۱٬۵۶۹
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «'''ادواردو آنیلی''' در 9 ژوئن 1954 در نیویورک متولد شد. وی تنها پسر و وارث مولتی می...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<br> | <br> | ||
==مسلمان شدن ادواردو== | ==مسلمان شدن ادواردو== | ||
<br> | |||
ادواردو دانشجوی فلسفه ادیان در دانشگاه معروف پرینستون [[نیویورک]] بود. خودش هم متولد نیویورک بود. او [[انجیل]] و [[تورات]] را خوانده، اما اینها او را قانع نکرده بود. | |||
<br> | |||
در 20 سالگی برحسب اتفاق در کتابخانه چشمش به [[قرآن]] افتاده و چند آیه از آن را میخواند و احساس میکند این نمیتواند کلام بشر باشد. قرآن را کامل میخواند و تصمیم میگیرد مسلمان شود، بدون اینکه نیاز به مشورت با کسی را احساس کند. | |||
<br> | |||
به یک مرکز اسلامی در نیویورک میرود و آنجا میگوید من میخواهم مسلمان شوم، شهادتین را میگوید و آنجا نامش را "هشام عزیز میگذارند. | |||
<br> | |||
ادواردو پس از سفر به ایران شیعه شد و توانست با [[امام خمینی]](ره) دیدار کند. | |||
<br> | |||
دکتر قدیری ابیانه درباره [[شیعه]] شدن و اولین سفر ادواردو به [[ایران]] می گوید: "بعد از شیعه شدن و ذکر شهادتین در نزد آقای فخرالدین حجازی، نام او را "مهدی" گذاشتیم. | |||
<br> | |||
بار اول که به ایران آمد، خدمت حضرت امام (ره) رفت. در آن ملاقات، حضرت [[آیتالله خامنهای]]، آقای هاشمی، سیداحمد خمینی و فخرالدین حجازی حضور داشتند و یک دوست ایرانی ما که الان در مشهد است و نمیخواهد اسمش را ببریم و دوست ادواردو نیز بود، کار ترجمه را بر عهده داشت. | |||
<br> | |||
این دوست مشترکمان بعدها گفت که بعد از دیدار با امام به نماز جمعه رفتیم که ادواردو در صف اول بود. در این سفر او به مشهد، برای زیارت [[امام رضا]] (ع) رفت. در آنجا بهشدت تحت تأثیر زیارت قرار گرفته بود و میگفت که من وجود امام رضا (ع) را حس میکردم. وقتی از او پرسیدم از امام رضا (ع) چهچیزی خواستی؟ گفت: خواستم که از خدا بخواهد که قلب پدرم را نسبت به من مهربان کند. | |||
<br> | <br> |
ویرایش