۸۷٬۸۸۶
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=منبع=' به '== منابع ==') |
جز (جایگزینی متن - 'جامعه شناسی' به 'جامعهشناسی') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
«لائیک سازی (یا انفصال دین از سیاست) و سکولار سازی دو واژه تا اندازه پیچیده ای هستند که اولی برای فرانسه زبانها آشناست، و دومی برای انگلیسی زبانها.» | «لائیک سازی (یا انفصال دین از سیاست) و سکولار سازی دو واژه تا اندازه پیچیده ای هستند که اولی برای فرانسه زبانها آشناست، و دومی برای انگلیسی زبانها.» | ||
ژان بوبرو<ref>Jean Bauberot.</ref> سعی داشت تا با ایجاد یک لابراتوار اختصاصی «تاریخ و | ژان بوبرو<ref>Jean Bauberot.</ref> سعی داشت تا با ایجاد یک لابراتوار اختصاصی «تاریخ و جامعهشناسی تفکر لائیک» نظر دهد که باید از لحاظ معنایی و مفهومی بین لائیک سازی (کوشش در جهت انفصال دین از سیاست) و سکولارسازی (دنیوی و ناسوتی ساختن دین) تفاوت گذاشت. | ||
لائیک سازی به تنشهای آشکار، بین نیروهای اجتماعی مختلف (دینی، فرهنگی، سیاسی، نظامی) مرتبط است که میتوانند جنبه یک منازعه علمی به خود بگیرند. در این صورت، هدف تسلط بر دستگاه حکومت (و یا حداقل ایجاد نفوذ قومی برآن) است تا در نتیجه حضور در صحنه اجتماعی و اداری راه حلی را که در مرحله اوّل مربوط به دین به عنوان یک نهاد اجتماعی میشود، ارایه داده و یا حتی تحمیل کند. | لائیک سازی به تنشهای آشکار، بین نیروهای اجتماعی مختلف (دینی، فرهنگی، سیاسی، نظامی) مرتبط است که میتوانند جنبه یک منازعه علمی به خود بگیرند. در این صورت، هدف تسلط بر دستگاه حکومت (و یا حداقل ایجاد نفوذ قومی برآن) است تا در نتیجه حضور در صحنه اجتماعی و اداری راه حلی را که در مرحله اوّل مربوط به دین به عنوان یک نهاد اجتماعی میشود، ارایه داده و یا حتی تحمیل کند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
دین اسلام، هر چند که انقلاب مصطفی کمال (آتاتورک) آن را به عنوان دین رسمی کشور لغو کرده است، هنوز هم نفوذ بسیار در زندگی اجتماعی آن سرزمین دارد. | دین اسلام، هر چند که انقلاب مصطفی کمال (آتاتورک) آن را به عنوان دین رسمی کشور لغو کرده است، هنوز هم نفوذ بسیار در زندگی اجتماعی آن سرزمین دارد. | ||
به طور قطع، سکولار (دنیوی) سازی را باید به عنوان یک تغییر و تحول اجتماعی – فرهنگی، کلّی دانست که به محدودیت «نقش نهادی و فرهنگی دین» منجر میشود. دین مقدار زیادی از قدرت اجتماعی خویش را از دست میدهد، هر چند که شامل کادر و چارچوبی است که کل جامعه را در برمیگیرد و در نهایت به نظام آن معنا میدهد.<ref>ژان پل ویلم، | به طور قطع، سکولار (دنیوی) سازی را باید به عنوان یک تغییر و تحول اجتماعی – فرهنگی، کلّی دانست که به محدودیت «نقش نهادی و فرهنگی دین» منجر میشود. دین مقدار زیادی از قدرت اجتماعی خویش را از دست میدهد، هر چند که شامل کادر و چارچوبی است که کل جامعه را در برمیگیرد و در نهایت به نظام آن معنا میدهد.<ref>ژان پل ویلم، جامعهشناسی ادیان، ترجمه دکتر عبدالرحیم گواهی، صص ۱۴۱- ۱۴۲.</ref> | ||
=عَلمانی و عَلمانیه= | =عَلمانی و عَلمانیه= | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
۲ – عرفی گرایی در درون کلیسا: در درون کلیسا کشیش ها را به دو دسته دینی و عرفی تقسیم کرده بودند، مقصود از کشیش های دینی، روحانیانی بودهاند که در درون تشکیلات دینی خدمت میکردند. و مقصود از کشیش های عرفی یا سکولار کسانی بودند که در خدمت جامعه بیرون از تشکیلات دینی بودند<ref>فرهنگ و دین، ص ۲۴.</ref>. | ۲ – عرفی گرایی در درون کلیسا: در درون کلیسا کشیش ها را به دو دسته دینی و عرفی تقسیم کرده بودند، مقصود از کشیش های دینی، روحانیانی بودهاند که در درون تشکیلات دینی خدمت میکردند. و مقصود از کشیش های عرفی یا سکولار کسانی بودند که در خدمت جامعه بیرون از تشکیلات دینی بودند<ref>فرهنگ و دین، ص ۲۴.</ref>. | ||
گونه ای دیگر از عرفی گرایی یا گرایش سکولار در درون تشکیلات دینی، به شکل به کارگیری روشهای پذیرفته شده در جامعه های مدرن، در نهادها و مؤسسه های دینی بود. از نظر کارل دوبلار<ref> Karl Dobbelaere</ref>، این مطلب یکی از ابعاد سکولاریزاسیون<ref> | گونه ای دیگر از عرفی گرایی یا گرایش سکولار در درون تشکیلات دینی، به شکل به کارگیری روشهای پذیرفته شده در جامعه های مدرن، در نهادها و مؤسسه های دینی بود. از نظر کارل دوبلار<ref> Karl Dobbelaere</ref>، این مطلب یکی از ابعاد سکولاریزاسیون<ref>جامعهشناسی ادیان، ص ۱۴۰.</ref> است. | ||
ویلسون نیز گفته است: | ویلسون نیز گفته است: | ||
خط ۱۴۷: | خط ۱۴۷: | ||
۳ – تفکیک و تمایز نهادهای اجتماعی: برخی از جامعه شناسان، تفکیک و تمایز ساختاری و عملکرد نهادهای اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سکولاریزاسیون یاد کردهاند، کارل دوبلار گفته است: | ۳ – تفکیک و تمایز نهادهای اجتماعی: برخی از جامعه شناسان، تفکیک و تمایز ساختاری و عملکرد نهادهای اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سکولاریزاسیون یاد کردهاند، کارل دوبلار گفته است: | ||
«نخستین سکولاریزاسیون عبارت از سکولار سازی در سطح کلان اجتماعی است که به تفکیک و تمایز ساختاری و عملکرد نهادها و مؤسسه ها مربوط میشود<ref> | «نخستین سکولاریزاسیون عبارت از سکولار سازی در سطح کلان اجتماعی است که به تفکیک و تمایز ساختاری و عملکرد نهادها و مؤسسه ها مربوط میشود<ref>جامعهشناسی ادیان، ص ۱۴۰.</ref>». | ||
اگرچه، تفکیک و تمایز ساختاری نهادهای اجتماعی، به ماهیت دین ارتباطی ندارد، و جنبه سکولاریستی ندارد، ولی از آن جا که، لازمه آن این است که نهادهای دینی، در کنار دیگر نهادهای اجتماعی قرار گرفته، و به صورت متمایز و مستقل از دیگر نهادهای اجتماعی عمل کنند، به سکولاریزه شدن جامعه خواهد انجامید. | اگرچه، تفکیک و تمایز ساختاری نهادهای اجتماعی، به ماهیت دین ارتباطی ندارد، و جنبه سکولاریستی ندارد، ولی از آن جا که، لازمه آن این است که نهادهای دینی، در کنار دیگر نهادهای اجتماعی قرار گرفته، و به صورت متمایز و مستقل از دیگر نهادهای اجتماعی عمل کنند، به سکولاریزه شدن جامعه خواهد انجامید. | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
شاینر سومین معنای دنیاگرایی (سکولاریسم) را جدایی دین از جامعه دانسته و گفته است: | شاینر سومین معنای دنیاگرایی (سکولاریسم) را جدایی دین از جامعه دانسته و گفته است: | ||
«در این معنا، دین به قلمرو خاص خودش عقب می نشیند و محدود به زندگی خصوصی میشود و خصلتی یکسره درونی پیدا می کند و تسلطش را بر هر یک از جنبه های زندگی اجتماعی از دست میدهد»<ref> | «در این معنا، دین به قلمرو خاص خودش عقب می نشیند و محدود به زندگی خصوصی میشود و خصلتی یکسره درونی پیدا می کند و تسلطش را بر هر یک از جنبه های زندگی اجتماعی از دست میدهد»<ref>جامعهشناسی دین، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
۶ – قداست زدایی: یکی از معانی ای که شاینر برای دنیوی گری (سکولاریسم) ذکر کرده، تقدس زدایی از جامعه است. چنان که گفته است: | ۶ – قداست زدایی: یکی از معانی ای که شاینر برای دنیوی گری (سکولاریسم) ذکر کرده، تقدس زدایی از جامعه است. چنان که گفته است: | ||
«دنیاگرایی، به معنای سلب تقدس از جهان ا ست، جهان خصلت مقدسش را از دست میدهد و انسان و طبیعت موضوع تبیین علّی – عقلانی و دخل و تصرف می شوند، در این جهان، نیروهای فراطبیعی هیچ نقشی ندارند. سرانجام، دنیاگرایی به معنای حرکت از جامعه مقدّس به جامعه دنیوی است، به این ترتیب که جامعه هر گونه پایبندی اش را به ارزشها و عملکردهای سنتی رها می کند و ضمن پذیرش دگرگونی، همه تصمیم ها و کنش هایش را بر یک مبنای عقلانی و فایده گرایانه انجام میدهد. آشکاراست که این معنای دنیاگرایی از هر معنای دیگر که تنها به پایگاه دگرگون شده دین در جامعه ارتباط دارد، گسترده تر است»<ref> | «دنیاگرایی، به معنای سلب تقدس از جهان ا ست، جهان خصلت مقدسش را از دست میدهد و انسان و طبیعت موضوع تبیین علّی – عقلانی و دخل و تصرف می شوند، در این جهان، نیروهای فراطبیعی هیچ نقشی ندارند. سرانجام، دنیاگرایی به معنای حرکت از جامعه مقدّس به جامعه دنیوی است، به این ترتیب که جامعه هر گونه پایبندی اش را به ارزشها و عملکردهای سنتی رها می کند و ضمن پذیرش دگرگونی، همه تصمیم ها و کنش هایش را بر یک مبنای عقلانی و فایده گرایانه انجام میدهد. آشکاراست که این معنای دنیاگرایی از هر معنای دیگر که تنها به پایگاه دگرگون شده دین در جامعه ارتباط دارد، گسترده تر است»<ref>جامعهشناسی دین، ص ۲۹۰.</ref>. | ||
ویلسون نیز از تقدس زدایی به عنوان یکی از معانی و کاربردهای سکولاریزاسیون یاد کرده و گفته است: | ویلسون نیز از تقدس زدایی به عنوان یکی از معانی و کاربردهای سکولاریزاسیون یاد کرده و گفته است: | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
رودلف اتو<ref>Rudolf Otto متکلم و دین پژوه آلمانی.</ref> نیز طرفدار این نظریه است که عنصر مشترک ادیان را اعتقاد به امر مقدس تشکیل میدهد. وی کتابی دراینباره به نام «مفهوم امر قدسی» تألیف کرده است<ref>دین پژوهی، ص ۱۲۴.</ref>. | رودلف اتو<ref>Rudolf Otto متکلم و دین پژوه آلمانی.</ref> نیز طرفدار این نظریه است که عنصر مشترک ادیان را اعتقاد به امر مقدس تشکیل میدهد. وی کتابی دراینباره به نام «مفهوم امر قدسی» تألیف کرده است<ref>دین پژوهی، ص ۱۲۴.</ref>. | ||
از طرفداران به نام این نظریه میرچاه الیاده<ref>Mircea Eliade (۱۹۰۷ – ۱۹۸۶) دینشناس معروف رومانیایی.</ref> است. به نظر وی قدسی و دنیوی دو وجه از بودن در جهان است. وی تصریح کرده است که خصلت قدسی، گوهر یگانه پدیده مذهبی است و نمیتوان آن را با مقیاس های فیزیولوژی، روان شناسی، | از طرفداران به نام این نظریه میرچاه الیاده<ref>Mircea Eliade (۱۹۰۷ – ۱۹۸۶) دینشناس معروف رومانیایی.</ref> است. به نظر وی قدسی و دنیوی دو وجه از بودن در جهان است. وی تصریح کرده است که خصلت قدسی، گوهر یگانه پدیده مذهبی است و نمیتوان آن را با مقیاس های فیزیولوژی، روان شناسی، جامعهشناسی و غیر آن مطالعه کرد. او همچنین یادآور شده است که توتم پرستی، بتپرستی، پرستش طبیعت یا ارواح و نیز پرستش شیاطین و خدایان و سر انجام پرستش خدای یگانه، تجلیات گوناگون اعتقاد به امر مقدس است<ref>میرچاه الیاده،The Sacred And The Profane رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستّاری صص ۱۷ – ۱۸.</ref>. | ||
الیاده، در کتاب «قدسی و دنیوی»<ref>دین پژوهی، ص ۶۵.</ref> می نویسند: | الیاده، در کتاب «قدسی و دنیوی»<ref>دین پژوهی، ص ۶۵.</ref> می نویسند: |