعه برای فرد ممکن نیست؛ بنابراین انچه در خارج و عالم واقع موجود است عبارتست از روح واحد جمعی بنابراین اندیشهها و گرایشات فردی بنحوی که مستقل از روح جمعی باشد امریست موهوم و خیالی؛ نتیجه آنکه، فرد مظهر جامعهای است که در آن زیست میکند. | مفاد اصلی این نظریه از دیدگاه قائلین بدان آن است که اساسا انسان از بدو تولد تا پایان زندگیش محصور در چهارچوب جامعهای است که در آن زیست میکند بدین نحوکه جامعه تاثیر مستقیم بر کیفیت شکل گیری او در ابعاد مختلف دارد وامکان خروج از چهار چوب جامعه برای فرد ممکن نیست؛ بنابراین انچه در خارج و عالم واقع موجود است عبارتست از روح واحد جمعی بنابراین اندیشهها و گرایشات فردی بنحوی که مستقل از روح جمعی باشد امریست موهوم و خیالی؛ نتیجه آنکه، فرد مظهر جامعهای است که در آن زیست میکند. | ||
مولف کتاب | مولف کتاب جامعهشناسی عمومی بنقل از گورویچ جامعهشناس معاصر و مشهور فرانسوی میگوید : | ||
...اری انسان را انسانهای دیگر ساختهاند و جامعه شامل ما و همه انسانهای دیگر است جامعه از من و ما و دیگری که آنها را متعارض یکدیگر میدانند بوجود امده است اینها بدون جامعه و جامعه بدون آنها وجود نخواهد داشت فرد در جامعه و جامعه در فرد دوام و استمرار مییابد و در نتیجه همین استمرار دوجانبه است که میتوان جامعه را در اعماق من و من را در اعماق ما و جامعه یافت. | ...اری انسان را انسانهای دیگر ساختهاند و جامعه شامل ما و همه انسانهای دیگر است جامعه از من و ما و دیگری که آنها را متعارض یکدیگر میدانند بوجود امده است اینها بدون جامعه و جامعه بدون آنها وجود نخواهد داشت فرد در جامعه و جامعه در فرد دوام و استمرار مییابد و در نتیجه همین استمرار دوجانبه است که میتوان جامعه را در اعماق من و من را در اعماق ما و جامعه یافت. | ||
باید گفت بخش اول این نظریه که پذیرش جامعه بعنوان موجودی حقیقی و عینی است امری است منطقی و مبرهن که در نقد و بررسی نظریه دوم بیشتر واضح خواهد گشت اما بخش دوم نطریه اول به چند جهت مقبول نیست : | باید گفت بخش اول این نظریه که پذیرش جامعه بعنوان موجودی حقیقی و عینی است امری است منطقی و مبرهن که در نقد و بررسی نظریه دوم بیشتر واضح خواهد گشت اما بخش دوم نطریه اول به چند جهت مقبول نیست : | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
ب- نقد و بررسی نظریه دوم- جامعه وجود اعتباری دارد-: | ب- نقد و بررسی نظریه دوم- جامعه وجود اعتباری دارد-: | ||
مفاد این نظریه چنانکه گذشت این است که :جامعه چیزی نیست جز مجموعهای از افرادی که در کنار یکدیگر و با تفکراتی گوناگون زیست میکند و هریک دارای هویت و روح واحدی میباشند بگونهای که با قطع نظر از افراد، جامعه مفهومی نخواهد داشت؛ بنابراین اختلاف در وجود یا عدم وجود جامعه دعوائی است لفظی؛ در خارج موجودی بنام جامعه نداریم و افراد منشا اعتبار جامعه هستند. | مفاد این نظریه چنانکه گذشت این است که :جامعه چیزی نیست جز مجموعهای از افرادی که در کنار یکدیگر و با تفکراتی گوناگون زیست میکند و هریک دارای هویت و روح واحدی میباشند بگونهای که با قطع نظر از افراد، جامعه مفهومی نخواهد داشت؛ بنابراین اختلاف در وجود یا عدم وجود جامعه دعوائی است لفظی؛ در خارج موجودی بنام جامعه نداریم و افراد منشا اعتبار جامعه هستند. | ||
مولف کتاب مکاتب | مولف کتاب مکاتب جامعهشناسی معاصر بنقل از روسو میگوید : | ||
جامعه اصل طبیعی ندارد و بر اساس قرارداد اجتماعی استوار است | جامعه اصل طبیعی ندارد و بر اساس قرارداد اجتماعی استوار است | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
مورخان و محققان در تاریخ پیدایش علوم اجتماعی میگویند که مبتکر و آغازگر بحث جامعه و سنتهای حاکم بر آن، متفکر بزرگ اسلامی در قرن هشتم – 880-732ه ق – ابن خلدون میباشد او بود که در اثر تتبع و تحقیق در تاریخ جوامع قبل بوجود سنتها و قوانینی ثابت برای جوامع بشری با قطع نظر از وجود سنتها برای افراد پی برد. | مورخان و محققان در تاریخ پیدایش علوم اجتماعی میگویند که مبتکر و آغازگر بحث جامعه و سنتهای حاکم بر آن، متفکر بزرگ اسلامی در قرن هشتم – 880-732ه ق – ابن خلدون میباشد او بود که در اثر تتبع و تحقیق در تاریخ جوامع قبل بوجود سنتها و قوانینی ثابت برای جوامع بشری با قطع نظر از وجود سنتها برای افراد پی برد. | ||
بعد از او دانشمندانی همانند منتسکیو و اگوست کنت و...تحقیقات ابن خلدون را دنبال کرده تا اینکه مقدمات تاسیس علمی نو بنام | بعد از او دانشمندانی همانند منتسکیو و اگوست کنت و...تحقیقات ابن خلدون را دنبال کرده تا اینکه مقدمات تاسیس علمی نو بنام جامعهشناسی فراهم گشت چون غرض و فلسفه پیدایش علم جامعهشناسی شناخت و بررسی علمیرفتارهای اجتماعی و کشف قوانین و سنتهای حاکم بر آن میباشد. | ||
ولی اگر بدقت تاریخچه این بحث را مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که مبتکر اصلی و اولیه این بحث و طراح اصلی مساله سنتها و قوانین ثابت برای جوامع، قرآن کریم است که درایات متعدد خود بطور صریح و روشن آن را بیان نموده است و شاید ابن خلدون نیز که بعنوان مبتکر در این باب مطرح گردیده است با تامل و مطالعه در قرآن کریم بدین حقیقت مهم نائل گشته است. | ولی اگر بدقت تاریخچه این بحث را مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که مبتکر اصلی و اولیه این بحث و طراح اصلی مساله سنتها و قوانین ثابت برای جوامع، قرآن کریم است که درایات متعدد خود بطور صریح و روشن آن را بیان نموده است و شاید ابن خلدون نیز که بعنوان مبتکر در این باب مطرح گردیده است با تامل و مطالعه در قرآن کریم بدین حقیقت مهم نائل گشته است. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
این نظریه که امروزه برخی از جامعه شناسان همانند گورویچ مبین و مدافع آن هستند و معتقدند که :"حیات اجتماعی تابع قوانین عینی نیست و اساسا درزندگانی اجتماعی که کلاف سردرگی از روابط و مناسبات و کنشها و و واکنشهای گوناگون است چگونه میتوان از جبر علمی بحث کرد و به قوانین عینی دست یافت " بجهاتی چند قابل قبول نیست: | این نظریه که امروزه برخی از جامعه شناسان همانند گورویچ مبین و مدافع آن هستند و معتقدند که :"حیات اجتماعی تابع قوانین عینی نیست و اساسا درزندگانی اجتماعی که کلاف سردرگی از روابط و مناسبات و کنشها و و واکنشهای گوناگون است چگونه میتوان از جبر علمی بحث کرد و به قوانین عینی دست یافت " بجهاتی چند قابل قبول نیست: | ||
1-در اثبات این نظریه هیچ نوع دلیل مبرهن و منطقی غیر از اظهار عجز و ناتوانی از شناخت قوانین جامعه ارائه نشده است- چنانکه در کلمات گورویچ مشاهده نمودید- بنابراین نفس این نظریه مخالف روش تحقیق علمی است که مبتنی بر پذیرش سلسلهای از قوانین بوده و غرض علم | 1-در اثبات این نظریه هیچ نوع دلیل مبرهن و منطقی غیر از اظهار عجز و ناتوانی از شناخت قوانین جامعه ارائه نشده است- چنانکه در کلمات گورویچ مشاهده نمودید- بنابراین نفس این نظریه مخالف روش تحقیق علمی است که مبتنی بر پذیرش سلسلهای از قوانین بوده و غرض علم جامعهشناسی کشف آنها است. | ||
عجز بشر از درک سنتهای جوامع بشری مستلزم آن نیست که حکم به نفی وجود روابط علی و معلولی در پدیدههای اجتماعی بنمائیم؛ روش علمی مقتضی است که در صدد کشف روابط و نظامات پیچیده عالم از طریق تجربه و مشاهده بر ائیم و با توجه به اینکه معتقدین به این نظریه از پیروان کاربرد روش علمی در جوامع و رفتار اجتماعی میباشند این نظر مخالف و مناقض با اصل این مبنای پذیرفته شده آنان نیز میباشد. | عجز بشر از درک سنتهای جوامع بشری مستلزم آن نیست که حکم به نفی وجود روابط علی و معلولی در پدیدههای اجتماعی بنمائیم؛ روش علمی مقتضی است که در صدد کشف روابط و نظامات پیچیده عالم از طریق تجربه و مشاهده بر ائیم و با توجه به اینکه معتقدین به این نظریه از پیروان کاربرد روش علمی در جوامع و رفتار اجتماعی میباشند این نظر مخالف و مناقض با اصل این مبنای پذیرفته شده آنان نیز میباشد. | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۵: | ||
الحیاه | الحیاه | ||
مکاتب | مکاتب جامعهشناسی معاصر - علی اکبر ترابی | ||
جامعهشناسی عمومی دکتر منوچهر محسنی | |||
جامعه و تاریخ شهید مطهری | جامعه و تاریخ شهید مطهری |