صحو: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=پانویس= | =پانویس= | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
منابع | =منابع= | ||
1. | 1. | ||
2. | 2. | ||
3. | 3. |
نسخهٔ ۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۶
«صحو» در لغت به معنای بیداری و هوشیاری است،[۱] و در عرفان یکی از حالات سالک در سیر و سلوک است. توضیح اینکه در نظر اهل معرفت سالک الی الله هنگامی که از حجابهای ظلمانی(خواهشهای نفسانی) و حجابهای نورانی(توجه به انوار قلبی و روحی) گذشت، به مقام مشاهده جمال حق میرسد، در این مقام ابتدا حالت محو به او دست میدهد؛ زیرا ذاتش را محو ذات خدا میبیند و به همین جهت شطحیات و اموری که به حسب ظاهر و در نظر دیگران ناپسند است از او سر میزند مثلاً خود و همهی موجودات را خدا مینامد؛ این مقام خطرناک است؛ از این جهت عارفان معتقدند عنایت الهی اگر سالک را مدد کند از مقام محو بیرون میآید و به مقام صحو و هوشیاری میرسد. مقام صحو مقامی است که سالک در عین اینکه خود فانی در ذات خدا است و همه چیز را فانی در ذات خداوند میبیند اعتراف به تقصیر و عبودیت میکند.[۲]
صحو، عبارت از برگشت قدرت تمييز و تشخيص، براي سالك است. بدين بيان كه وجود سالك، با غلبة انوار ذات، فاني و مستهلك مي شود، حق تعالي در نشئه دوم، او را به مقام بقاي بعد از فنا مي رساند و هر وصفي كه از او فاني شده باشد، به او بازگردانده مي شود و يكي از آنها، صفات عقل اوست كه عامل تمييز و تشخيص است و مي تواند منازل ظاهر و باطن و مقام جمع و تفرقه را از هم باز شناسد و در عين حال كه در منزل باطن است، چيزي بر خلاف ظواهر شرع نمي گويد.[۳] به همين جهت گفته اند: (صَحو) به معناي هوشياري است و در اصطلاح عرفا، صحو به مفهوم رجوع به احساسات و برگشت به عالم غيب است و از نظر مرتبه، صحو بالاتر از سُكر است، چون سُكر، مُشِعر به غيبت و حيرت سالك است، و صحو نشان دهندة هشياري و درك آگاهانه لذت وصال است. هم چنين صحو، مقام شهود تام است و سالك وحدت و كثرت را با هم مي يابد و مشاهده مي كند. به نحوي كه كثرت، مستهلك و فاني در وحدت باشد. به همين جهت صحو را فوق سُكر خوانده اند.[۴] همچنين در مورد مقام صحو گفته اند: صحو مقام صاعد و فوق انتظار سالك است، مقام صحو بي نياز از طلب است، زيرا طلب بعد از وصال و كمال تام به مفهوم فراق و انحطاط به سوي نقصان تلقي مي شود، و هم چنين مقام صحو منزّه از هر گونه ضيق و جرح است چون صحو مرتبه سِعه و گستردگي سالك است. و سالك در مقام صحو، در واقع همه حجاب هاي صفات را كنار مي زند و وجه ذات براي او كشف مي شود، و اين همان چيزي است كه اصطلاحاً ،تجلي واحد القهّار از حجاب عزّت خوانده مي شود.[۵]
يكي از مسايل ديگر درباره مرتبه و مقام (صحو) در عرفان آن است كه عرفا مدعي هستند، سالك در مقام صحو بعد از محو، خلق را در شرايطي كه قائم به حق اند، شهود مي كند. يعني حق را در جميع موجودات و مخلوقات مشاهده مي كند.[۶]
پانویس
- ↑ لغتنامه دهخدا، واژه «صحو»
- ↑ حسن زاده آملى، حسن، نصوص الحکم بر فصوص الحکم، ص 306، رجاء، تهران، چاپ دوم، 1375ش.
- ↑ عزيز الدين كاشاني، مصباح الهداية و مفتاح الكفاية، بشر پيشين، ص 136
- ↑ قاساني، عبدالرزاق، شرح منازل السايرين، قم، نشر بيدار، 1372 ش، ص 549، باب صحو
- ↑ همان، ص 551
- ↑ سجادي، جعفر، فرهنگ لغات و اصطلاحات عرفاني، نشر پيشين، ص 532
منابع
1. 2. 3.