عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام'
جز (جایگزینی متن - 'بی گناه' به 'بی‌گناه')
جز (جایگزینی متن - 'علیه السلام' به 'علیه‌السلام')
خط ۵۷: خط ۵۷:


=منابع معتبر و کتب=
=منابع معتبر و کتب=
* ابن عماد حنبلی که از بزرگان اهل‌سنت است، حوادث کربلا و عاشورا را نقل می‌کند و سپس می‌نویسد: «قاتل الله فاعل ذلک وأخزاه ومن أمر به أو رضیه. ..» خداوند بکشت کسی را که امام (علیه السلام) را کشت و خاندان [[اهل‌بیت]](علیهم‌السلام) را به اسارت برد و راضی به این عمل بوده است<ref>شذرات الذهب (متوفی 1089) ج 1 ص 66</ref>.
* ابن عماد حنبلی که از بزرگان اهل‌سنت است، حوادث کربلا و عاشورا را نقل می‌کند و سپس می‌نویسد: «قاتل الله فاعل ذلک وأخزاه ومن أمر به أو رضیه. ..» خداوند بکشت کسی را که امام (علیه‌السلام) را کشت و خاندان [[اهل‌بیت]](علیهم‌السلام) را به اسارت برد و راضی به این عمل بوده است<ref>شذرات الذهب (متوفی 1089) ج 1 ص 66</ref>.
* آلوسی، متوفی 1270، یکی از علمای اهل‌سنت است که نه تنها خصومت خاصی با تشیع دارد، بلکه گاه از «[[وهابیت]]» که نه [[شیعه]] است و نه [[سنّی]]، بلکه یک تشکیلات بنیان‌گذاری شده توسط [[انگلیس]] برای نابودی اسلام است نیز دفاع کرده است، در پاسخ عده‌ای که برای خلاصی از وجدان درد در طرفداری [[یزید]] مدعی شدند او [[توبه]] کرده است، می‌نویسد: «الظاهر أنه لم یتُب، و احتمال توبته أضعف من إیمانه، و یلحق به ابن زیاد و ابن سعد و جماعة فلَعنةُ اللّهِ عز و جل علیهم أجمعین، و عَلی أنصارِهم و أَعوانهم و شیعتهم و مَن مال إِلیهم إلی یومِ الدین ما دمعتْ عین علی أبی عبداللّه الحسین»<ref>روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 13، ص: 228</ref>.
* آلوسی، متوفی 1270، یکی از علمای اهل‌سنت است که نه تنها خصومت خاصی با تشیع دارد، بلکه گاه از «[[وهابیت]]» که نه [[شیعه]] است و نه [[سنّی]]، بلکه یک تشکیلات بنیان‌گذاری شده توسط [[انگلیس]] برای نابودی اسلام است نیز دفاع کرده است، در پاسخ عده‌ای که برای خلاصی از وجدان درد در طرفداری [[یزید]] مدعی شدند او [[توبه]] کرده است، می‌نویسد: «الظاهر أنه لم یتُب، و احتمال توبته أضعف من إیمانه، و یلحق به ابن زیاد و ابن سعد و جماعة فلَعنةُ اللّهِ عز و جل علیهم أجمعین، و عَلی أنصارِهم و أَعوانهم و شیعتهم و مَن مال إِلیهم إلی یومِ الدین ما دمعتْ عین علی أبی عبداللّه الحسین»<ref>روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج 13، ص: 228</ref>.


ترجمه: ظاهر این است که یزید توبه نکرده است و احتمال توبه او ضعیف‌تر از ایمانش است و [[ابن زیاد]] و [[ابن سعد]] ملحق به او هستند و تا چشمی برای ا[[مام حسین]] اشک می‌ریزد خدا یزید و اتباع او را [[لعنت]] کند.
ترجمه: ظاهر این است که یزید توبه نکرده است و احتمال توبه او ضعیف‌تر از ایمانش است و [[ابن زیاد]] و [[ابن سعد]] ملحق به او هستند و تا چشمی برای ا[[مام حسین]] اشک می‌ریزد خدا یزید و اتباع او را [[لعنت]] کند.


* ابن جوزی، که او نیز از علمای معروف و معتبر اهل‌سنت است، در پاسخ به اعتقادات خطای برخی از اهل‌سنت راجع به یزید [مانند ابوبکر ابن عربی مالکی]، [[خلافت]] غصبی و خلاف‌هایش می‌نویسد: «از اعتقادات بعض عامه که خود را سنی می‌دانند این است که: یزید کار درستی انجام داده است. (این ادعا به استناد همان جو سازی زمان امام حسین (علیه السلام) که می‌گفتند یزید خلیفه است و بر هر مسلمانی واجب است با او [[بیعت]] کند و اگر نکند از دین خارج شده و خونش [[مباح]] است). ابن جوزی ادامه می‌دهد: «آنها اگر به تاریخ نگاه می‌کردند می‌فهمیدند که اصلاً یزید [[خلیفه]] نبوده و مردم ملزم [مجبور] به بیعت با او شدند و یزید از هیچ کار قبیحی دوری نکرده است و بر فرض که عقد بیعت او صحیح هم باشد، خلاف‌کاری‌هایی از او سر زده است که همه آنها موجب فسخ بیعت است و با وجود این، به حرف ابوبکر ابن عربی مالکی کسی تمایل پیدا نخواهد کرد مگر انسان‌های جاهل.»
* ابن جوزی، که او نیز از علمای معروف و معتبر اهل‌سنت است، در پاسخ به اعتقادات خطای برخی از اهل‌سنت راجع به یزید [مانند ابوبکر ابن عربی مالکی]، [[خلافت]] غصبی و خلاف‌هایش می‌نویسد: «از اعتقادات بعض عامه که خود را سنی می‌دانند این است که: یزید کار درستی انجام داده است. (این ادعا به استناد همان جو سازی زمان امام حسین (علیه‌السلام) که می‌گفتند یزید خلیفه است و بر هر مسلمانی واجب است با او [[بیعت]] کند و اگر نکند از دین خارج شده و خونش [[مباح]] است). ابن جوزی ادامه می‌دهد: «آنها اگر به تاریخ نگاه می‌کردند می‌فهمیدند که اصلاً یزید [[خلیفه]] نبوده و مردم ملزم [مجبور] به بیعت با او شدند و یزید از هیچ کار قبیحی دوری نکرده است و بر فرض که عقد بیعت او صحیح هم باشد، خلاف‌کاری‌هایی از او سر زده است که همه آنها موجب فسخ بیعت است و با وجود این، به حرف ابوبکر ابن عربی مالکی کسی تمایل پیدا نخواهد کرد مگر انسان‌های جاهل.»


=امام شافعی و قیام کربلا=
=امام شافعی و قیام کربلا=
خط ۷۷: خط ۷۷:
یوم حشری و موقفی و بغضهم للشافعی ذنوب
یوم حشری و موقفی و بغضهم للشافعی ذنوب


حسین(علیه السلام) کشته‌ای بی‌گناه است که پیراهن او به خونش رنگین شده و عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود می‌فرستیم و از سوی دیگر فرزندانش را به قتل می‌رسانیم و اذیت می‌کنیم!
حسین(علیه‌السلام) کشته‌ای بی‌گناه است که پیراهن او به خونش رنگین شده و عجب از ما مردم آن است که از یک طرف به آل پیامبر درود می‌فرستیم و از سوی دیگر فرزندانش را به قتل می‌رسانیم و اذیت می‌کنیم!


اگر گناه من دوستی اهل‌بیت پیامبر است، پس من هیچ گاه از آن توبه نمی‌کنم. اهل‌بیت پیامبر(علیهم‌السلام) در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان دشمنی داشته باشم، گناهی نابخشودنی است.
اگر گناه من دوستی اهل‌بیت پیامبر است، پس من هیچ گاه از آن توبه نمی‌کنم. اهل‌بیت پیامبر(علیهم‌السلام) در روز محشر شفیعان من هستند و اگر نسبت به آنان دشمنی داشته باشم، گناهی نابخشودنی است.


== روایات اهل سنت در وصف شهادت امام حسین (ع) ==
== روایات اهل سنت در وصف شهادت امام حسین (ع) ==
علمای اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) روایاتی را مبنی بر شهادت امام حسین ـ علیه السلام ـ نقل نموده که از آن جمله این روایت است: «... روزی حسین (ع) در کودکی بر پشت و گردن پیامبر (ص) بازی می­‌کرد که [[جبرئیل]] به پیامبر (ص) گفت آیا او را دوست داری فرمود بلی. جبرئیل گفت امت تو او را خواهد کشت. و سپس محل شهادت او را به پیامبر ـ علیه السلام ـ نشان داده و مشتی خاک سرخ رنگ را از آن محل برداشته و به ام سلمه می‌دهد...». <ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، 3/ 242، بیروت، دار صادر، و هیثمی، مجمع الزوائد، 9/187، بیروت دار الکتب العلمیه، 1408 ق</ref>
علمای اهل سنت از پیامبر اسلام(ص) روایاتی را مبنی بر شهادت امام حسین ـ علیه‌السلام ـ نقل نموده که از آن جمله این روایت است: «... روزی حسین (ع) در کودکی بر پشت و گردن پیامبر (ص) بازی می­‌کرد که [[جبرئیل]] به پیامبر (ص) گفت آیا او را دوست داری فرمود بلی. جبرئیل گفت امت تو او را خواهد کشت. و سپس محل شهادت او را به پیامبر ـ علیه‌السلام ـ نشان داده و مشتی خاک سرخ رنگ را از آن محل برداشته و به ام سلمه می‌دهد...». <ref>احمد بن حنبل، مسند احمد، 3/ 242، بیروت، دار صادر، و هیثمی، مجمع الزوائد، 9/187، بیروت دار الکتب العلمیه، 1408 ق</ref>


و نیز روایاتی را در مورد حوادث روز عاشورا و بعد از آن نقل نموده که در یکی از این روایات چنین آمده است: «هنگامی که حسین بن علی کشته شد آفاق آسمان تا چندین ماه رنگ سرخ را به خود گرفته بود و این سرخی آسمان حکایت از گریه آن داشته است.» <ref>سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، بیروت، دار الفکر، 1993 م و ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر 4/143، بیروت، دار ا لفکر، 1401 ق و طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، 25/124، بیروت، دار الفکر، 1405 ق</ref>
و نیز روایاتی را در مورد حوادث روز عاشورا و بعد از آن نقل نموده که در یکی از این روایات چنین آمده است: «هنگامی که حسین بن علی کشته شد آفاق آسمان تا چندین ماه رنگ سرخ را به خود گرفته بود و این سرخی آسمان حکایت از گریه آن داشته است.» <ref>سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، بیروت، دار الفکر، 1993 م و ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر 4/143، بیروت، دار ا لفکر، 1401 ق و طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، 25/124، بیروت، دار الفکر، 1405 ق</ref>
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
پس، کربلا و عاشورا به لحاظ کتب اهل‌سنت به دو دسته است: کتبی که ضمن نقل بخشی از حقایق و وقایع، یزید و طرفداران او را محکوم و حتی لعن کرده‌اند – کتبی که سعی کردند توجیه کنند.
پس، کربلا و عاشورا به لحاظ کتب اهل‌سنت به دو دسته است: کتبی که ضمن نقل بخشی از حقایق و وقایع، یزید و طرفداران او را محکوم و حتی لعن کرده‌اند – کتبی که سعی کردند توجیه کنند.


اما به لحاظ مردم اهل‌سنت، به چند دسته تقسیم می‌گردند: مردمی که کتاب و تاریخ را مطالعه کرده و اطلاعاتی دارند – مردمی که به امام حسین (علیه السلام) عشق می‌ورزند و معاویه و یزید را لعنت می‌کنند – مردمی که اساساً از موضوع دینی و اعتقادی غافلند و فقط یک سری اعمال خشک و بی روح انجام می‌دهند – مردمی که حتی بغض دارند [مثل ناصبی‌ها و وهابیت کنونی].
اما به لحاظ مردم اهل‌سنت، به چند دسته تقسیم می‌گردند: مردمی که کتاب و تاریخ را مطالعه کرده و اطلاعاتی دارند – مردمی که به امام حسین (علیه‌السلام) عشق می‌ورزند و معاویه و یزید را لعنت می‌کنند – مردمی که اساساً از موضوع دینی و اعتقادی غافلند و فقط یک سری اعمال خشک و بی روح انجام می‌دهند – مردمی که حتی بغض دارند [مثل ناصبی‌ها و وهابیت کنونی].


=نظر اهل‌سنت درباره یزید=
=نظر اهل‌سنت درباره یزید=
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
'''شوکانی در کتاب «نیل الاوطار»'''
'''شوکانی در کتاب «نیل الاوطار»'''


شوکانی در کتاب «نیل الاوطار»در رد بعضی از سخنوران درباری می‌گوید: به تحقیق عده‌ای از اهل علم افراط ورزیده، چنان حکم کردند که: «حسین(علیه السلام) نوه پیامبر که خداوند از او راضی باشد. نافرمانی یک آدم دائم الخمر را کرده و حرمت شریعت یزید بن معاویه را هتک کرده است.» خداوند لعنتشان کند، چه سخنان عجیبی که از شنیدن آنها مو بر بدن انسان راست می‌گردد.
شوکانی در کتاب «نیل الاوطار»در رد بعضی از سخنوران درباری می‌گوید: به تحقیق عده‌ای از اهل علم افراط ورزیده، چنان حکم کردند که: «حسین(علیه‌السلام) نوه پیامبر که خداوند از او راضی باشد. نافرمانی یک آدم دائم الخمر را کرده و حرمت شریعت یزید بن معاویه را هتک کرده است.» خداوند لعنتشان کند، چه سخنان عجیبی که از شنیدن آنها مو بر بدن انسان راست می‌گردد.


'''تفتازانی در کتاب «شرح العقاید»'''
'''تفتازانی در کتاب «شرح العقاید»'''


تفتازانی در کتاب «شرح العقاید» می‌نویسد: حقیقت این است که رضایت یزید به قتل حسین(علیه السلام) و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردنش به اهل‌بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از اخباری است که در معنی متواتر است هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. درباره مقام یزید بلکه درباره ایمان او که لعنت خدا بر او و یارانش باد، توافقی نداریم.
تفتازانی در کتاب «شرح العقاید» می‌نویسد: حقیقت این است که رضایت یزید به قتل حسین(علیه‌السلام) و شاد شدن او بدان خبر و اهانت کردنش به اهل‌بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) از اخباری است که در معنی متواتر است هر چند تفاصیل آن متواتر نیست. درباره مقام یزید بلکه درباره ایمان او که لعنت خدا بر او و یارانش باد، توافقی نداریم.


'''نظر جاحظ'''
'''نظر جاحظ'''


جاحظ می‌گوید: منکراتی که یزید انجام داد، یعنی قتل حسین(علیه السلام) و به اسارت گرفتن زن و فرزند او و ترساندن اهل مدینه و منهدم ساختن کعبه، همه اینها بر فسق و قساوت و کینه و نفاق و خروج از ایمان او دلالت می‌کند. بنابراین، یزید فاسق و ملعون است و کسی که از لعن او جلوگیری کند، نیز ملعون است.
جاحظ می‌گوید: منکراتی که یزید انجام داد، یعنی قتل حسین(علیه‌السلام) و به اسارت گرفتن زن و فرزند او و ترساندن اهل مدینه و منهدم ساختن کعبه، همه اینها بر فسق و قساوت و کینه و نفاق و خروج از ایمان او دلالت می‌کند. بنابراین، یزید فاسق و ملعون است و کسی که از لعن او جلوگیری کند، نیز ملعون است.


'''ابن حجر هیثمی مکی در کتاب «الصواعق المحرقه»'''
'''ابن حجر هیثمی مکی در کتاب «الصواعق المحرقه»'''
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۹۳۹

ویرایش