confirmed، مدیران
۳۷٬۳۵۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=اسلام آوردن= | =اسلام آوردن= | ||
در زمان اسلام آوردن وی اختلاف است. بر اساس گزارشی، وی در کمتر از بیست سالگی اسلام آورد <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 99، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> گفته شده او دومین فردی بود که پس از امام علی(علیه السلام) مسلمان شد و به همراه برادرش اولین [[نماز جماعت]] را به امامت پیامبر(صلی الله علیه) برپا کردند. <ref> ابن اثیر جزری، علی بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 341، بیروت، دار الفکر، 1409ق</ref> | در زمان اسلام آوردن وی اختلاف است. بر اساس گزارشی، وی در کمتر از بیست سالگی اسلام آورد <ref>مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 99، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا</ref> گفته شده او دومین فردی بود که پس از امام علی (علیه السلام) مسلمان شد و به همراه برادرش اولین [[نماز جماعت]] را به امامت پیامبر (صلی الله علیه) برپا کردند. <ref> ابن اثیر جزری، علی بن محمد، أسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 341، بیروت، دار الفکر، 1409ق</ref> | ||
[[امام صادق(علیه السلام)]] نیز در این زمینه میفرماید: اولین نماز جماعتی که رسول خدا(صلی الله علیه) برقرار فرمود، تنها امیرالمؤمنین(علیه السلام) با حضرتشان بود و ابوطالب به جعفر گفت که او نیز در نماز جماعت آنان شرکت نماید. <ref>شیخ صدوق، امالی، ص 508، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق</ref> | [[امام صادق (علیه السلام)]] نیز در این زمینه میفرماید: اولین نماز جماعتی که رسول خدا (صلی الله علیه) برقرار فرمود، تنها امیرالمؤمنین (علیه السلام) با حضرتشان بود و ابوطالب به جعفر گفت که او نیز در نماز جماعت آنان شرکت نماید. <ref>شیخ صدوق، امالی، ص 508، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق</ref> | ||
با این وجود، برخی معتقدند که وی سومین، <ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، محقق، شیری، علی، ج 72، ص 125، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق</ref> بیست و ششمین، <ref> الإصابة، ج 1، ص 592</ref> یا سی و دومین نفری بود که مسلمان شد. <ref> أسد الغابة، ج 1، ص 341</ref> | با این وجود، برخی معتقدند که وی سومین، <ref>ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق و ذکر فضلها و تسمیة من حلها من الأماثل أو اجتاز بنواحیها من واردیها و أهلها، محقق، شیری، علی، ج 72، ص 125، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق</ref> بیست و ششمین، <ref> الإصابة، ج 1، ص 592</ref> یا سی و دومین نفری بود که مسلمان شد. <ref> أسد الغابة، ج 1، ص 341</ref> | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
=فضایل و ویژگیهای جعفر طیار= | =فضایل و ویژگیهای جعفر طیار= | ||
جعفر در زمان خودش از جهت زیبایی و اخلاق، شبیهترین مردم به رسول خدا(صلی الله علیه) بود. <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 244</ref> علی(علیه السلام) به برادرش جعفر ارادتی ویژه داشت به گونهای که اگر عبدالله بن جعفر درخواستی از آنحضرت داشت و او را به جان جعفر قسم میداد، درخواستش را رد نمیکرد. <ref>ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، محقق، مصحح، شفیعی کدکنی، محمد رضا، ج 1، ص 114، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بیتا</ref> | جعفر در زمان خودش از جهت زیبایی و اخلاق، شبیهترین مردم به رسول خدا (صلی الله علیه) بود. <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 244</ref> علی (علیه السلام) به برادرش جعفر ارادتی ویژه داشت به گونهای که اگر عبدالله بن جعفر درخواستی از آنحضرت داشت و او را به جان جعفر قسم میداد، درخواستش را رد نمیکرد. <ref>ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، محقق، مصحح، شفیعی کدکنی، محمد رضا، ج 1، ص 114، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بیتا</ref> | ||
جعفر مردی خطیب، دلیر و شجاع، عارف، سخاوتمند و بخشندهای بود که دایره جودش شامل همه میشد. او حقوق را رعایت میکرد. <ref>ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، محقق، مصحح، شفیعی کدکنی، محمد رضا، ج 1، ص 114، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بیتا</ref> | جعفر مردی خطیب، دلیر و شجاع، عارف، سخاوتمند و بخشندهای بود که دایره جودش شامل همه میشد. او حقوق را رعایت میکرد. <ref>ابونعیم احمد بن عبدالله الاصبهانی، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، محقق، مصحح، شفیعی کدکنی، محمد رضا، ج 1، ص 114، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بیتا</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
[[نماز جعفر طیار]] که از نمازهای مستحب مؤکد و سفارش شده است هدیهای است که پیامبر به جعفر داده بود. <ref> «نماز جعفر طیار»، 47577</ref> | [[نماز جعفر طیار]] که از نمازهای مستحب مؤکد و سفارش شده است هدیهای است که پیامبر به جعفر داده بود. <ref> «نماز جعفر طیار»، 47577</ref> | ||
از [[امام علی(علیه السلام)]] نقل میکنند که رسول خدا(صلی الله علیه) فرمود: پیامبران قبل از من هفت وزیر و نقیب و حواری داشتند، اما خداوند به من چهارده حواری و نقیب داد: حمزه، جعفر، امام علی(علیه السلام)، [[امام حسن | از [[امام علی (علیه السلام)]] نقل میکنند که رسول خدا (صلی الله علیه) فرمود: پیامبران قبل از من هفت وزیر و نقیب و حواری داشتند، اما خداوند به من چهارده حواری و نقیب داد: حمزه، جعفر، امام علی(علیه السلام)، [[حسن بن علی|امام حسن (علیه السلام)]]، [[امام حسین (علیه السلام)]]، و ... <ref>أسدالغابة، ج 1، ص 342</ref> | ||
جعفر دارای چنان جایگاهی است که بعد از [[اهلبیت | جعفر دارای چنان جایگاهی است که بعد از [[اهل بیت (علیهم السلام)|اهلبیت (علیه السلام)]] و [[امامان معصوم (علیهم السلام)]] از اولین کسانی خواهد بود که در کنار [[حوض کوثر]] بر پیامبر (صلی الله علیه) وارد میشود. <ref> مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 36، ص 295، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق</ref> | ||
رسول خدا(صلی الله علیه) در ارتباط با جعفر سخنان فراوانی فرموده است: | رسول خدا (صلی الله علیه) در ارتباط با جعفر سخنان فراوانی فرموده است: | ||
بهترین مردم [[حمزه]]، جعفر و علی(علیه السلام) میباشند. <ref>ابوالفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 34، بیروت، دار المعرفة، بیتا</ref> | بهترین مردم [[حمزه]]، جعفر و علی (علیه السلام) میباشند. <ref>ابوالفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 34، بیروت، دار المعرفة، بیتا</ref> | ||
مردم از درختان گوناگون هستند و من و جعفر از یک درختیم. <ref>ابوالفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 35، بیروت، دار المعرفة، بیتا</ref> | مردم از درختان گوناگون هستند و من و جعفر از یک درختیم. <ref>ابوالفرج، علی بن الحسین الأصفهانی، مقاتل الطالبیین، محقق، صقر، سید احمد، ص 35، بیروت، دار المعرفة، بیتا</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
خدایا! جعفر بهترین [[ثواب]] را به سوی تو فرستاد. تو نیز بهترین افراد را در ذریه او قرار ده. <ref>شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2، ص 1125، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق</ref> | خدایا! جعفر بهترین [[ثواب]] را به سوی تو فرستاد. تو نیز بهترین افراد را در ذریه او قرار ده. <ref>شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، فضائل الصحابة، ج 2، ص 1125، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1403ق</ref> | ||
من و این فرزندان عبدالمطلب بزرگان اهل بهشتیم: حمزه، جعفر، علی(علیه السلام)، فاطمه( | من و این فرزندان عبدالمطلب بزرگان اهل بهشتیم: حمزه، جعفر، علی(علیه السلام)، فاطمه(سلام الله علیها) و حسنین (علیه السلام)». <ref>تاریخ مدینة دمشق، ج 72، ص 127</ref> | ||
در نقلی دیگر به جای [[حضرت زهرا(س)]]، نام [[امام مهدی|حضرت مهدی( | در نقلی دیگر به جای [[حضرت زهرا(س)]]، نام [[امام مهدی|حضرت مهدی (عجل الله فرجه الشریف)]]» ذکر شده است. <ref>تاریخ مدینة دمشق، ج 72، ص 127</ref> | ||
ابن عباس میگوید: نزد پیامبر خدا(صلی الله علیه) بودیم که ایشان جواب سلامی را دادند و سپس به اسماء فرمودند: این جعفر به همراه [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] و [[ملائکه]] بودند که بر من سلام کردند و جوابشان را دادم. | ابن عباس میگوید: نزد پیامبر خدا (صلی الله علیه) بودیم که ایشان جواب سلامی را دادند و سپس به اسماء فرمودند: این جعفر به همراه [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] و [[ملائکه]] بودند که بر من سلام کردند و جوابشان را دادم. | ||
پیامبر(صلی الله علیه) برای جعفر سالیانه پنجاه خروار از محصول خرمای خیبر را مقرر فرمودند. <ref> الطبقات الکبری، ج 4، ص 30</ref> | پیامبر (صلی الله علیه) برای جعفر سالیانه پنجاه خروار از محصول خرمای خیبر را مقرر فرمودند. <ref> الطبقات الکبری، ج 4، ص 30</ref> | ||
=شهادت جعفر طیار= | =شهادت جعفر طیار= | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
او پس از سالها مجاهدت و تلاش در دفاع از اسلام نوپا، سرانجام در سن چهل و یک <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 245</ref> و یا چهل و پنج سالگی <ref>تاریخ مدینة دمشق، ج 72، ص 135</ref> در این نبرد به شهادت رسید. گزارش شده که در نبرد موته جعفر حدود نود جراحت برداشت <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 243</ref> و بر اساس گزارشی دیگر بدن ایشان با ضربه یکی از رومیان به دو نیم تقسیم شد. <ref>مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 1، ص 340، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق؛ الطبقات الکبری، ج 4، ص 29</ref> گفته میشود او اولین فرد از مسلمانان بود که مرکبش را در میدان نبرد پی کرد. <ref> الإصابة، ج 1، ص 593</ref> | او پس از سالها مجاهدت و تلاش در دفاع از اسلام نوپا، سرانجام در سن چهل و یک <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 245</ref> و یا چهل و پنج سالگی <ref>تاریخ مدینة دمشق، ج 72، ص 135</ref> در این نبرد به شهادت رسید. گزارش شده که در نبرد موته جعفر حدود نود جراحت برداشت <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 243</ref> و بر اساس گزارشی دیگر بدن ایشان با ضربه یکی از رومیان به دو نیم تقسیم شد. <ref>مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبدالحمید، ج 1، ص 340، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق؛ الطبقات الکبری، ج 4، ص 29</ref> گفته میشود او اولین فرد از مسلمانان بود که مرکبش را در میدان نبرد پی کرد. <ref> الإصابة، ج 1، ص 593</ref> | ||
به هر حال بعد از شهادت او بود که پیامبر(صلی الله علیه) فرمود: خداوند به جای دو دست جعفر به وی دو بال داد که با آنها در هرکجای بهشت که بخواهد پرواز میکند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 2، ص 43، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref> | به هر حال بعد از شهادت او بود که پیامبر (صلی الله علیه) فرمود: خداوند به جای دو دست جعفر به وی دو بال داد که با آنها در هرکجای بهشت که بخواهد پرواز میکند. <ref>بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 2، ص 43، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق</ref> | ||
با شهادت جعفر پیامبر(صلی الله علیه) به منزل وی آمد و خبر شهادتش را به همسرش اسماء داد و همراه با او در عزای جعفر گریست. آنگاه حضرت فاطمه(س) با حالتی گریان وارد شد. پیامبر فرمود: سزاست که بر مرگ چشمها گریان باشد. <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 243</ref> | با شهادت جعفر پیامبر(صلی الله علیه) به منزل وی آمد و خبر شهادتش را به همسرش اسماء داد و همراه با او در عزای جعفر گریست. آنگاه حضرت فاطمه(س) با حالتی گریان وارد شد. پیامبر فرمود: سزاست که بر مرگ چشمها گریان باشد. <ref> الاستیعاب، ج 1، ص 243</ref> | ||
از [[امام صادق(علیه السلام)]] نقل است که بعد از شهادت جعفر پیامبر(صلی الله علیه) به [[فاطمه( | از [[امام صادق (علیه السلام)]] نقل است که بعد از شهادت جعفر پیامبر (صلی الله علیه) به [[فاطمه (سلام الله علیها)]] فرمود تا سه روز برای اسماء شام و ناهار تهیه کرده و با سایر بانوان فامیل به دلداری او بروند و در خانه او بمانند؛ از اینجا بود که سنتی شرعی شکل گرفت که تا سه روز برای صاحبان عزا غذا بفرستند. <ref>برقی، ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد، محاسن، محقق، مصحح، محدث، جلالالدین، ج 2، ص 419، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق</ref> | ||
=مدفن= | =مدفن= |